محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855813496
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز چنگال خونين و دستكش مخملين
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز چنگال خونين و دستكش مخملين
جام جم آنلاين: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور جهان پرداختهاند از جمله «فرصت ماه خدا را از دست ندهيم»،«چنگال خونين و دستكش مخملين»،«افزايش فقر و شكاف طبقاتي»،«طفره نرويد»و... كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
جمهوري اسلامي
«تحليل سياسي هفته» روزنامهي جمهوري اسلامي به موضوعات گوناگون پرداخته است. از جمله؛ حال و هواي اين هفته با معنويت ماه ضيافت الهي عجين بود. اين ماه پرعظمت رحمت و مغفرت را براي مردم به ارمغان آورده تا هركس بسته به تلاش خود از اين سفره الهي بهره گيري كند. گوارا باد بر كساني كه از بركات اين ماه كه آغازش رحمت ميانه اش مغفرت و پايانش رهايي از آتش دوزخ است حداكثر بهره را مي برند و روح و روان خويش را با آبشار رحمت رمضان شستشو داده و تحول دروني را در خود ايجاد مي كنند.
در ادامه ميخوانيد؛از مناسبت هاي مذهبي هفته جاري بايد به سالروز وفات نخستين بانوي مسلمان همسر گرامي پيامبر اكرم (ص ) و مادر شايسته فاطمه زهرا(س ) حضرت خديجه كبري اشاره كرد كه نقش بزرگي در تثبيت و گسترش اسلام داشت و با مال و جان خود لحظه اي دست از حمايت پيامبر اسلام برنداشت و امروز اسلام و مسلمانان مرهون ايثارگريهاي وي و كوثري هستند كه او براي پيامبر و بشريت هديه آورد و جهان تاابد از آن بهره خواهد برد.
در ادامه سرمقاله جمهوري به ديدار كارگزاران نظام با رهبرانقلاب اشاره شده و آمده است؛در هفته جاري مسئولان و كارگزاران نظام به مناسبت ماه مبارك رمضان با رهبر معظم انقلاب ديدار كرده و از رهنمودهاي مهم معنوي و حكومتي ايشان بهره بردند. حضرت آيت الله خامنه اي ماه رمضان را فرصتي گرانبها براي خودسازي و تقوا و دستيابي به حقيقت صبر و صلاه بر شمرده و خاطرنشان كردند « صبر بر طاعت پروردگار پايداري در برابر معصيت و صبر در معصيت در مسائل فردي مشكل گشاست ونكته مهم اين است كه صبر و پايداري مسئولان در اين سه عرصه و در مسائل عمومي و ملي زمينه هاي توفيقات ملت را در عرصه هاي سياسي اقتصادي اجتماعي فرهنگي و ديگر زمينه ها فراهم خواهد كرد. » ايشان پايداري مسئولان در خدمت به مردم و انجام دادن وظايف محوله خودداري از اقدام يا تصميمي كه پيامدهاي منفي آن متوجه مردم مي شود و صبر و استقامت در مقابل مصائبي همچون هجمه تبليغاتي سياسي استكبار به نظام را از نمونه هاي كاملا ضروري صبر مسئولان خواندند.
رهبر معظم انقلاب صبر و پايداري بر اصول و آرمانهاي انقلاب و حفظ جهت گيريهاي نظام را مهمترين جلوه استقامت مسئولان و مديران نظام دانستند و خاطرنشان كردند « جمهوري اسلامي براساس مباني اسلام شكل گرفته است و بايد با صبر و استقامت اين مباني را به تمام اركان و اجزاي نظام توسعه داد. »
در بخش ديگر ميخوانيد؛از موضوعات ديگري كه هفته جاري در صحنه داخلي مورد بحث بود موضوع بي اعتنايي نسبت به نظر علما نمايندگان مجلس و قاطبه مردم در قبال مشايي بود كه متاسفانه نه تنها عكس العمل مناسبي از سوي رئيس جمهور به همراه نداشت بلكه در جهت تحكيم موقعيت او در مجموعه دولت و بي اعتنايي به خواست جامعه حركتهايي نيز صورت گرفت . اين اقدامات ناخوشايند باعث شد روحانيون مجلس و 50 نماينده مجلس خبرگان با تهيه نامه اي براي رهبر معظم انقلاب به اين رويه انتقاد كرده و خواستار اقدام مناسب در اين زمينه شوند. همچنين وعاظ و مبلغين تهران تعلل و بي اعتنايي نسبت به خواست مردم را دور از شان رئيس قوه مجريه دانستند و خواستار اقدام فوري در اين باره شدند.
سرمقاله جمهوري به تحولات خارجي پرداخته و ادامه داده است؛ در هفتهاي كه در پايان آن قرار داريم در چند كشور جهان نيز شاهد رخدادهاي تازه اي بوديم . انتخاب رئيس جمهور جديد در پاكستان تظاهرات مردم عراق عليه توافقنامه امنيتي واشنگتن ـ بغداد و وخيم تر شدن وضعيت سياسي نخست وزير رژيم صهيونيستي از جمله رويدادهاي مهم هفته جاري بود.
در پاكستان روز شنبه قانون گذاران مجلس اين كشور براي انتخاب جانشين پرويز مشرف در راي گيري شركت كردند و همچنان كه پيش بيني مي شد در اين راي گيري « آصف علي زرداري » شوهر بي نظير بوتو به رياست جمهوري پاكستان برگزيده شد . زرداري 53 ساله در واقع اين موقعيت خود را مديون اعتبار سياسي همسرش بي نظير است زيرا وي شخصا نه يك سياستمدار خبره و كارآزموده اي است و نه اينكه از چنان اعتبار و وجهه ملي برخوردار بوده است كه با تكيه بر آن به منصب رياست جمهوري پاكستان رسيده باشد. تا چند ماه قبل نيز حتي خود زرداري نيز هرگز تصوير نمي كرد كه به اين مسند دست يابد چرا كه وي در زمان حيات بوتو بارها اعلام كرده بود كه هرگز علاقه اي به ورود به صحنه سياست ندارد. علاوه بر آن زرداري داراي چند پرونده قطور سو استفاده مالي است كه باعث شد حتي وي چند سال را نيز به خاطر اين اتهام ها در زندان سپري كند و به آقاي « ده درصدي » مشهور است هر چند خود وي منكر تمامي اين اتهامات است و آنها را سياسي مي داند و مدعي است تاكنون هيچ مدركي براي اثبات اتهامات مذكور به دست نيامده است .
