واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: سينما - سپيد، سياه، خاكستري
سينما - سپيد، سياه، خاكستري
با نگاهي به فيلمهاي دفاع مقدس كه در طول چند سال گذشته ساخته شدهاند، ميتوان به اين نكته پي برد كه روابط انساني در ژانر سينماي دفاع مقدس در طول سالهاي جنگ و پس از آن راه تعادل را پيش نگرفته و همواره نگاه سياه و سفيد بر روابط انساني بين دو طرف حاكم بوده است. اما با گذشت زمان بهويژه در چند سال اخير شاهد تفسير نگرشي در فيلمنامه و كارگرداني درخصوص روابط موجود در آدمهاي جنگ بودهايم به اين معنا كه سربازهاي عراقي كاركرد قديمي خود را از دست داده و به انسانهايي اهل و گفتوگو تبديل شدهاند. نمونه بارز اين تغيير نگرش را در برخي فيلمهاي اكران شده در سالهاي گذشته ميتوان ديد. مهدي سجادهچي، فيلمنامهنويس معتقد است كه اين تغيير نگرش بيش از هر عنواني به وقايع سياسي كشورهاي همسايه برميگردد. به اين ترتيب كه عراق و ارتش حزب بعث به معناي واقعي مفهوم و موجوديت خودش را از دست داده و ديگر بعثي متجاوز وجود خارجي ندارد، بنابراين براي زنده نگهداشتن مفاهيم موجود در جنگ بايد به زبان ديگري حرف زد، در واقع بايد به روز كرد. فيلمنامهنويس روز سوم در ادامه درك مفهوم مصيبت در جنگ را يكي از مفاهيم اساسي اين تغيير نگرش دانست و گفت: آنچه مسلم است توجه به اين نكته كه مردم عراق مردمي زجركشيده، مغموم، مفلوك و ستمديده هستند كه در منطقهاي ناامن زندگي ميكنند، مهم است. حالا تصور كنيد با دانش و آگاهياي كه مخاطب از رسانهاي چون سينما دارد به تصوير كشيدن خلق و خوي «دمنشانه و پليد سرباز عراقي به عنوان دشمن، خندهدار است و در مقابل هيچ كمكي هم به درك و معرفت مخاطب از ژانر سينماي دفاع مقدس نميكند.
از سوي ديگر رضا مقصودي هم تغيير نگرش در تعريف كاراكتر انسانهاي در جنگ مانده را جرياني خودخواسته و غير ارادي ميداند و معتقد است: بازسازي نگرش در تعريف كاراكتر سربازان عراقي به دليل وجود شرايط اجتماعي و سياسي ايران و همچنين كشورهاي همسايه بهوجود آمده است.
فيلمنامهنويس فيلم «ليلي با من است» به چند بعدي بودن انسانهاي جنگ اشاره ميكند و ميگويد: نكته قابل توجه اينكه روابط انسان را بايد در ابعاد مختلف بررسي كرد. به همين دليل ما در شرايط فعلي نميتوانيم بهگونه ديگري به اين جريان نگاه كنيم و اين تغيير رويه در نگاه هر يك از كاراكترهاي درگير جنگ، امري كاملا ارادي است و به كارگيري اين نگاه در سفارشهايي كه به فيلمنامهنويسان در تلويزيون و سينما داده ميشود، كاملا مشهود است. نكته قابل توجه در كنار تغيير معيارهاي موجود در اين ژانر سينمايي، بازنگري در ذائقه مخاطب است كه به نوعي از تب و تاب و هيجان دوران جنگ دور شده و طرح موضوعات تازه را از فيلمساز طلب ميكند. عبداللـه باكيده، كارگردان سينماي جنگ هم دليل اين تغيير نگاه را عوض شدن مفهوم سينماي جنگ ميداند و ميگويد: تغيير رويه در نگاه فيلمساز و فيلمنامهنويس با تغيير ذائقه مخاطب شكل گرفته است به اين معنا كه در اولين سالهاي دهه 60 كاركرد سينماي دفاع مقدس از جنس تبليغ و ترغيب براي حضور در ميادين جنگ بود و به همين اصل تمام سربازان ايراني شخصيتهايي كاملا مثبت و تصوير ميشدند و در مقابل سربازان عراقي افرادي فربه، عياش و احمق جلوه ميكردند كه در نبردي نابرابر با حمايت دشمنان ديگر در مقابل ايرانيان قرار گرفته و ظلم و ستم ميكنند. البته اين پشتيباني را خود من به چشم در جبهههاي جنگ ديدم و منكر آن نيستم اما تداوم اين نوع نگاه رفته رفته اين پرسش را در ذهن تماشاگر مطرح كرد كه اين جنگ هشت ساله با چگونه آدمهايي است؟ اگر اينطور بود چرا هشت سال جنگيديم؟ اين پرسش آنقدر درست و محكم است كه فيلمساز فعال در اين ژانر از پاسخگويي عاجز بود و مدام بهدنبال راهي براي بيان موضوعات تازه و دست نخورده ميگشت تا با زباني جديد آن را بيان كند. البته فيلمسازاني چون حاتميكيا از آغاز وارد اين حيطه نشدند و به جاي پرداختن به متون جنگ، آثاري اعتراضگونه در نكوهش جنگ و مسائل پس از آن ساختند و به اصطلاح فيلمهاي ضدجنگ عرضه كردند. عدهاي كارگردان مثل خود من هم دشمن را از نگاه مكانيكي و احمق به تصوير نكشيدند و او را به دشمني داراي تعقل و شعور تبديل كردند كه اين تقابل را در سريال «نبردي ديگر» و «صليب طلايي» ميتوان ديد. فرهاد توحيدي، فيلمنامهنويس، چرايي نگاه سياه و سفيد به شخصيتهاي در جنگ مانده را خاصيت دوران شكلگيري اين سينما براي تبليغات در دهه 60 ميداند و ميگويد: اين تغيير نگرش به هر حال از گذشته وجود داشته كه بنا بر ملاحظات و مصالحي امكان ظهور و بروز پيدا نكرده است. اين مسئله هم به موفقيت كشور در دوران جنگ با آن گستردگي حوادث برميگردد و طبيعي است كه در شرح و تفسير داستان مصيبت جنگ، رسانهها به خصوص سينما وظيفه تبليغ بيداري و برانگيخته كردن احساسات و شعور حماسي مردم براي مقابله با دشمن را به عهده داشته است و واضحتر كه ابزار و لوازم اين برانگيخته كردن، به تصوير كشيدن چهره خصمانه دشمن است. به همين دليل بيش از آنكه وجوه انساني در اين نبر مطرح باشد ظالم بودن آنها مورد توجه بود اما با پايان جنگ و گذشت سالها از فرونشستن توفان ناگوار آن دوران، اين تغيير رويه بنا بر مصالح جامعه كه تا آن لحظه امكان ظهور نداشته به نوعي خودنمايي كرد، بهخصوص اينكه بعد از وقايع اشغال عراق، ايران به عنوان كشور همسايه براي تثبيت نظام نوپاي سياسي در عراق و بازسازي اين كشور كمكهاي بشردوستانهاي را كرد. بنابراين خواه ناخواه بايد اين تغيير نگاه به وجود ميآمد كه خوشبختانه اين اتفاق افتاده است.
سجادهچي با تاييد گفتههاي توحيدي يادآور ميشود: تاكنون بارها و بارها شنيدهام كه بازي «حامد بهداد» در نقش يك سرباز عراقي در فيلم «روز سوم» نمونه بارز اين تغيير نگاه است، اما بايد بگويم كه كاراكتر سرباز عراقي اتفاق تازهاي نيست كه تازه شكل گرفته باشد. چرا كه من اين شخصيت را حدود 11 سال پيش در سريال «ليلا و جنگ» كه بعدا حاتميكيا آن را به «خاك سرخ» تغيير نام داد، نوشته بودم. البته در ساخت اين شخصيت حذف شد. بنابراين اين اتفاق تازهاي نيست ضمن اينكه تغيير نگاه نسبت به سرباز عراقي مثبت نبوده و من تمام هدفم اين بود كه او را فردي جنايتكار، پلشت و پست معرفي كنم و در عين حال متذكر شوم كه حتي پليدترين افراد هم اگر عاشق باشند، امكان موفق شدن را نيز دارند.يكي از مسائلي كه عبداللـه باكيده در حين صحبتهاي خود به آن اشاره كرد، داشتن نگاه واقعبينانه به اين تغيير نگرش در شخصيتپردازيها بود چرا كه اين كارگردان برخلاف ديدگاه سجادهچي در نگاه شخصيت سرباز عراقي در روز سوم مبني بر رستگاري او پس از دل بستن به دختري ايراني معتقد است كه اين تغير رويه كه در «روز سوم» نمود عيني پيدا كرده در عين مثبت بودن باب چالشهاي تازهاي را نيز پيش روي اين ژانر سينمايي باز كرده است.
باكيده در توضيح اين ديدگاه ميگويد: واقعبيني يكي از اصوليترين بحثها در نگارش فيلمنامه است و متاسفانه در موضوعاتي كه به تازگي مطرح است، نوعي انحراف موضوعي را شاهد هستيم كه بهعنوان مثال در فيلمي با تمام مشخصههاي جنگي به يكباره داستان عشق يك عراقي به دختر ايراني مطرح ميشود كه مانع از اين خواهد شد كه داستان در ذهن و روان مخاطب نفوذ كند؛ هرچند خود اين عشق آن هم در فيلم جنگي خود به خود جذاب است اما باعث ايجاد انحرافي در باور مخاطب به جنگ در آن سالها ميشود.
چهارشنبه 20 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 278]