تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820919704
خصوصي‌سازي، دغدغه بزرگ صنعت پتروشيمي
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: خصوصي‌سازي، دغدغه بزرگ صنعت پتروشيمي
اقتصاد ايران براساس قانون اساسي به 3 بخش دولتي، خصوصي و تعاوني تقسيم شده و در اين ميان سهم بخش دولتي در اقتصاد طي سال‌هاي پس از انقلاب براساس برخي آمارها به بيش از 80 درصد رسيده است.
اگرچه تجربه جهاني حاكي است كه اقتصاد دولتي با توجه به هزينه‌هايي كه انجام مي‌دهد، سودرساني ندارد و حتي عده‌اي معتقدند كه وجود اقتصاد دولتي مانعي در راه توسعه همه‌جانبه است.
با اين حال حكايت صنعت نفت و زيرمجموعه آن داستان ديگري است.
اين صنعت 100 سال است كه دولتي بوده و دولتي اداره شده است. اما ابلاغ سياست‌هاي كلي اصل 44 موجب شده است كه مجوز واگذاري بخشي از شركت‌هاي تابعه اين صنعت كه پايين‌دستي محسوب مي‌شوند به بخش خصوصي صادر شود.
پتروشيمي به عنوان يكي از صنايع با ارزش افزوده بالا در زمره اين شركت‌هاست.
براساس رويه موجود در خصوصي‌سازي اگر بخواهد عمل شود شركت‌ها هر كدام با ارائه گزارش مالي خود و پس از تاييد در ليست واگذاري‌ها قرار مي‌گيرند.
كارشناسان مجموعه صنعت پتروشيمي معتقدند كه نمي‌توان نگاه يكسان را بر اين صنعت جاري كرد چرا كه نحوه طراحي و مدل جاگيري مجتمع‌هاي پتروشيمي به گونه‌اي است كه نگاه خاص را مي‌طلبد.
اين موضوع فرصتي را فراهم كرد تا در گفتگويي با مهدي آقاجاني، مدير امور مالي شركت ملي صنايع پتروشيمي و رئيس اصل 44 اين شركت به كنكاش در اين مورد بنشينيم.
وي معتقد است كه هدف خصوصي‌سازي در پتروشيمي بايد حفظ اقتدار و نفوذ اين شركت در عرصه بين‌الملل باشد.
*دلايل توجيهي كارشناسان پتروشيمي بر خصوصي‌سازي يكجاي اين شركت چيست؟
**مجموعه پتروشيمي خود را تابع قانون مي‌داند اما خوشبختانه قانون در اين موارد دست سازمان خصوصي را باز گذاشته است.
اين سازمان مي‌تواند شركت‌هاي قابل واگذاري را به صورت يكجا، تك‌تك و يا به صورت هلدينگ واگذار كند.
نمونه‌هاي اين نوع واگذاري‌ها موجودات به عنوان مثال شركت مخابرات به صورت يكجا واگذار شده است.
كارشناسان شركت ملي صنايع پتروشيمي اين باور را دارند كه خصوصي‌كردن يكجاي شركت‌هاي زيرمجموعه داراي يك سري امتيازات بزرگ است كه واگذاري تك‌تك شركت‌ها اين امتيازات را از بين مي‌برد.
براساس تحقيقي كه به كمك دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف انجام شد نحوه واگذاري شركت‌هاي زيرمجموعه پتروشيمي در 4 مدل خصوصي‌سازي يكجا، خصوصي‌سازي هلدينگ تخصصي، هلدينگ منطقهاي و خصوصي‌سازي تك‌تك مورد بررسي قرار گرفت كه خصوصي‌سازي يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي داراي بيشترين امتيازات شد.
در اين بررسي علمي 14 مولفه مورد بررسي و در نظر گرفته شد. نام تجاري(برند)، مديريت رقابت در بازارهاي بين‌المللي، توان مالي براي سرمايه‌گذاري و توسعه، ظرفيت اعتباري براي سرمايه‌گذاري و توسعه، توان تخصصي، تحقيق؛ توسعه و نوآوري، تامين مواد و قطعات به صورت اقتصادي، همكاري و به اشتراك‌گذاري اطلاعات، تخصص‌ها، مواد و قطعات يدكي، هزينه‌هاي بازاريابي، توزيع، فروش و حاشيه سود فروش، صرفه‌جويي در طراحي و استقرار سيستم‌ها و روش‌هاي كارآمد، ايجاد مديريت تاسيسات عمومي منطقهاي، مديريت زنجيره ارزش ( (Chain value، رقابت در بازارهاي داخلي و خارجي و وصول مطالبات پتروشيمي براي بازپرداخت وام‌ها.
