جهان۷،سال پس از حادثه ۱۱ سپتامبر مهمترين نتيجه حادثه ۱۱ سپتامبر كاهش ارزش انسان در غرب است

واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: جهان۷،سال پس از حادثه ۱۱ سپتامبر مهمترين نتيجه حادثه ۱۱ سپتامبر كاهش ارزش انسان در غرب است
بثينه شعبان - وزيرمهاجرين ( مغتربين ) سوريه با نگاه كردن به نيروهاى امنيتى كه با خشونت هرچه تمامتر و ساديسمى با باتوم بر سر تظاهرات كنندگان ضد جنگ مى كوبند و دويست تن را ظرف مدتى كوتاه دستبند زده مى برند ،گمان مى كنى كه تظاهرات كنندگان فلسطينى قربانيان سنتى سركوبگرى و جنايت صهيونيست ها هستند كه بار ديگر در روستاى نعلين به همراه تنى چند از بيداردلان جوان كه از كشورهاى مختلف براى مقابله با ساخت ديوار حايل نژادى آمده اند شعارهاى اعتراض آميز سر داده اند. اما ناگهان به خود مى آييم و متوجه مى شويم كه در يكى از خيابانهاى اصلى بزرگترين شهرآمريكا هستيم كه خود را مهد دموكراسى مى داند و كسانى كه چماق بر سرشان كوبيده مى شود و بازداشت مى شوند آمريكايى هستند و تنها جرم آنها اين است كه با تظاهرات ضد جنگ خونين در عراق كه ميليون ها عراقى و هزاران آمريكايى قربانى آن شده اند تا در برابر اين هزينه هاى انسانى اهداف ايدئولوژى و نفتى براى گروه حاكم آمريكا ،به دست آيد ،ابراز نظر كنند. براى اينكه از شيوه برخورد با انسانهايى كه در حال ابراز نظر به عنوان يكى از حقوق قانونى خود هستند زياد متحير نشويم بايد نگاه ديگرى به زيرنويس ها بيندازيم و ببينيم كه مردم منطقه ما از سوى آنان با چه رفتارى مواجه بوده اند و ملاحظه مى كنيم كه حملات آمريكا در پاكستان زنان و كودكان را به كام مرگ كشاند و حملات ديگرى از سوى نيروهاى پيمان ناتو زنان و كودكان ديگرى را در افغانستان به قتل رساند و هر روز نيز مى شنويم كه دست كم ۱۰ تن در عراق كشته مى شوند و ده ها تن در فلسطين اسير و بازداشت مى شوند و ده ها تن نيز در سومالى با شبيخون مواجه اند و تهديدات اسرائيل يك بار براى حمله به ايران و بار ديگر حمله به لبنان نيز كه جاى خود دارد. همزمان وزير خارجه آمريكا پس از آنكه ليبى غرامت قربانيان سقوط هواپيما در لاكربى را با ميلياردها دلار پرداخت كرد ،در پايتخت اين كشور فرود آمد و « ديك چنى» معاون بوش نيز با چند ميليون دلارى در جيب به گرجستان رفت تا از دموكراسى گرجستان و اوكراين دفاع كند و آنها را بدون توجه به حقايق جغرافياى سياسى منطقه و نتايج سياسى اقدام خود ، براى پيوستن به ناتو تشويق كند. اما اين سوال همچنان در ذهن ما تلاطم دارد كه پس از جريان هاى ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اوضاع جهان چگونه شد و اين حوادث چگونه وبال گردن تمام ملت هاى جهان شد و به خصوص آزادى و كرامت و حق سخن گفتن بر ضد اشغالگرى و نژادپرستى و ظلم و جنگ را از آنان گرفت. اين سخن را از آن جهت مى گويم كه حوادث ۱۱ سپتامبر جهان را به «تروريست يا مظنون به ترويست بودن» از يك سو و «مدافعان از خود در برابر تروريست ها» از سوى ديگر بدل كرد. افغانستان و عراق اشغال شدند و جوى خون و شكنجه به راه افتاد و مستعمره سازى و زمين خوارى اسرائيلى ها در فلسطين چندين برابر شد تا زمينه كوچ دادن ميليون ها فلسطينى ديگر را نيز فراهم كند. اتيوپى به جان سومالى افتاد تا حمام خون همچنان بجوشد و اسرائيل به لبنان حمله ور شد تا رشته هاى اتحاد آن را از هم جدا كند و چيزى نمانده بود كه پاكستان نيز اسير دام تجزيه ناشى از درگيرى هاى داخلى شود و همه اين موارد فجايع ضد انسانى بسيارى از قتل و كشتار و آوارگى گرفته تا ديگر مصائب جانگداز در پى داشته است و اكنون قفقاز نيز شاهد درگيرى هاى خونين تجار جنگ هاى دموكراسى است! سوال اينكه هدف از بسط اين دموكراسى كه غرب به خاطر آن جنگ و نسل كشى به راه مى اندازد و براى دستيابى به آن نتايج فاجعه بار زندگى مردمان بى گناه را محاصره كرده است چيست؟ فايده اين دموكراسى چيست؟ اگر جمعيت هاى ميليونى بشر به ارقامى محض بدل شوند و نام و تسميه اى نداشته باشند و زندگى و وجود آنها هيچ ارزشى نداشته باشند. در هفتمين سالروز حوادث ۱۱ سپتامبر مى توان قاطعانه گفت كه چهره دموكرات جهان تغيير كرده است و قداست زندگى و كرامت و آزادى بشر در همه جا هدف ضربات كشنده با درجات شدت مختلف قرار گرفته است. وحتى در كشورهايى كه براى صدور اين دموكراسى دروغين خود جنگ و نسل كشى به راه مى اندازند قوانين و احكامى صادر شده كه ترس را در جان مردمانشان نهادينه كرده و نژادپرستى با وحشيانه ترين اشكال خود اين بار بر ضد مسلمانان و اعراب بازگشته است به نحوى كه صحبت كردن به زبان عربى بدون ارتكاب هيچ جنايت يا رفتار نادرست ،به خودى خود موضعى براى اتهام زنى شده است. در نتيجه اين مواضع نژادپرستانه زندگى انسان عرب يا غيرغربى بى ارزش و ارزان شده است و حتى دولت هايى كه زنان و كودكان و شهروندان عادى را در لبنان و عراق و افغانستان و پاكستان و سومالى و ديگر كشورها عامدانه و آگاهانه به قتل مى رسانند حتى براى معذرتخواهى يا پرداخت غرامت به بازماندگان قربانيان هم آن سان كه درباره گرفتن غرامت براى بازماندگان حادثه لاكربى تلاش كردند، به خود زحمت نمى دهند و گويا كه زنان و كودكان و شهروندان بى سلاح در فلسطين و عراق و لبنان و سودان و پاكستان و افغانستان جانشان به اندازه ديگر ابناى بشر ارزش ندارد و بيشترين چيزى كه دست آنها و خانواده هايشان را مى گيرد تنها «تاسف» است. به دليل وارد كردن اتهام تروريست به تمام كسانى كه در موازات ديدگاه گروه هاى غربى حركت نمى كنند ،اكنون مجازات عمومى بر ضد ميليون ها فلسطينى و محروم كردن فرزندان ايشان از رفتن به مدرسه به دليل محاصره و فقر و گرسنگى امكان پذير گشته است و اسرائيلى ها به راحتى احكام اشغالگرى نژادپرستانه خود را در سايه سكوت جهان دموكراتيك و كورى هميشگى آن ،بر ضد انسان هاى بى پناه اجرا مى كنند ومحاصره را تا حد خفگى تنگ كرده اند. اكنون با اين شرايط كوچ دادن فلسطينيان از شهر و ديار خود و روستاهاى تاريخى آنان به منظور جايگزين كردن مستعمره نشينان سفيد پوست نژادپرست ممكن شده است و گويا جهان به قرون وسطى بازگشته است. همچنين به دليل آغاز اين«جنگ بر ضد تروريسم »طبيعت ديپلماسى پنهان و آشكار جهان تغيير كرده است و به جاى ديپلماسى و روش هاى قانونى آن به تدريج دستگاه هاى اطلاعاتى آمريكا و اسرائيل و به طور كلى اروپا وارد عرصه كشورهاى عربى و اسلامى شده اند و با تطميع يا ترساندن و با برهان مبارزه با تروريسم بسيارى را به عنوان مزدور به كار گرفته اند و فتنه ها تا حد شكل دهى جنگ داخلى ميان گروه هاى مختلف خزيده است و بر ضد اوضاع كنونى زندگى مشترك در اين كشورها وارد عمل شد تا با تجزيه ،آنها را به كشورهايى وابسته با نماى دينى يا طايفه اى بدل كند . همه اين امور از طريق پمپاژ تبليغات ايدئولوژيك شديد كه ادعاى اقدام بر ضد حكومت هاى ديكتاتورى و اشتياق بر حفظ آزادى و كرامت ملت ها را با خود حمل مى كند ،به انجام مى رسد. ولى نمونه هاى افشاگر پيش چشم هر كسى كه قصد خواندن و ديدن داشته باشد آشكار است و مى توان به اين نكته توجه كرد كه چيست آن نوع آرمانى زندگى در عراق كه آمريكايى ها ادعا مى كردند با تلاش خود آن را به ارمغان خواهند آورد !