پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850058061
زبان و گویش ایرانیان از گذشته تا حال
واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: زبان و گویش ایرانیان از گذشته تا حال (http://www.amordad.org/forum/index.php?topic=20671.msg73607#msg73607)
زبانهای ایرانی یکی از شاخههای زبانهای هندوایرانی از خانواده بزرگ زبانهای هندواروپایی هستند.
مهمترین زبانهای ایرانی امروزی عبارتند از: فارسی (پارسی، دری، یا تاجیکی)، کردی، پشتو، بلوچی، لری، تالشی، مازنی، گیلکی، تاتی و آسی.
امروزه زبانهای ایرانی بیشتر با خط های عربی، لاتین، و سیریلیک نوشته میشوند. زبانهای ایرانی با زبان عربی و زبانهای ترکی تاثیر متقابل بسیاری داشتهاند.
زبانهای ایرانی بیشتر در کشورها و مناطق ایران، افغانستان، تاجیکستان، باختر پاکستان، کردستان ترکیه، کردستان عراق، و بخش هایی از آسیای میانه و قفقاز روایی دارد.
براورد میشود که امروزه حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تن به زبانهای ایرانی سخن بگویند. بنیاد تابستانی زبانشناسی (SIL International) در سال ۱۳۸۴ براورد کردهاست که امروزه به حدود ۸۷ گونه از زبانهای ایرانی سخن گفته میشود؛ که شمار سخنوران بزرگترین این زبانها به طور تخمینی عبارتند از: فارسی (۶۰ میلیون تن)، کردی (۲۵ میلیون تن)، پشتو (۲۵ میلیون تن)، و بلوچی (۷ میلیون تن).
پیشینه
دوره باستان که از آغاز تا انقراض شاهنشاهی هخامنشی، تقریباً از سده بیستم تا حدود چهارم و سوم پیش از میلاد را دربرمیگیرد. از زبانهای ایرانی باستان چهار زبان آن شناخته شدهاست: مادی، سکایی، اوستایی و پارسی باستان یا فارسی. از زبان مادی و سکایی که یکی در غرب ایران و منطقه فرمان روایی ماد و دیگری در شمال، از مرزهای چین تا دریای سیاه، از جمله بین اقوام پارت و ساکنان سغد، رایج بوده، تنها کلمات و عباراتی در آثار دیگران برجای ماندهاست. اما از زبانهای اوِستایی و پارسی باستان مدارک بسیار در دست است. زبان اوِستایی، گویش مردم اطراف دریاچه هامون در سیستان بوده و زرتشت کتاب خود را به این زبان نوشتهاست.
پارسی باستان زبان مادری و زبان میهن اصلی خانواده و دودمان هخامنشی بودهاست. نخستین شواهد نوشتاری از این زبان، سنگنبشته بیستون است که تاریخ آن به قرن ششم پیش از میلاد برمی گردد. درهمین زمان لهجههای دیگر ایرانی باستان نیز وجود داشته که پا به پای چهار زبان مهم دوران باستان مراحل تکاملی را میپیمودهاست، مانند زبانهای بلخی، سغدی، پارتی و خوارزمی.
زبانهای ایرانی از نظر تاریخی به سه دسته تقسیم میشوند:
1. زبانهای ایرانی باستان
2. زبانهای ایرانی میانه
3. زبانهای ایرانی نو
زبانهای ایرانی نو
زبانهای ایرانی نو به دو دسته بخش میشوند:
شرقی
غربی
زبانهای ایرانی نو با این که اساساً در ایران، افغانستان و تاجیکستان متمرکز شدهاند اما حقیقتاً گستره جغرافیایی بسیار وسیع تری را در بر میگیرند شامل مناطقی در قفقاز، آسیای میانه، ترکستان چین، پامیر، ترکیه، سوریه، عراق و شبه قاره هند.
زبانهای ایرانیتبار شرقی
نمونه زبانهای شرقی ایرانی تبار اینها هستند:
پشتو
آسی
زبانهای پامیری
پاشایی
یغنابی
زبانهای ایرانیتبار غربی
زبانهای ایرانی تبار غربی به دو گروه دسته بندی میشوند:
غربی شمالی
غربی جنوبی
آذری
تالشی
تاتی
تبری
گیلکی
دیلمی
زبانهای کردیتبار
سورانی
کرمانجی
کلهری
لکی
دیلمی
بلوچی
زازا-گورانی
سمنانی
سنگسری
گروهی شاخه زازا-گورانی از زبانهای شمال غربی ایرانیتبار را نیز زیرشاخهای از زبان کردی میگیرند اما بسیاری از زبانشناسان با این دیدگاه همداستان نیستند و زازا-گورانی را شاخه مستقلی از زبانهای شمال غربی میدانند.
