واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جوان – ازدواج – ریشه ها (2) برای مطالعه ی مقاله ی قبل اینجا کلیک کنید. همچنان که در مقاله قبل ذکر شد حدود 12 میلیون جوان مجرد در کشور وجود دارند و اگر سن ازدواج آنان را بین 29 -20 سال در نظر بگیریم و معوقه های افراد در انتظار ازدواج از سال های گذشته را نیز به آن اضافه کنیم در طی 10 سال حدود 5/11 میلیون واقعه ازدواج باید داشته باشیم و اوج نیاز به ازدواج ها در 5 سال اول(91 – 87) می باشد که به طور میانگین حدود 1 میلیون و ششصد هزار واقعه ازدواج باید صورت گیرد. هم اکنون طبق نظر سنجی های به عمل آمده اولین مانع ازدواج از نظر جوانان مشکلات مالی و اشتغال بیان شده است و خانواده ها شاید منتظر فرجی هستند که این دو مانع رفع شده و شرایط تسهیلات ازدواج جوانان فراهم شود. اگر کمی دقت شود اشتغال یک مشکل مزمن جامعه ما بوده و با توجه به شرایط اقتصادی کشور، حجم بالای ورودی های سنین 24 – 20 ساله (از مدرسه و سربازی و یا فارغ التحصیلی از دانشگاه ها) به بازار کار و احساس نیاز خانم ها (به خصوص مجردین) به کار، امیدی برای اصلاح اشتغال در چند سال آینده به نظر نمی رسد و از طرفی اگر دولت برای هر فرد مجرد فقط 1 میلیون تومان هم در نظر بگیرد ، رقم بسیار بالایی را از بودجه جامعه به خود اختصاص خواهد داد ( 10 × 12 تومان) حال سؤال اساسی اینجاست، به 6 میلیون دختر و 6 میلیون پسر که رودرروی هم قرار گرفته اند و به صورت فطری یکی از نیازها و دغدغه های ذهنی آنها ارتباط با یک شریک از جنس مخالف خود می باشد ، تا کی می توان گفت که تقوی الهی را پیشه کنید و از نگاه ها و رفتارهای حرام پرهیز کنید؟ جوانی که هجمه های سنگینی از تحریکات جنسی به انحاء مختلف بر او وارد می شود و روز به روز سن بلوغ جنسی او کاهش پیدا می کند ، از او انتظار داریم تا چند سال این مقاومت را بخرج دهد. هم اکنون وقفه ی زمانی بین سن بلوغ جنسی و سن ازدواج حداقل 10 سال است که هر سال نیز همین حداقل، رو به افزایش می باشد. متأسفانه آمار روابط دختر و پسر همه روزه روبه افزایش است و اتفاقات غیر مرسومی در بین آنها در حال شکل گیری است و کسانی که خویشتن داری می کنند عوارض روانی تجرد گریبانگیر آنها می شود مگر متوکلین علی الله. تنها فکر ازدواج ، در جوان اتفاقات میمونی را ایجاد می کند که بسیاری از آسیب های اجتماعی را کاهش می دهد. زنگ های خطر این عرصه به صدا درآمده است تنها فکر ازدواج ، در جوان اتفاقات میمونی را ایجاد می کند که بسیاری از آسیب های اجتماعی را کاهش می دهد. کم کم روند فکری استقلال جوان را سمت و سوق می دهد و در نهایت بخشی از هویت جوان شکل می گیرد و جوانی که مجبور می شود به هر دلیل ازدواج را از ذهن خود بیرون کند ، سیر انحراف او هموارتر می شود. لذا اگر برخلاف اعتقادات و فرهنگ و رسوم خود ارتباطات غیر شرعی و غیر قانونی با جنس مخالف خود برقرار کرد ، تازه استرس های روانی او را تحت فشار قرار داده تا بین اعتقادات فکری و روش رفتاری یکی را انتخاب کند و شما فکر می کنید او کدامیک را انتخاب می کند؟ آمارها نشان می دهد که در اکثریت موارد جوانان خواستار تداوم ارتباط بیشتر می باشند ولی برای خلاصی از استرس به افکار و اعتقادات و عرفان های جدید روی می آورند. نداشتن احساس مسئولیت در برابر همسر و خانواده ، نداشتن هدف های درازمدت و احساس روزمرگی به مرور زمان و مهم تر از همه به تأخیر افتادن هویت فرد از عوارض جدی روی گردانی از ازدواج می باشد و شما فکر می کنید دشمن سرباز گیری خود را از میان کدام افراد جستجو می کند؟ این حقیر ضمن تأئید مشکلات مالی و اشتغال، به عنوان یک مانع ازدواج ، سهم آن را در برابر موانع فرهنگی ناچیز می دانم. معتقدم امروزه ازدواج جوانان یک بحران محسوب می شود برای حل آن نیاز به یک عزم ملی است و حضور جدی رؤسا، ارگان های مختلف و رسانه ها و به خصوص رسانه ملی در این عرصه طلب می کند که انشاء الله در مقالات بعد موانع فرهنگی را تشریح خواهم نمود. تبیان دکتر محمد مهدی قاسمی(متخصص اعصاب و روان)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 460]