واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: به مناسبت سالگرد درگذشت آيت الله طالقاني ابوذر زمان
نام: سيد محمود
موطن: طالقان
نام پدر: سيد ابوالحسن
وفات: 1358 ه. شمسي
در زمستان سال 1329 ق. صداي نوزادي در فضاي خانه سبز و ساده آيت الله سيد ابوالحسن طالقاني پيچيد كه نامش را محمود گذاشتند و پدرش پشت قرآن نوشت:
«سيد محمود روز شنبه چهارم ربيع الاول 1329 ق. به دنيا آمد» و گويي كه همين نوشتار كوتاه باعث شد كه پيوند ناگسستني بين او و قرآن ايجاد شود. سيد محمود دوران كودكي را تا ده سالگي در روستاي «گليرد» طالقان سپري كرد و همان جا خواندن، نوشتن و مقدمات علوم اسلا مي را فرا گرفت و در مكتب پدر- كه عالمي سياستمدار بود- مبارزه با استبداد در ذهن او نقش بست. او سپس همراه خانواده به تهران رفت كه همزمان بود با دوران رضاخان و مبارزه روحانيون عليه وي و اين نقش به سزا در شكل گيري فكر سياسي اش داشت و از همان هنگام او را وارد ميدان مبارزه با ستم كرد.
سيد محمود در 19 سالگي براي فراگيري بيشتر و دقيق تر علوم اسلامي به قم رفت و از محضر استاداني چون آيت الله حجت و آيت الله خوانساري بهره فراوان گرفت. دانش پژوه جوان مدتي براي بهره گيري از درس علماي برجسته نجف راهي آن مركز بزرگ علمي شد ولي دوباره به قم و مدرسه فيضيه برگشت.
پرداختن به دانش هيچ گاه او را از توجه به مسائل سياسي- اجتماعي دور نكرد. فضاي پر از معنويت فيضيه به او درس ها آموخت و از وي، انديشمندي مبارز و خستگي ناپذير ساخت وي پس از سال ها تحصيل در قم از آيت الله حائري يزدي، بنيانگذار حوزه علميه قم اجازه اجتهاد گرفت و با عزمي راسخ و گامي استوار راهي تهران شد و در مدرسه عالي شهيد مطهري (سپهسالار سابق) به آموزش علوم اسلا مي پرداخت. او كه مدت ها پيش درد جامعه و مردم را حس كرده بود و تنها راه نجات را در بازگشت به اسلا م و قرآن مي دانست با برقراري جلسات قرآن در اين راه گام نهاد.
مجاهدي نستوه
روزي در چهارراه «گلوبندك» تهران، بين زني و ماموران درگيري به وجود آمد كه مامور فرومايه سعي داشت چادر را از سر زن مسلمان برگيرد ولي او مقاومت مي كرد. آيت الله طالقاني كه از آن جا در حال عبور بود با صحنه كشمكش آنان روبه رو شد. از اين رو با مامور گلا ويز شد و آن زن را از چنگش رها ساخت به دنبال اين درگيري آقاي طالقاني را به جرم اهانت به مقامات بلندپايه كشوري بازداشت و به 6 ماه زندان محكوم كردند.
با سقوط رضاخان و بر سر كار آمدن شاه جوان و بي تجربه فضاي فعاليت هاي سياسي و فرهنگي تا اندازه اي باز شد. در اين هنگام آيت الله طالقاني براي آشنايي هر چه بيشتر جوانان و نوجوانان با معارف اسلا مي به تشكيل «كانون اسلا م» دست زد و براي فراگير كردن فعاليت زيربنايي اش به انتشار مجله «دانشآموز» از طرف كانون همت گماشت.
به دنبال پايه گذاري نهضت ملي و حركت يك پارچه مردم براي ستاندن حق خويش از انگليس، آيت الله طالقاني همگام با قهرمانان مبارزه عليه استعمار به قيام پيوست و يكي از ياران نزديك نهضت در اين راه شد و با زبان گويا و برنده خويش به افشاگري و روشنگري پرداخت.
