واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: مخالفت خانواده اي با ازدواج دخترشان با مرگ گره خورد پسر 15 ساله، قرباني جنايت عشقي
پسري كه برادر نامزدش را كشت، در شعبه 74 دادگاه كيفري تهران پاي ميز محاكمه نشست. در نشست رسيدگي به اين پرونده كه روز گذشته به رياست قاضي «حسيني كوه كمره اي» و با حضور چهار مستشار برگزار شد ابتدا نماينده دادستان، كيفرخواست را خواند.«آرش سيفي» اعلام كرد: محمد 24 ساله، شامگاه 10 ارديبهشت 1386 داوود 15 ساله را كه برادر نامزدش بود در صالح آباد كرج با چاقو كشت و خيلي زود دستگير شد.اكنون با توجه به درخواست اولياي دم، براي وي اشد مجازات (قصاص نفس) خواهانم. سپس پدر و مادر داغدار در جايگاه ويژه قرار گرفتند و براي قاتل پسرشان حكم مرگ خواستند.مادر قرباني با اشاره به مجرم، اظهار داشت: اين ناجوانمرد، پسرم را بي رحمانه كشت و دخترم را تهديد كرد كه سر و صدا نكند تا كسي باخبر شود.محمد چندين بار دخترم را كتك زده بود و در دادسراي هشتگرد شكايت كرده بوديم كه كينه به دل گرفت.وقتي نوبت مجرم رسيده جنايت را گردن گرفت وگفت: «چهار سال قبل از اين ماجرا به فاطمه دل بستم و با او نامزد كردم اما پدر و برادرش مخالف ازدواجمان بودند.شبي كه قرار بود داماد شوم آنها فاطمه را فراري دادند تا با پسر ديگري ازدواج كند و به همين دليل تصميم به انتقام گرفتم.»وي اضافه كرد: يك شب بعد كه پدر و مادر فاطمه در خانه شان نبودند به آنجا رفتم تا تكليفم را روشن كنم اما داوود ناسزا گفت.فاطمه هم مرا تحريك كرد تا برادرش را بكشم.به گزارش ايسكانيوز، قاضي گفت: شواهد نشان مي دهد تو بعد از نامزدي 800 هزار تومان به پدر فاطمه دادي اما وقتي با نامزدت اختلاف پيدا كردي پولت را خواستي و درگيري ها شروع شد; درست است؟متهم جواب داد: نه، من پولم را نمي خواستم.اين پدر و برادر فاطمه بودند كه دلشان مي خواست او با پسر ديگري ازدواج كند.قاضي پرسيد: فاطمه گفته تو او را بارها كتك زدي و به همين خاطر شكايت كرده بود، قبول داري؟متهم گفت: نه، دروغ است.من عاشق فاطمه بودم و به خواسته او برادرش را كشتم.قاضي گفت: فاطمه گفته پس از اين كه برادرش را با چاقو زدي او را هم تهديد كردي تا سر و صدا نكند. درست است؟مجرم سكوت كرد و ديگر چيزي نگفت.در پايان اين نشست، پنج قاضي وارد شور شدند تا به انشاي راي بپردازند.
دوشنبه 18 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]