نمونههای غربی جنوبی:
فارسی
لری
لارستانی
بشاگردی
کومزاری
زیرشاخه فارسی به سه دسته عمده بخش میشود: فارسی (ایران)، فارسی دری (افغانستان)، فارسی تاجیکی (تاجیکستان)
زیرشاخه لری هم شاخههایی دارد مانند لری، لکی و بختیاری
کومزاری در شبه جزیره مسندام عمان صحبت میشود و تاتی آران در پیرامون باکو. تاتی آران را نباید با زبانهای تاتی تبار شمال غربی ایران اشتباه گرفت. زیرا آن زبانها از تبار زبان مادی هستند ولی تاتی آران از تبار فارسی است و تنها همانند نامگذاری دارند.
زبانهای ایرانی نو زبانهایی هستند كه پس از فتح ایران به دست مسلمانان به تدریج در مناطق مختلف پدیدار شدند و با آنكه برخی از آنها همزمان با برخی از زبانهای ایرانی میانه رایج بودند، از لحاظ ساختاری تحول هایی در آنها مشاهده می شود كه آنها را از زبانهای ایرانی میانه متمایز می سازد. مورخان و جغرافیانویسان دورهی اسلامی، همچون اصطخری در المسالك والممالك، مقدسی در احسن التقاسیم و حمدالله مستوفی در نزهه القلوب، نام و گاه نمونه هایی از واژه ها یا جمله های برخی از زبانها و گویش های ایرانی نو را كه پیش از سده 10ق/16م در مناطق مختلف ایران رواج داشته است- آورده اند.
اكنون مركز زبانهای ایرانی نو، ایران، افغانستان و تاجیكستان است، اما برخی از آنها در جمهوری های آسیای مركزی، تركستان چین، تركیه، كشورهای حاشیه خلیج فارس، سوریه، شبه قاره هند، عراق، فلات پامیر و قفقاز نیز رواج دارد. از میان زبانهای ایرانی نو فقط فارسی (با 3 گونه اصلی ایرانی، افغانی، و تاجیكی) و یغنابی به ترتیب بازمانده های مستقیم فارسی میانه و سغدی هستند؛ اصل و نسب دیگر زبانهای ایرانی نو به درستی دانسته نیست.
مهم ترین و متداولترین زبان ایرانی نو فارسی دری است كه به تفصیل درباره آن سخن گفته خواهد شد. دیگر زبانها و گویش های ایرانی نو را – كه شمارشان به صدها می رسد – بر پایه قرابت های ساختاری و جغرافیایی به دو گروه غربی و شرقی تقسیم كرده اند:
زبانها و گویش های ایرانی نو غربی اینهاست:
1. گویش های مركزی ایران:
این گویش ها را – كه در منطقه میان اصفهان، تهران، همدان و یزد رواج دارد – به 6 گروه تقسیم می كنند:
* گروه شمال غربی در غرب جاده قم – اصفهان: خوانساری، محلاتی، و انشانی...؛
گروه شمال شرقی در منطقه كاشان و نطنز:آرانی، ابوزید آبادی، ابیانه ای، بادرودی، تاری، جوشقانی، سویی، فریزندی، قهرودی، كشه ای،میمه ای،نطنزی، یرندی، گویش یهودیان كاشان،...؛
گروه جنوب غربی در اصفهان: سدهی، كفرانی، گزی، ورزنه ای، گویش یهودیان اصفهان....؛
گروه جنوب شرقی: اردستانی، اناركی، زفره ای، نائینی،گویش زردشتیان كرمان و یزد (معروف به بهدینی)،گویش یهودیان كرمان و یزد...؛
گویش های منطقهی تفرش: آشتیانی، آمره ای الویری، كهكی، وفسی، ویدری...؛
* گویش های دشت كویر: خوری،فروی (یا فرویگی) مهر جانی....