در بررسي اين 14 مولفه مشخص شد كه خصوصي‌سازي يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي به نفع كشور است.
* يكي از عمده‌ترين دلايل مخالفان خصوصي‌سازي يكجا به توان مالي برمي‌گردد و معتقدند كه شخص يا شركتي وجود ندارد كه بتواند اقدام به خريد يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي كند.
** معلوم است كه كسي توان مالي براي خريد اين حجم را ندارد. مگر كسي مي‌تواند مخابرات را به صورت يكجا بخرد اما ديديد كه چه استقبالي از سهام عرضه شده اين شركت شد.
اما ظاهراً واگذاري تك‌تك شركت‌ها راحت‌تر است.
اگر هدف، خصوصي‌سازي و حفظ منافع ملي باشد، پيشنهاد واگذاري يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي به اين مهم نزديكتر است. همچنانكه اين پيشنهاد قابل اجرا بوده، اما ممكن است مقداري زمانبر باشد كه زمان اين واگذاري با واگذاري تك‌تك شركت‌ها يكسان است.
در حال حاضر يكي از بزرگترين دغدغه‌هاي ما سرمايه‌گذاري مجدد يا بيشتر در اين صنعت است كه اين نگراني وجود دارد كه بخش خصوصي تمايل به سرمايه‌گذاري‌هاي جديد نداشته باشد.
هم اكنون مركز پژوهش و توسعه پتروشيمي پيشرفت‌هاي بسيار خوبي در زمينه تكنولوژي پليمر و كاتاليست‌ها بدست آورده و توانسته بسياري از لايسنس‌ها را كسب كند. اين موفقيت‌ها درشرايطي بدست آمده و مي‌آيد كه اين مجموعه به صورت متمركز باشد. چرا كه در اين صورت تقبل هزينه‌ها آسان مي‌شود.
با توجه به وجود ذخاير غني و فراوان گاز در كشور و ارزش نسبي كه اين نعمت خدادادي دارد، امكان خدشه‌دار شدن توسعه پتروشيمي وجود دارد.
* به نظر مي‌رسد كه در ابتدا از ايده واگذاري يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي در داخل مجموعه نفت نيز حمايت مطلوبي نمي‌شد الان وضعيت چگونه است؟
** اوايل شايد اين نظر درست بود ولي با جلساتي كه با معاونت برنامه‌ريزي و شخص وزير نفت برگزار كرديم. دانشجوياني كه در مورد نحوه واگذاري شركت‌هاي پتروشيمي تحقيق كرده بودند به تشريح نظرات خود در حضور وزير نفت پرداختند و بر همين اساس وزير و معاون برنامه‌ريزي وزارت نفت نيز متقاعد شدند كه واگذاري يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي به نفع اين صنعت است.
بر همين اساس، آقاي نوذري و تركان اقداماتي را در حمايت از اين ايده انجام داده‌اند.
* اگر حمايت بهتري از ايده واگذاري يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي مي‌شد با موفقيت بيشتري همراه نبود؟
** وقتي كلمه واگذاري را در نظر بگيريم، از هركس كه بپرسيد، واگذاري تك‌تك شركت‌ها را بهتر و مناسب‌تر تشخيص مي‌دهد، ولي هدف اصلي اين نيست كه ما به سرعت اين شركت‌ها را بفروشيم بلكه اين واگذاري‌ها بايد به نفع صنعت پتروشيمي كشور تمام شود. ممكن است عده‌اي اعلام نظر كارشناسي از داخل مجموعه پتروشيمي را سنگ‌اندازي و ايجاد مانع براي خصوصي‌سازي تفسير كنند اما باور و دغدغه تمام كارشناسان پتروشيمي، توسعه اين صنعت است.