جنايت هاى نژادپرستانه و شكنجه و نابودگردى و بى ارزش شمردن زندگى عراقى ها و كشتار و تحقير كردن هرروزه ايشان طى چندين سال خونين طولانى و پرقحطى جارى بوده است و همه شاخص ها بيانگر رخداد يك فاجعه حقيقى در حق مردم عراق است و هدف تمام جناياتى كه آمريكا از عراق تا قفقاز در حال پيش بردن آن است تنها سيطره بر منابع انرژى است .بنابراين مى توان گفت كه مهمترين نتيجه حادثه ۱۱ سپتامبر كاهش ارزش انسان در سياست هاى جهان آزاد است اما با درجات متفاوت ،به نحوى كه تظاهرات كننده در غرب ،به رغم آن كه دستگاه هاى دموكرات ادعاى قداست اين حق را داشتند با چماق «توسرى» مى خورد و بازداشت مى شود و در كشورهاى مقصد انتشار دموكراسى نيز انسان ها در معرض كشتار و شكنجه و بازداشت هاى وحشيانه قرار گرفته اند و هيچ كس نيز حق ندارد درباره علت كشته شدن و تلف شدن جان او يا مصادره آزادى وى و توهين به كرامت او حرفى بزند و علاوه بر اين نفوذ و رسوخ غرب به صفوف ملت هاى شرق و به مزدورى گرفتن برخى ضعيف النفس هاى حقير تحت شعار آزادى و دموكراسى وارداتى از غرب مايه جدايى و تجزيه آنان از داخل شده است. همه اين موارد اين سوال را به ذهن مى رساند كه چه كسى در ميان دود و آتش حادثه ۱۱سپتامبر ذينفع بود،آيا همين جويندگان نفت كه براى سيطره بر منابع جهانى نفت شعار آزادى انسانها و انتشار دموكراسى را سر داده اند نيستند و سوال ديگر اينكه آيا اوضاع كنونى جهان در اثر حوادث مذكور ،به خصوص با توجه به اينكه جنگ سرد دهه هاى گذشته به جنگ هايى خونين بدل شده كه طرف قويتر به راه انداخته و مستضعفان جهان قربانى آن گشته اند، بهتر از شرايط پيش از آن شده است .و آخرين سوال نيز اينكه آيا واقعا ما در دوجهان زندگى مى كنيم يا اين كه در يك عالم هستيم كه در آن برخى گروه هاى حاكم درآمريكا بر ديگران طغيان كرده و آزادى و كرامت بشر را در جهت كسب مال و قدرت و سيطره بر سرنوشت ملتها بر باد داده اند آيا اين امر ايجاب نمى كند كه ملت ها فهمى مشترك يافته و با عزم و اراده اى مشترك در برابر طغيانگرى واحد كه در خيابان هاى لوس آنجلس،روستاى نعلين، غزه محصور ،كابل و مگاديشو،گوانتانامو ،ابوغريب و... رنگ عوض مى كند بايستند! طغيانگرى كه تنها نفظ و نفوذ را مى بيند و ميليون ها انسانى را كه با انواع و اقسام جنايت و شكنجه و محاصره و اسارت و ويرانى به ايشان ستم مى كند تا طمعكاران بزرگ به ثروت هاى خود دست يابند ،هرگز نمى بينند. اكنون زمان آن رسيده كه سر خود را از لابه لاى جزئيات اين تصوير جهانشمول خارج كرده و كليت كامل آن را مشاهده كنيم تا سرچشمه تمام خطرات و ابعاد و اهداف ويرانگر آن براى ما آشكار شود تا شايد اندك باقيمانده قداست انسانيت خود را در تمام نقاط جهان نجات دهيم.ترجمه: دكتر مصطفى پارسا
شنبه 23 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفرينش]

[مشاهده در: www.afarineshdaily.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]