در ادامه سرمقاله ميخوانيد؛گروه هاي افراطي مستقر در استانهاي شمالي پاكستان به خصوص در وزيرستان و بلوچستان كه منتسب به همكاري با القاعده و طالبان هستند و حتي منشا بروز و رشد طالبان و القاعده معرفي مي شوند طي سالهاي اخير به شدت قدرت گرفته اند و براي هر دولتي كه در پاكستان بر سركار آيد يك تهديد به شمار مي روند آنچنانكه دولت پاكستان مي گويد مقابله با اين گروه ها به دلايل مختلف از جمله شكل جغرافيايي ويژه منطقه و صعب العبور بودن معابر شديدا دشوار است . درباره منابع مالي و تسليحاتي اين گروه ها نيز نظرات مختلفي ارائه مي شود. گروهي پشتيبان آنها را عربستان و برخي كشورهاي عرب ديگر منطقه معرفي مي كنند در حاليكه گروه ديگر معتقدند جناحي در سازمان اطلاعات و امنيت پاكستان حامي آنها هستند. به هر صورت اين گروه ها آنچنان قدرتمند شده اند كه حتي شعاع عملياتي خود را به افغانستان نيز گسترش داده اند.
سرمقاله جمهوري در همين زمينه نوشته است؛چالش دوم براي زرداري مشكل اقتصادي است . اقتصاد پاكستان به خودي خود ضعيف است به ويژه اينكه در سال جاري افزايش قيمت جهاني نفت و همچنين خشكسالي وخامت اوضاع را مضاعف ساخته است . نحوه مراوده و كنار آمدن با گروههاي سياسي رقيب نيز براي زرداري يك مسئله بغرنج به مشار مي رود. بزرگترين رقيب سياسي وي هم اكنون نواز شريف است كه با وجوديكه حزب وي در پروسه سياسي اخير و در انتخابات شركت داشت ولي خود وي چندان تمايلي به شركت در دولتي كه هم رئيس جمهور و هم نخست وزيرش عضو حزب مردم است از خود نشان نداده است .
در ادامه سرمقاله و با مبحث ديگر ميخوانيد؛« كار اولمرت تمام است . » اين جمله اي بود كه روز چهارشنبه در سر خط اخبار شبكه خبري « يورونيوز » عنوان شد. موقعيت سياسي ايهود اولمرت نخست وزير رژيم صهيونيستي روز به روز ضعيف تر ميشود و هفته جاري نيز اين مطلب موضوع بحث محافل خبري اسرائيل و رسانه هاي خارجي بود.
در ادامه ميخوانيد؛اولمرت هفته جاري نيز به اتهام رشوه گيري پول شويي و سو استفاده از مقام به مقر پليس اسرائيل فراخوانده و تفهيم اتهام شد. اولمرت ضمن اينكه اتهامات وارده را انكار مي كند براي نجات حزب « كاديما » از سقوط اعلام كرده است در انتخابات ماه جاري كه براي انتخابات رهبر اين حزب برگزار مي شود شركت نخواهد كرد. « حزب كاديما » موروث حزب ليكود است كه دو سال قبل به دليل بحران سياسي از هم پاشيد واكنون فروپاشي احتمالي كاديما بحران را به اوج خواهد رساند.
در بخش ديگر در همين زمينه آمده است؛در تازه ترين مورد هفته جاري اعلام شد « تزيپي ليوني » وزير خارجه رژيم صهيونيستي نيز داراي پرونده فساد مالي است. بايد در نظر داشت آنچه اولمرت را به سراشيبي مرگ سياسي انداخت اين پرونده هاي فساد مالي نبوده اند بلكه شكست مفتضح وي در جنگ دو سال قبل عليه لبنان موسوم به جنگ 33 روزه عامل اين وضعيت است .
موضع بعدي سرمقالهي جمهوري عراق است كه در ادامه ميخوانيد؛موضوع توافق امنيتي ميان بغداد ـ واشنگتن روز به روز حساسيت بيشتري پيدا مي كند. برخي از مقامات عراقي اعلام كرده اند مذاكره در مورد توافق نامه مذكور ميان عراق و آمريكا در آينده اي نزديك آغاز مي شود. در اين حال چند شهر عراق روز جمعه گذشته شاهد تظاهرات گسترده عليه اين توافقنامه بود.اين تظاهرات را جريان صدر ترتيب داده بود. پيشتر مقتدي صدر اعلام كرده بود روزهاي جمعه ماه رمضان را به روز تظاهرات عليه توافقنامه امنيتي بغداد ـ واشنگتن و ضد اشغالگري تبديل خواهد كرد.
در بخش پاياني سرمقاله آمده است؛سرنوشت توافق نامه امنيتي بغداد ـ واشنگتن كه حاوي بندهاي مخالف مصالح ملت عراق و كشورهاي منطقه است با مخالفت هاي گسترده مردم مراجع مذهبي و گروه هاي سياسي عراق به بن بست دچار شده است و آمريكا به شدت در تكاپوست تا اين بن بست را بشكند. مخالفت صريح اخير « مشهداني » رئيس مجلس عراق با توافقنامه مذكور و ذكر اينكه مجلس عراق هرگز زير بار توافق نامه مذكور نخواهد رفت نگراني هاي آمريكا را شدت بخشيده است .
مردم سالاري
«فرصت ماه خدا را از دست ندهيم» عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم سيدرضا اكرمي است كه در ابتداي آن آمده است؛ماه مبارك رمضان ماه پرفضيلتي است ماهي كه نام هاي بسيار چون «شهرالله، شهرالا سلا م، شهرالصيام، شهرالقرآن» دارد و هر نامي معرف ويژه اي براي اين ماه مي باشد، رمضان المبارك ماهي صددرصد ويژه است، زيرا تنها ماهي است كه در قرآن ياد شده «شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن» و عبادت روزه يك ماهه دارد كه هيچ عبادتي چون «نماز، زكات، حج، جهاد و...» همانند روزه نداريم زيرا در ظاهر امساك خودداري است و اجتناب است و فاصله گرفتن و در حقيقت عبادت سلبي است، ولي بركات بسيار چون پارسايي «لعلكم تتقون» را دارد و با انضمام تلا وت قرآن و نيايش «لعلكم تشكرون، لعلهم يرشدون» رشد شكر و پاكي و تزكيه را با خود دارد. اين عبادت سلبي يعني امساك از لذت هاي حلال مدال ويژه «الصوم لي و انا اجزي به» را دارد كه در حديث قدسي، خداوند حكيم مي فرمايد، روزه براي من است و من پاداش آن را مي دهم و به بياني ديگر من پاداش آن مي باشم. توجه به مقدمات روزه و مقارنات و پاياني دلپذير خواهد بود.
1- پيامبر اعظم اسلا م در آخرين جمعه شعبان، ماه رمضان را براي مسلمين توصيف نمود و خطبه مفصلي كه براي هيچ ماهي و هيچ عبادتي اين گونه عمل نكرده، خواند، تابلوكردن نكات ويژه در اين خطبه تماشايي «قد اقبل اليكم شهرالله بالبركه و الرحمه، شهر دعيتم فيه الي ضيافه الله» است و روح و جان انسان را صفا مي دهد و صيقل مي سازد و صاف و صميمي مي نمايد.
2- همه بالغان و كاملا ن بايد روزه ماه رمضان را گرامي بدارند و بدانند اين عبادت ويژه همانند نماز زكات و امر به معروف و نهي از منكر در اديان الهي سابقه «كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم» دارد و بركات فردي و جمعي وحكومتي و سياسي ويژه دارد، در حكومت و حاكميت فاسد پهلوي، پالا يش جامعه را در ماه رمضان به وضوح مشاهده مي كرديم كه ماه استراحت دستگاه هاي پليسي قضايي بود، چون شكم و شهوت ساعاتي محدود مي شوند و بالطبع از شراب و شهرت اين چهار مرض تباهي ساز فرد و جامعه و حكومت خبري نبود.
3- روزه تنها عبادت تمرين عملي يك ماهه است كه فقير و غني را با خود دارد، مرفهان مزه گرسنگي و تشنگي را مي چشند و در مي يابند كه در طول سال بر تهيدستان و گرسنگان چه مي گذرد طبيعي است كه گام عملي براي نزديك شدن به فقيران و كمك به آنان «ليذيق الغني مس الجوع فيرحم علي الفقير» برمي دارند. بدين جهت رمضان المبارك عنوان گرفته و در پايان روزه، عيد را با خود دارد جوائز فراوان از جانب خداوند حكيم به روزه داران داده مي شود.
4- عبادت روزه، سوژه و مغناطيسي است براي كارهاي بزرگ ديگر، چون تلا وت قرآن، كه فرموده اند «لكل شي ربيع و ربيع القرآن شهر رمضان» بهار قرآن ماه رمضان است. در همه منازل روزه داران در همه مساجد نمازگزاران، در صداوسيماي كشورهاي مسلمان، در مراكز نظامي و انتظامي نيروهاي مسلح و در هيئات مذهبي، قرآن تلا وت مي شود و كلا م خدا بر جان ها خوانده و دل انسان ها ظرف كلا م باري تعالي مي گردد، قرآني كه مصون از تحريف مانده و از جانب خداوند حكيم حميد نازل گشته «انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون و انك لتلقي القرآن من لدن حكيم حميد» و باطل در آن راه «لاياتيكم الباطل من بين يديه و لا من خلفه» ندارد.
5- قرآن را نه فقط بايد خواند و روخواني و ختم آن در ماه مبارك رمضان را مورد توجه قرار داد كه البته خود قرائت قرآن يك اصل است بلكه بايد به محتوا و متن و اعجاز و اثرات آن نيز توجه نمود، قرآن كلا م خدا است كه در طول بيش از 14 قرن احدي از انديشمندان و دانشمندان نتوانسته، همانند آن را بياورند و عرضه نمايند، نه سوره اي، نه جمله اي و نه كلمه اي، با اين كه به تحدي و آوردن مثل آن دعوت شده اند، ديگر اين كه قرآن كتاب
6- دعا و نيايش، مناجات و منادات، تضرع و انابه، لا به و ناله، التماس و تقاضا در اين ماه فردي و جمعي، رسمي و حكومتي، شب و روز، در نماز و غير نماز، در ماه رمضان رونق ويژه دارد، آن هم نه فقط براي خود، بلكه براي جمع «اللهم اغن كل فقير، اشبع كل جائع، اقض دين كل مدين» با نگاه باز و بالا و فراگير، نه فقط زندگان بلكه حتي بدرود حيات گفتگان «اللهم ادخل علي اهل القبور السرور» و خفتگان در درون خاك، كه اين ادعا براي برخي تخفيف عذاب است و براي برخي علو مقام را دارد و آنان را به هر حال شادمان مي سازد، دعا درس است و زندگي ساز، درمان است و شفابخش، رشددهنده است و قرب الهي را با خود دارد. فرموده اند اگر مي خواهيد خدا با شما سخن بگويد قرآن بخوانيد و اگر مي خواهيد با خدا سخن بگوئيد نيايش و دعا داشته باشيد.