تجربه جهاني نيز اين ايده را تقويت مي‌كند به اين معنا كه در كشورهاي بزرگ دنيا نيز يك مركزيتي وجود دارد و شركت‌هاي زيرمجموعه‌اش نيز در ارتباط با اين مركز به فعاليت مشغول هستند.با توجه به اينكه واگذاري يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي را مناسب مي‌دانيد آيا راه‌حل‌هايي نيز براي اين نوع واگذاري پيشنهاد كرده‌ايد؟
**ما هدفمان اين نيست كه يك نفر به صورت انفرادي اقدام به خريد يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي كند اما صندوق‌هاي بازنشستگي و شركت‌هاي سرمايه‌گذاري بزرگ مي‌توانند به راحتي 50 درصد سهام را بخرند مخصوصاً با شرايطي كه سازمان خصوصي‌سازي واگذار مي‌كند 20 درصد را نقداً دريافت كرده و مابقي را 5 ساله اخذ مي‌كند. به نظر مي‌رسد كه واگذاري يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي با مشكلي مواجه نشود.از سوي ديگر نبايد مردم را دست كم بگيريم. مردم در خريد سهام مخابرات نشان دادند كه مي‌توانند سهم خوبي از شركت‌هاي زيرمجموعه پتروشيمي را بخرند.
به نظر مي‌رسد كه سازمان خصوصي‌سازي نيز با اين مباحث آشناست.
* پس چرا استدلال شما مبني بر واگذاري يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي را نمي‌پذيرد؟
** شايد ما هنوز ننشسته‌ايم اين نتايج علمي و تحقيقاتي را كه با همكاري دانشجويان و نخبگان دانشگاهي انجام داده‌ايم در معرض ديد آنها قرار دهيم، اما قرار است در مذاكرات خودمان با سازمان خصوصي‌سازي مستندات خودمان را به اطلاع آنان برسانيم.
از سوي ديگر فكر مي‌كنم كه سازمان خصوصي‌سازي هدف خود را تنها واگذاري مي‌داند، نه خصوصي‌سازي. معلوم است كه اگر به سازماني اعلام شود كه وظيفه‌اش واگذاري است، فروش شركت‌ها به صورت تك‌تك را مناسب‌تر مي‌داند. به نظرم هدف از اجراي سياست‌هاي اصل 44 واگذاري به تنهايي نباشد بلكه خصوصي‌سازي به مفهوم واقعي كلمه كه در آن منافع ملي نيز لحاظ شده باشد.
ما نبايد واگذاري شركت‌هاي پتروشيمي را به هر قيمتي انجام دهيم. توسعه و تحقيق نبايد فداي واگذاري شركت‌هاي پتروشيمي شود.
* آيا مقايسه‌اي در زمينه فعاليت شركت ملي صنايع پتروشيمي با ساير شركت‌هاي پتروشيمي جهان از لحاظ مالكيت شده است؟
** در اروپا و آمريكا بالاي 90 درصد اقتصاد در دست بخش خصوصي است. معدود كشورها هستند كه شركت‌هاي بزرگشان دولتي است.
نكته‌اي كه بايد مورد توجه قرار گيرد، اين است كه اصلاً با مقررات دست و پاگير دولتي، اقتصاد نمي‌تواند رشد كند.
توسعه و پيشرفت در توليد و اقتصاد با خصوصي بودن ملازم است. حال اگر شركت‌هاي پتروشيمي به صورت تك‌تك واگذار شوند ديگر آن شركت بزرگ خصوصي كه توان رقابت با شركت‌هاي بزرگ بين‌المللي را داشته باشد، نداريم.
هدف ما بايد از واگذاري، ادغام خصوصي‌سازي و بزرگ بودن باشد، از سوي ديگر، در سطح بين‌المللي تسهيلات و اعتبار فقط به شركت‌هاي بزرگ پرداخت مي‌شود و شركت‌هاي كوچك از دريافت اين امكانات محروم مي‌شوند.
از طرفي، شركت‌هاي كوچك توانايي هزينه كردن براي تحقيق و توسعه را ندارند.
