تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خانه هاى عنكبوتى كه در اتاق هاى شماست، لانه شياطين است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819943342




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سوررآلیسم در شعر فرانسه


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
[تصویر: 13834023980143562511216216688231125231.jpg]
در نظام زیبایی شناختی قرن بیستم پدیده ای مهمتر از سوررئالیسم وجود ندارد و با این همه هیچ چیز مشکل تر از ارائه تعریف دقیقی از این جنبش نیست. اساس فعالیت سوررئالیسم در سال های ۱۹۲۴ و ۱۹۳۹ بود.
آندره برتون ، لوئی آراگون و پُل الوار
، از مشهورترین نویسندگن سوررئالیست می باشند.
هدف نویسندگان و نقاشانی که این جنبش را بنیان نهادند یا به آن پیوستند ، دستیابی نتایجی چون اشعار و تابلوهای نقاشی جدید که در بدو امر ما را تحت تأثیر قرار می دهند نبود. قصد و نیت آنها این بود که تا حدودی با توسل به خلاقیت های هنری که آن را نه یک هدف بلکه دستاویزی برای حرکت و جنبش تلقی می کردند بتوانند زندگانی جدید و انسان تازه ای بیافرینند.
قضاوت درباره سوررئالیسم فقط به عنوان یک مکتب ادبی ، تصویری غیر منصفانه و نادرست است . این مکتب به معنی خاص کلمه و به قول یکی از منتقدان (روبر برِشون) «
یک انقلاب فرهنگی است زیرا دگرگونی افکار، تصاویر، اسطوره ها و عادات ذهنی را مطرح می کند و این عوامل ، شناخت انسان رااز خویش و جهان و در عین حال تعهد فرد را در جهان هستی تحت تأثیر قرار می دهند.
»


سوررئالیسم کوشید تا بر بقایای فرهنگی که قسمت اعظم آن از هم گسسته و از دست رفته بود و خود نیز در نابودی آن مشارکت داشت، انسان گرایی اصیلی را پایه گذاری کند و تمام ابعاد انسانی را که بی انتها جلوه می کردند و همچنین آزادی انسان و تمایلات او را در نظر بگیرد.
تاریخچه سوررئالیسم را نمی توان از وقایع و طرز تفکری که در فاصله بین دو جنگ وجود داشت مجزا کرد، از سوی دیگر نمی توان پژوهش های سوررئالیست ها را از تلاش برای نوآوری در زمینه های هنر ، فلسفه و سیاسیت که اواخر قرن نوزدهم را متأثر می ساخت و به منقلب کردن آن عصر ادامه می داد متمایز دانست.

آندره برتون
در جایی گفته : «
ما به ویژه دستخوش انکار دائم و سرسختانه شرایطی بودیم که در آن عصر ، اجباراً به ما تحمیل شده بود. اما این انکار به همین جا ختم نمی یافت بلکه انکاری حریصانه بود [...] و تمام تحمیلات ذهنی، اخلاقی و اجتماعی را نیز در بر می گرفت. ما شاهد بودیم که این تحمیلات همواره و از هر سو به گونه ای طاقت فرسا بر دوش انسان سنگینی می کند.
»
پس می بینیم که نه تنها شرایط زندگی انسان بلکه تمام قید و بندهای فرهنگی که به او تحمیل شده و او را از خود بیگانه کرده بود، زیر سوال رفت . پس انسان باید تغییر می کرد.

