تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 27 اسفند 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1865914406




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

معماى پليسى سرقت خونين


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: معماى پليسى سرقت خونين
[خسرو مبشر]
حدود ساعت ۸ شب زنگ تلفن همراه سرگرد على اشترى كه به صدا درآمد از آن سوى تلفن، اپراتور مركز پيام پليس از سرقت مسلحانه يك شركت تجارى در خيابان آفريقا و قتل زن ۶۲ ساله اى با شليك گلوله خبر داد. همسر مقتول نيز براثر شليك گلوله مجروح شده بود. ساعتى بعد سرگرد خود را به محل جنايت رساند. مقابل شركت، آمبولانس پزشكى قانونى و چند خودروى پليس متوقف بودند و عده اى نيز در اطراف خودروها با كنجكاوى درباره حادثه از مأموران سؤال هايى مى پرسيدند. سرگرد پس از عبور از ميان جمعيت وارد ساختمان هشت طبقه شد. يكى از مأموران كلانترى با مشاهده وى به سويش رفت و گفت: قربان قتل در طبقه هفتم، دفتر يك شركت تجارى بين المللى رخ داده است. سوسن ۶۲ساله ـ مقتول ـ مديرعامل شركت بوده كه حدود ۱۲سال پيش به همراه همسر و دو دخترش از دانمارك به ايران بازگشته و شركت را راه اندازى كرده است. سرگرد همراه سروان با آسانسور به طبقه هفتم رفت. به محض خروج از آسانسور صداى گريه هاى زنى را شنيدند. «نوشين» منشى شركت كه خبر جنايت را به پليس داده بود به عنوان شاهد قتل روى صندلى ناآرام و بى قرار بود. سرگرد وقتى وارد اتاق مديرعامل شد به بازرسى دقيق آنجا پرداخت. جسد زن، روى صندلى پشت ميز مديرعامل افتاده بود. اصابت سه گلوله به صورت و سينه وى را به عقب پرتاب كرده بود. وقتى در صحنه جرم هيچ آثار دفاع از سوى مديرعامل ديده نشد، پليس دريافت كه او كاملاً در برابر حمله قاتل يا قاتلان تسليم بوده است. پشت سر جسد روى ديوار قطره هاى خون پاشيده شده بود. به گونه اى كه سرگرد احتمال داد گلوله ها از فاصله نزديك شليك شده اند. سه گلوله كه به پيكر زن اصابت كرده بود، به طور مستقيم و از روبه رو شليك شده بود به همين خاطر مقتول فرصت نيافته بود خود را از تيررس گلوله هاى مرگبار نجات دهد. هيچ اثرى از به هم ريختگى اتاق مديرعامل به چشم نمى خورد. در گاو صندوق كوچك نيز باز نشده بود.سمت راست نزديك ميز كار يك كيف بزرگ زنانه به چشم مى خورد كه گشوده مانده بود. همان موقع پيكر مجروح «مظفر» ـ همسر مقتول ـ نيز به بيمارستان منتقل شد. سپس «نوشين»ـ منشى شركت ـ كه وحشت زده به نظر مى رسيد. با صورت زخمى و كبود براى پاسخگويى به سؤالات روبه روى سرگرد نشست. سرگرد از نوشين خواست درباره جزئيات حادثه توضيح دهد.
ـ حدود پنج سال قبل در اين شركت مشغول كار شدم.
سوسن خانم مدير عامل شركت بود و همسرش آقاى مظفر هم مسئوليت امور مالى را برعهده دارد. امروز پس از تعطيلى وقتى همه كاركنان شركت رفتند خانم مدير عامل همراه همسرشان در اتاق مشغول بررسى اسناد و مدارك مالى شركت شدند.
حدود ۴۰ دقيقه گذشته بود من سرگرم تنظيم برنامه هاى هفته آينده بودم كه خانم سفارش قهوه دادند. بلافاصله به آشپزخانه رفته وسرگرم درست كردن قهوه شدم كه ناگهان زنگ شركت به صدا درآمد. سريع از آشپزخانه خارج شدم و به سوى در رفتم. به محض اين كه در را باز كردم فقط يك ضربه شديد در صورتم حس كردم. در حالى كه گيج شده بودم در همان حال دو مرد سياهپوش و نقابدار را در مقابلم ديدم.
