واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: نگاهی به آموزههای اخلاقی در نهجالبلاغه
![[تصویر: 1091792162142161426172230161510315024455203.jpg]](http://img.tebyan.net/big/1386/12/1091792162142161426172230161510315024455203.jpg)
صدقه
یکی از مستحبات ارزشمند، صدقه است. در فضیلت صدقه همین بس که: «جامع فضایل دنیویه و اخرویه است. از ساعت اولِ دادن آن، با انسان همراه است و دفع بلیات میکند تا آخر امر در قیامت و سایر مراحل که انسان را به بهشت و جوار حق برساند».
آثار شگفت و مهم این کردار ارزشمند چنان است که مؤمن خردمند، با هیچ بهانهای از آن غفلت نمیکند، حتی به بهانه فقر و ناداری. چنین است که پروردگار ما دستور داده است:
وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمّا أتاهُ اللّهُ لا یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ ما اَتاها سَیَجْعَلُ اللّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا. (طلاق: 7)
هر کس که روزی او تنگ باشد، باید از همان اندازه هم که خدا به او داده است، انفاق کند. خداوند هیچکس را بیش از آنچه به او داده است، مکلف نمیکند و پس از هر سختی، آسانی قرار میدهد.
باید دانست که صدقه، نه تنها موجب ناداری و نیازمندی نخواهد شد، که رمز گشایش درب رحمت الهی است. سرور زاهدان و مهتر نیکوکاران، علی(ع) میفرماید: «اِسْتَنزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ؛ روزی را با دادن صدقه فرود آورید.» همچنین آن بزرگوار میفرماید: «سُوسُوا ایمانَکُم بِالصَّدَقَةِ؛ ایمان خود را با صدقه نگاه دارید.» و خداوند، کریمتر از آن است که از انفاق بندگان، بدون پاداش بیشمار گذر کند.
حضرت علی علیه السلام در این باره می فرماید:
بزرگترین دریغها در روز رستاخیز، دریغ مردی است که مالی را جز از راه طاعت خدابه دست آورْد، سپس مردی آن را به ارث برْد و در طاعت خدای سبحان انفاق کرد. او بدان انفاق به بهشت رفت و آن اولی راه دوزخ سپرد.
پیام متن:
صدقه دادن، بهترین مستحب، سبب گشایش دربهای رحمت الهی و نگهدارنده ایمان آدمی است.
گناه گریزی
گرچه میتوان گناهان را در مقایسه با یکدیگر و از نظر پیآمدهای شوم آنها در این جهان و آن سرا به صغیره و کبیره تقسیم کرد، ولی گناه، گناه است و قبح کوچک و بزرگ آن یکسان. اگر آدم گنهکار اندکی به این بیندیشد که از چه کسی نافرمانی میکند، دیگر هیچ معصیتی را صغیره نمیبیند.
گستاخی در برابر بزرگ، هرچه باشد، بزرگ و نابخشودنی است. امام خمینی رحمهالله میگوید:
باید بدانیم که در محضر بزرگی هستیم که حتی نمیتوان از بزرگی او سخن گفت. پس چگونه میتوان در حریم و پیشگاه او جسارت کرد و به گناه آلوده شد. چگونه حرمت سلاطین و بزرگان دنیوی را پاس میداریم، ولی در پیشگاه خالق متعال، خود را به زشتی گناه میآلاییم. آیا اگر دارای خردلی حیا باشی، نباید از خجلت آب شوی و به زمین فرو بروی.
بدتر از این حال این است که کسی منکر زشتی گناه شود و آن را کوچک بشمارد. حضرت علی علیهالسلام نیز به این امر چنین هشدار میدهد:اَشَدُّ الذُّنوبِ مَا استَخَفَّ بِهِ صاحِبُه.
سختترین گناهان، گناهی است که گناهکار، آن را کوچک و ناچیز شمارد.
پیام متن:
هرگونه گناهی، چون در پیشگاه خداوند انجام میشود، بزرگ و نکوهیده است و باید آن را ترک کرد.
