تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835011989
جای خالی آموزش روابط دو جنس مخالف در ایران قرن 21
واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: جای خالی آموزش روابط دو جنس مخالف در ایران قرن 21
http://www.asriran.com/files/fa/news/1388/1/30/109143_985.jpg
عصر ایران - "به همه جوان ها می گویم با دوست بازی سرنوشت خود را نابود نکنند...حرف پدر و مادر را گوش کنند... دوستی های اینترنتی آخر و عاقبت ندارد و...".
این کلمات قصار توصیه هایی است که عده ای از جوانان سرخورده و یا بعضاً بزهکار پس از آنکه میوه ممنوعه را چیده و به دام پلیس افتاده اند و یا اینکه مصیبتی بر سر آنها رفته است، در مقابل دوربین های صداوسیما می نشینند و به طور کلیشه ای جوانان هم سن و سال خود را نصیحت می کنند.
البته این تصویر سازی از ناهنجاری های اجتماعی سال هاست که یکی از سیاست های صداوسیما در " مصون سازی " جامعه به ویژه جوانان است ، اما به نظر می رسد این گونه برنامه سازی ها و نشان دادن تصاویری از جوانانی که بنا به دلایل متعدد پا روی هنجارهای اجتماعی و قوانین گذاشته اند، تاثیرات آن چنان مثبتی در کاهش میزان ناهنجاری های اجتماعی نداشته است.
اما نکته در این است که پخش چنین برنامه هایی می تواند چه تاثیری در جهت اهداف سازندگان آن- که بدون شک خیر است- داشته باشد؟
برداشت مهمی که می شود با نگاهی به برنامه های اینچنینی سیما داشت " شکاف عمیق توصیه های ارایه شده از سوی این برنامه ها با واقعیات اجتماعی و غرایز انسانی به ویژه با خواسته های غریزی دوران جوانی است " چرا که پیام اصلی این گونه برنامه ها نفی موضوع ارتباط دختر و پسر در سطح اجتماع است.
این توصیه طبیعتاً با واقعیت های جامعه کنونی ما فاصله دارد. به عبارت بهتر در حالی که در جامعه امروز ما زنان بیش از 60 درصد دانشگاه ها را پر کرده اند و در سطوح مختلف اجتماع حضور دارند ، سخن گفتن از "نداشتن رابطه دو جنس مخالف با یکدیگر " نمی تواند چندان محل بحث باشد.
از این رو است که هنگامی که چنین برنامه هایی با تم هایی پر رنگ از نفی ارتباط زن و مرد پخش می شود به جز تشدید احساس " اجتماع هراسی " و "دیگر هراسی" نقش دیگری در جهت بهبود تعاملات اجتماعی بازی نمی کند.
به دیگر سخن پیام اینگونه توصیه ها این است که چون " از ارتباط دختر و پسر آفات بزرگی بر می خیزد باید از این گونه ارتباط ها اجتناب کرد".
این توصیه مانند آن است که گفته شود چون " اگر به خیابان برویم ممکن است تصادف کنیم پس به خیابان نرویم".در حالی که ارایه چنین توصیه ای نه ممکن است و نه مفید و بهتر است به جای چنین توصیه هایی به مردم نحوه عبور و تردد صحیح در خیابان ها و معابر اصلی شهر توضیح داده شود.
در اجتماعی که انسان ها جدای از جنسیت شان مجبور یا موظف به حضور اجتماعی اند چگونه می توان با خط بطلان کشیدن روی موضوعی غیر قابل اجتناب ، همگان را به نفی ارتباط رهنمون شد و پنداشت که با چنین توصیه های حکیمانه و پدرانه ای موضوع حل و فصل می شود؟!
و آیا یکی از دلایل بالا رفتن آمار بزهکاری های اجتماعی در حوزه روابط زن و مرد در جامعه این نیست که چون ما نتوانسته ایم عملا به جز "نفی کلی موضوع رابطه زن ومرد " فرمولی قابل قبول برای یک اجتماع قرن بیست و یکمی ارایه دهیم ، جوانان ما به هنگامی که بنا به هر دلیلی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، آسیب پذیر هستند؟
شاید یکی از دلایل عمده بروز آسیب ها (به ویژه آسیب پذیری زنان و دختران) در روابط اجتماعی این باشد که نه خانواده های ما و نه نظام آموزشی ما نتواسته اند نحوه تعامل صحیح دو جنس مخالف در سطح اجتماع را در وجود نسل های جدید نهادینه کنند و فقط تا توانسته اند دایره ممنوعیات را برای نسل جدید توضیح داده اند.
واقعیت این است که در جامعه امروزین ایران ، مردان و زنان و دختران و پسران ، در کنار یکدیگر به کار و فعالیت و تحصیل مشغول اند و فرمول جداسازی ، چیزی جز یک شوخی نیست.
با این حال ، آنچه مغفول مانده ، این است که نحوه درست تعامل و ارتباط بین دو جنس مخالف ، هرگز آموزش داده نمی شود و نتیجه نیز ، افراط و تفریط هایی می شود که در جامعه می بینیم: یا فرار از جنس مخالف و یا بی قیدی در ارتباط با او.
تردیدی نیست که هیچ کدام از این دو حالت ، نمی تواند در راستای منافع جمعی جامعه امروز ایران باشد؛ بلکه تنها راهکار موجود ، آموختن چگونگی ارتباط همراه با حفظ ارزش های جامعه است و الا این که پسران را از دختران و دختران را از پسران بترسانیم ، نتیجه اش این خواهد بود که جامعه به دو نیم تقسیم می شود که هیچ کدام از دو قسمت ، بلد نیست با نیمه دیگر چگونه تعامل کند و بدیهی است که چه انرژِی بزرگی از رهگذر این مساله ، هدر خواهد رفت.
با این حال ، متاسفانه برخی رویکردها در جامعه ، به گونه ای دیگر رقم خورده است؛ چندی پیش یکی از چهره های معروف ، از این که در برنامه کودکانه عمو قناد (فیتیله) دختران و پسران 5 - 4 ساله ، کنار هم می نشینند ، انتقاد کرده بود که بازتاب رسانه ای فراوانی داشت و نشانگر وجود جدی چنین تفکراتی در سطوح مختلف جامعه است.
مخلص کلام آن که نه ممنوعیت کامل ارتباط با جنس مخالف و نه این عرصه را بی قاعده رها کردن، هیچ کدام راهکار مناسبی به شمار نمی رود بلکه آنچه جایش در نظام آموزشی ،فرهنگی و حتی ساختارهای خانواده ها خالی است، آموختن روابط صحیح و انسانی بین دو جنس مخالف است و اتفاقاً بخش بزرگی از ناهنجاری ها ، عقده ها و سرخوردگی ها و بزهکاری ها و حتی مسائلی مثل طلاق و فروپاشی خانواده ها، ریشه در این معضل تاریخی دارد.
با تشکر فراوان از نویسنده این مطلب در سایت asriran.com
جنس مخالفی که مکمل شماست...
عشق به تنهایی کافی نیست
http://img.tebyan.net/big/1386/09/4416154791776989122409250252235100178.jpg
عشق به تنهایی کافی نیست! باید همراه و هم مسیر بود. دو عاشق، مانند دو خط متقاطع نیستند که تلاقی یابند چون دو خط متقاطع پس از تلاقی، از هم دور و دورتر میشوند. همسر شما چون خطی موازی با شماست که با فاصلهای معین تا بینهایت همراه شما میآید.
عشق ناب را با کسی تجربه میکنید که نه تنها موازی شماست بلکه چنان به شما نزدیک است که چون خطی مماس با شماست و آنگاه که آنقدر مماس شدید که ادغام گشتید ، به بالاترین درجهی عشق می رسید اما این عشق تا زمانی است که از مسیر منحرف نشوید و چون خطی شکسته، مسیر کج نکنید اما اگر چنین شد، باید هر دو در یک زمان و با یک مسیر، بشکنید تا باز هم مماس بمانید.
همسر شما چون خطی موازی با شماست که با فاصلهای معین تا بینهایت همراه شما میآید.
این مماس بودن و در کنار هم ماندن چیزی است که محصول زندگی است.نتیجه گذشت ها و صبر ها و تمامی کارهایی است که برای طرف مقابل انجام می دهید پس به دنبلا چنین احساس عمیقی در یک نگاه نباشید.
اما به خاطر داشته باشید شما تنها زمانی میتوانید موازی هم باشید که هر دو به سوی بینهایت غایی در حرکت باشید.
http://img.tebyan.net/big/1387/11/16376689214713418272217192521924711553.jpg
شما هزاران هزار دوست موازی خود دارید اما در صفحه ی زندگی، فقط دو مماس دارید: یکی عشقی آسمانی است که همان لحظه ی ورود به شما ارزانی شده است : « والدینتان » و دیگری را اگر بیابید ، عشق زمین و آسمان را با هم تجربه میکنید و او کسی است از جنس مخالف که مکمل و نیمه ی گم شده ی شماست.
او را نمیتوانید در یک لحظه بشناسید! اگر روی صفحه ی زندگی نقطهای را ببینید ، شاید بتوانید حدس بزنید در آن لحظه، مماس با شماست یا نه اما تا زمانی که تبدیل به خطی نشود ، نمیتوان قضاوت کرد موازی است یا متقاطع چون از هر نقطه، بینهایت خط میتواند بگذرد.
پس در مسیر حرکت و زندگی اگر کسی را دیدید و احساس کردید می توانید مماس با او حرکت کنید ، ابتدا خوب فکر کنید ،صحبت کنید ،بررسی کنید که بعد از انتخاب باید با تمام سختی ها و خوشی ها در کنارش بمانید. بعد از تحقیق کامل ،آنوقت می توانید بگوئید : «او نیمه ی گمشده ی من است!»
پس به دنبال یکی شدن و از بین رفتن فردیتتان نباشید بلکه بیاموزید و در کنار هم در نزدیک ترین راه ممکن قدم بردارید.
منبع: forum.p30parsi.com
http://www.asriran.com/files/fa/news/1388/1/30/109143_985.jpg
با این حال ، متاسفانه برخی رویکردها در جامعه ، به گونه ای دیگر رقم خورده است؛ چندی پیش یکی از چهره های معروف ، از این که در برنامه کودکانه عمو قناد (فیتیله) دختران و پسران 5 - 4 ساله ، کنار هم می نشینند ، انتقاد کرده بود که بازتاب رسانه ای فراوانی داشت و نشانگر وجود جدی چنین تفکراتی در سطوح مختلف جامعه است.
عکسه جالبیه ، آخه همین کار رو با دانشگاه دولتی قم کردن و وسط کلاس تیغه کشیدن، که شاید تراز نبوده جمش کردن ویا اهانتی که به دانشجویان شده;)
برنامه رنگین کمان شبکه تهران حتی دخترای 2ساله رو مجبور کردن با حجاب باشن
مشکلات چن دسته هستن:
1-عده ای از همین دختر پسرا نمیدونن چند چندن و یه دفعه رگ مذهبیشون میگیره و یه دفعه رگ ....
2- جامعه بر مبنای سرکار گذاشتن میچرخه یعنی اینکه به طرف بگی پدر سوخته مثل طرف تو قهوه تلخ ذوق میکنه و یه جور افتخار شده، و پدرو مادرها از اینکه بچشون شارلاتان باشه به خودشون می بالن و یک معیار شده و پاک باز بودن گلابی بودن تلقی میشه - موضوعی که در نظر دارم در مورد تحلیل شخصیتی هم اتاقیای دانشگاه م بزنم در حول هوش اینه، که این افراد فرق زرنگ بودن و ساده بودن نمیدونن و میخوان ساده نباشن فکر میکنن که باید سره بقیه کلاه بزارن و چه ذوقی میکنن و من هم مثل مستشار از طرز فکر و عملشون هاج و واج میموندم که چقدر پوسیدس
3-آزاد نیستن، یعنی چون جامعه نمی پسنده و فرد خودشو و زندگیشو بر پایه حرف مردم بنا کرده، رابطه پنهانی داره و بیرون هم که عزیزان اذیتشون میکنن بخاطر همین خیلی کنار هم نیستن که همو بشناسن و بهم عادت کنن و واقعا بهم عشق بورزن و علاقه واقعی بوجود بیاد، اون کجا که با استرس کنار هم باشن و اون کجا که با همدلی کنار هم باشن و ... و بخاطر همین بذهنشون میرسه به مکانهای امن برن که اونجا چون باز هم تا حالا بخودشون ندیدن، یعنی جنبشون در این موضوع و رابطه آزاد پر نشده، منظور اولین تجربه هست و دفعه های بعد که گرفتار میشن خودشون دخیلن
4-چون تا حالا با جنس مخالفی راحت نبودن و بیشتر بر اثر مورد 2 شارلاتان در میاد، اگه یکی خوب رد تومد فکر میکنن طرف فرشتس و پیشنهاد ازدواج میدن
5- همه اش از مورد 2 نشات میگیره از جمله تیغ زدن و احساسی شدن و بی خود عاشق شدن
6- اینجا نمیشه به صورت کاملا ایده آل توی ذهنت انجام بدی چون در این مورد گرفتگی میشه و تنها بخاطر همین اکثر افراد خراب میشن
7- موردی که به وفور دیده شده اینه که خوده افرادی که گرفتگی میکنن، خودشون مشکل دارن و بر حسب امربه معروف و اصلاح نیس بلکه قاعده چرا من نه هست، و بر حسب دوران جوانیشون که چرا نداشتن و ... و یا سوء استفاده که به عینه خودم دیدم
کل مطالب گفته شده اثبات شده هست
عکسه جالبیه ، آخه همین کار رو با دانشگاه دولتی قم کردن و وسط کلاس تیغه کشیدن، که شاید تراز نبوده جمش کردن ویا اهانتی که به دانشجویان شده;)
برنامه رنگین کمان شبکه تهران حتی دخترای 2ساله رو مجبور کردن با حجاب باشن
مشکلات چن دسته هستن:
1-عده ای از همین دختر پسرا نمیدونن چند چندن و یه دفعه رگ مذهبیشون میگیره و یه دفعه رگ ....