2. گویش های حاشیه دریای خزر:
* گویش های گیلكی:رشتی، لاهیجانی، لنگرودی، ماچیانی...؛گویش های مازندرانی (طبری كهن): بابلی، ساروی، شهمیرزادی، گرگانی (اكنون مرده است)
* گویش های منطقه سمنان: افتری، بیابانكی، سرخه ای، سمنانی، سنگسری، لاسگردی...،
3. گویش های شمال غربی:
* تاتی شمالی در میان یهودیان داغستان و شمال شرقی جمهوری آذربایجان؛
تاتی جنوبی در میان مسلمانان و برخی از مسیحیان شمال شرقی جمهوری آذربایجان؛
گویش های تالشی در آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان: پرهسری، زیده ای، ماسالی، ماسوله ای...،
* گویش های آذری كه گاه تاتی خوانده می شوند: اشتهاردی، الموتی، تاكستانی، چالی، خوینی، رودباری، سگزآبادی، شالی، كجلی، كرینگانی،هرزنی، هزاررودی....
4. گویش های جنوب غربی:
* سیوندی
گویش های منطقه فارس: اردكانی، بورنجانی،خلاری، دشتستانی، دوانی، سمغانی، كلاتی، كندازی، ما سر می...؛
* گویش های لری: بختیاری، فیلی، كهگیلویه ای، گیانی، ممسنی
5. گویش های جنوب شرقی:
* گویش های لارستانی: اردی، اوزی، بستكی، بنارویه ای، بیخوبی،خنجی، فداغی، فیشوری، گراشی، لاری …،
گویش های بشاگردی: بندری (در بندر عباس)، رودانی،رودباری، مینابی، هرمزی….،
* كمزاری: در شبه جزیره مسندم در عمان.
6. گویش های كردی:
* كردی شمال غربی (یا كرمانجی) در آذربایجان غربی، كردستان، خراسان، بلوچستان، افغانستان، تركیه و سوریه؛
كردی شمال شرقی در جمهوری های آذربایجان، ارمنستان، تركمنستان، قرقیزستان، قزاقستان، گرجستان، و نیز در موصل و دوهك عراق، معروف به بادینانی:
كردی مركزی: سورانی (در اربیل، خانقین، سلیمانیه و كركوك(. سنه ای (سنندجی) و مكری(در جنوب آذربایجان غربی و كردستان)؛
* كردی جنوبی: سنجابی، كرمانشاهی، كلهری،لری پشت كوه. لكی.
7. گویش های زازا و گورانی، كه گاه به غلط كردی خوانده می شوند:
* زازا یا دیلمی در میان كردهای تركیه؛
* اورامانی (در غرب سنندج در پاوه،نوسود،...)، باجلانی (در اطراف سر پل زهاب، قصر شیرین،خانقین،كركوك، موصل،...)،كندوله ای (در شمال شرقی كرمانشاه) وگورانی (در شمال كرمانشاه).
8. گویش های بلوچی:
رخشانی (در میان اكثر بلوچهای ایران، افغانستان، پاكستان و نیز در شهر مرو در تركمنستان)،سراوانی (در بلوچستان ایران)، كچی (در مكران پاكستان)، لاشاری (در جنوب ایرانشهر)، بلوچی شرقی (در شرق وشمال شرقی كویتهی پاكستان)، كرشی (در میان شترداران ایل قشقایی در فارس) و گویش های ساحلی (در ایران و پاكستان).
زبانها و گویش های ایرانی نو شرقی اینهاست:
* آسی، در مناطق مركزی قفقازی با دو گویش ایرونی (گویش شرقی) و دیگوری (گویش غربی).
پشتو، در افغانستان و پاكستان با 4 گویش اصلی شمال شرقی (پیشاوری)، شمال غربی (كابلی)، جنوب شرقی) (وزیری) و جنوب غربی (قندهاری).
ارموری و پراچی، در شرق افغانستان و پاكستان.
مونجانی و یدغه: مونجانی در دره مونجان در شمال شرقی افغانستان و یدغه در شرق دره مونجان.
یغنابی، در دره یغناب در تاجیكستان.
زبانهای پامیر، در دو سوی رودخانهی آب پنجه در مرز افغانستان و پاكستان:
*
o اشكاشمی، زباكی، سنگلیچی، وخی؛ ونجی (اكنون مرده است)؛
:
o برتنگی، رشروی، روشانی، شغنی، سریكلی. سریكلی شرقی ترین زبان ایرانی نو است و در كنار مرزهای چین رواج دارد.
