محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853077109
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: نوشته پیام فضلینژاد/ انتشار: روزنامه کیهان، مورخه 20و 21و 23 بهمن 1387، صفحه 14 طرح جدید CIA برای سینمای ایران نوشته پیام فضلینژاد انتشار: روزنامه کیهان، مورخه 20و 21 و 23 بهمن 1387، صفحه 14 کپی رایت: تمامی حقوق مادی و معنوی اثر برای دفتر پژوهشهای موسسه کیهان محفوظ است. پروژه مشترک سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و وزارت خارجه ایالات متحده میکوشند تا با مشارکت یکدیگر، پروژهای استراتژیک را برای فروپاشی ایدئولوژیک سینمای ایران به سرانجام رسانند. آنان میخواهند ساختار دینی و مناسبات ارزشی حاکم بر سینمای انقلاب اسلامی ایران را دگرگون کنند تا این سینمای مستقل در جهان به نسخة بدلی سینمای هالیوود تغییر ماهیت دهد. بخشی از این پروژة استراتژیک، ناظر به خلق «ستارههای جهانی» از میان بازیگران سینمای ایران است. در فرآیندی از پیش تعریف شده، این بازیگران سینما - و اغلب زنان هنرپیشه- از رهگذر ایفای نقش در فیلمهای آمریکایی و با بهرهگیری از توانمندیهای تبلیغاتی سینمای هالیوود به «ستارههای جهانی» بدل میگردند. هم شهوت سوپراستار شدن در جهان سینما و هم مقتضای ذات نشستن بر این جایگاه، چنین بازیگرانی را به پذیرش قواعد سیاسی و مناسبات ارزشی برآمده از فرهنگ غرب مدرن وامیدارد، اما نقطه مرکزی پروژه تنها به این «مسخ هویتی» محدود نمیشود. بر اساس «نقشه هنر آمریکا» که در کتابچه رسمی سیاستهای خارجی ایالات متحده منتشر شده، آنان باید در نهایت، «شوالیههای ایدئولوژی آمریکا» باشند و کاریزمای شخصیتیشان را خرج توزیع و ترویج ارزشهای سکولار در جامعه خود کنند.(1) ستارههای ایرانیتبار هالیوود، برای استمرار حیات خود، نباید و نمیتوانند سمبل سنت ملی و هویت دینی ایرانیان باشند، بلکه به نمادی از ایدئولوژی سیاه فحشا که خاستگاه رویای آمریکایی است، تنزل مییابند. به قول «کاندولیزا رایس» آنان به عنوان «فرستادگان دیپلماسی فرهنگی ما، ارزشهای آمریکایی را زنده میکنند.»(2) «ستارههای سکولار» در سینمای ایران کاری جز تمسخر ارزشهای هنری انقلاب اسلامی ندارند. ارزشهایی که میراث امام خمینی(ره) و رهبری فرزانه انقلاب برای «هنر متعهد» است؛ هنری که قرار بود پدیدآورندگان آن، تنها و تنها در چارچوب مکتبشان، مردم خود را به حیات جاویدان رسانند.(3) اوج مضحکة ارزشهای «هنر متعهد» هنگامی است که «جشنواره فیلم فجر» هم به عنوان ویترین ملی سینمای انقلاب اسلامی برای این «ستارههای سکولار» مشروعیت قائل گردد. چرا چنین قضاوت میکنیم؟ مصوبه سازمان جاسوسی سیا برای سینمای هالیوود علیه اسلام 1- روز 19 خردادماه 1386، خبرگزاری «یونایتد پرس اینترنشنال» گزارشی را از نشست دو مقام ارشد سازمان جاسوسی سیا با کمپانیهای فیلمسازی هالیوود منتشر کرد. «سیا» قصد داشت تا دورهای جدید از تعاملات امنیتی با هالیوود را آغاز کند. برای همین، در بهار آن سال یکی از افسران امنیتی کارکشته به نام «پل باری» را به سمت رابط «سیا» با هالیوود برگزید و این نشست، در واقع، مراسم معارفه رسمی او به کارگزاران نظام استودیویی سینمای آمریکا بود. در این