آنها را نمى شناختى
ـ متأسفانه صورت شان را با كلاه كاموايى سياه رنگى پوشانده بودند و فقط چشمهايشان ديده مى شد. يكى از سارقان كه كلت كمرى در دست داشت به زور وارد شركت شد. خانم و آقا بشدت ترسيده بودند. همان موقع مهاجمان با تهديد از آقا و همسرش چيزى خواستند كه متوجه نشدم. سپس با عجله به جست وجو در اتاق مدير عامل پرداختند اما به نتيجه نرسيدند. همان موقع آقا با صداى لرزان به آنها گفت: «تو را به خدا كارى به خانم نداشته باشيد. مى توانيد تمام دلارها، تراول چك ها، سكه و طلاجات گاو صندوق را برداريد و فرار كنيد.» اما نمى دانم چه اتفاقى افتاد كه خانم يك لحظه دستش را به سوى تلفن دراز كرد. همان موقع هم مرد مسلح كه خانم را تحت نظر داشت دو گلوله به سويش شليك كرد و خانم روى ميز افتاد. آقاى مظفر هم با مشاهده اين صحنه دلخراش به سوى همسرش دويد تا به او كمك كند كه مرد مسلح به سوى او نيز گلوله اى شليك كرد.
آيا دزدان به گاوصندوق دستبرد زدند
ـ يكى از آنها به زور مرا به اتاق حسابدارى برد و از من كليد گاوصندوق را خواست وقتى گفتم كليد ندارم عصبانى شد و مرا به باد كتك گرفت.
هيچ كس از ساكنان مجتمع صداى گلوله ها را نشنيدند
ـ متأسفانه خير. وقتى دو مرد نقابدار رفتند من قدرت حركت نداشتم. فقط ناله هاى آقا را مى شنيدم كه براثر اصابت گلوله به پايش درخواست كمك مى كرد.
چند دقيقه اى طول كشيد تا خودم را به تلفن رساندم و پليس را با خبر كردم.
سارقان وقتى تو را كتك مى زدند، متوجه چيزى نشدى
ـ چرا، يكى از آنها در گاوصندوق را باز كرد و با عجله اسناد و مدارك مربوط به قراردادهاى شركت هاى خارجى به همراه مقدارى يورو، دلار و ۲۷يا ۲۸ عدد سكه طلا و چند ميليون تومان تراول چك را برداشتند.
آيا مديران شركت با كسى اختلاف حساب نداشتند يا فردى براى انتقامجويى دو تبهكار را استخدام نكرده است
ـ دقيقاً نمى دانم آنها دشمن داشتند يا نه. فقط اين را مى دانم خانم و آقا هيچ مشكلى با كسى نداشتند و از نظر مالى هم وضعيت شركت در حد مطلوب بود. ولى حدس مى زنم سارقان براى سرقت ۳۲۰ ميليون تومان تراول چك و سكه ها به شركت آمده بودند.
سرايدار شركت در زمان حادثه كجا بود
ـ آقا رجب، براى انجام كارى ۱۵ دقيقه قبل از حادثه، دفتر را ترك كرده بود. چون مديرعامل ـ مقتول ـ از او خواسته بود نامه اى ببرد.
رجب چه جور آدمى است
ـ او مرد خوبى است و مورد اعتماد مديران شركت بود.
چه كسانى در اين شركت رفت و آمد داشتند
ـ از اعضاى خانواده آقا و خانم فقط آقا «مانى» كه خواهرزاده آقاست به شركت رفت و آمد دارد. البته خانم از او خوشش نمى آمد و مى گفت او آدم تن پرورى است. ضمناً اين را بگويم سوسن خانم متوجه شده بود كه همسرش پنهانى به «مانى» كمك مالى مى كند و همين موضوع باعث كدورت ميان آنها شده بود.
يك روز بعد
سرگرد براى بازجويى و تحقيق از همسر مقتول به بيمارستان رفت. مرد مصدوم كه افسرده و بى حال به نظر مى رسيد درباره روز حادثه گفت: حدود ساعت ۸شب همسرم از من خواست يكبار ديگر متن قراردادى كه قرار بود با يك شركت خارجى منعقد كنيم را به دقت بررسى نماييم. من هم پس از مرخص كردن كارمندان شركت به اتاق كار همسرم رفتم. خانم منشى نيز حضور داشت و اوراق و اسناد شركت را بررسى مى كرد. دقايقى بعد زنگ شركت به صدا درآمد. همين كه نوشين ـ منشى ـ در را باز كرد ناگهان دو مرد نقابدار به ما حمله كردند و قبل از هر اقدامى يكى از آنان اسلحه اش را به سوى همسرم نشانه گرفت و انگار كه مى دانست او مديرعامل شركت است، دو گلوله به سويش شليك كرد. بدين ترتيب همسرم پشت ميزش كشته شد. من خواستم مقابله كنم كه مردى كه اسلحه داشت يك گلوله نيز به پاى من زد. سپس آنها اتاق ها را جست وجو كردند و بعد منشى شركت را به باد كتك گرفتند. در حالى كه از پايم خون جارى بود از آنها خواستم محتويات گاو صندوق را كه ۳۲۰ ميليون تومان تراول چك، ۲۷ يا ۲۸ سكه طلا و مقدارى دلار و يورو بود را بردارند اما ما را نكشند كه دزدان درخواستم را پذيرفته با برداشتن طلا و پول ها از شركت فرار كردند.