در حال حاضر محصولات توليدي پتروشيمي با برند شركت ملي صنايع پتروشيمي در سطح جهاني شناخته شده است و وقتي كه وارد بازار مي‌شود به سرعت به فروش مي‌رود. حال اگر شركت‌هاي واگذار شده بخواهند در عرصه بين‌المللي بازاريابي كنند نياز دارند كه هر كدام به تنهايي خود را در سطح بين‌المللي معرفي كنند چون ممكن است كه بازار فعلي را نيز از دست بدهند. ظرفيت اعتباري براي سرمايه‌گذاري نز در شركت‌هاي بزرگ حاصل مي‌شود.
در حال حاضر در شركت ملي صنايع پتروشيمي يك توان تخصصي ايجاد شده كه با واگذاري تك‌تك شركت‌ها اين توان از بين مي‌رود. هم‌اكنون مجتمع‌هاي پتروشيمي در زمينه تأمين مواد و قطعات به همديگر كمك مي‌كنند و اگر واحدي، نياز به قطعه‌اي پيدا كرد از واحدهاي ديگر مي‌تواند تأمين كند.
* آيا محاسبه‌اي از ميزان بهره‌وري شركت‌هاي پتروشيمي قبل و بعد از واگذاري صورت گرفته است؟
** آن تعداد از شركت‌هايي كه قبل از ابلاغ سياست‌هاي كلي اصل 44 و در قالب رد ديون دولت واگذار شده‌اند، به بلوغ رسيده بودند و ديگر نيازي به حمايت شركت مادر نداشتند. پتروشيمي‌هايي مثل آبادان، فارابي، خارك، اصفهان و اراك كه واگذار شده‌اند، تغييري در سوددهي‌شان ايجاد نشده است. اما نكته قابل توجه اينكه شركت‌هايي كه در ليست واگذاري قرار گرفته‌اند به صورت زنجيره ارزش طراحي و ساخته شده‌اند.به نحوي كه مواد اوليه يك واحد به عنوان خوراك واحد ديگري به حساب مي‌آيد. حال اگر در توليد يك مجتمع نقص بوجود بيايد، موجب بروز مشكل در واحد وابسته به مواد توليدي اين مجتمع نيز مي‌شود.
* آيا محاسبه‌اي صورت گرفته كه اگر شركت‌هاي پتروشيمي به صورت تك‌تك واگذار شوند، سوددهي‌شان تغيير پيدا مي‌كند و ديگر كسي تمايل پيدا نمي‌كند كه سهام اين شركت‌ها را بخرد.
** مطمئناً اگر شركت‌ها به صورت تك‌تك واگذار شوند، سوددهي آنها پايين مي‌آيد. از سويي برخي از شركت‌ها هستند به واسطه محصولاتي كه توليد مي‌كنند و نمي‌توانند به مصرف‌كننده نهايي بفروشند از سود پاييني برخوردارند اما وقتي سود چند شركت با هم جمع‌مي‌شود، سود اين‌ها قابل توجه مي‌شود.
*آيا به صورت عددي محاسبه شده كه ميزان سود در دو مدل واگذاري يكجا و تك تك به چه ميزان خواهد بود؟
**به صورت عدد و رقم كاري انجام نشده براي اينكه ما نمي‌دانيم سازمان خصوصي‌سازي برنامه‌اش در زمينه واگذاري اين شركت‌ها چيست.
*سوال اينجاست كه چرا چنين محاسباتي را انجام نداده‌ايد در حاليكه مي‌توانستيد با استفاده از متخصصان مالي به يك جمع‌بندي درباره سوددهي شركت‌ها در 2 مدل واگذاري يكجا و تك تك دست يابيد.
**اين موارد را به صورت كتبي به سازمان خصوصي‌سازي ارائه نكرده‌ايم اما به صورت شفاهي به آنها گفته‌ايم كه سود شركت‌هاي پتروشيمي در مجموع يك عدد مشخص است و حال اگر تك تك شركت‌ها را بررسي كنيم ممكن است برخي از واحدها زيان‌ده هم باشند اگر شركت‌ها به صورت مجموع واگذار شوند، هر كسي كه اقدام به خريد كند، سود مي‌برد، در حاليكه واگذاري تك تك شركت‌ها موجب مي‌شود كه عده‌اي سود خوبي كسب كنند و عده ديگر اصلاً سود نبرند.