نشست، «مایکل هایدن» نیز به عنوان مدیر ارشد «اداره ویژه سینمایی سازمان جاسوسی سیا» شرکت کرد و خطاب به صاحبان کمپانیهای فیلمسازی هالیوود گفت که از این پس شما با ساخت آثاری که «هرچه بیشتر دلاوری، شهامت و مهارتهای کارکنان سیا را تعریف نماید» ما را در جنگ با تروریستها و بنیادگرایان اسلامی در خاورمیانه یاری خواهید داد. پس از این نشست، «گیمیچ لیانو»، سخنگوی آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا در بیانیهای گفت که برای اجرای این برنامه جدید، رابط «سیا» با هالیوود ضمن نظارت بر فیلمنامههای سینمایی، ترتیب ملاقات فیلمسازان را با روسای سازمان سیا خواهد داد تا بدین ترتیب، آنان بتوانند به راحتی اطلاعات لازم را برای ساخت فیلمهایی با موضوع عملیات ضدتروریستی آمریکا در خاورمیانه کسب کنند. 2- فیلم «مجموعه دروغها» به کارگردانی «ریدلی اسکات» یکی از آثاری است که پس از مصوبه آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) پیرامون وظایف تبلیغاتی جدید سینمای هالیوود ساخته شد. این فیلم را به نام «یک مشت دروغ» نیز میشناسند و یک بازیگر زن 25 ساله سینمای ایران نیز در آن بازی کرده است. این فیلمساز انگلیسیتبار به سبب خدمات خود در دوران جنگ سرد به بلوک غرب، دارای لقب «شوالیه» از دربار سلطنتی ملکه انگلستان است و سال 2002 نیز فیلم «سقوط شاهین سیاه» را برای «پنتاگون» کارگردانی کرد. مراحل پیش تولید فیلم «مجموعه دروغها» دقیقا پس از نشست مشترک «سیا» با «هالیوود» در تابستان 1386 آغاز و فیلمبرداری آن در 14 شهریور 1386 شروع شد. این فیلم که آن را بازگشتی به سنت فیلمهای سیاسی دهه هفتاد (فیلمهای محصول جنگ سرد آمریکا علیه شوروی) میدانند، درباره ماموریت مخفی یک افسر ارشد سازمان «سیا» به نام «راجر فریس» (با بازی لئوناردو دیكاپریو) است که پس از عملیاتی از عراق به آمریکا بازمیگردد و سپس برای یافتن یک تروریست مشهور، راهی اردن میشود. فیلم میکوشد تا فضای کلی کشورهای اسلامی مانند عراق، امارات متحده عربی، ترکیه و اردن را به شکلی بدوی نشان دهد. آیات قدسی و نمادهای عبادی مسلمین، مانند قرآن، اذان و نماز از همان ابتدای فیلم و در ساختاری نمادین، هوشمندانه در خدمت هدف نهایی آن است؛ چنانکه یکی از رهبران امنیتی آمریکا در پایان فیلم القاء میکند: «در خاورمیانه هیچ چیز زیبایی وجود ندارد.» فیلم «مجموعه دروغها» در هسته تبلیغاتی خود علیه مسلمانان از کتاب مقدس مسلمانان (قرآن کریم) به عنوان منبع اصلی کشتن مردم جهان یاد میکند و نشان میدهد که مسلمانان با قرائت آیات قرآن به کشتار فجیع مردم جهان دست میزنند. تصویری که این فیلم از انواع مبارزات مسلمانان میسازد، سخت تکان دهنده است و همه کوشش خود را میکند تا مسلمانان را در قامت یک مشت موجودات خشونتطلب و تروریست نشان دهد؛ کسانی که نسبتی با تمدن و فرهنگ انسانی ندارند و برای کسب قدرت، حتی به یکدیگر هم رحم نمیکنند. 