7- شب زنده داري، فصل ديگر ماه مبارك رمضان است، در تهجد و نماز شب باشد، يا خواندن دعاي ابوحمزه ثمالي از معمار نيايش امام چهارم، يا دعاي سحر امام باقر عليه السلا م كه بيش از چهل بار «اسئلك» در بيش از 20 موضوع را «بها»، نور، كمال، علم، قدمت، جمال، شرف، عزت» طرح مي نمايد كه روزه دار شب زنده دار با اين ادعيه به پرواز درمي آيد و به ملكوت الهي كه ابراهيم خليل آن را «و كذلك نري ابراهيم ملكوت السموات والا رض» ديد، مي رسد، از ظاهر و ماده و پوست جدا مي گردد و به مغز و جوهر و باطن راه مي يابد، معراج در ماه رمضان رخ داد و پيامبراسلا م سير الهي نمود، پيروان وي نيز مي توانند با نماز و روزه و نيايش و شب زنده داري «معراج» داشته باشند. توجه داشته باشيم، شب بيداري غير از شب زنده داري است كه در بسياري از كشورها، مردم شب ها را تا پس از نيمه شب بيدارند و اين اتلا ف وقت است و عيش و نوش و غفلت، سرخوردگي است و افسردگي، لذات كاذب است و افزون بر جرائم، شب زنده داري، پالا يش است و پيرايش، رويش است و آرايش، پويايي است و پايايي، احيا است و زنده شدن «استجيبوالله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم» در شب هاي رمضان قدري بيشتر بيدار بمانيم و با خداي خود خلوت كنيم و از فنا به بقا و از بقا به لقا»الله برسيم.
كيهان
«چنگال خونين و دستكش مخملين» عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در ابتداي آن ميخوانيد؛نيكلا ساركوزي رئيس جمهور فرانسه با ابراز سخناني سخيف و خصمانه عليه جمهوري اسلامي ايران بار ديگر پاره اي از عقايد حاكمان زورگو و جاه طلب را آفتابي كرد.
در ادامه يادداشت با اشاره به نشست چهار جانبه دمشق كه ساركوزي نيز در آن حضور داشت آمده است؛ساركوزي در آن نشست برنامه هسته اي كشورمان را «قمار خطرناكي»! توصيف مي كند و در شاه بيت اشعار خيالي و بي وزنش مي سرايد: «ايران با ادامه روند دستيابي به سلاح هسته اي، امكان زيادي براي حمله اسرائيل را فراهم مي كند، ممكن است روزي بيدار شويم و ببينيم اسرائيل بدون اينكه چه كسي در راس امور است، به ايران حمله كرده باشد.»
در بخش ديگر يادداشت آمده است؛اين سخنان ساركوزي كه گويي سمت سخنگويي رژيم صهيونيستي را نيز برعهده دارد در حالي است كه يك روز پس از آن، شيمون پرز رئيس جمهور رژيم صهيونيستي برخلاف ساركوزي- كه برگزينه نظامي عليه ايران پافشاري مي كرد- تصريح مي كند كه در مواجهه با برنامه هسته اي ايران نبايد از گزينه نظامي استفاده شود، بلكه حل آن نيازمند پاسخي سياسي است.
پرز با تاكيد بر استفاده از راهبردهاي سياسي و اقتصادي صريحا بيان مي دارد كه مقابله نظامي با ايران يك اشتباه است.
از همين روي درباره سياست تاييد و تكذيب حمله رژيم صهيونيستي و يا پدرخوانده اش- آمريكا- به ايران با برجسته كردن اين ادعا كه برنامه صلح آميز هسته اي ايران ماهيت نظامي دارد و امنيت منطقه را به مخاطره مي اندازد! گفتني هاي فراواني وجود دارد كه ذكر برخي از آنها مي تواند راهگشا باشد:
1-تهديد حمله به ايران از سوي آمريكا و يا طرح آن از جانب برخي از دنباله روهاي آن مانند «ساركوزي» تناقض فاحشي است كه در گفتار مدعيان دروغين صلح و امنيت جهاني بروز مي نمايد. از يك طرف آواز صلح دوستي، حقوق بشر، زندگي مسالمت آميز و... آنها گوش فلك را كر مي كند و از طرفي ديگر برخلاف موازين حقوق بين الملل و قواعد ديپلماسي تهديد به حمله مي كنند و تازه مدعي مي شوند كه چون برنامه هسته اي ايران نظامي و داراي اثرات خشونت آميز در آينده خواهد بود؛ ناگزيرند گزينه نظامي را اعمال نمايند. البته تلاش آنها در اخذ مشروعيت براي اعمال غيرمنطقي و غيرقانوني شان در مواقعي پرده از نيت اصلي شان برمي دارد؛ همچنانكه ساركوزي در لابلاي همين سخنان اخيرش عليه ايران مي گويد كه اين امر مهم نيست كه حمله احتمالي به ايران «مشروعيت» دارد يا نه.
2-آگاهي غربي ها به دشواري ضربه زدن به ايران و عواقب بعدي آن شايد باعث شده است آنها با بكارگيري «سياست تهديد» از آن به عنوان اهرم فشار استفاده كنند. بدان اميد كه با رويت تزلزل در گفتار و كردار مقامات ايراني و رصد اختلاف و عدم وحدت و يكپارچگي، شرايط را به نفع خود رقم بزنند- اميدي كه همچنان در سه دهه از عمر نظام جمهوري اسلامي محقق نگشته است- و بستر خواسته هاي جاه طلبانه خود را براي گزينه هاي ديگري عليه ايران آماده سازند. البته از اين ترفند و تاكتيك هم طرفي نبسته اند. چنانكه روزنامه آمريكايي «ميدل ايست تايمز» اخيرا طي گزارشي با اشاره به پاره اي تهديدات مطرح شده عليه ايران تصريح مي كند كه فشارها تاثيري بر عزم ايراني ها نداشته است و اين كشور برنامه هسته اي خود را گسترش داده است.
3- طرح اين ادعا كه ايران به دنبال تسليحات هسته اي است و اساسا ماهيت برنامه هسته اي ايران نظامي است و در نهايت خطري براي منطقه به شمار مي رود! در حالي است كه از طرفي صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران بارها مورد تائيد بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي قرار گرفته است و هيچ سند و مدركي دال بر نظامي بودن برنامه هسته اي ايران از سوي هيچ نهاد بين المللي ارائه نگرديده است. و از طرفي ديگر تبليغات دولت ها و رسانه هاي غربي مبني بر تهديدآميز بودن توان نظامي ايران براي منطقه به دور از شواهد و قراين موجود است. چرا كه جمهوري اسلامي ايران در طول سال هاي حيات خود ثابت كرده است كه توانمندي نظامي اش را هيچ گاه عليه كشوري استفاده نكرده است و تنها براي دفاع از مردم و تماميت ارضي كشور از آن سود برده است.
4- مشكل اصلي غربي ها در مواجهه با ايران اين است كه برآورد صحيحي از توانمندي واقعي ايران ندارند. غربي ها بر مبناي نگاه ماترياليستي به اوضاع و احوال و محيط، صرفا توانمندي تكنولوژيك و تسليحاتي ايران را- كه در خور توجه و تأمل است- مورد ارزيابي و سنجش قرار مي دهند و بر مبناي آن تصميم گيري و تصميم سازي مي كنند.
5- و بالاخره اينكه آگاهي دولت ها و ملت ها از وضعيت موجود در شرايط كنوني دنيا و پي بردن به تناقضات رفتاري و گفتاري غربي ها و قدرت هاي خودكامه منجر شده است تا سياست هاي غيرانساني آنها برملا گشته و به تبع آن در انجام بسياري از خواسته هايشان ناموفق باشند. و از همين رو است كه تلاش فراوان نيكلا ساركوزي در نشست 4جانبه دمشق براي همراه كردن سوريه با غرب -با توجيه نظامي بودن برنامه ها و فعاليت هاي جمهوري اسلامي- به نتيجه نرسيد و سوريه با درايت و تدبير در شرايط موجود جامعه جهاني نه تنها به ايران پشت نكرد بلكه بشار اسد رئيس جمهور اين كشور عربي به همتاي فرانسوي خود هشدار داد كه هرگونه اقدام نظامي عليه ايران يك فاجعه خواهد بود.
در پايان ميخوانيد؛به تعبير رهبر معظم انقلاب- در روز سه شنبه در جمع كارگزاران نظام- چنگال هاي خونين و باطل متجاوزين و مستكبرين در زير ظاهر مخملين آنها به خوبي قابل مشاهده است. بنابراين بايد گفت نقاب آزادي، صلح، حقوق بشر و نهايتاً «انسانيت» كه قدرت هاي استكباري به چهره زده اند، فروافتاده و اينگونه ترفندها رخ بربسته است.
دنياي اقتصاد
«اين دو نفر! نگاهي بر معضل بيكاري» عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم پويا جبل عاملي است كه در آن ميخوانيد؛وزير محترم كار، در نامهاي به رياست جمهوري، خواستار بركناري خود و رييس بانك مركزي شده است.
آنچنان كه مشهود است رييس بانك مركزي با صبر بسيار توانسته است آنچه زماني دانش جعفري و شيباني در انجام آن ناكام ماندند را به سرانجام رساند و رقيب را به رفتن راضي كند.
به هر رو چالش ميان اين دو تنها در ايران رخ نميدهد. در دموكراسيهاي غربي نيز از آنجا كه دولت بيشتر نگاه به بيكاري دارد و بانك مركزي به تورم، گهگاه اين وضعيت به وجود مي آيد، هر چند كه در آنجا وزير دولت نميتواند بگويد رييس بانك مركزي را بركنار كنيد و اصولا اين بركناري آنچنان در دست دولت نيست.
با اين وجود اغلب اقتصاددانان نيز در آن كشورها طرف بانك مركزي را مي گيرند، زيرا اعتقاد بر اين است كه در بلند مدت سياست پولي انبساطي قادر نيست نرخ بيكاري را كاهش دهد و تنها منجر به وخيمتر كردن چرخههاي تجاري مي شود. با اين وجود نبايد از نظر دور داشت كه بانكهاي مركزي نيز بسته به شرايط، نگاهي به معضل بيكاري نيز دارند. مورد اخير در ايالات متحده از اين دست است كه فدرال رزرو بهرغم وجود تورم، بيكاري را پر اهميتتر ديد و براي نجات از خطر ركود همراه با دولت سياست انبساطي را اتخاذ كرد.
در شرايط امروز اقتصاد ايران نيز، نظر اكثريت اقتصاددانان به وخامت تورم است و رقم بيش از بيست درصد، زنگ خطري بس پرصداست. از سوي ديگر اتفاق نظر وجود دارد كه كاهش نرخ بيكاري در ايران از آنچه امروز وجود دارد (در بازه 10-13درصدي) نه وابسته به سياستهاي پولي كه وابسته به رفع موانع توليدي و تجاري در سطح ملي و بينالمللي است؛ موانعي كه اتفاقا بيش از همه مرتبط با مباحث اقتصاد دولتي و شرايط سياسي است.
در واقع وزارت كار بر آن است تا با سرمايه ارزان براي بنگاههايي كه مدعي بازدهي هستند، بتواند اشتغال زايي كند. اما اين عمل دقيقا مانند آن است كه به بيمار پشت سر هم مسكن بدهي تا درد را احساس نكند و نخواهي كه وي را درمان كني. غافل از آن كه مسكن زياد خود باعث بيماري ديگر است و پس از چندي مشكل چند برابر شود. البته اينكه بانكها به بنگاهها وام دهند امري معمول است و نميتوان منكر آن شد، اما در تمام دنيا بنگاهها نرخ بهره بازاري را پرداخت مي كنند و اين بدان معناست كه پروژهاي كه آنان قصد انجامش را دارند، اقتصادي و كارآ است. ليكن وقتي نرخ پرداختي با نرخ بازار اختلاف فاحش داشته باشد، بنگاهها تشويق ميشوند كه حتي پروژههاي غيراقتصادي را هم براي دريافت وام ارزان انجام دهند و باز چندي ديگر است كه همان پروژه باري شود بر دوش اقتصاد.
بنابراين حق بايد داد به بانك مركزي كه در چنين شرايطي مقاومت كند؛ هم از آن رو كه تورم بيداد ميكند و هم از آن رو كه در نرخهاي بهره غيربازاري، تشخيص كارآمدي پروژهها ناممكن است و هدف اشتغال ميسر نيست.
رسالت
«بايسته هاي ثبات سياسي پايدار دولت نهم محصول نوسازي فرهنگ سياسي» عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن ميخوانيد؛گردونه قدرت در ايران در دهه آينده بر چه مداري مي چرخد؟ زيربناي الگوهاي ساختاري و كاركردي رقابت سياسي بر چه مبنايي شكل خواهد گرفت؟ در جام سياست نماي ايراني كدام يك از اضلاع رقابت در قاعده و كدام در راس هستند؟ و...
پاسخ به اين دست سوالات مي تواند ضمن بازسازي نظري فرهنگ سياسي در ايران، نقشه توزيع قدرت در دهه آينده را ترسيم كند و بر معادلات سياسي اضلاع رقابت تاثير گذار باشد.
بدون ترديد آينده سياست و رقابت در ايران از افق ثبات سياسي پايدار طلوع مي كند. در اين چشم انداز تمامي ساختارها و فرآيندهاي سياسي به تقويت و حمايت از يكديگر تمايل دارند. همبستگي ملي در كنار همگرايي و تجانس نخبگان سياسي ضمن افزايش كيفيت مردمسالاري ديني، تعارضات فلسفي و بنيادين رهبران سياسي را به اختلافات سليقه اي در مديريتها و سياستگذاري ها فرو مي كاهد و مقدمات كارآمدي سياسي را فراهم مي كند.
پايداري ثبات سياسي مولود توافق نهايي نخبگان و مردم بر هويت عمومي جامعه و اصولي است كه بر مبناي آن يك نظام سياسي شكل گرفته است. دستكاري در اصول هر ملت پايه هاي ثبات سياسي را سست مي كند و ضمن دامن زدن به بي اعتمادي شهروندان نسبت به حاكمان، از سرمايه هاي اجتماعي سيال در جامعه مي كاهد. ثبات سياسي ارتباط مستقيمي با تمركز بر سيستم دو حزبي و يا تكثر اضلاع رقابت ندارد بلكه مهم اصول مشترك و پذيرفته شده بين بازيگران سياسي است.گردونه قدرت در ايران اگر بر مدار اصول انقلاب و ومنطق امام خميني(ره) بچرخد در چشم انداز 1404 كارآمدي سياسي به معناي دقيق كلمه محقق مي شود و كشور يك ثبات سياسي پايدار را در دهه هاي آينده تجربه مي كند. رهبر فرزانه انقلاب در سخنراني هاي مختلف خود بارها اين اصول را تعريف كرده اند و به تنقيح منطق حضرت امام(ره) در كشورداري پرداختند. عدالت محوري، مردم گرايي، ساده زيستي،استكبار ستيزي،اعتقاد و افتخار به عزت و هويت ملي،وفاداري به گفتمان انقلاب، اصلاح طلبي اصولگرايانه و شجاعت درتصميم گيري براي حل مشكلات بزرگ،مقابله با فساد، تماس و انس مستمر با مردم و... بخشي از اين اصول هستند كه تحكيم آنها تضميني بر ثبات سياسي پايدار در ايران آينده است.
طي سي سال گذشته تلاشهاي بسياري براي ريل گذاري در سياست ايران صورت گرفته تا قطار رقابتهاي سياسي در ايستگاه بي ثباتي متوقف نشود. در دولتهاي گذشته همواره بازسازي هندسه سياسي كشور روي ميز كار دولتمردان و جريانات سياسي قرار داشته كه البته برخي اوقات گرايشات غير بومي و بعضا سكولاريستي در مديريت و مهندسي رقابتهاي سياسي نه تنها به ثبات سياسي منجر نشد، بلكه مولد نوعي بي ثباتي، آنومي و بي هنجاري در رفتار احزاب و جريانات سياسي گشت. اما در آستانه چهارمين دهه از عمر با بركت انقلاب اسلامي با اقبال عمومي يك دولت مكتبي و اصولگرا بر سر كار آمده است كه نويد بخش طليعه ثبات سياسي پايدار در ايران است. دولت نهم محصول نوسازي فرهنگ سياسي در ايران مبتني بر اصول و ارزشهاي انقلاب است.
در واقع دولت اصولگراي نهم آغازي بر توزيع خاصي از ارزشها، ايستارها، هنجارها ومهارتهاي سياسي مبتني بر معيارها و شعارهاي انقلاب اسلامي است. هرچند سياسيون همواره از قاطعيت در اظهار نظرها و پيش بيني ها پرهيز دارند اما نوع رويكردها و رفتار اصولگرايانه دولت و همچنين اقبال عمومي به شعارها و ارزشهاي انقلاب باعث شده تا راقم اين سطور متقاعد شود كه ثبات سياسي پايدار آينده محتوم سياست و رقابت در ايران است.