*به نظر مي‌رسد كه شما داراي عقيده‌اي هستيد اما به صورت مستدل و علمي از نظر خود دفاع نمي‌كنيد؟
**نه اين گونه نيست. ما از سيستم دانشگاهي كمك گرفته‌ايم و با عنايت و اتكا به تحقيقات آنها به اين جمع‌بندي رسيده‌ايم كه واگذاري يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي به نفع اين صنعت است.
*اما تحقيقات شما از جنبه مديريتي و ساختار سازماني بوده ولي از بعد مالي طرحي را تدوين نكرده‌ايد كه در آن نتيجه‌گيري شود كه واگذاري يكجا يا تك تك، اين ميزان از سود را افزايش و يا كاهش مي‌دهد.
**ما تمام اطلاعات مالي اين شركت‌ها را به سازمان بورس و خصوصي‌سازي ارائه كرده‌ايم و آنها تمام اطلاعات ما را دارند.
*نحوه تأمين خوراك به عنوان يكي از دغدغه‌ها در واگذاري شركت‌هاي پتروشيمي مطرح است براي پاسخگويي به اين نگراني چه تمهيداتي انديشيده شده است؟
**خوشبختانه، چون مجتمع‌هاي جديد پتروشيمي خوراكشان گاز است هم از نظر قيمت و از نظر تأمين گاز، مشكلي نداريم.
پتروشيمي‌ها در منطقه عسلويه براساس فازهاي پارس جنوبي طراحي شده‌اند. اصلاً اگر محل تأمين گاز پتروشيمي مشخص نباشد، ساخت مجتمع پتروشيمي اصلاً تحقق نمي‌يابد.
حال ممكن است برخي از مواقع آن شركتي كه متعهد شده تا خوراك مجتمع پتروشيمي احداث شده را تأمين كند ديرتر به بهره‌برداري برسد.
*براساس سياست‌هاي كلي اصل 44 مجموعه تأمين گاز به عنوان بالادستي محسوب شده و همچنان دولتي باقي خواهد ماند از سويي كل مجموعه پتروشيمي به بخش خصوصي واگذار مي‌شود. نحوه رابطه اين دو، چگونه تعريف مي‌شود. تجربه قطع گاز مجتمع‌هاي پتروشيمي نيز پيشِ روي ماست.
**اين بستگي به نوع قرارداد دارد. در حال حاضر 2 مجتمع مبين و فجر وظيفه تأمين آب، برق و بخار مجتمع‌هاي پتروشيمي در ماهشهر و عسلويه را دارند، اين 2 مجتمع با تمام شركت‌هاي پتروشيمي قرارداد جداگانه دارند و اگر به هر دليل آب، برق و بخار اين مجتمع‌ها قطع شود، مي‌توانند از اين 2 شركت تأمين كنند و خسارت بگيرند، متقابلاً اگر مجتمع‌هاي پتروش----يمي نيز از مدار تول-----يد خارج شون-----د، بايد به 2 شركت تأمين‌كننده، خسارت پرداخت كنند.
مجتمع‌هاي پتروشيمي واگذار شده مثل همين قرارداد را مي‌توانند با شركت گاز ببندند.
*اما نمي‌توان اين گونه قرارداد بست چرا كه گاز همچنان بالادستي محسوب شده و در دست دولت باقي مي‌ماند و عرضه‌كننده انحصاري محسوب مي‌شود، تجربه هم نشان داده كه گاز مجتمع‌هاي پتروشيمي دولتي زمستان سال گذشته قطع شده است.
**اميدواريم كه انشاءالله قطع گاز موقتي باشد
*از سوي ديگر مصرف گاز نيز چشم‌انداز خوبي در كشور ندارد.