3- رویکرد تبلیغاتی هالیوود علیه اسلام و مسلمانان، البته پدیدهای نوین نیست، اما آنچه که فیلم «مجموعه دروغها» را جنجالی میکند، تنها 10 دقیقه از مجموع زمان 130 دقیقهای فیلم است؛ 10 دقیقهای که شخصیتی به نام «عایشه» در پوشش یک پرستار به افسر امنیتی آمریکا (سوژه اصلی فیلم) نزدیک میشود تا او را تخلیه اطلاعاتی کند. «عایشه» یک جاسوس اردنی با تباری دو ملیتی (ایرانی- فلسطینی) است و برای انجام ماموریت امنیتی خود از کثیفترین حیله ضدجاسوسی استفاده میکند. او میکوشد تا در رابطهای عاشقانه، افسر ارشد سازمان «سیا» را مجذوب خود نماید و از این رهگذر، وی را به طعمهای برای سازمان امنیت اردن تبدیل کند. «عایشه» در فیلم «مجموعه دروغها» نماد یک زن مسلمان است که برای موفقیت ماموریت خود حاضر است تا از کثیفترین حلیههای جاسوسی مانند عشقبازیهای جنسی بهره گیرد. این چنین، پازل فیلم پیرامون مسلمانان تکمیل میشود: همه آنان، از تروریستها تا زنان، کثیف هستند. مشارکت بازیگران سینمای ایران در طرح سیا برای هالیوود 4- نقش «عاشیه» را در فیلم تبلیغاتی سازمان جاسوسی سیا علیه مسلمانان، دخترک ایرانی 25 سالهای ایفاء کرده که هنوز، حتی در سینمای ایران به یک بازیگر حرفهای بدل نشده است. برای بازی او در این فیلم، رسانههای سینمایی در ایران و آمریکا، زمینه مساعدی را فراهم کردند. اگرچه برابر روال معمول، خبر بازی یک بازیگر در اثری سینمایی «محرمانه» تلقی نمیگردد، اما در ایران تا یکسال پس از آغاز تولید این فیلم، رسانههای سینمایی«عامدانه» کوشیدند تا هیچ خبری پیرامون حضور این دخترک در هالیوود منتشر نشود. آنان با سانسور خبری میخواستند تا این هنرپیشه با خیال راحت، بازی در نقش «جاسوسه کثیف مسلمان» را به پایان ببرد. این در حالی بود که مقامات امنیتی و تحلیلگران مستقل، با اطلاع از چنین رخدادهایی، آن را تعقیب میکردند و در انتظار فرجام این پروژة آمریکایی بودند. پروژه مبادلات مردم به مردم در وزارت خارجه آمریکا برای هنرمندان ایرانی 5- همزمان با انتشار مصوبه آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده (CIA) مبنی بر وظایف «هالیوود» برای ساخت فیلمهایی که آمریکا را در جنگ علیه تروریسم اسلامی یاری دهد، کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا نیز به دنبال تدوین راهبردهایی بودند تا حضور هنرمندان ایرانی در پروژههای هنری آن کشور تسهیل گردد. از سال 1385، کاخ سفید برنامهای را با عنوان «رهبري ديدارهاي بين المللي» پیشنهاد داد که بر اساس آن، ایالات متحده میزبان هنرمندان ایران باشد. وزارت خارجه آمریکا نیز از «دینا پاول» (دستیار ویژه وزیر در امور فرهنگی) خواست تا «با توجه به وخامت و حساسیت رابطه با ایران» طرحی را برای تعامل با هنرمندان ایرانی تدوین و ارائه کند. از ماحصل این پیشنهادات، طرح ساختن یک «پل ارتباطی» مصوب شد که رسما به عنوان «جزیی حیاتی از راهبرد امنیت ملی و ارزشمندترین سرمایه دیپلماسی فرهنگی آمریکا» تلقی میگردد. این طرح که به ECA مشهور است، برای ایجاد فرهنگی جهانی با استفاده از زمینههای هنری است. بر پایة اطلاعات کتابچه رسمی سیاست خارجی آمریکا، ECA به منظور ارتقاء توانمندیهای هنرمندان ایرانی، انتقال ارزشهای آمریکایی به ایران و برای رسیدن به درکی متقابل، از طریق مشارکت با بخش خصوصی، برنامه «مبادلات مردم به مردم» را اجرا میکند. برای تحقق این برنامه، «دفتر فرهنگی مبادلات ایرانی- آمریکایی» تاسیس شد تا موقعیتهای مهمی چون برگزاری نمایشگاههای هنرمندان ایرانی در آمریکا، بازی در فیلمهای سینمایی و... در اختیار ایرانیان قرار گیرد. تاکنون سه نهاد شامل «موسسه فیلم آمریکا»، «مرکز کندی» و «موسسه ملی اعطای فرصتهای هنری و علوم انسانی» با این پروژه مشارکت کردهاند. کاندولیزا رایس نیز از هنرمندانی که در پروژههای فرهنگی آمریکایی مشارکت میکنند به عنوان «فرستادگان دیپلماسی فرهنگی که ارزشهای آمریکایی را زنده میکنند» نام میبرد. 