واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: احترام گذاشتن پدیده شگفت انگیز و یک ویژگی اکتسابی است که باید در طول زندگی فرا گرفته شود. یک اصل نیز در این ارتباط وجود دارد و آن اینکه اگر کسی میخواهد مورد احترام دیگران واقع شود باید به دیگران …
به احترام بزرگترها برپا
نوجوانی حدود 15-16 ساله بدون توجه به صف طویل نانوایی، با رفتاری متکبرانه خود را در لا بلای جمعیت حاضر در صف قرار داد. ابتدا حضار با نگاه خود سعی در تفهیم اشتباهش را داشتند، اما وقتی موثر نیافتاد، پیرمردی از بین جمع خطاب به نوجوان گفت :
آقا پسر باید تو نوبت باشی و آخر صف بری...
نوجوان بدون درنگ و در اوج بی ادبی پاسخ داد :
به تو چه ربطی داره! مگه نوبت تورو گرفتم؟
عکسالعمل فوق آنچنان تند و غیر قابل تصور بود که همگی مات و مبهوت، توأم با خشم و شرم، یکدیگر را نگاه میکردند.
خانمی خطاب به نوجوان گفت :
بهتون یاد ندادن با بزرگترتون چطوری صحبت کنید؟
نوجوان با گستاخی تمام گفت : حیف که خانمی! و الا جوابتو میدادم.
رفتار توهین آمیز او به گونهای بود که تصور میکردم در عالم خواب این صحنه زننده را شاهد هستم.
بلافاصله رو به او کرده و گفتم : آقا پسر شما ببخشیدند! حق با شماست. شما ریش سفیدید. شما بیشتر از همه میفهمید.
یکی از جوانان حاضر در صف که خونش بجوش آمده بود، از کوره در رفت و شتابان به سوی نوجوان دوید و مشتی را بر صورتش کوفت؛ و وقتی برای جدا ساختن انها از یکدیگر تلاش میشد. جوان مذکور فریاد میزد :
این ادما رو فقط با زور باید حالیشون کرد...
خلاصه با پادرمیانی تعداد دیگری از مشتریان، در حالی که هنوز انگشت حیرت بر دهان همگان بود، این غائله فیصله یافت.
* (جهت رعایت ادب، از بیان عین جملات تبادل شده اجتناب شده و از کلمات جایگزین). استفاده گردیده است.*
********
راستی چرا با پیشرفت علم و دانش روز افزون بشری، بازهم باید شاهد صحنههای مشمئز کنندهای از این دست در جامعه امروزیمان باشیم؟
بحران هویت اخلاقی و فرهنگی جامعه، انکار ناپذیر است. راستی چه باید کرد؟
آیا پیشینیان ما در خصوص احترام به بزرگتران خطا نمودهاند و یا نسل حاضر غافل از اثرات سوء این قبیل رفتارهای هنجار شکن است؟
یکی از مشکلات عمدهای که وجود دارد این است که گاهی والدین فرزندان خود را احترام نمیکنند، بنا بر این کودکان نه تنها والدین خود را مورد احترام قرار نمیدهند بلکه به هیچکس دیگر، حتی به خودشان هم احترام نمیگذارند
احترام گذاشتن پدیده شگفت انگیزی است و یک ویژگی اکتسابی است که باید در طول زندگی فرا گرفته شود. یک اصل نیز در این ارتباط وجود دارد و آن اینکه اگر کسی میخواهد مورد احترام دیگران واقع شود باید به دیگران …
اگر نگاهی به جوانان نسل حاضر بیندازیم مشاهده میکنیم که این نسل بی احترام ترین نسلی است که دنیا تا کنون به خود دیده است.
پیش از آن که جوانان را سرزنش کنیم بیایید صادقانه از خود بپرسیم که ما در مورد آموزش احترام برای فرزندانمان چه کردهایم؟
این سوال را میپرسم زیرا یکی از کارهای مفید تربیتی مشاهده مردم است، منظور من نگاه بیمارگونه به مردم نیست بلکه توجه به راهها و روشهایی است که مردم با یکدیگر رفتار و تعامل میکنند.
این دقت و توجه شامل تمام گروههای سنی میشود. یکی از مشکلات عمدهای که وجود دارد این است که گاهی والدین فرزندان خود را احترام نمیکنند، بنا بر این کودکان نه تنها والدین خود را مورد احترام قرار نمیدهند بلکه به هیچکس دیگر، حتی به خودشان هم احترام نمیگذارند.
