واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: روز سيزدهم ماه مبارك رمضان
اللهم طهرنى فيه من الدنس والاقذاروصبرنى فيه على كائنات الاقدار ووفقنى فيه للتقى وصحبه الابرار بعونك يا قره عين المساكين
خداوندا! اى روشنى چشم مسكينان به كمك خود، مرا در اين ماه از پليدىها و آلودگىها پاكيزهساز و بر تحمل پيشامدهاى مقدر، توانم ده و بر تقوا و همنشينى نيكان توفيقم بخش..
شرحى بر دعا
1- پليدى و آلودگي: واژههايى هستند آشنا كه بسيار در زندگى به كار مىروند. كسانى در جامعه يافت مىشوند كه كيفيت زندگى آنها نشان مىدهد از انسانها فاصله زيادى گرفتهاند و محيطشان با انسانها متفاوت است. گناهان چه از نوع فردى (مانند اعتياد به مواد مخدر و مشروبات الكلي) و چه از نوع اجتماعى (مانند آلودگى به مفاسد اخلاقي، تجاوز به مال و جان و ناموس مردم) براى آنان به صورت يك برنامه عادى درآمده است و كسانى از نوع ديگر نيز در جامعه به چشم مىخورند كه به ظاهر آلودگىهاى مزبور را ندارند ولى ميكروبى از جنس پليدى در وجودشان رخنه كرده است؛ به راحتى دروغ مىگويند، غيبت مىكنند، اين و آن را متهم مىسازند، هميشه به بدگويى و دشنامدهى مشغولاند، به بر هم زدن روابط دوستانه افراد با يكديگر و ايجاد خصومت و بدبينى ميان افراد، عادت كردهاند، زشتها را زيبا و زيبايىها را زشت جلوه مىدهند، كارى مثبت براى هيچكس انجام نمىدهند. به ظاهر، آلودگى اخلاقى و مالى و ناموسى و... ندارند اما سراسر وجودشان را پليدى صفات شيطانى پر كرده است.
2- تحمل پيشامدهاى مقدر: شكى نيست كه پيشامدها هر چه باشد نتيجه رفتارهاى خود آدمى است. پارهاى از پيشامدها تلخ و ناگوار است ولى بايد تحملپذير باشد زيرا عكسالعمل چيزى است كه خود آدمي، مقدمات و بسترهاى اجراى آن را فراهم كرده است. درست همانند حوادث طبيعي، مثلا فردى كه بىتوجه به موانع پيش رو، سرش محكم به چيزى مىخورد و زخمى مىشود چه كسى را بايد مورد اعتراض قرار دهد؟ يا آنكه عمدا يا سهوا از يك بلندى به پايين پرتاب مىشود و سر و دستش مىشكند چه كسى را بايد مقصر بشناسد؟ همينطور است حوادث اجتماعي. كسى كه در دوران جوانى از فرصت تحصيل و تفحص و يادگيرى فنون استفاده نمىكند محروميت و فقر و بيكارى و عقبافتادگى دوران ميانسالى و پيرى را بايد تقصير چه كسى بداند؟ كسى كه از سلامت و قدرت جسمانى دوران جواني، استفادههاى نابجا كرده و در نگهدارى خويش شرط عقل و تدبير را رعايت ننموده، فرتوتى و مريض احوالى دوره پيرى را به حساب چه چيزى مىگذارد؟ البته منظور از تحمل فقط آن نيست كه در برابر پيشامدهاى مقدر، ديگران را مقصر نداند، بلكه اين نيز مورد نظر است كه انسان به جاى اعتراض و آه و ناله بايد لحظاتى فكر كند و براى جبران گذشتهها و پيشگيرى از حوادث بدتر برنامهريزى كند. انسان روزهدار بايد اين چنين باشد.
3- تقى وتقوا: در اين واژه سخن و توضيح بسيار است و در قرآن، اين واژه به كار رفته است. از ماده وقى بر وزن ظرف و به معنى نگهدارى و نگاهبانى و حفظ و حراست است. منظور آن است كه آدمى بايد هميشه مواظب و مراقب خود باشد تا در دام هوسها نيفتد. هوسهايى كه گاهى يك جامعه را قربانى خود مىسازد. مثلا هوس قدرت، هوس محبوبيت، هوس ثروتاندوزى مىتواند يك فرد را در سمت ها و مسئوليتهاى حساسى كه بدان دست يافته است تا سر حد نابودى و سقوط يك جامعه، داراى نقش سرنوشتساز و تعيينكننده سازد.
4- همنشينى نيكان: با نيكان و پاكان و صاحبان تقوي، دمخور و معاشر بودن و از رفتار آنان درس آموختن، مىتواند در پاكى روح و سلامت رفتار و عادات تاثير شگرفى داشته و از پليدى و آلودگى و ابتلا به پيشامدهاى ناگوار، آدمى را حفظ و حراست نمايد.
شنبه 23 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]