6- اولین سری از این برنامه، برگزاری نمایشگاه نقاشی «آرزوها و رویاها» بود که بهار 1386 با حضور 14 نقاش ایرانی در واشنگتن دی.سی برگزار شد و «کاندولیزا رایس» نیز از آن بازدید کرد. در شرایطی که ویزای آمریکا با سختگیریهای بسیاری برای ایرانیان صادر میشود، این نقاشان با ویزای ویژه از ایران به آمریکا رفتند و پس از دیدار با وزیر امور خارجه آن کشور، به ایران بازگشتند! 7- فاز دوم این پروژه از تابستان 1386 پس از مصوبه مشترک «سیا» و «هالیود» کلید خورد. هنگامی که تولید فیلمهای هالیوودی چون «مجموعه دروغها» با هدف یاری ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم اسلامی آغاز شد، وزارت امور خارجه آمریکا نیز پروژه اعطای فرصتهای هنری به ایرانیان را تعقیب میکرد. براساس برنامه «مبادلات مردم به مردم» به بازیگر ایرانی ویزا و اجازه حضور در آمریکا، بازی در فیلم «مجموعه دروغها» و شرکت در دیگر برنامههای هالیوودی داده میشود. فرآیند اسطورهسازی از بازیگران سینما برای جوانان «ریدلی اسکات» که به عنوان فیلمساز «پنتاگون» و «سیا» در هالیوود شناخته میشود، بازیگری را از سینمای ایران برای ایفای نقش «عایشه» را برمیگزیند که منتقدان نشریات مشهوری مانند «یو.اس.ای تودی» و «بوستون گلوب» عقیده دارند «این نقش به زور در فیلم چپانده شده است.» اما، این بازیگر پس از بازی در «نقش هفتم» و حضور در 8 سکانس سینمایی که مجموعا 10 دقیقه و کمتر از 8 درصد کل فیلم را شامل میشود، به انواع مراسم هالیوودی دعوت میشود. اقسام مصاحبهها را با او ترتیب میدهند و چهرهای جنجالی از او میسازند. «واشنگتن پست» گزارش میدهد که این بازیگر با «لبخندی فراخ، لباس طراحی شده بدون آستین و موهای مجعد و برهنه» به عنوان نمادی برای جوانان ایرانی ظاهر گشته است. همه اینها در حالی است که هیچ رسانهای برای بازیگر نقش هفتم یک فیلم که نامش در تیتراژ زیر عنوان «سایر بازیگران» میآید، تره هم خورد نمیکنند! اما، این دخترک ایرانی، با آن تیپ «مانکن» وار، میشود «دختری با لبخند میلیون دلاری.» کسی که تا دیروز نه مردم ایران و نه رسانههای آمریکا، نامش را نمیشناختند، به «الگوی جوانان ایران» تبدیل میگردد. روزنامه «لسآنجلس تایمز» مینویسد همزمان با اکران عمومی فیلم «مجموعه دروغها»، DVD فیلم با تیراژ بالا در بازار قاچاق ایران توزیع شده و بسیاری از دختران و پسران در تهران به دنبال آن هستند. چرا؟! پاسخ به این پرسش، دشوار نیست. آمریکاییها دیر زمانی است که از دوران جنگ سرد، رهبری یک برنامه گسترده دیپلماسی فرهنگی را برعهده گرفته تا به وسیله سینما، ادبیات، رسانه و... «فرهنگ غرب مدرن» را به کشورهای دیگر صادر کند. این برنامه، رسواییهای امنیتی زیادی را پیرامون رابطه جاسوسان با هنرمندان به بار آورده و هر روز در این باب