واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: /تا مهر/يك روانشناس كودك و نوجوان:عدم ارتباط با محيط هايي غير از خانه منشا اصلي ترس كودك از مدرسه است/ در مدارس ابتدايي، روش تدريس مبتني بر بازي بكار گرفته شود

خبرگزاري دانشجويان ايران - كرمانشاهيك روانشناس كودك و نوجوان با مهم خواندن بحث انتقال كودكان از محيط خانه به محيط مدرسه گفت: در گذشته به دليل اينكه هر خانواده چند فرزند داشت، تعداد كودكان زياد بود به همين خاطر كودكان براحتي در ميان اجتماعات همسال خود آميخته و با محيط هاي زنده و غير زنده و افراد و اشيا مختلف آشنا مي شدند بنابراين در ارتباط با محيط جديد مشكلي نداشتند و به سرعت به سازگاري مي رسيدند. عظيم عظيمي در گفتگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)منطقه كرمانشاه، در ادامه تك فرزند شدن اكثر خانواده ها را يكي از مشكلات عصر كنوني دانست و گفت: متاسفانه ساختار اجتماعي و فرهنگي خانواده ها در عصر حاضر به گونه اي است كه آمادگي لازم در كودكان براي ارتباط داشتن با محيط هايي خارج از منزل بوجود نمي آيد و كودكان با اكثر محيط هاي اجتماعي بيگانه و نا آشنا بوده و در برقراري ارتباط جديد احساس ضعف مي كنند. اين استاد دانشگاه عدم ارتباط كودك با محيط هاي خارج از خانه را عامل عمده ترس آنها از محيط مدرسه عنوان كرد و ابراز داشت: اين مسئله مي تواند مشكلاتي مانند استرس و نگراني در كودك، امتناع از رفتن به مدرسه و يا فرار از مدرسه و نيز مجبور كردن والدين براي ماندن در كنار او و در محيط مدرسه را در پي داشته باشد كه در حال حاضر نيز با اين مشكلات مواجه هستيم. عظيمي، پركاري و مشغله زياد والدين و نداشتن وقت كافي براي ارتباط با فرزند خود و تنها ماندن كودك در محيط خانه و سرگرم شدن با وسايلي از قبيل كامپيوتر، تلويزيون و ... كه خود معضلات زيادي را به دنبال دارد و اضطراب و توقعات بيجا والدين از فرزندان را از ديگر دلايل ترس كودك ازمحيط مدرسه خواند و افزود: توقع بيجاي والدين از فرزندان و در پي آن برآورده نشدن اين توقعات از سوي فرزندان مي تواند باعث قياسهاي ناعادلانه كودك با ديگران اهانت به او و در نهايت تحقير كودك و از بين رفتن اعتماد به نفس در او بشود كه اين مشكل بزرگي است. وي پيرامون راه حل اين مشكلات ضمن توصيه به والدين براي محدود نكردن فرزندان خود در ارتباط با محيط هايي غير ازخانه و آشنا كردن آنها با محيط هاي زنده و غير زنده تصريح كرد: كودكان در سنين كمتر از هفت سالگي دوست ندارند كه كسيكه از آنها ايراد بگيرد و يا به آنها دستور بدهد بنابراين والدين بايد آنها را در انجام كارهاي مختلف تشويق و تاييد كنند و از اين طريق مانع از سرخوردگي رواني آنها بشوند. وي افزود: خانواده ها مي توانند با صله ارحام تعامل اجتماعي را در فرزندان خود تقويت كنند. اين روانشناس با تاكيد بر اينكه سرد، خشن و خشك بودن محيط مدرسه به لحاظ فيزيكي و عاطفي مي تواند دليل ديگري براي ترس و گريز كودكان از مدرسه باشد يادآور شد: براي جذب كودك به مدرسه بايد محيط مدرسه از محيط خانه قشنگ تر، جذابتر و عاطفي تر باشد ومسئولين و معلمين مدارس افرادي دلسوز، توانمند، متخصص و با نيروي درك بالا باشند تا بتوانند دانش آموزان را بشناسند. عظيمي در ادامه از نحوه تقسيم بندي كلاس ها در مدارس بدون در نظر گرفتن درجه هوش دانش آموزان انتقاد كرد و گفت: در مدرسه نيز بعنوان يك سيستم بايد اجزا به شكلي متناسب در كنار هم قرار بگيرند، بنابراين ضروري است كه كلاسها به سه دسته پايين تر ازمتوسط، متوسط و بالاتر از متوسط هوش( به لحاظ ضريب هوش و توان يادگيري ) تقسيم مي شوند. وي اضافه كرد: اين روش مي تواند مانع از سرخورده شدن دانش آموزان كند ذهن و نيز عدم بهره وري لازم از هوش و ذكاوت دانش آموزان تيز هوش بشود. اين استاد دانشگاه همچنين ضمن انتقاد از پيش داوري و ارزيابي ناعادلانه برخي از معلمان بر اساس ظاهر دانش آموزان به علت ناآگاهي آنها، روش چينش دايره اي دانش آموزان در كلاس درس را به جاي روش فعلي پيشنهاد و تصريح كرد: در روش فعلي معلم بر دانش آموزان مشرف بود و ارتباط دانش آموزان با همديگر بسيار كم است اما با بكارگرفتن شيوه چينش دايره علاوه بر چهره به چهره شدن ارتباط دانش آموزان با يكديگر و با معلم و به حداكثر رسيدن خطوط ارتباطي آنها با يكديگر، رشد اجتماعي افراد بسيار سريعتر و توانايي يادگيري و انتقال دهي آنها نيز بسيار افزايش مي يابد. عظيمي تقويت اعتماد به نفس، جبران كمرويي ها و افزايش توان جامعه پذيري را از ديگر آثار مفيد چينش دايره دانش آموزان در كلاسها بيان داشت وضمن قابل نقد و اعتراض دانستن وضعيت كنوني آموزش و پرورش در كشور اظهار داشت: بايد مديران مدارس كفايت و آموزشها و تخصصهاي لازم را داشته با شند كه در حال حاضر چنين نيست همچنين پايين بودن سطح سواد برخي از معلمان بويژه در مدارس دوره ابتدايي و ناآگاه بودن آنها زا اصول تربيت و آموزش كودكان، نامناسب بودن شرايط فيزيكي مدارس استفاده از روشهاي انتقالي تدريس بجاي روشهاي اكتشافي، تكيه كردن بيش از حد بر تقويت حافظه كودكان به جاي تقويت قدرت درك، توليد و اكتشافات در آنها و ... مشكلاتي را در زمينه آموزش و پرورش كودكان بوجود آورده است. وي با بيان اينكه در حال حاضر در بسياري از كشورهاي دنيا و حتي كشورهاي آسيايي روش تدريس مبتني بر بازي بكار گرفته مي شود خواهان استفاده از اين روش در كشور شد و تصريح كرد: كودكان در سنين پايين يعني در دوران پيش دبستاني و دوران ابتدايي تمايل زيادي به بازي دارند، علاوه بر اين بازي تمام ويژگي هاي شخصيتي كودكان را بروز داده و توانايي هاي جسمي و رواني را در آنها افزايش مي دهد. وي در خاتمه گفت: براي اعمال اين روش جديد لازم است آگاهي مسئولين، معلمين و والدين دانش آموزان و نحوه برخورد آنها، محتوا و حجم كتابها، ساختار فيزيكي مدارس ، امكانات مدارس و ... تغيير بكند.انتهاي پيام
دوشنبه 18 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 199]