محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826694885
/مراسم سالگرد آيتالله طالقاني/غلامعباس توسلي:طالقاني در هيچ مرحلهاي در راه تحقق آرمان خود عقب ننشست
واضح آرشیو وب فارسی:ايلنا: /مراسم سالگرد آيتالله طالقاني/غلامعباس توسلي:طالقاني در هيچ مرحلهاي در راه تحقق آرمان خود عقب ننشست
تهران- خبرگزاري كار ايران
عضو شوراي مركزي نهضت آزادي ايران در مراسم سالگرد آيتالله طالقاني به تبيين منش، روش و ديدگاههاي آيتالله طالقاني پرداخت.
به گزارش «ايلنا» متن سخنراني غلامعباس توسلي به اين شرح است: «ظهر روز جمعه شانزدهم شهريور 58 آيت الله سيد محمد طالقاني آخرين نماز جمعه خود را كه در واقع وداعي با شهداي 17 شهريور و ساير شهداي انقلاب اسلامي و همه مردم ايران و نمازگزاران بود در بهشت زهرا با شكوه فراوان برگزار كرد و دو روز بعد جان به جان آفرين تسليم نمود و خلقي را در ماتم خود فرو برد.
طالقاني در هفتاد و ششمين سال زندگي تحت تأثير و فشارها و مرارتها و رنجهايي كه بيش از چهل سال در زندانها و شكنجهگاهها و تبعيدگاهها تحمل كرده بود و دغدغههايي كه يك عمر به خاطر حفظ و ايمان نجات وطن داشت زودتر از انتظار و در زماني كه انقلاب اسلامي به وجود حضور او هنوز شديدا احساس نياز ميكرد، از ميان ما رخت بربست و ياران خود را تنها گذاشت و امروز كه در آستانه سيامين سال خاموشي آن بزرگوار ياد او را گرامي ميداريم. در اين لحظه ملكوتي ماه مبارك رمضان به او درود ميفرستيم و از روح بزرگش مدد ميجوييم. امروز پس از گذشت سيسال هنوز فقدان آن بزرگ مرد تاريخ معاصر احساس ميشود و نياز به وجود او براي قاطبه ايرانيان زنده و جاويدان است، اما گفتهها و نوشتههاي هدايتگر طالقاني در ميان ما نور افشاني و پرتوافكني ميكند.
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جريده عالم دوام ما
آيتالله طالقاني هر چند بخشي از عمر پرثمر خود را در حوزه گذراند و از محضر بزرگاني همچون «شيخ عبدالكريم حائري يزدي» خوشه چيد و تا مرحله اجتهاد پيش رفته بود و از دانش و معارف حوزوي عميقا برخوردار بود، از مفسران به زمان خود به شمار ميرفت اما تلاش داشت كه نه فقط با علوم جديد نيز آشنا و از آن بهره برگيرد بلكه دامنه شناخت خود را در حوزههاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي گسترش ميداد تا بتواند چنانكه ميخواهد به زبان دانشجويان و دانشگاهيان با آنها هم سخن شود و به گفتگو بپردازد. لذا حضور در اجتماع جوانان روشنفكر و تحصيلكرده و دانشجويان ميتوانست اثرات مفيدي بر آنها بگذارد.
او بسيار دوستانه و بيمضايقه در جلسات و محافل آنها حضور مييافت و براي آنها سخنراني با بحث علمي و قرآني ميكرد. به علاوه ايشان از دو يار صميمي و ديرينش مرحوم مهندس مهدي بازرگان و دكتر يدالله سحابي جداييناپذير بود. به طور خلاصه طالقاني مرد انديشه و نظر ، مرد حركت و نهضتآفريني و مرد عمل و حضور در صحنه بود. او حوزه و دانشگاه را دور خود جمع كرده بود.