اسناد تکان دهندهای منتشر میشود؛ چنانکه به قول «اولیور استون» آنان «میخواهند از ما موجودات هرجایی بسازند.» آمریکا، با هنرمندان خود این کار را کرد و حالا با برنامه «مبادلات مردم به مردم» آن را در کشورهایی چون ایران دنبال میکند. چشماندازی دشوار رویاروی ماست. «جنگ سرد فرهنگی» اینبار با حضور «بازیگران» ایرانی آغاز شده است. «سیا» و «هالیوود» با ساختن «ستارههای سکولار» برای ایران، میخواهند مناسبات ارزشی جامعه هنری ما را دگرگون کنند. میخواهند با چنین تبلیغاتی به دروغ نشان دهند که هنرمندان ایرانی، هیچ دلبستگیای به آئینهای فرهنگی انقلاب اسلامی ندارند. البته خیال میکنند با صادر کردن یک مشت مانکن سینمایی که سنت ملی و هویت دینیشان را حراج کردهاند، آئینهای کهن ما مسخ میشود. عدم برخورد قانونی مدیران سینمای ایران با بازیگران متخلف با این همه، هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد، اما آیا مدیریت سینمای ایران به جایی رسیده است که میخواهد «ستارههای سکولار» را در فیلمهای ایرانی بپذیرد؟ آیا بازیگری که در فیلمی علیه مسلمانان «نقشی کثیف» را ایفاء کرده و خود در روزنامه «نیویورک دیلی نیوز» گفته که ارزشها و قوانین اسلامی را زیرپا گذاشته است، باید فرصت حضور در سینمای ایران را پیدا کند یا اینکه به سبب افعال قبیح خود توسط قوه قضائیه محاکمه شود؟ مگر این سینما چارچوب ارزشی و اصول بنیادین ندارد که معاونت سینمایی وزارت ارشاد، اجازه حضور به فیلمی را در «جشنواره فیلم فجر» میدهد که این دخترک در آن ایفای نقش کرده است؟! نکند اینگونه افعال را قبیح نمیدانند؟! گویا سوگمندانه، بعد از سی سال باید بنشینیم و درباره حسن و قبح این افعال و یا منفعت و مصلحت حضور مشتی مانکن سینمایی در ایران بحث کنیم؟! نکند میشود سنت ملی و هویت دینی را با مصلحتهای ناپیدا «معامله» کرد؟ مگر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ما، در باب حضور بازیگران در سینمای جهان،آن جمله به یاد ماندنی را نگفت که «اگر کسی قانون را زیر پا بگذارد، خودش هم زیر پا گذاشته میشود.» پس چرا با اکران فیلم «درباره الی» که کار جدید این دخترک بازیگر است، آن هم در دهه جشنهای پیروزی انقلاب، ارزشهای ایرانی را زیرپا میگذارید؟! طرح فرانسیس فوکویاما برای فروپاشی مقاومت شیعی در ایران همه تاملات ما به سوالی بنیادین ختم میگردد: چرا باید در برابر فیلمهایی که ستارههای سکولار در آن ایفای نقش کردهاند، بایستیم؟ چرا چنین آثاری، در غایت با فلسفة سینمای انقلاب اسلامی ایران در ستیزند و بازتاب روح معنوی «هنر متعهد» نیستند؟ پاسخ به این سوال، مستلزم یک بازخوانی تاریخی است. فرآیند «فروپاشی ایدئولوژیک» در پروژه «ناتوی فرهنگی» اصلی بنیادین دارد که در هر دوره تاریخی به شکلی ظهور میکند و آن، دگرگونی «امیال مردم» است. فرانسیس فوکویاما، نظریهپرداز نئومحافظهکار ایالات متحده، سال 1365 در کنفرانسی با نام «بازشناسی هویت شیعه» در اورشلیم، یک «مهندسی معکوس» را برای فروپاشی اسلام سیاسی در ایران ترسیم کرد. او کلید این فروپاشی را «نابودی روحیة مقاومت» در میان ایرانیان دانست و گفت که «برای پیروزی بر یک ملت باید میل و ذائقه مردم را تغییر داد» و کافی است «شهادت طلبی اینها را به رفاهطلبی تبدیل کنید.»