2- جامعه بر مبنای سرکار گذاشتن میچرخه یعنی اینکه به طرف بگی پدر سوخته مثل طرف تو قهوه تلخ ذوق میکنه و یه جور افتخار شده، و پدرو مادرها از اینکه بچشون شارلاتان باشه به خودشون می بالن و یک معیار شده و پاک باز بودن گلابی بودن تلقی میشه - موضوعی که در نظر دارم در مورد تحلیل شخصیتی هم اتاقیای دانشگاه م بزنم در حول هوش اینه، که این افراد فرق زرنگ بودن و ساده بودن نمیدونن و میخوان ساده نباشن فکر میکنن که باید سره بقیه کلاه بزارن و چه ذوقی میکنن و من هم مثل مستشار از طرز فکر و عملشون هاج و واج میموندم که چقدر پوسیدس
3-آزاد نیستن، یعنی چون جامعه نمی پسنده و فرد خودشو و زندگیشو بر پایه حرف مردم بنا کرده، رابطه پنهانی داره و بیرون هم که عزیزان اذیتشون میکنن بخاطر همین خیلی کنار هم نیستن که همو بشناسن و بهم عادت کنن و واقعا بهم عشق بورزن و علاقه واقعی بوجود بیاد، اون کجا که با استرس کنار هم باشن و اون کجا که با همدلی کنار هم باشن و ... و بخاطر همین بذهنشون میرسه به مکانهای امن برن که اونجا چون باز هم تا حالا بخودشون ندیدن، یعنی جنبشون در این موضوع و رابطه آزاد پر نشده، منظور اولین تجربه هست و دفعه های بعد که گرفتار میشن خودشون دخیلن
4-چون تا حالا با جنس مخالفی راحت نبودن و بیشتر بر اثر مورد 2 شارلاتان در میاد، اگه یکی خوب رد تومد فکر میکنن طرف فرشتس و پیشنهاد ازدواج میدن
5- همه اش از مورد 2 نشات میگیره از جمله تیغ زدن و احساسی شدن و بی خود عاشق شدن
6- اینجا نمیشه به صورت کاملا ایده آل توی ذهنت انجام بدی چون در این مورد گرفتگی میشه و تنها بخاطر همین اکثر افراد خراب میشن
7- موردی که به وفور دیده شده اینه که خوده افرادی که گرفتگی میکنن، خودشون مشکل دارن و بر حسب امربه معروف و اصلاح نیس بلکه قاعده چرا من نه هست، و بر حسب دوران جوانیشون که چرا نداشتن و ... و یا سوء استفاده که به عینه خودم دیدم
کل مطالب گفته شده اثبات شده هست
به نظر من وقتی از کودکی جدامون کردن با الان زیاد فرقی نمیکنه
خوب این تاپیک یه خرده ممکنه واسه سایت مشکل ساز بشه... ولی تا الانش از دید ناظرین مخفی مونده...:d
کل صحبت های شما هم برمیگرده به اینکه ما اموزش ندیدیم
یکی از مشاورین گفت بهم در یکی از همین فیلم های آمریکایی وقتی دوست پسر ، دخترو رو ترک میکنه..دختره زار میزنه... حالا هم به خصوصیت یه خانم بستگی داره و هم آموزش ندیدن و بزرگ نشدن
چند شب پیش هم در فیلمی پسر خاله با دختر خاله ش میخواستن برن تو اتاق فیلم ببینن مامانش گفت در اتاق باز بزار....یعنی ازادی رو داد که با هم باشین ولی خوب مدیریت را هم داشت...
نزدیک های عید هست مواظب باشیم فیلی میلی نشیم:d
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[مشاهده در: www.p30city.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 541]
-
گوناگون
پربازدیدترینها