شمار اندكی از زبانهای یاد شده دارای خط و ادبیات مكتوب هستند. خط عربی قرن هاست كه با پاره ای تغییرات برای نگارش زبانهای پشتو و كردی، و اخیراً نیز برای نگارش زبان بلوچی به كار گرفته می شود.
خط آسی در اواخر سده 12ق/18م بر پایه الفبای دینی اسلاوی بود، اما مدتی بعد به سیرلی و سپس به لاتینی تغییر یافت. از 1938م/1317 ش در جمهوری خودمختار آسی شمالی خط سیریلی،و از 1939م/1318 ش در ایالت خود مختار آسی جنوبی (در جمهوری گرجستان) خط گرجی رواج یافت، اما اكنون همه آسی زبانان از خط سیربلی استفاده می كنند.
آثار اندكی به خط عبری از یهودیان تاتی زبانی كه در گذشته در داغستان زندگی می كردند، محفوظ مانده است. تاتی زبانان داغستان از 1928م/1307ش از خط لاتینی استفاده می كردند، اما از 1938م تا كنون خط سیربلی را مورد استفاده قرار می دهند.
اگرچه اكثر كردی زبانان قرنهاست كه از خط عربی استفاده می كنند، از 1931م/1310ش تا كنون خطی بر پایه لاتینی در میان كردان سوریه رایج شده است. به علاوه كردان ساكن در جمهوری های آذربایجان، ارمنستان، تركمنستان، قرقیزستان، قزاقستان و گرجستان از 1945م/1324ش تا كنون خط سیربلی را مورد استفاده قرار می دهند.
اگرچه با ورود اسلام به ایران، زبان عربی زبان دین و دولت شد، فارسی دری – كه در واقع صورت تحول یافته فاسی میانه بود – همچنان در میان عامه مردم در اكثر نقاط ایران رواج داشت. نهضت های استقلال طلبانه ای كه در سده های نخستین اسلامی در ایران به وقوع پیوست، منجر به پیدایی سلسله های ایرانی طاهریان (205-259ق/820-873م) در خراسان و صفاریان (253-298ق/867-911م) در سیستان شد. یعقوب لیث، مؤسس سلسله صفاری نخستین كسی بود كه شعرا را به سرودن شعر فارسی تشویق می كرد، اما دولت سامانی (263-395ق/877-1005م) – كه در اوج قدرت بر خراسان و ماوراءالنهر و بخشهایی از ایران و افغانستان كنونی فرمان می راند و مركز آن بخارا بود ـ مقتدرترین دولت پشتیبان زبان و ادب فارسی محسوب می شد. از جمله خدمات سامانیان به ادب فارسی تشویق دانشمندان ایرانی به ترجمه كتابهای مهم عربی به زبان فارسی بود كه از آن میان می توان به ترجمه تاریخ طبری (معروف به تاریخ بلعمی) و ترجمه تفسیر طبری به فرمان امیرمنصور بن نوح سامانی اشاره كرد.( حك 350-365ق/961-976م)
فارسی دری در زمان حكومت غزنویان (366ـ582 ق/977ـ1186م) و سلجوقیان (429ـ552 ق/1038ـ1157م) همچنان مورد توجه برخی از درباریان بود، تا آنجا كه در عهد وزارت فضل بن احمد اسفراینی، وزیر سلطان محمود غزنوی (وزارت:388ـ398 ق/998ـ1008م)، و ابونصر كندری، وزیر طغرل و آلب ارسلان سلجوقی، فارسی زبان دیوانها و دفترهای دولتی و مكاتبات رسمی بود. پس از آن نیز در عهد خوارزمشاهیان (ح 470ـ628 ق/1077ـ1231م) دیوان رسائل غالباً به فارسی بود.
گسترش زبان فارسی در شرق شمال شرقی ایران، در شهرهایی چون بخارا، بلخ، سمرقند، طوس، مرو و هرات از یك سو، و كاربرد آن در دربار امیران ترك زبان غزنوی و سلجوقی از سوی دیگر، سبب ورود واژه هایی از زبانهای پارتی، سغدی و تركی به زبان فارسی شد. با وجود این، از آنجا كه زبان عربی همچنان زبان علم و دین بود، شمار واژه های دخیل عربی در فارسی رو به افزایش گذاشت، به گونه ای كه نسبت واژه های عربی در فارسی كه در سده 4ق در حدود 30% بود، در سده 6ق به حدود 50% رسید.