اعتماد ملي
«طفره نرويد» عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد ملي است كه در آن مي خوانيد؛روابط دولت نهم با ديگر اركان نظام وارد مرحله نويني ميشود. هرچند محمود احمدينژاد و همكارانش خود را پيروان انديشههاي اوليه در انقلاب معرفي ميكنند، نحوه برخورد ديگر انقلابيون نشان ميدهد كه اين ادعا چندان جا نيفتاده است، از سوي ديگر حوزه تعارض و تنش و ابهامات در اقدامات و تعامل با دولت، از سوي ديگر اركان نظام جمهوري اسلامي وارد مراحل نويني شده است.از يك سو رئيس دولت معتقد است كه در تمام حوزهها كشور پيشرفت داشته و از ديگرسو منتقدان بر اين نظر نيستند. فارغ از تحليل حوزه عملكرد كه نيازمند ارزيابيهاي كمي و كيفي است، دولت نهم با منتقدان سرسختي روبهرو است، اين در حالي است كه حجم وسيعي از نيروهاي منتقد دولت نهم كه در اردوگاه اصلاحطلبان هستند، يا در سكوت كامل به سر ميبرند يا از منظر انتقاد حداقلي با آن برخورد ميكنند.
اما نكته جالب در اين ميان تشديد مرزبنديها و اختلافات جدي ميان اصولگرايان در داخل و خارج از مجلس با دولت نهم است. در اين ميان شايد بتوان دولت نهم را در ميان دولتهاي پس از انقلاب يك استثنا ناميد زيرا همواره دولتهاي مستقر از سوي همفكران سياسي خود حمايت ميشده، عمده چالشهاي خود را با مخالفان و رقباي سياسي خويش داشتند.
موضوع ديگر كه به اين فضا التهاب بيشتري ميبخشد، ارائه تصويري از دولت نهم است كه آن را در انجام كار كارشناسي و ارائه آمارهاي كمي با ترديد روبهرو ميسازد. رئيس اين دولت و همكارانش هر از گاهي با ارائه آمارهاي عجيب و غريب تعجب ناظران و حتي نمايندگان مجلس را نيز برميانگيزند. دولت نهم در مسائلي مانند جلو كشيدن ساعت رسمي كشور، ساعت كار بانكها، كنكور، صندوق ذخيره ارزي، بودجه و... به روشهايي متكي شده كه مورد انتقادهاي جدي نمايندگان مجلس و ديگر اركان نظام بوده است.
اما در اين ميان خوب است هر دو طرف ماجرا به عيار نقد و اهميت آن بيشتر بينديشند، از يكسو بر منتقدان فرض است كه در تحليل و ارزيابي عملكرد دولت از جاده انصاف و معدلت خارج نشوند و از ديگر سو بر دولت نهم حكم است كه خود را از معرض داوري و نقد فراري ندهد. مدتي است اينگونه به نظر ميرسد كه رئيس دولت نهم در تلاش است تا اقدامات خود را به مراكز و نهادهاي خاصي كه مورد احترام و پذيرش همه نيروهاي سياسي و اركان نظام است، متصل كرده، تلاش مينمايد از ارزيابي واقعي فرار نمايد. دولت نيازمند اين روشها نيست. چه امروز و چه فردا، آيندگان و تاريخ درباره عملكرد دولت نهم قضاوت خواهند كرد. اگر اين دولت بر اين باور است كه نتيجه اقداماتش به خير و صلاح ملك و ملت است، كينه بدخواهان و طعن منتقدان ذرهاي از اصالتش نميكاهد، اما در مقابل اگر معلوم شود دولت در اقدامات خود تدبير لازم را مرعي نداشته و هزينههاي ملي را افزايش داده، با هر لطايفالحيلي هم كه بخواهد تصويري غيرواقعي از خود ارائه دهد، راه به ناكجاآباد خواهد برد. هم منتقدان بايد عيار صداقت را بالا ببرند و هم دولت از عملكرد خود طفره نرود. مطلوب آن است، در آنجا كه از اصل ماندهاند، بيهوده بر اسب نتازند. با مردم و مخاطبان صادق باشند. بگويند در كجا كج رفتهاند و در كجا توفيق داشتهاند. اين تصوير ماندگارتر از اقدامات مارپيچ و زيگزاگي است كه به نظر ميرسد برخي از دولتمردان در پيش گرفتهاند.
كارگزاران
«افزايش فقر و شكاف طبقاتي» عنوان سرمقالهي روزنامهي كارگزاران به قلم علي مزروعي است كه در ابتداي آن ميخوانيد؛آقاي احمدينژاد در ايام تبليغات انتخابات رياستجمهوري نهم بيشترين مانور تبليغاتي خود را متوجه مسائل اقتصادي و معيشتي مردم به ويژه اقشار فرودست و متوسط اجتماعي كرد و دولتهاي گذشته را از اين ناحيه مورد حمله و انتقاد قرار داد و اينكه آن دولتها عدالت اقتصادي و اجتماعي را فداي سازندگي و توسعه سياسي و فرهنگي كردند و عملكرد آنها باعث فقر و فاقه بخشي قابل توجه از مردم شده است. او گفت: «ما آن توسعه اقتصادي را ميخواهيم كه آثار آن سرسفره همه ملت قابل مشاهده باشد.» يا «حل مشكلات معيشتي مردم از اولويتهاي اصلي دولت آينده است.» عدالتگستري، مبارزه با فقر و فساد و تبعيض از شعارهاي اصلي من است. يا «عوايد و پول حاصل از توسعه صنعت نفت بايد سر سفرههاي مردم قابل مشاهده باشد.» بايد جامعه نمونه اسلامي و عاري از فقر و تبعيض در كشور ايجاد كنيم. يا «حفظ كرامت انسانها، جلوگيري از توسعه فقر و فساد و تبعيض و از بين بردن بيعدالتي از محورهاي مورد تاكيد است.» يا «دست مافياي قدرت و قبيله را از سر نفت كوتاه خواهم كرد و حاضرم جانم را پاي اين قضيه بگذارم» يا «مردم بايد اثرات افزايش قيمت نفت را در سر سفرههايشان مشاهده كنند.»