زیگموند فروید
که آثارش در ابتدای قرن منتشر شد ، اهمیت ضمیر ناخودآگاه ، قدرت رویاها و تمایلات را آشکار ساخت. پس، آندره برتون و دوستانش با کمک روانکاوی ، «نیروهای اصلی ذهن» را دریافتند و اگر چه به نظر می رسد که بینش آنها از ضمیر ناخودآگاه و رویا از اکتشافات پزشک اهل وین دورتر و به ادراک و مکاشفه رمانتیک های آلمانی نزدیک تر باشد.
علاقه به دستیابی ذهنی آزاد از تحمیلات فرهنگی ، مذهبی و اجتماعی تا حدودی مشخص می کند که چرا سوررئالیست ها نسبت به خلاقیت های فرهنگ های بیگانه و به قولی «بدوی» شور و اشتیاق فراوان نشان می دادند و شاید همین امر ذوق و قریحه نژادشناسی
میشل لیریس
و
آلفرد مترو
را برانگیخت.
آندره برتون واقع گرایی را که «با هر گونه پیشرفت ذهنی و اخلاقی دشمنی می ورزد» و خلاقیت های هنری را که از این شیوه کم ارزش منشأ می گیرد ملامت و متهم کرد. برتون و دوستانش کوشیدند تا روندی نظام یافته فراهم آورند که قادر باشد زمینه هایی را که تا آن زمان ناشناخته مانده بود به انسان بشناساند و نیروی آنها را بر انسان آشکار کند: زمینه هایی مثل ضمیر ناخودآگاه ، رویا و تمام شگفتی هایی که دنیای منطق آنها را طرد می کند. در کنار برتون که به دلیل صحت پژوهش های نظری و جذابیت شخصیتی ، به عنوان رهبر جنبش تعین شده بود ،‌بسیاری از هنرمندان با ذوق گردآمده و گروه را گسترش داده بودند. روایت رویاها، خوابهای هیپنوتیزمی، تداعی آزاد اندیشه ها و کلمات ، دامنه نامحدودی را برای کشف های جدید تشکیل می داد. در سال ۱۹۲۴ سوررئالیسم رسما ً بنیان نهاده شد. کلمه سوررئالیسم را نخستین بار آپولونیر به کار برد. بیانیه سوررئالیسم در همان سال به چاپ رسید . آندره برتون در این بیانیه واقع گرایی را که «
با هر گونه پیشرفت ذهنی و اخلاقی دشمنی می ورزد
» و خلاقیت های هنری را که از این شیوه کم ارزش منشأ می گیرد ملامت و متهم کرد.
او به ویژه با رمان مخالفت نمود و به عنوان سخنگوی یارانش، نیروهای تخیل و رویا را که زندگی حقیقی انسان هستند، ستود و آنها را از عقل و خرد برتر شمرد، مؤثرترین سلاح برای دستیابی به شگفتی ها شعر بود مشروط بر آن که شعر با توسل به نوشتار غیرارادی که «گویش اندیشه» یا «نوشتار اندیشه» نیر نامیده می شود ، وسیله ای برای بیان آزادانه تمایلات و ضمیر ناخودآگاه باشد. آندره برتون اقدام سوررئالیسم را به صورت واژه ای در لغتنامه چنین تعریف کرد:
سوررئالیسم . اسم، مذکر، عمل غیرارادی مطلقاً روانی که با توسل به آن عملکرد واقعی اندیشه را به کلام یا نوشتار یا هر روش دیگری بیان کنیم. اندیشه باید بدون دخالت هرگونه کنترل از جانب عقل، خارج از هر گونه دغدغه زیبایی شناختی یا اخلاقی القا شود.

دائره المعارف فلسفه: سوررئالیسم بر پایه ایمان به واقعیت برتر برخی انواع تداعی که تا زمان پیدایش این جنبش مورد توجه قرار نگرفته بود و همچنین بر پایه نیروی برتر رویا و بازی های بی غرض اندیشه استوار است . سوررئالیسم قصد دارد تمام مکانیسم های دیگر رواین را برای همیشه نابود کند و در حل مسائل اصلی زندگی جایگزین آنها شود.
بدین ترتیب هدف والای سوررئالیسم به روشنی ابراز شده است. این جنبش به تمام انسان ها امکان می دهد تا اصالت خود را برخویشتن آشکار سازند زیرا سوررئالیسم گرایش دارد که «کمونیسم عرصه نبوغ باشد» آزادی شخصیت در گرو آزادی زبان است. زبان از این پس به هیچ روی حقیقت مرموز بشر و دنیا را پنهان نمی کند . بلکه جولانگاه بی انتهای افشاگری هاست . از سویی گرچه دگرگون ساختن کامل زندگی ذهنی شور و شوقی پدید می آورد ، اما آیا میسر بود که این امر را بدون همبستگی با هرگونه فعالیت سیاسی به انجام رساند؟ در حالی که بشری با تمام تناقض هایش به پیش می رفت و این خطر وجود داشت که سوررئالیست ها در حاشیه بمانند و یا در بطن محراب جدید زیبایی شناختی و فلسفی خود اسیر بمانند. تناقض هایی چون اوجگیری کاپیتالیسم ، جنگ های استعمار طلبانه و پیروزی انقلاب روسیه.
سوررئالیست ها اگر چه همکاری با گروه های سیاسی را پذیرفتندن اما نمی توانستند بپذیرند که اهداف و پژوهش های آنها با اندیشه کاملاً نظام یافته یک حزب در هم آمیزد.
مانند همه جنبش ها رفته رفته کشمکش هایی در بطن گروه به وجود آمد…. اما با وجود تمام مسائل روند تجربیات و تحول جنبش کند نشد پس، دومین بیانیه سوررئالیسم رد سال ۱۹۲۹ پس از بحران های داخلی جدید به چاپ رسید و برای آندره برتون موقعیت مناسبی پدید آمد تا اصول اساسی جنبش و ضرورت دوگانه سیاسی ـ اخلاقی آن را خاطر نشان کند و بار دیگر اهداف خود و دوستانش را یادآوری کند.