مال اندوزی
انسان ناگزیر است برای اداره امور زندگی خود به کار و تلاش بپردازد، ولی باید در نظر داشته باشد که جمعآوری مال، تنها به اندازه نیازش باشد و نه به هدف طمعورزی. برخی چنان در اندیشه ثروتاندوزیاند که تنها با صدای افتادن در چاه دوزخ به خود میآیند. خداوند در آیات قرآنی، به این مهم چنین اشاره میکند:
الَّذی جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ، یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ، کَلاّ لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ، وَ ما أَدْراکَ مَا الْحُطَمَةُ. (همزه: 2 ـ 5)
کسی که مالی گرد آورْد و بر شمردش، میپندارد که مالش او را جاوید کرده، حال آنکه اینطور نیست و در آتش خرد کننده فروافکنده خواهد شد.
سعدی نیز چه زیبا میگوید: «دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بیفایده کردند: یکی آنکه اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد.»
حضرت علی علیهالسلام در اینباره میفرماید:
اِنَّ اَعْظمَ الحَسَراتِ یَومَ القیامَةِ حسرةُ رَجُلٍ کَسَبَ مالاً فی غیرِ طاعَةِ اللّه فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنفَقَهُ فی طاعَةِ اللّه سبحانه فَدَخَلَ به الجَنَّةَ و دَخَلَ الاوَّلُ بِه النّار.
بزرگترین دریغها در روز رستاخیز، دریغ مردی است که مالی را جز از راه طاعت خدابه دست آورْد، سپس مردی آن را به ارث برْد و در طاعت خدای سبحان انفاق کرد. او بدان انفاق به بهشت رفت و آن اولی راه دوزخ سپرد.
همچنین امام علی علیهالسلام به کسانی که در پی مالاندوزی هستند، فرمود:
یا ابنَ آدَمَ! ما کَسَبتَ فَوقَ قُوَّتِکَ فَاَنْتَ فیه خازِنٌ لِغَیْرِکَ.
پسر آدم! در آنچه بیش از خوراک روزانهات کسب کردی، در حقیقت انباردار دیگری شدهای.
پیام متن:
استفاده کردن به اندازه از مال و متاع دنیا، پسندیده و اندوختن بیش از نیاز، وبال آدمی و انبارداری برای دیگران است.
گرهگشایی
گشودن گره از کار گرفتاران از برترین لذتهای معنوی است. نشاندن نشاط و شادی در دل انسانها و زدودن رنج و مشقت از چهره دردمندان، بسیار سرور آفرین است. عارفان بر این باورند که راه انس با خدا، احسان به خلق است. اگر کسی بخواهد حال دعا داشته باشد و از ذکر و مناجات با خدا لذت ببرد، باید برای خدا، در خدمت خلق خدا باشد.
شیخ رجبعلی خیاط از عارفان معاصر سفارش میکند: «اگر میخواهی به حقیقت توحید راه پیدا کنی، به خلق خدا احسان کن.» همچنین در سخنی دیگر میگوید: «آنچه پس از انجام فرایض، حال بندگی خدا را در انسان ایجاد میکند، نیکی به مردم است».
امیرمؤمنان علی علیهالسلام در حدیثی بسیار نغز میفرماید:
همانا خدا را بندگانی است که به آنان نعمتهای ویژهای میدهد تا به سود مردمان به کار گیرند. پس تا هنگامی که از آن ببخشند، نعمتها را در دست آنان وامینهد و چون از بخشش باز ایستند، نعمتها را از ایشان بستاند و دیگران را بدان مخصوص کند.
این نیز کلام خدمتگزار گمنام کوفه در شبهای تار است که به جابر فرمود:
آن که نعمت خدا بر او بسیار بود، نیاز مردمان به او بسیار بوَد. پس هر که در آن نعمتها برای خدا کار کند، خدا نعمتها را برای وی پایدار کند و آنکه آن را چنان که واجب است به مصرف نرساند، نعمت او را ببرد و نیست گرداند.
پیام متن:
1. خدمترسانی به مردم و گرهگشایی از کار آنان، از برترین و لذتبخشترین اعمال است.
2. خدمت به خلق خدا، راه قرب به خداوند را هموار میسازد.
3. صرف نعمتهای الهی در راه بندگان خدا، یکی از عوامل پایداری نعمتهاست.