قالب فكري و بينشي مرحوم طالقاني كه از خلال نوشتهها و گفتهها و سخنرانيها و تفسير قرآن و نهجالبلاغه چه در كشف رموز حج (با هم به حج ميرويم) و چه در ميان مباني و مواضع اقتصادي (اسلام و مالكيت) و چه در تبيين و توضيح و تحشيه كتاب ارزشمند مرحوم ميرزا حسين نائيني يعني تنبيه الامه و چه بهخصوص در پرتوي از قرآن از يك بينش وسيع و عميق اسلام اجتهادي و شناخت تاريخي و اجتماعي حكايت دارد. گفتهها و نوشتههاي محققانه و عالمانه طالقاني در عين حال كه با كلمات و تعابير زيبا و بياني شيوا و احساس برانگيز از دل برميخيزد و بر دل مينشيند، و داراي بار معنايي و عاطفي بسيار عميقي است به طوريكه خواننده و شنونده نه فقط معنا و مفهوم آن را درك ميكند و ميفهمد، بلكه آن را با تمام وجود خود احساس ميكند و تحت تأثير آن قرار ميگيرد، انديشه و بيان مرحوم طالقاني انديشه و بياني اسكولاستيكي و مدرسهاي نبود، بلكه حركت آفرين و رهايي بخش بود: از تعليمات، سخنرانيها و تفسيرهاي او در مسجد هدايت در دهة سي در دوران اختناق تا فرو ريختن ديوارهاي اوين در بهمن 57 و تا فريادهاي او در چمن دانشگاه، 17 شهريور 58 در بهشت زهرا طالقاني مسيري را نشان داد و فرآيندي را طي كرد كه آرمانهاي او صورت عمل به خود گرفت و حصارهاي استبداد فروريخت و انقلاب اسلامي صورت تحقق به خود گرفت.
آيتالله طالقاني هرگز با سكوت و سكون حتي براي يك لحظه دمساز و قانع نبود:
نهضت بازگشت به قرآن در زماني كه اين كتاب آسماني در جامعه سنتي و اقشاري از مردم فقط زينت طاقچه منازل براي آمرزش مردگان و تبرك در عروسي و عزا به كار ميرفت و تنها از الفاظ قرآن بدون درك معنا و عمل به آن انتظار ثواب ميرفت، طالقاني به معنا و تفاسير كلمات و آيات قرآني پرداخت و به ترجمه و توضيح و تفسير و بحث و كنكاش در آن اهميت داد و قرآن را به صحنه زندگي اجتماعي و سياسي وارد ساخت و درمان درد عقبماندگي و تحقير مسلمانان را در «بازگشت به قرآن» و عمل به آن جستجو كرد. و در اين راه خود يك لحظه درنگ نكرد و چه در مسجد هدايت، چه در سلول زندان و چه در تبعيدگاه در زابل (بافق) آن را از ياد نبرد. براي طالقاني قرآن، بيواسطه راهنماي عمل بود و درك و فهم آن به زبان روز كليد اصلاح جامعه مسلمان به شمار ميرفت. تفسير پرتوي از قرآن كه او تنها موفق شد 6 جلد آن را منتشر كند تفسيري زنده، به روز، منطبق با نياز زمان و حركت آخرين بود و مستقيماً بر مخاطبان به خصوص جوانان اثر ميگذاشت. مسجد هدايت كانون بازگشت به قرآن و پاتوق جوانان و روشنفكراني شده بود كه درد اسلام، آزادي و وطن داشتند و تشنه بيانات دلنشين مرحوم طالقاني بودند.
در دهههاي سي و چهل مسجد هدايت از معدود مكانهايي بود كه مركز تجمع روشنفكران و دانشجويان مسلمان و كانون مبادله فكر و انديشه بود. در مراحل بعدي اين جريان فكري و فرهگي اسلامي در پيوند با نهضت ملي شدن صنعت نفت و واكنش به كودتاي 28 مرداد 32 و در جهت اعاده حيثيت ملت ايران و تز استقلال و آزادي دكتر مصدق ادامه يافت سياستي كه به نفي همزمان استبداد و استعمار شكل گرفت و جريان سياسي را هدايت كردند.
مرحوم آيتالله طالقاني با آنكه روحاني ممتاز و شناختهشدهاي بود اما از آن ابايي نداشت كه در جهت اهداف سياسي و اجتماعي و فرهنگي كه درست و مناسب (و عمل صالح) تشخيص ميداد وارد تشكلات و انجمنها و حتي حزب سياسي شود و در كنار سايرين كه غالبا غير روحاني بودند به كنكاش و فعاليت بپردازد و همراه و همگام با ديگر اعضاء به مبارزه و فعاليت كند. طالقاني علاوهبر فعاليت در جمعيت نهضت مقاومت ملي و حضور در شوراي مركزي جبهه ملي، عضو موسس انجمن اسلامي معلمين ايران نخستين انجمن اسلامي بود كه در سال 1338 تشكيل گرديد.
به علاوه مرحوم طالقاني در سال 40 رسماً به تاسيس نهضت آزادي ايران پيوست و در آن نقش داشت و نه فقط در فعاليتهاي تشكيلاتي اين حزب بزرگوارانه اما به صورت يك فرد عادي مشاركت فعال داشت بلكه يكي از شخصيتهايي بود كه به همراه ساير سران نهضت آزادي در سال 41 بازداشت شد و به زندان افتاد و در محاكمات سران نهضت در سال 42 در كنار بازرگان و سحابي در محكمه نظامي حضور يافت محاكمه و به 10 سال زندان محكوم شد و حتي همراه ساير اعضاء به برازجان تبعيد شد و زندان و تبعيد و به زابل و بافق كرمان را تحمل كرد.
طالقاني از اين لحاظ يك نمونه محسوب ميشود، چرا كه بدون آنكه اميتاز خاصي را انتظار داشته باشد به تشكيلات نهضت پيوست و آن را اعلام كرد. علاوهبر آن اعلاميهاي نيز در تأييد نهضت منتشر و آرزوي موفقيت براي آن كرد. كاملا روشن است كه طالقاني در هيچ مرحلهاي در راه تحقق آرمان خود عقب ننشست.
افق ديد محروم طالقاني افقي وسيع، جهاني، جامعنگر و انسان گرايانه بود.
طالقاني با بزرگ منشي از ريزبينيهاي اختلاف انداز و خودخواهانه و تضادهاي كينهتوزانه و رويههاي وحدت شكن به طور طبيعي پرهيز داشت و با ديدي باز دور دستها را ميديد و با تسامح و تساهل با كساني كه با او هم عقيده نبودند همراهي و همدلي ميكرد به طوريكه نه فقط دوستان و نزديكان را از خود نميراند و آنها را با عطوفت ميپذيرد، بلكه حتي با ديدگاههاي ناسازگار با نظريات و باورهاي خود، بزرگوارانه برخورد ميكرد و با تكيه بر مشتركات و نه اختلاف نظر، عرصه روابط اجتماعي و دامنه مدارا را با وراء حلقههاي بسته و مسدود خودي و غير خودي ميگستراند و امكان راهنمايي و هدايت همگان را فراهم ميساخت، مرحوم طالقاني خصوصيتي دو وجهي داشت از يكسو ريشه در حوزه داشت و از سويي با روشنفكران دانشگاهي پيوند خورده بود. او در تمام طول عمرش همگام با مرحوم بازرگان و سحابي حركت ميكرد اگر به تفاسير آن مرحوم از قرآن و نهجالبلاغه و تلقي از مذهب او نظري بيفكنيم متوجه تفاوتهاي آن با طرز تلقي متوليان دين سنتي ميشويم، حتي در گفتهها و نوشتههاي صاحبنظراني همچونشهيد مطهري و بهشتي كه پرورش يافته حوزه هستند اين فاصله با طرز تلقي سنتي از مذهب مشهود است. روشهاي نوين انديشه ديني موجب شد كه جوانان تحصيلكرده در دهه سوم و چهارم با جان و دل به مذهب روي آوردند و اين روند با گفتمان دكتر شريعتي در دهه 50 به اوج خود رسيد و در سرعت بخشيدن به روند انقلاب اسلامي موثر افتاد.
طالقاني و جوانان: ميتوان گفت طالقاني چهرهاي جوان گرد داشت و صورت عجيبي در جذب جوانان و سخن گفتن با آنان را داشت. به هر حال هدف تعليمات و تبليغات آن مرحوم عمدتاً جوانان و دانشگاهيان بودند او به مسائل و مشكلات جوانان و در نتيجه به مسائل هر روز در سطح ملي و در سطح بينالمللي اشراف داشت و تفسيرهاي جامعي از اوضاع و احوال ميفرمود.
مرحوم طالقاني در سخنراني شب اربعين 1369 (ه.ق) در مسجد هدايت فرمود:
«در اين مدتي كه بناي اجتماع اين مسجد چندين سال است كه پايه گزارش شده بر مبناي روشنگري جوانان و قرآن و اسلام اصيل در هر شرايطي كه بودم در اين كشور موّاج، در شرايط آرام، طوفاني، طوفان بعد از آرامش، آرامشهاي بعد از طوفان، هميشه سعي داشتم طبقه جوان را با سرچشمههاي دين و اصل اين قرآن و سنت پيامبر خدا و ائمه هدي آشنا كنم و مجتمع عدل اسلامي را به آنها نشان دهم.
مهمترين مسئله همين است. تا جامعه ما به اين منابع اصيل فكري و سرچشمهو سرمايه فرهنگي و استعدادها و قوائي كه در مغزهاي مردم ما نهفته است توجه نكند به آگاهي نميرسد. مسئله مهم همين آگاهيها است تا تارهاي عنكبوت و اوهام و خرافات كه 14 قرن است بر دست و پاي مردم تنيده شده بر طرف نشود و....... نميتوان توفيق يافت.»
در همين سخنراني با قرائت آيه شريفه «لا اكراه فيالدين قد تبين الرشد من الغي» ميگويند « هركه هر چه ميخواهد بگويد، هر كس هر مسلكي كه ميخواهد داشته باشد، آنهايي كه ميترسند از اينكه ديگران در مقابل انديشههايشان حرفي نزنند، كاري نكنند يا آزادي نميدهند، براي اين است كه از نارسايي مكتبشان ميترسند از اينكه ديگران در مقابل انديشهشان حرفي بزنند، اسلامي كه ميگويد قد تبين الرشد من الغي از چه بايد وحشت داشته باشد؟....
طالقاني نه فقط نگران استبداد شاهنشاهي بود، بلكه شديدا نگران استبداد ديني بود و آن را آفت فكر و انديشه ميدانست. در بينش او انسان آزاد، مختار و در عين حال مسئول آفريده شده است.
طالقاني و انديشه احياء و اصلاح
احياء و اصلاح انديشه ديني كه ظاهرا با سيد جمالالدين اسدآبادي شروع ميشود، در انديشه او كه در جهت خلاف نظر ارنست رُنان فرانوسي مطرح كرده است آشتي ميان علم و دين و به طور كلي،معرفت ديني و تمدن جديد امكانپذير است. رنان در آن زمين كه جمالالدين در پاريس بود، ضمن حمله سختي كه به شريعت اسلام نمود اسلام را دين تمركزگرا و مستبدانه خواند و آشتي ميان علم جديد و اسلام را غيرممكن دانست و كوشش سيدجمال و ساير روشنفكران ديني در طول يكصد و پنجاه سال اخير اين بوده كه نشان دهند كه در اسلام ميان علم و دين آشتي وجود ندارد.
چنانكه مرحوم مهندس بازرگان در كتاب معروف راه طي شده مينويسد: بشر روي دانش و كوشش به پاي خود راه سعادت در زندگي را يافته است و اين راه سعادت تصادفاً همانست كه ابنياء نشان دادهاند. (راه طي شده 1330ص 124) اين ديدگاه با نظر دينستيزان كه معتقدند دين قابل بازسازي و نوسازي كه به درد انسان مدرن بخورد نيست. با اين دليل آنها طرفدار كنار گذاشتن مذهب و معتقد به دينزدايي هستند.
نوانديشان و اصلاحگرايان ديني سه خصلت خردگرايي، آزادانديشي و اصلاحگرايي را با خود دارند ليكن به مؤلفه چهارمي نيز قائلند و آن دغدغه كيفيت دينداري است.
سيد جمالالدين اسدآبادي از پيشگامان نوانديشي و اصلاح ديني است او نخستين كسي است كه در قرن نوزدهم صحبت پاك كردن اسلام از خرافات، لزوم آشنا شدن مسلمانان با پيشرفتهاي علمي و فني جديد غرب و وحدت مسلمانان را به ميان ميآورد به علاوه او به استبداد شاهان و فرمانروايان و ساخت سياسي كهنه و فرسوده گذشته در كشورهاي اسلامي كه سد راه تحول و موجب عقبماندگي كشورهاي اسلامي شدند سخت حمله ميكرد.
به طور كلي اصول حاكم بر انديشه احياگران و اصلاحگرايان ديني بهقرار زير ذكر شده است:
اصول حاكم بر انديشه احياگران و اصلاحگرايان ديني:
- آگاهي بخشي گذر از سنتهاي كهن به انديشهورزي جديد
- خرافهزدايي و وهم زدايي از دين و فرهنگ و جامعه
- احياء فرهنگ اسلامي آنچنانكه در دورههاي آغاز قرن سوم تا پنجم
- نهضت بازگشت به قرآن و تقليل انديشه اخباريگري رشد يافته
- تاييد و تاكيد بر آشتي ميان مدرنيته و معرفت ديني
- عدم دشمني ميان علم و دين
- تاكيد بر سه خصلت خردگرايي، آزادانديشي و اصلاحگرايي
- وحدت فكري مسلمانان
- ضديت و مبارزه با استبداد اعم از استبداد سياسي و استبداد ديني
- تلاش در جهت بازيابي ارزشهاي اصيل اسلامي و تعصب افراطي
- دموكراسيخواهي و تلاش در جهت حضور مردم و مشاركت مردم در سرنوشت خويش
اصولي كه بنيادهاي دموكراسي را در انديشه طالقاني تقويت كرد و همچون مرحوم ميرزاي نائيني آن را مغاير با حكومت اسلامي ندانست متكي بر چند اصل است:
اول اصل اختيار و آزادي انسان با تاكيد بر فلسفه خلقت انسان و خليفه الهي او در آيه علم آدم في سماء كلها و آيه: لا اكراه فيالدين قد تبين الرشد من الغي
مهندس بازرگان در اين مورد ميفرمايند: «آن آزادي كه طالقاني و ما طرفدارش بوديم آزادي به معناي بيبند و باري كه برخي ادعا ميكنند نيست، آزادي را همانطور كه در كلمه لا اله الا الله آمده است. به مفهوم نفي حاكميت غير حق و غير خدا و غير قانون ميدانيم. طرفداري از آزادي نيز به معني مبارزه با استبداد است. آزادي از نظر طالقاني يعني نفي طاغوت. طاغوت كسي است كه سركشي است نسبت به حق خدا و قانون.
2- اصل شوري: ارجاع مرحوم طالقاني همه جا به آيه و امرهم شورا بينهم است
آيتالله طالقاني ميگويد: شورا يك امر مترقي است، بهخصوص در دنياي امروز يا بايد مردم در سرنوشت خودشان دخالت داشته باشند يا نه يا طغيان و استبداد و استكبار و در مقابل استضعاف باشد يا شوري. يعني اگر اين نشد آن است. اگر مردم در مسير زندگيشان و و در سرنوشت و دخالت در كارهايشان ممنوع شدند معنيش اين است كه يك عده به شكل قيم بالاي سر اينها باشند مثل قيم براي صغار اما نه قيم دلسوز... بههمين خاطر در اسلام و قرآن به مسئله شورا اهميت بسيار داده شده است
3- اصل تكثرگرايي در اجتهاد و در تحزب: علاوه بر مطالبي كه مرحوم طالقاني در زيرنويس كتاب تنبيه الامه مرقوم داشتهاند، با رجوع به مقالهاي كه آن مرحوم در مجموعه مقالات مرجعيت و روحانيت در مورد تمركز و عدم تمركز در فتوا و اجتهاد نوشتهاند ميتواند در توجه ايشان به مسئله شورا و عدم تمركز تصميمگيري براي مبحث ما مفيد باشد. طالقاني در اين مقاله ضمن بررسي تاريخچه اين موضوع در اسلام ميگويند:
بايد اين مطلب آشكار شود كه چه دليل قاطعي از نصوص شرعي و صراحت حكم عقل براي وجوب تقليد از اعلم وجود دارد؟ براي اثبات وجوب تقليد اعلم ، محكمترين دليل رجوع عرف عقلي به متخصص فني ميباشد.براي آنكه دليلهاي عقلي و عرف عقلي جز در موارد استثنائي درباره امور تخصصي تر رجوع نميكند و به فرض آنكه دليلهاي عقلي و عرفي اصولي ديگر مثبت رجوع به اعلم باشد، جز اعلم واقعي و نسبي را نمي رساند اما در مرحله اثبات و عمل ، تشخيص اعلم در تمامي مسائل و فروع دين در هر زمان و عصري مشكل يا محال است. اگر فرضاً هم چنين فردي يافت شود ، شناختن او براي همه اگر محال نباشد بس دشوار است. سپس ميپرسند: آيا شريعت سهله و سمحه چنين تكليفي را در هر زمان بر عهده مكلفين و پيروان خود ميگذارد؟
رسول اله (ص ) به اصحاب خود كه فقيه و راوي حديث او بودند و به فرمان آنها براي نشر احكام به اطراف ميرفتند ، اجازه نظر و فتوا ميدادند.
اميرالمومنين در فرمان مالك اشتر ميفرمايد: آنچه از امور بر تو مشبه شد آنرا بخدا و رسول برگردان. به هر حال طالقاني با نظريه وجوب مطلق اعلم موافق نيستند و در پايان اين بحث آية امسرار را مطرح كرده به عنوان دليل نهايي خود ذكر ميكنند.
وماكانالمومنين لينفراكافه فلولا نفرين كل فرقه منهم طائفه نفر من كل فرقه في الدين
بنابرآنچه گفته شد تمركز در فتوا و تقليد اعلم نه دليل فقهي دارد نه به مصلحت دين و نه جامعه مسلمين است ايشان اين بحث را بسمت شوراي مجتهدين و بحث و گفتگو بين آنان هدايت ميكنند.
بنابراين و بطورخلاصه ، مرحوم طالقاني هم رأي مرحوم نائيني نه فقط براي دموكراسي جايگاه خاصي قائلند بلكه آزادي انديشه و اختيار در انتخاب را در موارد متعدد با رجوع به آيات قرآن و سرية نبوي اثبات كردهاند.
طالقاني و دموكراسي (دين و دولت )
آيت اله طالقاني مانند غالب علماي مبارز و روشنفكران آزاديخواه از استبداد حاكم بر ايران بخصوص در عصر رضا شاه و سپس محمدرضا سخت آزرده و ناراضي و ناراحت بود و در سخنرانيها و نوشتههاي خود به ظلم و جوري كه در اين عصر بر مردم ميرفت اشاره و بر آن تاكيد فرموده است اما آنچه كه بطور اخص نظر ايشان و ساير روشنفكران دين را كه از ديد يك عالم رباني نوشته شده بود جلب كرد رساله مرحوم آشيخ محمد حسين نائيني يعني كتاب تنبيه الامه وتنزيه المله است كه مورد مطالعه و توجه مرحوم طالقاني قرار گرفت بطوريكه آن كتاب را كه ناياب بود ايشان جستجو ، مطالعه، حاشيهنويسي و همراه با مقدمهاي در 1334 تجديد چاپ كرد كه اگر به لحاظ بازسازي مشروطيت كارساز نبود دست كم براي درك علما و درك خود مرحوم طالقاني از نوع حكومت مورد قبول آنها به لحاظ شرعي ، از اهميت و ويژگي خاصي برخوردار بود و برخوردار است. نخستين مطلبي كه بايد در خصوص رساله مرحوم نائيني كه قوياً توسط دو تن از علماي بزرگ زمان مرحوم شيخ محمد كاظم خراساني و مرحوم شيخ عبداله مازندراني تائيد شده اين است كه مرحوم نائيني تمامي استنتاجات خود را در باب مشروطيت و انطباق آن با شريعت ، از قرآن ، مباحث فقهي و اصول اعتقادي شيعه استخراج كردهاند.
درست است كه مشروطيت در عصر جديد پديده غربي و مدرن است ، اما نظر مرحوم نائيني اين است كه ايشان با مهارت تمام ان ديدگاه ها و ديدگاه هاي مخالف را با ارجاع به آيات و احاديث و مباني اعتقادي شيعه استوار ساخت. و اين اثر توسط مرحوم طالقاني و حتي توسط شهيد مطهري نيز مورد تاييد قرار گرفته است. شهيد مطهري مي گويد: «انصاف اين است كه تفسير دقيق از توحيد عملي و اجتماعي و سياسي از اسلام را هيچكس بخوبي علامه بزرگ و مجتهد سترگ ميرزامحمدحسيننائيني قدسه سره توام با اعتدال و استشهادات متقن از قرآن و نهجالبلاغه در كتاب ذي قيمت تنبيه الامه بيان نكرده است.(1)
مرحوم نائيني بر اين بر اين باور بود كه انديشه سياسي شيعه د رعصر غيبت و عدم حضور معصوم بايد
(ملكه عصمت ) كه حاكم را از گناه ، فساد و ستم باز ميدارد از طريق (قواي قانوني ) بجاي ملكات تحقق يابد كه همان نتيجه را خواهد داد. به عقيده برخي از صاحب نظران اين عقيده اجتهادي كاملاً تازهاي است كه كمتر مورد توجه تحصيلگران تارخ فكر سياسي شيعه قرار گرفته است.
اهميت اين نظريه در اين است كه از يك سو تحقق و تاسيس حكومت اسلامي را در عصر غيبت با يك راه حل منطقي ممكن سازد و از سوي ديگر كاملا با آرمان دموكراسي سازگار است و ميتواند راه حل شرعي معقول و استواري باشد براي كاهش استبداد و خودكامگي. به قول مرحوم طالقاني او قائل به لزوم هيئت مسدده يعني يك مجمع ملي است كه ناظر بر احوال حاكم (سلطان )باشد.
چنانكه مضامين كتاب نشان ميدهد مرحوم نائيني و هم طالقاني متوجه وجه تاريخي و انساني حكومت شده و جايگاه حكومت در جوامع اسلامي امروز را در فرآيند تحولات تاريخي و شرايط اجتماعي مدنظر قرار داده بودند و از وجه نفس الامري و آرماني حكومت جز به عنوان يك تيپ ايدهآل سخن نگفتهاند.ازديدآنها درست است كه مشروطيت يك حكومت اسلامي و شيعي ناب نيست اما بخشي از فرآيند حركت به سوي آن شرايط و پاسخگوي نياز جامعه اسلامي است. يعني مقيد و محدود كردن و اينكه تجربه بشري چه راه و روشهايي را درطول تاريخ جلوي پاي حكومت ميگذارد و تا چه حد يك امر تتوري است.
آنچنانكه در فصل اول كتاب بيان شده است :چه بوسيله پيامبران ، چه بوسيله عقلا و دانشمندان حكومت (در سير تكاملي انسان) براساس مراقبت و ولايت محدود بوده و سلطان و حاكم به آن اندازه حق تصرف در اداره امور دارد كه امين در امانت و متولي در عين موقوفه در عين موقوفه دارد.
كه بايد حافظ و نگهبان باشد و هر حقي را به صاحب حق برساند. از ديدمرحوم نائيني سه اصل حاكم بر حكومت ، محدوديتها ، مسئوليتو مشورت و ساير مقدمات و ولايتي بودن آن جز به ترتيب دستور محدود و گماشتن هيئت مسدده ممكن نيست و اين مستلزم دو ركن مقوم و مترتب بر آن دو اصل مبارك حريت و مساوات (كه خاصه از مقتضيات مذهب يا طايفه اماميه و ضروري است)
آيتاله طالقاني در حاشيه موارد مذكور مينويسند:
مشروطيت كه ركن اساسيش تنظيم قوانين محدود كننده و انتخاب هيأت مسؤول و نظارت است براي تكليف عمومي تحديد كافي و مشروع است و توضيح و اثبات مشروعيت اين تأسيس متوقف بر سه امر است.
1- چون دانسته شد كه حقيقت حكومت اسلامي ولايت بر امور و تصرفات شخصي و ملكي بسيار محدود است پس شخص والي (سلطان) بدون رأي و مشورت عموم ملت كه شريك در مصالح نوعيه اند نمي تواند تصرف و اقدامي نمايد و چون اجتماع ملت در هر امري ممكن نيست و عموم اهل تشخيص نيستند، بايد مردمان صالح و عاقل دورهم جمع شوند، بنشينند و مشورت نمايند و رأي بدهند. وجوب مشورت در امور حادث به حسب نصوص آيات و سيره پيغمبر اكرم از امور مسلمه است و دلالت آيه و شاورهم في المر كه پيامبر اكرم و معصومان را به آن خطاب و مكلف نموده پس واضح است كه مقصود تمام كارهاي سياسي و اجتماعي است.
2- چون ولايت و حكومت با استحقاق براي كساني است كه محدود به حد عصمت يا عدالت باشند و قواي شهوت و غضب محكوم و محدود به حكومت عقل متصل به نيروي حق و ايمان و زمام اداره به دست ملكات عاليه باشد و از آن منبعث گردد. اين همان امام به حق و حاكم به كتاب است كه خود را به فرمان و اراده الهي محدود و محكوم دارد و چون دست به دامان اين شخصيت الهي نمي رسد و عموم متصديان مستبد به ذات و محكوم به شهواتند پس ناچار بايد قواي قانوني بيروني به جاي ملكات فاضله نفساني باشد و متصديان در تحت قواي صالحه كه از طغيان جلوگيري نمايند. و اين براي حقيقت مشورت است كه راه تخلص از استبداد منحصر به آن است و اين تخلص و تحديد از نظر دين از واجبات بلكه ضروريات به شمار ميرود.
3- پس حفظ حكومت اسلامي جز با دو ركن قانون اساسي و انتخابات كه اين دو ركن هم براساس مساوات و حريت بايد باشد ممكن نيست و اين از بديهيات مكتب ما ميباشد و اين منتهاي قدرت فكري دانشمندان است كه براي تأسيس و ريشه دادن به آزادي و مساوات اين اساس را تأسيس نمودند و قابل تحسين و آفرينند.
طالقاني اضافه ميكند كه: بسيار جاي تعجب است كه علماي ما از جهت قدرت فكر از يك جمله كوچك كه از معصوم صادر شده آنهمه قواعد بيرون ميآورند، ولي از اين اصول و مباني اساسي غفلت نموده اند و ديگران از اين راه آنهمه پيش رفتند و مسلمانانرا گرفتار طاغوت ها و چاره را منحصر به ظهور امام زمان صلوات الله عليه دانستند. (همان زيرنويس صفحه 62)
در بخش هاي بعد مرحوم نائيني پاسخ چهار مغالطه را كه مخالفيم مشروطيت بيان ميكردند در فصل چهارم توضيح داده اند:
مغالطه اول درباره اصل آزادي:
مضمون بحث ايشان اين است كه منظور از آزادي از عبوديت پادشاهان و قدرتمندان خودسرند نه آزادي در تجاوز به حدود دين يا بي بند و باري. آزادي زا عبوديت استبداد، عبوديت از قبول دين را به همراه داشت، چون استبداد و اختناق دين در قرون گذشته يگانه حربه دودم اختناق مردم بود.تاريخ قرون وسطي گواه روشني است كه جنايات، قصابي ها با قدرت دين انجام گرفت و دستگاه سياسي التي بود دست كنائيس به اين جهت انقلاب نخست در برابر كنائس شروع شد و نحله هاي تفتيش عقايد مردم دنيا را به وحشت انداخت.
مغالطه دوم در مورد اصل مساوات است
مي گويند مساوات يعني آزادي و رهائي از دين و يكسان بودن مردم در حاليكه منظور مساوات دربرابر قانون است.
مغالطه سوم راجع به قانون اساسي است و چهارم اشكال تراشي در انتخابات.
بنابراين ديدگاه مرحوم نائيني و مرحوم طالقاني يك ديدگاه روشن و آگاهانه از دولت مدرن است كه طبق استدلالات ايشان هيچ مغايرتي با اصول و مباني تشيع ندارد. بلكه با آن هماهنگ ئاست و ميتواند در صورت عملي شدن همان جامعه را از عقب افتادگي و استبداد زدگي خارج كند.
دولت مدرن:
طي دوقرن اخير در ايران تلاشهاي زيادي براي ايجاد دولت مدرن و كارآ كه توسعه اقتصادي را بتواند تأمين كند صورت گرفته است، دولت مدرن يكي از دستآوردهاي مهم مدرنيته است.
دولت مدرن دولتي مدني است كه بر اساس قانون اساسي و قرارداد اجتماعي بين مردم و برگزيدگان مردم و در جهت حفظ مصالح عمومي، با بهرسميت شناختن حقوق شهروندي، جدايي نهاد دين از دولت، خردباوري و پيوند دولت با جامعه مدني- تحقق ميپذيرد. اقتدار و مشروعيت دولت مدرن ناشي از ارادة مردم است. در دولت مدرن قدرت غيرشخصي است و اصل دموكراسي رابطه خدشهناپذير ميان دولت و مردم را مشخص ميكند. نظم حاكم نظمي است كه قانون بر آن حكومت ميكند و نه شخص. قدرت در جامعه پخش است و نه متمركز و اصل بر تحزب است و قدرت و مسئوليت توسط قانون تعيين و تعريف و كنترل ميشود. بهعلاوه اقتدار دولت مدرن عمدتاً محدود به عرصه عمومياست و به عرصه خصوصي گسترش نمييابد. در دولت مدرن رابطه ارگانيك بين نهاد دولت و نهادهاي جامعه مدني وجود دارد. دولت برفراز جامعه قرارندارد بلكه به آن وابسته است جامعه مدني نيز به ياري دولت نيازمند است. اين وابستگيها كه جنبه اقتصادي-سياسي و اجتماعي دارد به دولت امكان ميدهد كه جامعه را مديريت كند و به جامعه مدني اجازه ميدهد كه قدرت دولت را كنترل كند. بنابراين تفاوتهاي اساسي بين دولت مدرن و دولت پيشامدرن وجود دارد. به باور بسياري از نظريهپردازان، دليل عقبماندگي سياسي و اقتصادي ايران را ميبايست در ويژگي ساختار قديم قدرت در ايران و استمرار و تداوم ان در عصر جديد جستجو كرد. از مشروطيت به بعد تلاش زيادي شده كه بنيانهاي ساختار دولت بازسازي شود اما ما همواره با مشكلات زيادي روبهرو بودهايم كه يك نمونه آن در كتاب تنبيهالامه و تنزيهالمله مرحوم نائيني بررسي شده و بهآن شبهات پاسخ داده شده است.
آيتالله طالقاني هرچند يك سياستمدار حرفهاي نبود اما دموكراسي را بهعنوان يك آلترناتيو در مقابل سلطنت مطلقه و براي ازادي و استقلال كشور ضروري ميدانست و بهجاي مطلق سلطنت و يا حتي مطلق حكومت ديني، [در غياب امام معصوم] دموكراسي مردمي و شورايي را كه مردم خود مداخله در امور كشور را دارند بهترين راه ادارة امور ميدانست.
بهطور خلاصه اگر مرحوم آيتالله طالقاني در نظر و عمل موافق دموكراسي و مخالف هرنوع استبداد بود.
- اگر مطابق نظريه نائيني بر مشروعيت مشروطيت با شرايط خاص آن تأكيد و تأييد ميكرد.
- اگر نحوه اداره جامعه را مطابق آية شريفه (امر شورا بينهم) شورايي و بهدست مردم ميدانست.
- اگر همواره از انسان بهعنوان خليفهالله ياد ميكرد و او را مختار و مسئول ميدانست.
- اگر هيچ حكومت مطلقي را جز براي امام معصوم قائل نبود.
- اگر در سخنرانيها و نوشتهها و تفسير كتاب مرحوم نائيني هيچزمان از ولايت مطلقه سخن نگفته است پس تنها نوع حكومت حكومت مردمي و دموكراتيك و شورايي با حفظ ضوابط اصيل اسلامي و تا هر جا ميتوانست و فرصت يافت فكر شورا را اشاعه داد و آنرا بهعمل نزديك كرد. روانش شاد باد.»
پايان پيام
كد خبر: 444962
سه شنبه 19 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 225]
-
گوناگون
پربازدیدترینها