شما به چه كسى مظنون هستيد
ـ به هيچ كس! آنها دزد بودند.
سرايدار شركت لحظه حادثه كجا بود
ـ همسرم او را براى انجام كارى بيرون فرستاده بود.
مانى به چه منظورى مرتب به شركت شما مى آمد
ـ او خواهرزاده من است كه بعضى مواقع از نظر مالى به او كمك مى كنم.
همسرتان با او مشكلى نداشت.
ـ نه، اتفاقاً خيلى او را دوست داشت و قرار بود در شركت ما كار كند.
دو روز بعد
رجب ـ سرايدار ـ و مانى ـ خواهرزاده آقاى مظفر براى بازجويى به اداره آگاهى دعوت شدند.
مرد سرايدار وقتى در برابر سرگرد اشترى ايستاد در حالى كه بشدت گريه مى كرد گفت: «جناب سرگرد، دزدان خانم را كشتند.»
تو از كجا مى دانى آنها دزد بوده اند
ـ اگر دزد نبودند چرا پس از كشتن خانم و مجروح كردن آقا گاوصندوق را خالى كردند.
زمان حادثه كجا بودى
ـ ساعت ۸ شب خانم ـ مقتول ـ از من خواست نامه اى را به يك شركت ببرم. حدود نيم ساعت بعد با شركت تماس گرفتم از خانم منشى خواستم يك بار ديگر نشانى دقيق دريافت كننده نامه را بگويد كه او هم كمكم كرد.
وقتى نامه را دادم، بلافاصله برگشتم. ناگهان با چند ماشين پليس مقابل شركت روبه رو شدم. همان جا بود كه فهميدم مديرعامل را با دو گلوله كشته اند.
به كسى مظنون نيستيد
ـ نه، جناب سرگرد اما مثل اينكه دزدان، خانم را كشته و پول ها و دلارها را برده اند البته چند سال پيش نيز به شركت دستبرد زده شده بود كه آن موقع حدود ۶۵ ميليون تومان پول هاى گاوصندوق سرقت شد اما آقا كه مسئوليت مالى شركت را برعهده دارد از همسرش خواست به خاطر حفظ اعتبار شركت شكايت نكند. مانى ـ خواهرزاده همسر مقتول ـ نيز در بازجويى ها به سرگرد اشترى گفت: من از شنيدن قتل زن دايى ام بسيار متأسف و ناراحت شدم. چون او زن مهربانى بود و هر موقع نياز مالى داشتم كمكم مى كرد. حتى قرار بود مرا در شركت استخدام كند. اما دزدان جنايتكار با قتل او برنامه هاى آينده مرا هم به باد دادند.
شما چه وقت متوجه حادثه شديد
ـ قرار بود ساعت ۵ بعدازظهر براى ديدن دايى ام به شركت بروم. اما تلفنى عذرخواهى كردم و خواستم قرار را به روز ديگرى موكول كنم. اما دايى به من گفت تا دير وقت در شركت كار دارد. به همين خاطر حدود ساعت هفت و پنجاه دقيقه شب بار ديگر با شركت تماس گرفتم، اما كسى جواب نداد. چند بار ديگر هم زنگ زدم، باز هم نتيجه اى نگرفتم. نگران شدم و به شركت رفتم. چراغ هاى شركت خاموش بود. سرانجام لحظاتى بعد بدون اين كه دايى ام را ببينم به خانه بازگشتم.
سرگرد اشترى پس از بازجويى و تحقيق از شهود و مطلعين پرونده سرقت شركت را بار ديگر با دقت مطالعه كرد. او سپس در حالى كه لبخندى برلب داشت دستور بازداشت عامل يا عاملان جنايت و سرقت را صادر كرد.
خوانندگان عزيز با ذكر سه دليل براى ما بنويسيد عامل يا عاملان قتل چه كسانى هستند. نامه هاى خود را به نشانى تهران ـ خيابان خرمشهر ـ پلاك ۲۱۲ گروه حوادث يا صندوق پستى ۵۳۸۸ـ۱۵۸۷۵ ارسال نماييد. روى پاكت حتماً عنوان معماى پليس ذكر شود.
 پنجشنبه 21 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن