واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: به دهاني که تند و تند باز و بسته مي شد زل زده بود.ابتدا سعي کرده بود به حرف هايي که به نام انتقاد بر سرش فرود مي آمدند جوابي بدهد، بعد سکوت کرده بود و حرف هايش را خورده بود و حالا کم کم فشار خونش بالا مي رفت و قرمز مي شد و بعد هر لحظه ممکن بود انفجاري رخ دهد.افرادي که نقدپذير باشند و در مقابل افرادي که شيوه هاي صحيح نقد را بدانند زياد نيستند.اين در حالي است که نقد پذيري و به کارگيري شيوه هاي درست نقد از بزرگ ترين عوامل توسعه کشورها است.به عبارتي داشتن فرهنگ نقد تجربه اي طولاني و تمرين زياد در گوش کردن، فکر کردن و پاسخ دادن مي خواهد.
نقد گريزي به عقب ماندگي مي انجامد
هيچ كس نمى تواند ادعا كند كه حق را به تمامى در اختيار دارد و ديگرى كاملاً از آن بى بهره است.هر فرد و هر جامعه اى كه به اين اصل فلسفى معتقد باشد، به اصل مترقى نقد پايبند است.اگر ما نقدهاى ديگران را برنتابيم، بايد مطمئن باشيم كه خودمان از پويايى لازم برخوردار نخواهيم شد و اگر در جامعه اى برنتابيدن نقد ديگران تبديل به فرهنگ آن جامعه شده باشد، آن جامعه كارش به تحجر و پسرفت مى كشد.
مواردي از نداشتن فرهنگ نقد خودش را در روابط بين اعضاي خانواده نشان مي دهد.در بسياري از خانواده ها، افراد به جاي اين که با هم صحبت کنند و انتقادات خود را نسبت به هم مطرح کنند، سعي مي کنند با خشم يا تظاهر به خشم حرف اول و آخر را بزنند.
به اين ترتيب آن ها نمي توانند مشکلات شان را به صورت ريشه اي حل کنند.چه بسا مشکل از خودشان است ولي چون فرهنگ نقد ندارند و اجازه انتقاد هم به طرف مقابل نمي دهند و يا حاضر نيستند انتقادي را قبول کنند، هيچ گاه متوجه اشتباهات و اشکالات کار خود نمي شوند.نداشتن فرهنگ نقد تنها به خانواده ها و روابط بين اعضاي خانواده ختم نمي شود.بلکه وارد سطح کلان تر هم مي شود و در روابط کاري بين کارمندان و مديران و يا بين ارباب رجوع و کارکنان و مديران مي شود. مديرى كه نقدناپذير است، مى تواند نتيجه تلاش كاركنانش را خنثى كند.
نقد راه و روش دارد
در ابتدا هر كس بايد از خودش شروع كند و هم تحملش را مقابل نقد افزايش دهد و هم بياموزد كه چگونه به شكل صحيح نقد كند.نظر و عقيده هر فرد هر قدر به نظر خودش صحيح باشد تا در بوته نقد قرار نگيرد، صحت و سقمش مشخص نمى شود.
در جامعه ما چندان روحيه نقدپذيرى و فرهنگ نقد وجود ندارد.بسيارى احساس مى كنند كسى كه آن ها را نقد مى كند، منزلت شان را پائين مى آورد و در نتيجه بلافاصله در مقابل نقد موضع مى گيرند.در حالى كه اگر افراد احساس كنند كه انتقاد از آن ها موجب مى شود خود را ارتقا دهند و در واقع نقد باعث كاهش منزلت شان نمى شود، به شكل بدبينانه به نقد نگاه نمى كنند.
همين طور كسى يا جامعه اى كه خود را بى نياز از نقد احساس مى كند، قاعدتاً فكر مى كند كه نقطه ضعفى ندارد و يا اهميتى به پيشرفت و توسعه و پويايى خود نمى دهد و همين طرز فكر موجب ركود و انحطاط است.البته خود بزرگ بينى هم از آن دسته ويژگى هايى است كه با نقد سر سازگارى ندارد.البته نقد لوازمى دارد.كسى كه نقد مى كند نبايد عقيده اش را غير قابل تزلزل بداند و وجود روحيه صبر و تحمل و دادن حق اظهارنظر به ديگران نيز از شرايط ضرورى نقد است. نقد بايد مبتنى بر قضاوت منصفانه باشد.نقدى كه براساس انصاف نباشد و يا براى عيب جويى باشد با واكنش مواجه مى شود و مانع پذيرش آن از سوى طرف مقابل مى شود.