**قيمت گاز بايد تعديل شده تا مصرف كنترل شود و يا توليد بايد به حدي برسد كه ديگر شاهد قطعي گاز نباشيم.
*اما اشخاص و بخش خصوصي شركت‌هاي پتروشيمي را از شما مي‌خرد چه ضمانتي به خريداران مي‌دهيد؟
**ما نمي‌توانيم از طرف شركت گاز ضمانت بدهيم
*ولي شركت را از شما مي‌خرند
**قبول!آن قراردادي كه در حال حاضر شركت ملي صنايع پتروشيمي دارد را به خريدار منتقل مي‌كنيم.
*آيا از شركت گاز بابت قطع گاز پارسال خسارت گرفته‌ايد؟
**ما حساب كرده‌ايم و 2-3 بار هم نامه نوشته‌ايم تا با شركت گاز به يك جمع‌بندي برسيم.
*آيا واقعاً شركت گاز خسارت شما را پرداخت مي‌كند؟
**واقعاً اين‌ها را حساب كرده‌ايم كه با قطع گاز پارسال چه ميزان محصول نتوانسته‌ايم توليد كنيم.
مديريت كنترل توليد شركت ملي صنايع پتروشيمي اين اعداد را حساب كرده و طي نامه‌اي رسمي به شركت ملي گاز ابلاغ شده است.
*در حال نزديك‌شدن به زمستان هستيم آيا خسارتي هم گرفته‌ايد؟
**خير! بعداً اعلام مي‌كنيم كه در خوراكي كه به ما مي‌دهند تخفيف قائل شوند. قرارداد خوراك خيلي پيچيده است.
در حال حاضر روي مدلي كار مي‌كنيم كه قيمت خوراك، تابعي از قيمت فروش محصولات باشد. يعني مثلاً اگر قيمت محصول زماني بالا رفت، قيمت خوراك هم بالا برود و بالعكس اگر پايين آمد قيمت خوراك نيز كاهش پيدا كند.
*آيا اين استدلال درست است كه اعلام كنيد بخشي از سودي را كه من مي‌برم به شركت گاز داده شود.
**هنوز اين مدل قيمتي به نتيجه نرسيده؛ به عنوان مثال متانول يكباره با 3 برابر قيمت فروش مواجه مي‌شود حال كسي كه مواد اوليه مي‌فروشد، ناراحت مي‌شود كه گاز را ارزان مي‌فروشد.
شركت پتروشيمي مي‌گويد كه من به جاي 50 دلار 300 دلار مي‌دهم.
*اين تناقض را چگونه برطرف مي‌كنيد، هيأت‌مديره و مديران هر شركت بايد پاسخگوي سهامداران خود باشند و بالاترين سود را براي سهامداران خود تأمين كنند. اين مدل قيمتي شما كه به ضرر سهامداران شركت‌هاي پتروشيمي تمام مي‌شود.
**ما مي‌خواهيم با همكاري شركت ملي گاز به مدلي برسيم كه كسي در اين ميان خيلي متضرر نشود و از سوي ديگر خيلي سود هم نبرد.
*آيا اين مدل نهايي شده؟
**خير در حال كار بر روي اين مدل هستيم. رسيدن به جمع‌بندي خيلي پيچيده است.
زماني شاهديم كه قيمت خوراك و قيمت محصول فروش رفته با هم متناسب است اما در زمان ديگر به علت وجود شوك، قيمت خوراكي كه به مجتمع‌هاي پتروشيمي داده مي‌شود خيلي ارزان است. اگر قرارداد به صورت بلندمدت و غيرقابل انعطاف نيز باشد يك طرف قرارداد ضرر هنگفتي مي‌كند، پس بايد قرارداد به حدي انعطاف‌پذير باشد كه شركت تأمين‌كننده خوراك، مجاز باشد كه قيمت را بالا ببرد.
*باتوجه به اينكه قرار است طرح آزادسازي قيمت‌ها اجرايي شود آيا محاسبه‌اي صورت گرفته كه وضعيت شركت‌هاي پتروشيمي چگونه خواهد شد.
**قرارداد مي‌تواند به گونه‌اي باشد كه پس از 2 سال مورد تجديدنظر قرار گيرد. اما اين نگراني همچنان پابرجاست، به دليل اينكه دولت عرضه‌كننده انحصاري گاز است و ممكن است مشكلاتي در تحويل خوراك بوجود بيايد.
بايد براي جلوگيري از اين مشكل، قيمت گاز تحويلي تابعي از قيمت محصول توليدي باشد.
* وقتي عرضه‌كننده يك محصول، انحصاري باشد اين مشكلات هم پديد مي‌آيد.
** خوشبختانه چون عرضه‌كننده انحصاري دولت اس-----ت، هم نظارت مي‌كند و ه--------م اقدام به قطع خوراك 10 كارخانه نمي‌كند.
* اما دولت پارسال گاز مجتمع‌هاي پتروشيمي را قطع كرد.