بنابراین تلاش برای سازش بین تعهد سیاسی و کاوش آزادانه در ضمیر ناخودآگاه ادامه یافت و همین امر آخرین جدایی ها را به وجود آورد
….
اگر چه پس از جنگ، سوررئالیسم به صورت یک گروه متشکل باقی نماند اما در عوض با کمک مشکل پسندترین نظریه پرداز خود (برتون) به صورت طرز تفکری باقی ماند که بر ادبیات و زندگی تأثیر می گذارد.
سوررئالیست ها کوشیدند دیوارهایی را که هستی خودآگاه و تنگ و محقر ما را از ضمیر ناخودآگاه جدا می کند، فروریزند و به قول،آنها «موجی از رویاها» را بر پهنه ذهن و ادراک ما گستردند و اسطوره شناسی جدیدی را بنیان نهادند که از سنت های فلسفه باطنیه و علوم خفیه ، نشأت می گیرد . آنان که تمدن جدید را غالباً محکوم می کردند توانستند نیروهای جاذبه آن را استخراج کنند. آنها نیروی شاعرانه شگرف شهر را جایگزین اسطوره فرسوده طبیعیت کردند ،‌ رویدادهای شهر برای هر انسانی که توانایی را به ما ارزانی داشتند . شاید اغراق آمیز نباشد که گفته شود آنها عشق را از نو آفریدند . آنها نمی خواستند با توسل به تضادهای مصنوعی و اجباری بین روح و جسم تمایز قایل شوند و به همین دلیل با زیبایی و لطافتی تقریباً بی همتا درباره عشق جسمانی و معنوی شعر سرودند . عشقی که بین دو انسان برگزیده عمیق ترین و حقیقی ترین نوع تبادل را ایجاد می کند و به آن دو امکان می دهد که به وحدتی که همگان مأیوسانه در جستجوی آن هستند دست یابند.

[تصویر: 1442332968248206463166201219954170106205.jpg]
سوررئالیست ها شعر را از تمام قیود و الزامات صوری آزاد کردند و نیز زبان را از تمام وظایف انتفاعی و بی ثمر آن رها کردند. هر گونه تقلید را مردود می شمردند و به حالت ارتجاعی ذهن و خود به خودی نشوتار و همچنین به پیشامد و اتفاق اطمینان می کردند و تا آن جا پیش رفتند که عدم مسئولیت نویسنده «این دستگاه ساده ثبت و ضبط» دفاع کردند . آنها ایجاز و اختصار و خط خوردگی را خیانت به آزادی و حقیقت اندیشه می دانستند . در اشعار آنان کلمات به هم می آمیزند و دنیایی تازه و حیرت انگیز می آفرینند . بی تردید ، دستاورد اساسی سوررئالیسم همین «بررسی مجدد دنیا» با توسل به فعالیت ادبی است . بخش مهمی از ادبیات سنتی نتوانست در برابر بیان این تمایل مقاومت کند.
این سروده پل الوار ، نشان دهنده اهمیتی است که جنبش سوررئالیسم به مقوله عشق می دهد و بیان مخالفتی است با پوچی، بی رحمی و خشونت دنیای معاصرش.

از اقیانوس به چشمه
از کوه به جلگه



شبح زندگی جارسیت
و سایه منفور مرگ
بین ما اما
سپیده ای سرمی زند



از جان هایی پر شرر
باتمام بودنشان
به گام هایی آرام پیش می رویم
طبیعت سلاممان می کند



روز به رنگ هامان جان می بخشد
آتش به چشم هامان
و دریا به یگانگی مان
و همه زندگان به ما می مانند



آنهایی که دوستشان داریم
باقی اما ، همه وهم اند
دروغین و غرق در نیستی خویش
در برابرشان باید ایستاد



که آنان با ضربه دشنه هاشان زنده اند
و گفتارشان همه ، بی مایه و دروغ است
و لب هایشان می لرزد
از لذت پژواک ناقوس های سربی



در ابهام صدای سکه ای سیاه
تنها یک قلب و دیگر هیچ
تنهای یک قلب یعنی تمام قلب ها
هر ستاره در آسمانی پر از ستاره
در بستری تپشناک از نور و نگاه

سر خوش از عیش
برای سرودن ساحل های مهربانی انسانی
و برای تویی که دوستت دارم
و برای تمام انسان هایی که دوستشان داریم

و آنهایی که دوستی را دوست دارند
من سرانجام جاده را سد می کنم
با سیل رویاهای ناگزیر
و سرانجام خویش را دوباره پیدامی کنم

آری
جهان از آن ما خواهد بود







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن