محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829406234
توضيحي بر بيانيه پژوهشكده باستانشناسي
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: توضيحي بر بيانيه پژوهشكده باستانشناسي
در پي انتشار بيانيه پژوهشكده باستانشناسي به خبر مندرج در سايت «تابناك»، ايمان صميمي كه نام وي در آن برده شده بود، توضيحي ارسال كرده كه در پي ميآيد:
بررسي محتوايي بيانيه اختصاصي پژوهشكده باستانشناسي سازمان ميراث فرهنگي صنايع دستي و گردشگري در هفته گذشته، در واكنش به مصاحبهاي كه در آن به بررسي ابعاد مختلف فعاليتهاي مشكوك مؤسسه ايرانشناسي فرانسه موسوم به ايفري و باستان شناسان فرانسوي در ايران پرداخته شده بود، بيانيهاي از سوي سازمان ميراث فرهنگي منتشر شد. با اين همه از آنجا كه متن بيانيه، خود مؤيد بسيار مناسبي براي ادعاهاي منتشره در خصوص مسئله دار بودن بكارگيري باستانشناسان خارجي ميباشد، بنابراين توضيحات ذيل ارايه ميشود:
1. بايستي اين اشاره پر رنگتر شود كه در بندي از مصاحبه به اقدامات مشكوك يك هيأت فرانسوي اشاره شده و بيان شده بود كه اين هيأت در ارديبهشت ماه امسال به شيوهاي نامأنوس با حركت بر نوار مرزي شرق كشور در اقدامي، مبادرت به نمونهبرداري از اشياي باستاني يك سايت بسيار مهم در شرق كشور نموده اند. جالب آنكه پژوهشكده باستان شناسي كه خود را متولي كاوشهاي باستانشناسي در كشور ميداند حتي زحمت درخواست اطلاعات تكميلي در اين خصوص را هم نداده است! واصلا در بيانيه خود اشاره به اين موضوع حساس ننموده است!! واضح است كه عدم پيگيري و فقدان حساسيت به اين مورد از سوي پژوهشكده باستانشناسي سازمان و نهاد زيربط در سازمان ميراث فرهنگي، بي اعتنايي آشكار به ماندههاي باستان شناسي و ميراث نياكانمان است. حق واضح ملي و انتظارعمومي پيگري اين مورد و موارد مشابه و اطلاع رساني شفاف در خصوص آنان است نه بي توجهي وبي اعتنايي.
2. متأسفانه گويي تنظيم كنندگان بيانيه از تاريخچه سازمان نيز بي اطلاع ميباشند. به عنوان مثال به اين بند از بيانيه نگاه كنيد:
«پژوهشكده باستان شناسي به عنوان تنها متولي پژوهشهاي باستان شناسي نزديك به پنجاه سال است كه تمام امور باستان شناسي كشور را انجام ميدهد» (بيانيه اخير پژوهشكده باستانشناسي سازمان ميراث فرهنگي در خصوص فعاليت باستان شناسان خارجي)
اظهار انجام امور باستان شناسي كشور توسط پژوهشكده باستان شناسي در پنجاه سال اخير در حالي است كه از تاريخ تاسيس پژوهشكده فوق تنها دو دهه ميگذرد! وانگهي «تنها متولي پژوهشهاي باستان شناسي» در كشور به هيچ عنوان پژوهشكده نيست و بخش عمدهاي از پژوهشهاي باستان شناسي را دانشگاههاي كشور بر عهده دارند. پژوهشكده تنها امتياز صدور مجوز كاوشها و بررسيهاي ميداني را در انحصار دارد. سخن گفتنهاي غير علمي آن هم در بيانيه يك مؤسسه علمي وابسته به سازمان ميراث فرهنگي جاي بسي تعجب و تاسف دارد.
البته اين بياطلاعي محدود به اين بند نميماند: «هزاران اثر ارزشمند حتي از دورههاي متاخّر اسلامي نظير هزاران سنگ مزار مزيّن به خطوط كوفي، نسخ، ثلث، ريحان، و صدها بناي ارزشمند دوره اسلامي و بيش از پانصد شهر دوره اسلامي هنوز ناشناخته مانده و نيازمند پژوهش، معرفي و حراست است.»(بخشي از همان بيانيه)
پيدا كردن نمونههايي از خط ريحان بر روي سنگ مزار در سازمان چندان تعجب برانگيز نيست كه ادعاي 500 شهر ناشناخته اسلامي! زيرا در هيچ متن كلاسيك اسلامي تعداد شهرهاي ناشناخته عصر اسلامي ايران به رقم 500 نمي رسد!!! جداي از اين مساله، اگر اين 500 شهر هنوز ناشناخته ماندهاند و هنوز به تحقيق شناخته نشدهاند، پس پژوهشكده باستانشناسي چگونه به وجود آنها پي برده است ؟! البته انتشار اسامي اين پانصد شهر يقينا براي محققين بسيار جالب توجه خواهد بود! متاسفانه به نظر ميرسد كه عظمت سازيهاي بي مورد و صحنه سازيهاي رنگين كاغذي به جاي بيان حقايق تلخ و بي پرده درقبال رفتارهاي غيرمسئولانه هيأت آقاي بوشارلا تنها مفر و گريزگاه است!
اين گونه اطلاع رسانيهاي مديريت اين پژوهشكده در خصوص آثار ديگر دورههاي تاريخي نيز متاسفانه ادامه دارد: «در دوره پيش از اسلام، به ويژه دوره ساساني، هخامنشي و اشكاني هزاران محوطه باستاني در محدوده مرزهاي امروزي كشور و در كشورهاي تركيه، عراق، پاكستان، افغانستان، تركمنستان، آذربايجان، گرجستان، ارمنستان و حوزه خليج فارس از تمدن و فرهنگ ايراني وجود دارد كه نيازمند برنامه ريزي براي پژوهش و معرفي است.» (بخشي از همان بيانيه)
اميدوارم بتوانم از نحوه اطلاع وجود هزاران اثر دوره ساساني، اشكاني و هخامنشي در محدوده مرزها توسط سازمان آگاه شوم. مناسب است پژوهشكده توضيح دهد در خلال همان پژوهشهاي مشترك خود با انگليسيها در محدوده دشتهاي ري و ورامين احتمالا چند شهر و يا محوطه ساساني،اشكاني و هخامنشي كشف كرده اند؟ بايد با تعارف و به منظور آبرو داري گفته شود شايد كمتر از 10 مورد آن هم با قيد احتمال! متاسفانه بي مناسبت نيست كه اشاره شود كه يك هيأت فرانسوي به سرپرستي همين آقاي بوشارلا تنها سايتهاي هخامنشي جنوب و جنوب غربي ايران را بعد از سالها كشف و تحقيق فقط به تخت جمشيد و شوش و پاسارگاد و چند روستا(؟!)محدود كرده است و زمزمه وار سخن از دوره فترت و سكوت ميكند!!! مضاف بر اين، آماري كه در بيانيه آمده فاقد مبناي روشن است: مثلا اشاره به 80 درصد كاوشها در مناطق بياباني يك عبارت گنگ و نامفهوم است. زيرا اين آمار براي شمال، شمالغرب كشور و خوزستان كه مناطق كاملا پرجمعيت و مسكوني هستند به طور واضح صحيح نيست!
3. حضور باستان شناسان خارجي: در اين مورد نيز متاسفانه بيانيه پژوهشكده تناقضات عديدهاي دارد. تنظيم كنندگان به جاي بيان پاسخ به موارد متعددي كه در مصاحبه صورت پذيرفته، با گزينش اطناب كلام و اطاله ادله روي آورده و تلاش كردهاند اصل موضوع را كه تخلفات عديده هيأت فرانسوي است ناديده بگيرند! بر هيچ كس ضرورت تعامل علمي با دنياي روز پوشيده نيست و در اين خصوص سخنهاي فراواني رفته است. ولي در اين موارد بايستي مشخص شود هر كاوش چه هدفي را دنبال ميكند، چه سوالي را پاسخ ميدهد و همكاري با آنها چه نياز علمي را برآورده ميسازد. در ثاني پيشينه هيأت خارجي و نيروهاي خارجي چگونه است. آيا آنها به منافع ملي ما احترام ميگذارند؟در حالي كه وضعيت كنوني متاسفانه بدين منوال نيست!
4. در خصوص پيشينه باستان شناسان خارجي كه عنوان مجعول «خليج عربي» را در كارنامه خود دارد، بايد پرسيد آيا مديريت پژوهشكده باستانشناسي آقاي دكتر فاضلي نقشه آقاي اريك فوآش فرانسوي را در مقالات خارجي و حتي كتب منتشره در داخل و توسط سازمان از جمله كتاب مجموعه مقالات همايش بين المللي جيرفت را نديده انست كه چگونه آشكارا از عناويني مجعول براي خليج هميشه فارس استفاده ميكند؟ در خصوص آقايان راجر ماتيوز (بخوانيد راجر عربي) رمي بوشارلا، لمبرگ كالوفسكي و امثالهم چرا سكوت اختيار ميكنند؟ اگر اندكي در باب ميراث فرهنگي مطالعه داشته باشيم،درخواهيم يافت اين اسامي گوش آشنا كه ترجيع بند تكراري اكثريت بيانيهها،جلسات و كاوشهاي سازمان اند به هيچ عنوان از نيروهاي تراز اول و مطرح باستان شناسي دنيا نبوده و نيستند و غالبا در صدد استفاده فراوان از امكانات عمومي و اموال و داراييهاي ملي ما هستند.
5. بيانيه فاضلانه پژوهشكده باستانشناسي سازمان ميراث بسيار تاكيد كرده است كه به زحمت در بسياري از كشورهاي همسايه ميتوان دو باستان شناس يافت!!! قبول چنين ادعايي گزاف براي كارشناسان فرهنگي بسيار تعجب برانگيز است! چرا كه همگان ميدانند دانشگاههاي تركيه از قطبهاي باستانشناسي خاورميانهاند كه بيشتر اساتيد آنها عضو معتبرترين انجمنهاي علمي اروپا و آمريكا هستند. پاكستانيها حرف اول را در باستانشناسي منطقه جنوب آسيا ميزنند و حتي تعدادي از آنها بر كرسي دانشگاههاي آكسفورد و كمبريج تكيه زدهاند.
از باستانشناسان سوري و فلسطيني بگذريم كه هر كدام افتخار جهان اسلامند. در جمهوريهاي آذربايجان و ارمنستان نيز آنقدر به دانش و تواناييهاي بومي خود اطمينان دارند كه هنوز هم عليرغم اقتصاد ضعيف خود درها را تا حد امكان به روي باستانشناسان وارداتي آمريكا و اروپا بسته نگهدارند! حتي باستان شناسان عراقي عليرغم ضربات مهلك درگيريهاي اخير هنوز هم از بهترينها هستند!!! با اين همه علي رغم ظرفيتهاي فراوان كشور توانمندمان، شاهد مديريت سليقهاي در ميراث فرهنگي هستيم. بطوريكه مثلا حتي با وجود يگانه بودن توانايي ايران در پژوهشهاي عصر آهن و مفرغ، كاوشهاي سبزوار در اين زمينه به فرانسه داده ميشود!
جاي تعجب دارد كه مديريت پژوهشكده باستانشناسي در حالي منتقدان را به سياسي كردن فضاي باستان شناسي كشور متهم و فعاليتهاي خود را غيرسياسي معرفي ميكند كه به كمكهاي مالي اتحاديه اروپا به مطالعات باستانشناسي به صراحت اشاره دارد! ميدانيم كه اتحاديه اروپايي اساسا يك تشكيلات كاملا شناخته شده سياسي است. آيا به ظن اعتبار بيانيه فوق در موضوع حمايت مالي اتحاديه اروپايي از طرحهاي علمي در ديگر كشورها، با تاكيد بر باستان شناسي كه مطلوب تنظيم كنندگان بيانيه است، ادعاي اخير دال بر عدم دخالت سياست در علم و باستان شناسي در ديگر كشورها به يكباره كذب و باطل نمي شود؟ بدين ترتيب با استناد به همين عبارات، در كمتر از چند سطر، بيانيه را گرفتار در گرداب تناقض گويي و پريشان حالي ميبينيم !! در اينجا است كه راز آن حمايت مالي "اتحاديه اروپا"از طرحهاي باستان شناسي در ايران از پرده بيرون ميافتد!براستي درخواست صيانت از كيان ملي سياسي است يا....
مشابه همين استدلال در خصوص GPS نيز در بيانيه فوق مشهود است. آشكارا منظور من از GPS نه دستگاههاي ناوبري شهري و بين شهري است. بلكه مقصودم تجهيزات بسيار حساس و دستگاههاي پيشرفتهاي است كه با گيرايي فركانس حداقل 50 ماهواره با خطاي چند سانتيمتر كار ميكند و از طريق باكس ديپلماتيك وارد ميشود.
6. اما درباره رمي بوشارلا، خوليو بندزو، مؤسسه ايفري و كاوشهاي بدون ناظر باستان شناسي فرانسه، شايد جذابترين و واضحترين بخش بر تاييد سخنان من، همان توضيحات پژوهشكده در خصوص فعاليتهاي بدون ناظر ايراني هيات فرانسوي باشد. در اين خصوص بيانيه به صراحت مدعي است كه از فصل دوم يك سرپرست ايراني براي همكاري مشترك به آقاي رمي بوشارلا معرفي شده است. پس در حقيقت در فصل اول بر خلاف تمامي ادعاها، هيأت فرانسوي بوشارلا به تنهايي و بدون حضور طرف ايراني كار كرده است! اينكه ايشان در فصل اول (ارديبهشت 84) به تنهايي چه كارهاي خلافي كرده يا نكردهاند، به جاي خود باقي بماند خود ايشان اذعان ميكند كه آقاي بوشارلا در بهار 1385 همزمان در دو پروژه مرودشت و تنگ بلاغي حضور و مديريت داشته است؟!؟! چطور ممكن است كه يك فرد بتواند دو پروژه بسيار مهم را با حدود 100 كيلومتر مسافت همزمان اداره و هدايت كند؟! آيا اين معني و مفهوم واقعي انتقال دانش و فناوري و مديريت علمي توسط فرانسه و امثالهم به ايران است؟ براي آگاهي خوانندگان بايستي تذكر دهم كه از نظر قوانين و مقررات ناظر بر كاوشهاي علمي كه پژوهشكده باستانشناسي سازمان بر آنها اصرار و تاكيد دارد، پروژه در فقدان رئيس هيأت بايد تعطيل شود ولو براي حتي يك ساعت!
درباره پيشتازي فرانسه در آركئوژئوفيزيك در جهان نيز ماجرا به همين منوال است. اصرار چندي پيش پژوهشكده و رياست آن در جريان كاوشهاي دشت قزوين در استفاده از انگليسيها به جاي ديگر باستان شناسان خارجي با همين استدلال دركنار اين ادعاي بيانيه بسي حيرت انگيز است! بيانيه تاكيد كرده است كه فصل اول پروژه آركئوژئوفيزيك پاسارگاد به بازديد آقاي بوشارلا محدود ميشد! آيا يك بازديد بدون نمونه برداري و كاوش و يا نقشه برداري و صرفا قدم زدن و هواخوري ، يك پروژه علمي بين المللي شناخته و تعريف ميشود؟! كما اينكه انجام پروژه ژئوآركئولوژي 2 روزه در زمستان، دانش ايران را دچار جهش و تحول نخواهد كرد!!!
همچنين باز هم بر عدم حضور ونامعلوم بودن مكان آقاي خوليو بندزو در جريان آن فصل اصرار ميورزم و تاكيد ميكنم كه عليرغم ادعاي بيانيه دال بر فقط يك فصل حضور آقاي خوليو در ايران، ايشان به همراه آقاي اريك فوآش ديگر باستان شناس فرانسوي كه اسناد و مدارك مربوط به استفاده او از عنوان جعلي خليج فارس قبلا منتشر شده است، اكنون در سبزوار به كاوش مشغولند!و نيز آنكه در جريان كاوشهاي فارس به دليل اقدامات ناشايست فرانسويها بود كه از ادامه فعاليت آقاي «سباستين گنده» عضو ديگر گروه بوشارلا توسط مسئولين وقت ممانعت شد و جالب است بدانيد كه همين آقاي بوشارلا كه بيانيه سازمان او را ايراني فرانسوي(؟!) لقب داده است، در اقدامي بسيار توهين آميز و در اعتراض به رفتار مسئولانه مقامات ذيربط ايراني، هيأت فرانسوي را به تهران بازگرداند! قابل به ذكر است بررسي كتاب شناسي آقاي بوشارلا به آساني نشان از استفاده فراوان ايشان از عنوانهاي جعلي براي خليج فارسي دارد كه نمونههاي آن را ميتوانيد در (paleoriant:200-2004) بيابيد.
سه شنبه 19 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 238]
-
گوناگون
پربازدیدترینها