تعادل در ستایش دیگران
زیادهروی در تعریف و تشویق سبب اشتباه جلوه دادن امر در نظر طرف مقابل و هموار کردن جاده غرور و تباهی در برابر اوست. پرهیز از بازگو کردن نیکیها و خوبیها نیز مانعی بر سر راه گسترش فضیلتها و رشد نیکوکاری در جامعه میشود. این کلام گهربار مولای موحدان است که:
اَلثَّناءُ بأَکثَرَ مِنَ الأِستِحقاقِ مَلَقٌ والتَّقْصیرُ عَنِ الاستِحقاقِ عَیٌّ أَو حَسَدٌ.
ستودن شخص بیش از سزاواری او، چاپلوسی کردن است و کمتر از آنچه باید، درماندگی است یا رشک بردن.
پیام متن:
اندازه نگه داشتن در ستایش و نکوهش، سبب سازندگی است و زیادهروی و کوتاهی در آن، به اشتباه و انحراف میانجامد.
شیخ رجبعلی خیاط از عارفان معاصر سفارش میکند: «اگر میخواهی به حقیقت توحید راه پیدا کنی، به خلق خدا احسان کن.» همچنین در سخنی دیگر میگوید: «آنچه پس از انجام فرایض، حال بندگی خدا را در انسان ایجاد میکند، نیکی به مردم است».
عذرخواهی
عذرخواهی و پوزشطلبی پس از ارتکاب لغزش، از زیباترین کردارها و نشانه کمال آدمی است. به تعبیر نظامی گنجهای:
عذر به آن را که خطایی رسد کادم از آن عذر به جایی رسد.
خطاکاری که درخواست بخشش نمیکند، حتی از اینکه به زشتی کار خود هم پی ببرد، ناتوان است و شگفت اینکه این گردنفرازی را هم بزرگی و کمال میپندارد. خداوند، افراد خیالزده و فخرفروش را دوست ندارد:
«اِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَن کانَ مُختالاً فَخوراً.»
(نساء: 36) هرچند عذرخواهی از بندگان خدا پسندیده و لازم است، در پیشگاه آفریدگار هستی که بیشک همه در برابر او قاصر و مقصریم، زیبایی و شکوه دیگری دارد. خداوند در کلام وحی خویش به ما دستور میدهد:
وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعًا حَسَنًا. (هود: 3)
«از پروردگارتان آمرزش بخواهید و به سوی او بازگردید تا بهرهای نیکو به شما دهد».
این نکته تربیتی چنان بعضی از نیکان روزگار را بیتاب کرده است که حتی از خواب شیرین صبحگاهی دست شستهاند و به عذرخواهی در پیشگاه ربوبی مینشینند. مولای شب زندهداران میفرماید:
خدا، بندگان را به کیفر کارهای زشت آنان مبتلا سازد؛ به کاهش میوه درختان و به نباریدن باران و بستن گنجینههای خیر به روی ایشان، تا توبهخواه توبه کند و معصیت کار دل از معصیت بکند و پند گیرنده، پند پذیرد و بازدارنده، راه نافرمانی را بر بندگان بگیرد. خداوند، آمرزش خواستن را وسیله پیوسته داشتن روزی بر روزیخواران و سبب رحمت بر آفریدگان قرار داده و فرموده است: «از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او فراوان آمرزنده است؛ باران را از آسمان بر شما پیوسته میدارد و شما را به خواستهها و فرزندان یاری میدهد.» (نوح: 10 و 12)
پس خدا بیامرزد کسی را که به پیشباز توبه رود و از گناهانش بخشش طلبد، پیش از آنکه مرگش برسد.
پیام متن:
1. پوزشخواهی آدمی از خداوند و آفریدههای او در برابر لغزشهایش، واجب و پسندیده است.
2. عذرخواهی از خداوند و رو کردن به توبه، درهای نعمت و رحمت الهی به روی بنده میگشاید و غفلت از عذرخواهی، سبب گرفتاریهای دنیوی و اخروی انسان میشود.
[b]منبع:
[/b]
اقبال حسینی، مجله طوبی، شماره 16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]