كسى كه نقد مى كند بايد نشان دهد كه به دليل تخريب و تضعيف طرف ديگر نقد نمى كند بلكه نيت او خيرخواهانه است.در حالى كه به نظر مى رسد نقدهاى تخريبى و غيرمنصفانه در جامعه نوعى هراس زدگى نسبت به نقد به وجود آورده است.البته افزايش تحمل مديران بلندپايه كشور نسبت به نقد، حتى نقدهاى تخريبى و غيرمنصفانه هم كمك خواهد كرد تا جامعه سرانجام شيوه هاى صحيح نقد را بياموزد.آموختن شيوه هاي نقد صحيح و انتقاد پذيري هم از جمله مواردي است که به توسعه جامعه مي انجامد.چرا که همه از اين راه درک بهتري از اوضاع پيدا مي کنند و در سطح کلان تر هم به اين طريق بهتر مي توان برنامه هاي توسعه اي را از پيش برد.
انتقاد ، يک فرصت تلخ
http://img.tebyan.net/big/1389/12/2181152418310724932329184582371891492130.jpg
انتقاد نشانه صداقت طرف مقابل است و ميتواند ما را به سمت عملکردي بهتر راهنمايي کند. انتقاد ميتواند فرصتي براي پيشرفت باشد....
شما چطور با انتقادات ديگران برخورد ميکنيد؟ تصور ما بر اين است که اولين واکنش اکثر ما دفاع از خودمان يا بدتر از آن، حمله به فرد منتقد است.و با اين حال، با اينکه انتقاد ميتواند ناراحت کننده باشد و روحيه را ضعيف کند، اما ميتوان از ديدگاهي مثبت هم به آن نگاه کرد.
اولين واکنشتان را متوقف کنيد
اگر اولين واکنشتان حمله به فرد منتقد يا حالت تدافعي گرفتن است، قبل از نشان دادن هر نوع واکنشي يک دقيقه صبر کنيد. يک نفس عميق بکشيد و کمي به آن موضوع فکر کنيد.
خيلي از ما هم وقتي مورد انتقاد قرار ميگيريم اول کمي عصباني ميشويم اما به خودمان ياد داده ايم همان لحظه برخورد نکنيم. مثلاً براي جواب دادن به ايميل هاي انتقادي حداقل يک ساعت صبر ميکنيم.
اين مدت زمان سبب ميگردد قبل از واکنش اوليه، کمي به موضوع فکر کنيم. اين زمان باعث ميشود کمي منطق روي کار بيايد و احساسي تصميم نگيريم. نميگوييم احساسات بد است اما وقتي احساسات منفي باشد، بهجاي اينکه نفع برساند، آسيب ميرساند.
يکي از کليدهاي موفقيت در هر چيز اين است که نکات مثبت هر چيزي که بقيه آن را منفي ميبينند را ببينيد.
منفي را به مثبت تبديل کنيد
يکي از کليدهاي موفقيت در هر چيز اين است که نکات مثبت هر چيزي که بقيه آن را منفي ميبينند را ببينيد. بيماري باعث ميشود از برنامه ورزشي تان جا بمانيد؟ اين ميتواند يک استراحت خوب باشد. از کارتان خسته شده ايد؟ ميتواند وقتي باشد براي نگرش دوباره به زندگيتان و پيدا کردن يک کار بهتر.
با انتقاد هم بايد همينطور رفتار کنيد:
بايد نکات مثبت آن را ببينيد. شايد به نظر بي ادبانه و توهين آميز بيايد اما در اکثر انتقادات، نکته مثبتي هم وجود دارد و آن يک فيدبک صادقانه و پيشنهادي براي پيشرفت است.
مثلاً يکي از انتقاداتي که به بخش ما شده بود اين است، "شما درمورد موضوعات تکراري بارها و بارها مقاله ميدهيد و مقالاتتان خستهکننده است."
اين انتقاد را ميتوانيد اينطور بخوانيد: "بايد تنوع موضوعاتمان را بيشتر کنيم و از دريچه جديدي به موضوعات نگاه کنيم."
اين فقط يک نمونه بود. اينکار را ميتوانيد با هر انتقادي انجام دهيد. گاهي اوقات افراد چون روز بدي را داشته اند شما را با انتقاداتشان بمباران ميکنند اما هميشه هم اينطور نيست. گاهي در انتقادات واقعيات مثبتي نهفته است.
انتقاد را فرصتي براي پيشرفت بدانيد. بدون پيشرفت در زندگي به رکود ميرسيم. پيشرفت رکن حياتي زندگي است.
منبع : تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 172]