يا... خوب حالا بينيم عملكرد دولت احمدينژاد پس از سه سال مسووليت در تحقق اين گفتهها و وعدهها چه بوده است؟ اخيرا گزارش نظارتي سال دوم اجراي قانون برنامه چهارم توسعه (سال 85) توسط دولت نهم منتشر شد. هرچند اين دولت در اجرا هيچگونه وفاداري و پايبندي به اجراي اين قانون نداشت و ازجمله انتشار ديرهنگام همين گزارش شاهدي بر تخطي دولت نهم از انجام تكليف قانوني خود در اينباره است اما انتشار اين گزارش را بايد مغتنم شمرد چراكه دولت ناچار از ارائه گزارشي مستند بوده و مفاد آن نشان ميدهد كه نتايج حاصل از عملكرد اجرايي دولت در دو سال 84 و 85 درست بر خلاف گفتهها و وعدههاي رئيس دولت در ايام تبليغات انتخاباتي بوده است و حاصلي جز «افزايش فقر و شكاف طبقاتي» در كشور به همراه نداشته است.
به اين جملات از گزارش توجه فرماييد: «نسبت هزينه دهك بالا (ثروتمندترين) به دهك پايين (فقيرترين) طي دوره (1385- 1383) با داشتن روند افزايش در جامعه شهري از رقم 25/13 در سال 1383 به رقم 46/14 و در جامعه روستايي از رقم 25/17 در سال 1383 به رقم 95/17 افزايش يافت. نسبت سهم 20 درصدي بالا درآمدي به 20 درصد پايين درآمدي دهك پايين در جامعه شهري از رقم 62/7 در سال 1383 به رقم 33/8 و در جامعه روستايي از رقم 01/9 در سال 1383 به رقم 49/9 در 1385 افزايش يافت هرچند در برنامه سوم توسعه اين نسبت در مناطق شهري و در مناطق روستايي به ترتيب با نرخ متوسط سالانه 8/0 درصد و 5/2 درصد كاهش يافته است. مقايسه ارقام هزينه ناخالص خانوارهاي شهري و روستايي نشان ميدهد كه در دوره 1385- 1383 متوسط رشد هزينه سالانه خانوار شهري به قيمتهاي جاري معادل 3/13 درصد و براي خانوار روستايي معادل 4/11 درصد بوده است، در حاليكه متوسط رشد هزينه به قيمت ثابت 1383 براي خانوارهاي شهري معادل 4/0 درصد و براي خانوارهاي روستايي معادل 1/2- درصد بوده است. در واقع اگر مصرف خانوار را تابعي از درآمد او فرض كنيم طي دوره فوق درآمد اسمي خانوارها در مناطق شهري معادل تورم و در مناطق روستايي كمتر از تورم افزايش يافته است.»
به نظرم ديگر نياز چنداني به تحليل اين جملات نيست چراكه به خوبي روند «افزايش فقر و شكاف طبقاتي» در دولت احمدينژاد را در مقايسه با روند كاهشي همين مقوله در دوره اجراي قانون برنامه سوم توسعه توسط دولت خاتمي نشان ميدهد و متاسفانه برآوردها حاكي از ادامه اين روند مخرب در سال 86 و سال جاري است و البته اين واقعه يا فاجعه درست در دورهاي اتفاق افتاده است كه دولتي با بيشترين شعارها و وعدههاي عدالتخواهانه و اصولگرايانه بر سركار بوده و همه اركان و قواي نظام همراه و همسو با آن و با كسب درآمد افسانهاي نفت به ميزان 198 ميليارد دلار در سه سال و بيشتر از هشت سال دولت خاتمي و هاشمي! البته مشهور است كه مردم ايران حافظه تاريخي ندارند اما در دنياي ديجيتال و ارتباطي امروز دستيابي به گفتهها و وعدهها بسيار آسان است و چقدر خوب ميشد كه رسانه ملي كمكي ميكرد به اين حافظه تاريخي تا همه مردم ما دريابند چهها كه گفته شد و وعده داده شد، و امروز چهها ميبينند و چه ميكشند؟ آري حاصل دولت عدالتمحور و اصولگرا كه علم نقد و انتقاد را نسبت به عملكرد دولتهاي قبلي بلند كرده بود جز «افزايش فقر و شكاف طبقاتي» نبوده است و اين در حالي است كه در دولتهاي قبلي نرخ رشد سرمايهگذاري و توليد بهرغم درآمد پايين نفت ارقام قابل قبولي بوده و وضعيت توزيع درآمد و فقر هم بهتر از وضعيت كنوني بود.
لااقل آنها راهبرد توليد ثروت را همراه با توزيع ثروت مدنظر داشتند اما در دولت اصولگرا با تقدم راهبرد توزيع ثروت بر توليد ثروت آحاد جامعه به ويژه اقشار فقير و متوسط به نوايي كه نرسيدند هيچ، بلكه با پس افتادگي در ساخت زيربناها بايد بيگازي در زمستان و خاموشي در تابستان و گراني و تورم را در همه فصول تحمل كنند و به عبارتي هم چوب و هم پياز را بخورند! با همه اينها آيا شهروندان ايراني در انتخابات آتي رياستجمهوري چشم و گوششان را به روي گفتهها و وعدهها و... نامزدهاي رياستجمهوري باز خواهند كرد؟ و آيا باز هم وعدههاي اقتصادي و معيشتي راهگشا خواهد بود؟ و آيا...
پنجشنبه 21 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]
-
گوناگون
پربازدیدترینها