پس از كودتاي 28 مرداد 1332، آنگاه كه رژيم جاي پاي خود را محكم كرد به انتقام جويي از فدائيان اسلام پرداخت. در چنين زمان حساسي آيت الله طالقاني آنان را در خانه خود پناه داد ولي با مشكوك شدن ماموران به منزل وي شهيد نواب و يارانش آنجا را ترك كردند از اين رو وقتي ساواك به آن خانه هجوم برد كسي از فدائيان را در آن نيافت ولي آقاي طالقاني را دستگير و بازداشت كردند و چون مدركي عليه وي به دست نياوردند پس از مدتي آزادش كردند او در سال هاي 1324 و 1325. نيز وقتي كه شهيد نواب مورد تعقيب قرارگرفت وي را در روستاهاي اطراف طالقان پناه دادند در محيط خفقان شاهي، مسجد هدايت سنگر مبارزه آيت الله طالقاني عليه رژيم پهلوي بود و حدود 30 سال سخنان آتشين مجاهد نستوه به اجتماع اين مسجد شور و گرمي مي بخشيد و تشنگان حقيقت را سيراب مي كرد.
پس از روي كار آمدن دوباره محمدرضا پهلوي با كودتاي 28 مرداد به كمك سازمان جاسوسي آمريكا، عده اي از مبارزان از جمله آيت الله طالقاني با انگيزه مذهبي و ملي براي ادامه دادن مبارزه با نهضت مقاومت، مقاومت ملي را بنيان نهاد، نهضت، فعاليت هاي پيگيري داشت تا اينكه در سال 1336 ش ساواك با يورش سنگين عده زيادي از اعضايش را دستگير و زنداني كرد و آيت الله طالقاني نيز دستگير و روانه زندان شد و بيش از يك سال در زندان به سر برد او پس از آزادي به منظور ايجاد يك كانون مبارزه با هدف مذهبي و براي مخالفت آشكار با شاه و نزديك كردن دو قشر دانشگاه و حوزوي به يكديگر با همكاري عده اي «نهضت آزادي» را تاسيس كردند.
در تابستان 1339 ش رژيم كودتا براي قانوني جلوه دادن حكومت و سلطه خويش در صدد برگزاري انتخابات دوره بيستم مجلس شوراي ملي به صورت فرمايشي بود كه مجاهد نستوه در سنگر مسجد هدايت براي رو كردن دست بازيگران صحنه سياسي كشور به سخنراني پرداخت. رژيم براي جلوگيري از رسوايي بيشتر در مسجد هدايت را بست از اين رو محل سخنراني ها از مسجد به منزلي منتقل شده و دو روز آخر ماه صفر، آيت الله طالقاني و شهيد مطهري به بررسي مسائل سياسي، اجتماعي و افشاگري عليه حكومت پرداختند.
30 تير 1331 يادآور حماسه كم نظير ملت ايران عليه دولت چهار دوره قوام بود كه او را مجبور به استعفا كرد. به همين دليل پس از كودتاي 28 مرداد، رژيم براي محو آن روز از يادها تلاش بسيار كرد. 9 سال از آن حركت حماسي آيت الله كاشاني و ملت گذشت و آقاي طالقاني در نظر داشت، شجاعت و فداكاري را در يادها زنده گرداند و سالگردي براي شهداي سي ام تير برپا كند.
حكومت پهلوي نخست با خارجي خواندن برگزاركنندگان آن، قصد جلوگيري از اجتماع مردم را داشت و چون از اين ترفند سودي نبرد در شب برگزاري مراسم در حرم حضرت عبد العظيم (ع) نيروهاي امنيتي به شركت كنندگان حمله برده عده اي را دستگير و آقاي طالقاني را نيز دستگير و به شهرباني بردند.
همگام با امام
در سال 1341 به دنبال حركت امام خميني(ره) عليه انقلاب سفيد شاه، آيت الله طالقاني نيز براي برداشتن نقاب از چهره نوكران استعمار دست به افشاگري زد.
رژيم، آيت الله طالقاني را دستگير و روانه زندان كرد. چند ماهي از دستگيري ايشان گذشت و از اين رو قبل از فرارسيدن محرم 1342خورشيدي وي را آزاد كردند تا با توطئه اي جديد دوباره او را روانه زندان كنند و ماموران مقداري مواد منفجره در خانه اش پنهان كردند و آن گاه او را به جرم تهيه و نگهداري مواد منفجره به عنوان يك شورشي تروريست دستگير نموده و به پاي ميز محاكمه كشاندند. او در مسجد هدايت به بيان واقعيت هاي جاري كشور و آنچه در زندان مي گذشت پرداخت و شاه را با انقلا ب سفيدش مورد شديدترين حملا ت قرار داد و با استفاده از سخنان سرور شهيدان كربلا ، مردم را به قيام عليه رژيم فرا خواند. سخنراني او 11 شب ادامه يافت.
به دنبال دستگيري امام(ره) در شب 15 خرداد 1342 (شب دوازدهم محرم) و قتل عام مردم در 15 خرداد اعلاميه اي با عنوان «ديكتاتور خون مي ريزد» در سرتاسر ايران منتشر شد كه شاه را بيش از پيش رسوا كرد.
ساواك، آيت الله طالقاني را مسبب انتشار اعلا ميه مي دانست و در تعقيب او به لواسانات هجوم برد و مجاهد نستوه براي در امان ماندن مردم از اعمال جنون آميز ساواك از اختفا بيرون آمد و خودش را تسليم كرد و به اين ترتيب دوباره در 23 خرداد 1342 دستگير شد و بعد از 4 ماه بازداشت در 1342/7/30 در دادگاه نظامي محاكمه گرديد و پس از بارها محاكمه در 1342/10/16 به 10 سال زندان محكوم شد. اما او در زندان به برقراري جلسات تفسير قرآن، نهج البلا غه و تاريخ اسلا م براي زندانيان همت گماشت و براي ايجاد وحدت بين مبارزان مسلمان نخستين نماز جماعت را در زندان برپا كرد و استقامت وصف ناپذيرش در برابر شكنجه هاي خون آشامان ساواك، مايه قوت قلب ديگر زندانيان شد.
سرانجام رژيم پهلوي بر اثر فشار افكار عمومي و واكنش هاي بين المللي به ناچار او را در سال 1346 ش آزاد كرد.
او در سال 1350 دوباره دستگير و به مدت سه سال در شهر زابل تبعيد شد و سپس به بافت اعزام و پس از مدتي آزاد شد.
آرزوي ديرينه
آيت الله طالقاني از زمره متفكراني بود كه گام هايي براي اتحاد جهان اسلا م برداشت او در كنفرانس هاي متعددي گاه به عنوان نماينده شخصيت هاي بزرگي چون آيت الله كاشاني و بروجردي و گاه به طور مستقل شركت كرد.
وي در حمايت از تاسيس «دارالتقريب بين المذاهب الا سلا ميه» كه توسط آيت الله بروجردي با همكاري انديشمندان «الا زهر» مصر بود به ويژه «شيخ محمد شلتوت» ايجاد شده بود نوشت «راه تقريب كه جمعي از علماي بيدار و مجاهد پيش گرفته اند همين است كه با نور تفكر، محيط ارتباط اسلا مي را روشن سازند و با نوك قلم، باقيمانده ابرهاي تاريك را از افق فكري مسلمانان زايل گردانند تا وحدت واقعي پايه گيرد نه اتحاد صوري و قراردادي.»
خنجري در قلب جهان اسلا م
در 1327/2/25 همزمان با خروج آخرين سرباز انگليس از خاك فلسطين «بن گورين» رئيس يكي از سازمان هاي صهيونيستي، خبر شوم تاسيس دولت اشغالگر اسرائيل را اعلا م كرد. از آن تاريخ به بعد تلا ش هاي گسترده اي در ابعاد مختلف براي حمايت از حقوق مردم فلسطين صورت گرفته است آيت الله طالقاني از مبارزاني بود كه هرگز در برابر اين تجاوز سكوت نكرد و در كنفرانس هاي متعدد از حق ملت فلسطين دفاع كرد.
وي در خطبه نماز عيد فطر سال 1348 به مساله فلسطين پرداخت و ضمن آگاه كردن مردم از وضعيت مسلمانان فلسطين يادآوري مسووليت آنان در اين مبارزه از آنها خواست تا فطريه خود را براي كمك به مبارزان مسلمان هديه كنند با گسترش اين حركت نو در سال بعد همگام با نمازگزاران مسجد هدايت، نمازگزاران حسينيه ارشاد و تعدادي از مساجد با راهنمايي هاي آيت الله مطهري و عده اي ديگر فطريه خود را به مبارزان فلسطيني هديه كردند.
آخرين نفس
پس از ورود امام به ايران و به پيروزي رسيدن انقلاب اسلامي، آيت الله طالقاني پشت سر ايشان قرار گرفت و بازويي توانا براي آن رهبر الهي گرديد و اطاعت از حضرتش را بر همه واجب دانست و در مقابل كساني كه تفرقه افكني مي كردند قاطعانه ايستاد و گفت: اين مخلص كه نسبت به رهبري ايشان بارها و بارها نظر داده ام و رهبري قاطع ايشان را براي خودم پذيرفته ام و هم سعي كردم كه از مشي اين شخصيت بزرگ و افتخار قرن اسلام مشي من خارج نباشد.
آيت الله طالقاني به عنوان نماينده اول مردم تهران در مجلس خبرگان تعيين گرديد. او با وجود تمام مشكلات و بيماري به مسووليت سنگين و پاسداري از ارزش هاي انقلاب و خون شهيدان پرداخت.
نخستين نماز جمعه تهران به امامت آيت الله طالقاني در 1358/5/5 در دانشگاه تهران برپا شد و بيش از يك ميليون نفر در آن شركت كردند.
او هفت نماز جمعه را اقامه كرد كه آخرين آن در بهشت زهرا، در 1358/6/16 بود.
چكيده هاي قلم
اگرچه زندگاني آيت الله طالقاني سراسر مبارزه بود و بارها زنداني و تبعيد شد اما با اين حال آثار ارزشمندي از خود به جا گذاشت، از جمله: 1- پرتوي از قرآن 2- اسلام و مالكيت 3- پرتوي از نهج البلاغه 4- درسي از قرآن 5- درس وحدت 6- آزادي و استبداد و...
وفات
او پس از سال ها مبارزه در ساعت 1/45 بامداد روز شنبه 1358/6/19 به سوي حق شتافت و ملتي در غم فراقش غرق ماتم شدند. امام خميني(ره) غم خود را از آن حادثه در پيامش به ملت داغدار چنين بيان كردند: آقاي طالقاني يك عمر در جهاد و روشنگري و ارشاد گذراند. او شخصيتي بود كه از جسمي به جسمي و از رنجي به رنج ديگر رفت و هيچ گاه در بهار بزرگ خود سستي و سردي نداشت.
من انتظار نداشتم كه بمانم و دوستان عزيز و پرارج خودم را يكي پس از ديگري از دست بدهم او براي اسلام به منزله حضرت ابوذر بود و زبان گوياي او چون شمشير مالك اشتر برنده بود و كوبنده، مرگ او زودرس بود و عمر او پربركت.
دوشنبه 18 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 287]