** دولت واقعاً چاره‌اي نداشت.
* اما در دنيا سابقه ندارد كه دولت گاز يك مجتمع توليدي و صنعتي را قطع كند.
** بين مردم و كارخانه توليدي، مردم را انتخاب كردند، اما هدفمان اين است كه قيمت گاز تحويلي به مجتمع‌هاي پتروشيمي به گونه‌اي تعيين شود كه اين صنعت براي سرمايه‌گذاري جذاب باشد.
* پس از خصوصي شدن كاهش صنعت پتروشيمي رابطه شما با مجموعه نفت چگونه تعريف مي‌شود؟
** عده‌اي معتقدند كه شركت ملي صنايع پتروشيمي بايد به عنوان سياستگذار به فعاليت ادامه دهد. صدور مجوز، ارائه مشاوره به افرادي كه خواهان ايجاد مجتمع‌هاي پتروشيمي هستند و مرجعي براي حل اختلاف‌هاي احتمالي مي‌تواند جزو وظايف شركت ملي تعريف شود.
* آيا شركت ملي صنايع پتروشيمي در آينده مي‌تواند به عنوان ضامن وام‌هاي دريافتي شركت‌هاي خصوصي را تضمين كند؟
** شركت ملي صنايع پتروشيمي مي‌تواند اين نقش را در آينده بازي كند اما اين اعتبار زماني پابرجاست كه شركت ملي صنايع پتروشيمي دارايي داشته باشد. بانك‌هاي خارجي وقتي مي‌خواهند اعتبار بدهند، صورت‌هاي مالي را طلب مي‌كنند.
ما در حال حاضر صورت‌هاي مالي تلفيقي را ترجمه كرده و به همه بانك‌هاي خارجي كه وام گرفته‌ايم، ارسال مي‌كنيم.
حال اگر قرار باشد تمام دارايي‌هايمان را واگذار كنيم معلوم نيست كه چنين امكاني فراهم باشد.
ما در حال حاضر به جايي رسيده‌ايم كه به تضمين شركت ملي صنايع پتروشيمي 60 تا 70 ميليارد دلار وام گرفته‌ايم.
* مي‌توان نتيجه‌گيري كرد كه روند جذب سرمايه‌گذاري با كاهش مواجه مي‌شود.
** آن پيشنهادي كه ما بر روي آن تأكيد داريم، خصوصي‌سازي يكجاي شركت‌هاي پتروشيمي است و با آن 49 درصدي كه در اختيار دولت باقي مي‌ماند، توان و قدرت شركت پتروشيمي تثبيت مي‌شود. با خصوصي شدن يكجا و حضور دولت در كنار اين بخش بانك‌ها اطمينان خاطر پيدا كرده و اعتبارات لازم را مي‌دهند چرا كه علاوه بر اينكه با يك شركت بزرگ خصوصي روبرو هستند مجبور به رعايت قوانين دولتي نيز نيستند.
* اگر خصوصي‌سازي شركت‌هاي پتروشيمي براساس نظر شما صورت نگرفت و سازمان خصوصي‌سازي شركت‌ها را به صورت تك‌تك افراد واگذار كرد آيا اينگونه خصوصي‌سازي را موفق مي‌دانيد؟
** تا اين جا كه واگذار شده موفق بوده‌اند، يعني آنهايي كه خريده‌اند، ضرر نكرده‌اند.
* پس به همين روش عمل كنيد چه اصراري داريد كه خصوصي‌سازي يكجا صورت گيرد.
** از يك زاويه‌اي موفق بوده‌اند. كسي كه رفته سهام پتروشيمي خارك را خريده، ضرر نكرده، اما متوجه شديم كه اگر اين روند ادامه پيداكند، در چند سال آينده پتروشيمي با مشكل عدم توسعه و سرمايه‌گذاري مواجه مي‌شود.
* مي‌توانيد از دولت فرصت بگيريد تا زماني كه با سازمان خصوصي‌سازي به توافق برسيد واگذاري شركت‌هاي پتروشيمي متوقف شود.