اما این نقیصه هرگز به این معنی نیست که شما والدین خوب و مناسبی نیستید. بلکه میخواهیم توجه بیشتری به این موضوع مهم داشته باشید و بدانید که باید بیشتر با فرزندان تعامل داشته باشید و در رفتار فرزندان با خودتان و دیگران بیشتر دقت کنید.
به احترام بزرگترها برپا
کودکان تا وقتی قبل از دوره پیش دبستانی قرار دارند تمرین احترام به والدین و بزرگترها اثرات زیادی در آنها میگذارد آنها از والدین خود یا سایر ارتباطات تربیتیشان یاد میگیرند چگونه به بزرگترها احترام بگذارند.
آنها وقتی قدم به مدرسه میگذارند پیش از آن که والدین را الگوی بی قید و شرط تربیتی خود قرار دهند از معلم مدرسه و دوستانشان تربیت میپذیرند.
بنابراین کودکانی که در این زمینه به طرز صحیحی تربیت شده باشند وقتی وارد مدرسه میشوند روند تربیتیشان ادامه پیدا کرده و با تأثیر پذیری از سایر همسالان و معلمها و مربیانشان تربیت خود را تکمیل میکنند.
دکتر امامی پور در این باره میگوید: «کودکان تا قبل از سنین پیش دبستانی قدرت تجزیه و تحلیل کامل همه مباحث و اطلاعات را ندارند بنابراین ممکن است بخش اعظمی از رفتار احترام آمیز آنها با بزرگترهایشان ظاهری باشد بنابراین آنها وقتی بزرگتر شده و پا به دبستان میگذارند یادگیریهای قبلی خود را تکمیلتر کرده و از الگوهای مربیان و معلم خود نقش پذیر هستند.».
از این رو نباید تأثیر تربیت در مدارس را نادیده گرفت. خوشبختانه اکثر مدارس ما این خرده فرهنگ را بسیار رواج داده و نقش خوبی را ایفا میکنند.
اما با وجود تربیتهای والدین و تربیت از سوی مربیان و مشاوران مدارس با این حال وقتی کودکان از مرحله دبستانی به نوجوانی میرسند رفتارشان به گونهای تغییر پیدا میکند که والدین تصور میکنند کودکشان مانند گذشتهها نبوده و احترام به بزرگترها را فراموش کرده است.
عیسی مهدوی، روانشناس در این باره میگوید: «نوجوانان بعد از تاثیر پذیری از والدین و مدرسه بالاخره وارد مرحلهای میشوند که خود به تنهایی مسائل را تجزیه و تحلیل میکنند.».
آنها شیوه تفکر نوینی پیدا میکنند و بعدها اعتقاد پیدا میکنند که هر آنچه والدینشان گفتهاند درست نبوده و والدین و بزرگترها نیز ممکن است اشتباه کنند.
نوجوانان در این دوره رشدی وارد مرحله اخلاقی صوری و انتزاعی شده و همه معیارهای اخلاقی را خوب یا بد نمیداند و او از یک نگاه مطلق گرا، نگاهی انعطاف پذیر به قضایا دارد و بالاخره در ارتباط با تکریم بزرگترها به این نتیجه میرسد هرکس حتی اگر بزرگتر هم باشد از خطا و اشتباه مبرا نیست و بنابراین همیشه هم قابل احترام نیست.
احترام به بزرگترها مربوط به سن و دوره خاصی نیست اما ارزش گذاری و تلاش برای حفظ ارزشها باید در سنین کودکی پایه گذاری شده و تا جوانی ادامه یابد
با این که به نظر میرسد نوجوانان رشد اخلاقی خوبی کرده باشند اما هنوز مرحله پایانی رشد اخلاقی آنها تکمیل نشده و خود آنها نیز اشتباهاتی در این باره دارند. آنها رفتارهای اجتماعی، اخلاقیات و... را هنوز به خوبی تجزیه و تحلیل و بررسی نمیکنند و خیلی اوقات در این زمینه به خطا میروند.
وی میافزاید: «در این مرحله نوجوان خود به تنهایی فکر کرده و به تنهایی به نتیجه میرسد و در نهایت تصمیم میگیرد.».
البته گاه از دوستان مورد قبولش نیز تأثیر میپذیرد ولی داشتن یک فرد مورد اعتماد و مشاوری دلسوز یا والدینی آگاه در این دوره به آنان کمک میکند که مفهوم احترام به بزرگترها را تکمیل کند.
این دوره اگر همراه با حفظ آرامش، تربیت صحیح و نیز مشاورهای مناسب طی شود، دوره بعدی، یعنی جوانی، فرصت مناسبی برای تثبیت حفظ ارزشها و معیارهای اخلاقی و فرهنگی در فرد خواهد بود و جوان به پشتوانه تربیتی بالا هم به بزرگترها و افراد سالمند احترام گذاشته و هم خود فرزندش را به درستی به سمت حفظ ارزشها و معیارهای اخلاقی تربیت و هدایت خواهد کرد.
احترام به بزرگترها مربوط به سن و دوره خاصی نیست اما ارزش گذاری و تلاش برای حفظ ارزشها باید در سنین کودکی پایه گذاری شده و تا جوانی ادامه یابد.
هرچند در دوران میانسالی و سالمندی فرد درست تربیت شده از تکریم خاص فرزندان خود بهرهمند شده و بسیاری از تشویشها و دل نگرانی و اضطراب سالمندیاش نیز کاهش پیدا میکند، در نتیجه این فرد از سلامت و بهداشت روانی بالایی برخوردار خواهد بود.
به احترام بزرگترها برپا
آموزش رفتار احترام آمیز یکی از مهمترین وظایفی است که بعهده والدین است و بهترین روش آموزش آن، نشان دادن احترام است آن هم نه احترام به دیگر بزرگ سالان بلکه احترام به خود فرزندان.
بیایید همراه هم روشهای آموزش احترام گذاشتن را مورد بررسی قرار دهیم.
به کودکان گوش فرا دهید تا آنها نیز به شما گوش فرا دهند:
زمانی که فرزندتان با شما صحبت میکند با توجه به سخنانش گوش فرا میدهید یا اینکه هم زمان مشغول انجام چند کار دیگر هستید؟ انجام چند کار به طور همزمان یا مشغله داشتن اصلاً بد نیست، اما فرزندان نیاز به توجه دارند هر چه را که میگویند یا انجام میدهند باید برای شما با ارزش و قابل توجه باشد. بدانید که هر کاری با هر درجه اهمیتی را میتوان برای دقایقی تعطیل کرد یا به تعویق انداخت.
صداقت بهترین سیاست است
اگر مرتکب اشتباهی شدید، آن را بپذیرید و عذرخواهی کنید زیرا این نوع رفتار به خصوص در مورد فرزندان کم سن تر بسیار با ارزش است زیرا در نظر کودکان این گروه سنی والدین موجوداتی کامل و مطلق هستند و اگر ببینند والدینشان هم ممکن است اشتباه کنند و در صورت بروز اشتباه، آن را میپذیرند و عذرخواهی میکنند، از طریق رفتار و عملکرد والدین بهتر و مؤثرتر آموزش میبینند.
زمان مناسب شوخی را رعایت کنید مثلاً اگر با او میخواهید شوخی کنید یا سر به سرش بگذارید این کار را در حین بازی انجام دهید نه بعد از یک شکست یا زمان ناامیدی که او را به شدت تحت تأثیر قرار داده. از فرزندتان تعریف کنید اما مراقب باشید که در این زمینه زیادهروی نکنید که شکل حقیقی خود را از دست بدهد و دروغ شود و هر گاه خواستار ایجاد تغییری در فرزندتان هستید روی جنبههای مثبت وی تاکید کنید، همین امر باعث میشود که او هر چه بیشتر اعمال مثبت را انجام دهد.
هرچند در دوران میانسالی و سالمندی فرد درست تربیت شده از تکریم خاص فرزندان خود بهرهمند شده و بسیاری از تشویشها و دل نگرانی و اضطراب سالمندیاش نیز کاهش پیدا میکند، در نتیجه این فرد از سلامت و بهداشت روانی بالایی برخوردار خواهد بود
در منزل فرزندان برای ورود به فضایی که در آن بسته است باید در بزنند و تا اجازه نگرفتند یا از طرف ما دعوت نشدند، نباید وارد اتاق خواب ما بشوند، بنابراین ما هم دقیقاً باید در مورد آنان همین طور عمل کنیم یعنی برای ورود به اتاق فرزندمان باید در بزنیم و هرگز به یکباره وارد اتاق آنان نشویم و زمانی که در اتاقشان حضور ندارند به لوازم شخصی آنها دست نزنیم. باید به فرزندانمان اعتماد داشته باشیم و به آنها احترام بگذاریم. در کلام ساده این که اگر میخواهید فرزندان به حد و مرزها احترام بگذارند ابتدا خود ما باید به حد و حدودهای تعیین شده احترام بگذاریم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 540]