پس از مرگ جلالالدین خوارزمشاه (628ق) و استیلای مغول بر ایران، در زمان حكومت ایلخانان (654-754ق/1256-1353م) و تیموریان (771ـ912 ق/1369ـ 1506م) فارسی نویسی همچنان رواج بسیار داشت، اما ویرانی خراسان و ماوراءالنهر موجب شد كه مركزیت زبان فارسی به شهرهای مركزی و جنوبی ایران، به ویژه شیراز، انتقال یابد. در این دوره نیز واژه هایی از زبان مغولی، به ویژه در زمینه امور لشكری و كشوری، وارد زبان فارسی شد.
از سوی دیگر نفوذ زبان تركی در آذربایجان ـ مركز حكومت تركمانان آققویونلو (ح 800ـ908 ق/1398ـ1502م) ـ تا اندازه ای بود كه صفویان ایرانی تبار ترك زبان شدند و حتی در زمان پادشاهان صفوی (907ـ1135 ق/1501ـ1723م) زبان تركی در آذربایجان چنان گسترش یافت كه گویش آذری را ـ كه از گویشهای كهن ایرانی بود ـ به كناری نهاد.
پس از دوره افشاریان (1148ـ1210 ق/1735ـ1795م) و زندیان (1163ـ1209 ق/1750ـ1794م) و روی كار آمدن سلسله قاجار (1193ـ1342 ق/1779ـ1924م) تهران مركز تجمع ادبا، نویسندگان و صاحبان مناصب اداری و دولتی شد و به تدریج گونه تهرانی زبان فارسی بر دیگر گونه ها غالب آمد و زبان معیار گردید.
كسی به درستی نمی داند كه خط عربی از چه تاریخی برای نوشتن زبان فارسی مورد استفاده قرار گرفت، چه، كهن ترین متن تاریخدار فارسی به خط عربی كتاب الابنیه عن حقائق الأدویه ابومنصور موفق هروی، به خط اسدی طوسی است.
كهن ترین آثار مكتوب فارسی نو، 3 كتیبه به خط عبری است كه در تنگ ازائوا در غرب افغانستان بر دل كوه كنده اند. گونه زبانی به كار رفته در این كتیبه ها را فارسی ـ یهودی می خوانند. دو كتیبه از این مجموعه دارای تاریخ 1064 سلوكی (= 135 ق/752م) است. آثار مشابهی نیز به خط عبری به دست آمده كه برخی از آنها ترجمه و تفسیر بخشهایی از تورات است.
فارسی دری در سده 4ق به خط مانوی نیز نوشته می شد. برای نمونه می توان به بخشهایی از یك قصیده فارسی و منظومه معروف بلوهر و بوداسف اشاره كرد كه در تركستان چین یافته اند و زمان نگارش آنها را نیمه نخست سده 4ق/10م می دانند.
در میان دستنوشته هایی كه از واحه ترفان (در تركستان چین) به دست آمده است، بخشی از ترجمه فارسی زبور داوود به خط سریانی نیز وجود دارد. فارسی ایران و افغانستان قرنهاست كه به خطی مأخوذ از عربی نوشته می شود. تاجیكان نیز قرنها از خط عربی استفاده می كردند، تا اینكه در 1928 م خط لاتینی را به كار گرفتند، اما از 1939م/1318ش تاكنون خط سیریلی را به كار می برند.
خطوط عبری، عربی و سریانی، مانند بسیاری از خطوط ایرانی میانه (پارتی، فارسی میانه كتیبه ای، فارسی میانه كتابی، فارسی میانه زبوری، مانوی، آرامی ـ خوارزمی و سغدی) از خط آرامی گرفته شده اند. خط عربی بازمانده گونه نبطی خط آرامی است كه تا زمان انقراض سلسله نبطیان به دست رومیان (106م) در شهر پترا (در اردن كنونی) رواج داشت.
۳- سریانی، كه از زبان های سامی رایج در بینالنهرین بوده است؛
*
- خوزی، كه احتمالاً بازمانده زبان ایلامی در خوزستان بوده است؛
*
۵- دری (منسوب به دربار) كه زبان محاوره ای درباریان و ساكنان پایتخت تیسفون= مدائن) بوده است
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-