** اين كار را كرده‌ايم.
* اما اعلام مي‌شود كه طي چند هفته آينده فلان مجتمع پتروشيمي واگذار مي‌شود. مي‌توانيد از طريق وزير نفت مجوز بگيريد تا واگذاري پتروشيمي با تأخير باشد.
**شايد با اين سرعت نتوان جلوي قانون را گرفت. احتمال دارد نامه‌هايي را كه به سازمان خصوصي‌سازي نوشته‌ايم موثر واقع شود. نمي‌دانيم در آينده چه اتفاقي خواهد افتاد.
سازمان خصوصي‌سازي مي‌خواهد آمار فعاليتش را بدهد حال هرچه قدرت ميزان واگذاري‌ها بيشتر باشد، موفق‌تر است. آن چيزي كه استنباط من است، سازمان خصوصي‌سازي بيشتر به دنبال واگذاري است تا خصوصي‌سازي.ما خيلي داريم تلاش مي‌كنيم كه خصوصي‌سازي يكجا صورت گيرد.
* آيا اين تلاش‌ها تأثيري هم داشته؟
** همين كه وزير نفت را متقاعد كرده‌ايم خيلي كار انجام داده‌ايم جلسه گذشته‌ايم و تركان، معاون برنامه‌ريزي وزارت نفت را نيز قانع كرده‌ايم.
در جلسه‌اي آقاي وزير به تركان گفت كه تو در ابتدا معتقد به واگذاري تك‌تك شركت‌هاي پتروشيمي بودي حال چرا تغيير عقيده داده‌اي. خيلي‌ها نظر پتروشيمي را مي‌شنوند، فكر مي‌كنند كه ما مي‌خواهيم انحصار ايجاد كرده و براي خصوصي‌سازي مانع ايجاد كنيم.
* استدلال شما براي جلوگيري از انحصار چيست؟
** انحصار يعني اينكه قادر باشيم محصول را به هر قيمتي بفروشيم اما خوشبختانه واردات محصولات پتروشيمي تعرفه‌اي ندارد و هركس مي‌تواند هر مقدار كه مي‌خواهد وارد كند اما با توجه به قيمت محصولات توليدي داخل، صرفه اقتصادي ندارد كه همين محصولات را وارد كنند.
* اگر استدلال شما مورد قبول سازمان خصوصي‌سازي واقع نشد چه راهكاري انديشيده‌ايد؟
** اگر سازمان خصوصي‌سازي، خصوصي‌سازي يكجا را قبول نكرد، هلدينگ تخصصي و ياهلدينگ منطقهاي را پيشنهاد مي‌كنيم. در همان تحقيقي كه توسط دانشجويان دانشگاه شريف انجام شده به ترتيب خصوصي‌سازي يكجا،هلدينگ‌تخصصي و هلدينگ منطقهاي قرار دارند.
* مگر طرح‌هاي توسعه‌اي شما براساس زنجيره ارزش نبوده اگر واگذاري‌ها برخلاف اين باشد توسعه شركت‌هاي پتروشيمي با خلل مواجه نمي‌شود؟
** بله اين تناقضات وجود دارد. مجتمع‌هاي چندگانه از نظر واقعي يكي است، اما به لحاظ مديريتي صلاح در اين بوده كه به چند مجتمع تبديل شوند.
*سهم از بازار محصولات پتروشيمي با واگذاري‌ها دچار چالش نمي‌شوند؟
** در تحقيقات انجام شده نشان داده شده است كه هزينه‌هاي بازاريابي، توزيع، فروش و حاشيه سود به هم مي‌خورد.
در حال حاضر هم بازار شما را مي‌شناسد و هم شما با بازارهاي هدف آشنا شده‌ايد.حال اگر 30 واحد پتروشيمي بخواهند محصولاتشان را به بازار بفروشند اين نگراني وجود دارد كه اقدام به دامپنيگ كرده و به صورت رقيب يكديگر درآيند.
سابقه اين كار نيز وجود دارد. مجتمع‌هايي كه قبلاً واگذار شده‌اند محصولات خود را پايين‌تر از قيمت شركت بازرگاني پتروشيمي عرضه كرده‌اند. نكته‌اي كه بايد به آن تأكيد كنيم اين است كه نگاه به صنايع مختلف بايد متفاوت باشد.
شنبه 23 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 178]
-
گوناگون
پربازدیدترینها