(1) فوکویاما در آن کنفرانس اسرائیلی، «سینما» را یکی از ابزارهای این تئوری نامید که میتواند به «نابودی مقاومت شیعی» مدد رساند و از سینمای هالیوود خواست تا در تولیداتش به خلق فرهنگی جایگزین برای «اسلام» بیاندیشد.(2) حتی بعدها در سال 2002 که «ریدلی اسکات» فیلم «سقوط شاهین سیاه» را برای «پنتاگون» ساخت، تحلیلگران گفتند که این فیلم بر اساس همین تئوری فوکویاما ساخته شده است.(3) این مساله از قضاء نقطة چالش امام خمینی(ره) با رویکرد سیاسی «سینمای فحشا» در عصر پهلوی دوم نیز بود. ایشان اعتقاد داشتند که «سینماها کارشان از بین بردن روحیه مقاومت در نسل جوان کشور بوده است»(4) و این کار را «جنایت» لقب دادند. فرمودند که آن «مراکز فحشا» جوانان ما را «از مسائل زندگیبخش خودشان» غافل میکردند و آنان را تبدیل کردند «به یک نیروی غیرانسانی».(5) پنج ماه پس از انقلاب، امام(ره) گویی در کسوت یک رسانهشناس به تحلیل زوایای گوناگون سینما نشستند و گفتند پرده سینمای دوران طاغوت، به دنبال «مهار» کردن ذهن و خیال مخاطبان بود و میخواستند که «جوانهای ما را از دستمان بگیرند.»(6) نقش بازیگران سینما در پروژه فروپاشی مقاومت شیعی این را از یاد نبریم هویت یک بازیگر، که شخصیت حقیقیاش در ذهن مخاطب، هر لحظه بازآفرینی میشود، تنیده و پیوسته با هویت سینمای ماست. فرهنگ سینما، تنها آن تصویر روی پرده نیست و تلقی مخاطب سینما از این فرهنگ، یک برداشت صرفا معطوف به ماهیت یک اثر بصری نمیشود. حاشیه در سینما، اغلب بر متن غلبه مییابد. همین است که ستارههای سینما در «فرهنگ غرب مدرن»، ذهنهای شیفتگان خود را درمینوردند و بر جای منابع تغذیه فکری مردم مینشینند. از زندگی خصوصیشان تا رفتارهای عمومیشان محل گمانهزنیهای گوناگون است و وقتی روی فرش قرمز جشنوارهها میروند، جوان مسخ شده غربی، مسحور ژست و قیافه بازیگر دلخواهش میشود و گویی آن لحظه، لحظه طلایی زندگیاش رقم خورده است. آیا میتوانیم نقش بازیگران در گسترش فرهنگ سینمای هالیوود را انکار کنیم و آن پتانسیل تبلیغاتی گسترده را نادیده بگیریم؟! آیا عکس و تصویر همین بازیگران سینما که بسیاری از عقلای فرهنگی ما حتی به «کارکرد» آنان فکر هم نمیکنند، چسبیده بر در و دیوار اتاقهای عدهای از جوانان نیست؟! به هر میزان که هر جزء از اجزای هویتی سینمای ایران میل به سکولاریسم کند، میتواند آن «روحیه مقاومت شیعی» را در مخاطبش تنزل دهد. رهبری فرزانه انقلاب اسلامی، سال 1385 در دیداری که با سینماگران داشتند، ضمن بازشکافی سیاستهای فرهنگی جشنوارههای آمریکایی و اروپایی، فرمودند که این سینما میتواند «سازنده اخلاق» باشد و «یک نسل پیشرونده، امیدوار، پرشوق، معتقد به خود و معتقد به ارزشهای اسلامی و ملی» بار بیاورد، اما هشداری نیز به فیلمسازان ایرانی دادند. گفتند بر عکس این هم ممکن است و میتوانید «این نسل را شرمنده، پشیمان، زیر سوال برندة افتخارات گذشته و زیر سوال برنده افتخار انقلاب و دفاع مقدس بار بیاورید.»(6) چه کسانی به سکولاریزه کردن سینمای ایران کمک میکنند؟ (بررسی مصداقی) دردمندانه باید برای برخی فیلمسازان و مشاور هنری رییس جمهور که سبب راهیابی فیلم «درباره الی» به بخش مسابقه «جشنواره فیلم فجر» شدند، فرازی دیگر از سخنان مقام معظم رهبری را در آن جلسه به کارگزاران سینمای ایران یادآوری کنیم. ایشان فرمودند «هر گوشه نظام را شما یک تلنگر بزنید، مثل اینکه به من مشت زدهاید.» آنان که نان «هنرمند متعهد» و «سینماگر مسلمان» را میخورند، بر اساس کدامین اصل و معیار، چنین به اصول بنیادین «هنر متعهد» که سیاست کلی نظام است، تلنگر میزنند و آبروی دولت را خرج آغاز فرآیند مشروعیت بخشیدن به حضور موجودات سکولار در پیکره فرهنگ سینما میکنند؟! فرآیندی که از هنگام آغازش، استراتژی فرهنگی نظام رویارویی با آن بود. بنابر یافتههای مستند روزنامه «کیهان»، در زمان آغاز مراحل تولید فیلم «درباره الی» مقامات ذیصلاح قانونی به تهیهکنندگان آن رسما هشدار دادند تا از این زن بازیگر که در فیلمی هالیوودی ایفای نقش کرده، استفاده نکنند، اما نه تنها کارگردان فیلم به دغدغة مسئولان وقعی ننهاد، بلکه از این بازیگر بهره گرفت. در این میان از قوه قضائیه انتظار میرفت تا پس از فاش شدن ابعاد و مختصات پروژه مشترک سازمان جاسوسی سیا و وزارت خارجه آمریکا برای سینمای ایران، این بازیگر را تحت پیگرد قضایی قرار دهد و حداقل، به سبب تخلف از قواعد مصرح اخلاقی و عرف جاری سینمای انقلاب اسلامی، وی را محروم از هرگونه فعالیت فرهنگی و اجتماعی در ایران کند. دغدغه مسئولان و در راس آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نادیده گرفته شد. بازیگر قانونشکن پس از بازی در فیلم «درباره الی» باز هم به «هالیوود» رفت و در هیبت یک «مانکن» سراپا غربی ظاهر شد و علیه سینمای کشورش نیز مواضعی تند گرفت. در این اثناء، لابیهای پنهان از مجاری گوناگون و از بد حادثه توسط 3 سینماگری که تابلوی «ارزشی» نیز دارند، برای اکران فیلم «درباره الی» رایزنی و بلکه چانهزنی میکردند تا اینکه سرانجام لابی یک مشاور هنری به نتیجه رسید و فیلم نه تنها در بخش «مسابقه» جشنواره حضور یافت، بلکه نامزد دریافت 10 سیمرغ بلورین گشت. آن هم از جشنوارهای که ویترین سینمای انقلاب اسلامی است و آن هم فیلمی که سازندگان و بازیگرانش، بدون آنکه لابیهای گسترده رفقایشان را قدر گذارند و حداقل در جشنهای سینمای انقلاب اسلامی حاضر شوند، بدون حضور در «جشنواره فیلم فجر»، ایران را به مقصد آلمان ترک کردند. در جشنواره فیلم برلین، دوباره کنار آن «مانکن» دستساز هالیوود نشستند و با ادواطوارهای زننده، عکس یادگاری گرفتند. آن «مانکن» هم، باز علیه ایران مصاحبه کرد. ضرورت پیگرد قضایی «ستارههای سکولار» اگر مدعیالعموم ما، یعنی دادستانی انقلاب اسلامی، دهنکجی یک هنرپیشه جوان را به هویت فرهنگیاش رها نمیکرد، چنین اتفاقی رخ میداد؟! گرچه این جنس از جرائم مشمول مرور زمان نمیشود و از حیث قضایی، هر لحظه میتوان آن بازیگر را به پای میز محاکمه کشاند و به سبب فعل مجرمانهاش، بازخواست نمود. چرا برخی مسئولان ما برای لاپوشانی این افعال و رفتار کوشش میکنند؟! صورت مساله روشن است. زن بازیگری در پروژهای آمریکایی که بر اساس طرح دولت ایالات متحده صورتبندی شده، مشارکت کرده است. سنت ملی و هویت دینی خود را به حراج گذاشته و بدل به مانکن دست چندم هالیوود شده است. افعال مجرمانه و قبیح این بازیگر سبب اضرار به غیر (دیگری) و مخدوش شدن هویت سینمای ایران گشته است. بر فرض اینکه تهیهکنندگان فیلم «درباره الی» جاهل به موضوع بودند، باز هم این زن بازیگر باید مسئولیت حقوقی جبران خسارت آنان را در صورت عدم اکران فیلم بپذیرد و همچنین مسئولیت کیفری رفتارش را برعهده گیرد. چرا دولت اسلامی ما باید به سبب این افعال مجرمانه هزینه بدهد و از سیاست «هنر متعهد» امام و رهبری عدول کند؟! چرا به سبب اکران یک فیلم و عدم برخورد قانونی با یک هنرپیشه، باب ناصوابی را در سینمای ایران میگشائید، گویی که هیچ اصل و اساسی بر آن حاکم نیست؟! یک نمونه؛ مدعیان اصولگرایی و اسطورهسازی از بازیگران سینما طیف ارزشی هنرمندان ایران باید آشکارا تکلیف خود را با چنین رویکردهایی مشخص کند وگرنه به تدریج چنین رویکردهایی، هویت سینمای انقلاب را مسخ خواهد کرد، اما وقتی مجلهای چون «مشق آفتاب» که مدیرش یک چهره مدعی «اصولگرایی اصلاحطلب» است پیوسته از بازیگران زن «بت» میسازد، «مانتوی خفاشی» و «شلوار سندبادی» یک بازیگر ارمنی دست سوم را نماد جوانان ایرانی میکند و آن بازیگر را «نمونه کاملی از دختر ایرانی زمان خود» مینامد، میبینیم که باید سخت دلمشغول این فرهنگ و هنر باشیم. موقعیت کنونی هنر متعهد تلخیهای این نوشتار سه قسمتی، البته از درخششهای ناب سینمای ایران در این دوره از «جشنواره فیلم فجر» نمیکاهد و ارزشهای آن را منکر نمیگردد. وقتی بخش دوم این یادداشت را مینوشتم، به دیدن فیلم سینمایی «به کبودی یاس» ساخته «جواد اردکانی» رفتم. یک ساعت تمام گریستم، چنانکه وقتی به فیلمساز برای دستمریزاد تلفن زدم، صدایم گرفته بود. داستان زندگی سردار جنگ، عبدالحسین برنسی را روایت میکرد که در چینش دراماتیک جذابی صورتبندی شده بود. در هم ریختگی زمان در روایت سینمایی «جواد اردکانی»، تجربه موفقی است که ظهور فیلمسازی حرفهای و موفق را نوید میدهد. لحظات خوشی که با فیلم «یک وجب از آسمان» ساخته «علی وزیریان» گذراندیم و یا آن ساختههای جذاب «مسعود نقاشزاده» در فیلم «کودک و فرشته» و «عبدالرضا کاهانی» در فیلم «بیست» گذراندیم، همه برایمان جلوهای از شکوفایی «هنر متعهد» بود؛ فیلمسازانی که الحق، خوش درخشیدهاند. یا حتی فیلمی چون «بیپولی» به کارگردانی «حمید نعمتالله» و یا فیلم «پنالتی» از «انسیه شاهحسینی» که بازتاب یک سینمای اجتماعی و سرگرمیساز سالم هستند، همه این ها در مجموع بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر را یک سر و گردن بالاتر از دورههای دیگر قرار میدهد و چنانکه آقای محمدحسین صفار هرندی نیز گفته، کارنامه آن افتخاری برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. * مستندات و ارجاعات هر سه قسمت این نوشتار در آرشیو «دفتر پژوهشهای موسسه کیهان» موجود است. * همه حقوق مادی و معنوی این نوشتار برای «دفتر پژوهشهای موسسه کیهان» محفوظ است. هرگونه استفاده از این اثر، منوط به ذکر ماخذ، نام نویسنده و مشخصات انتشار اثر میباشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 475]
صفحات پیشنهادی
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران
آرشيوی متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران. نوشته پیام فضلینژاد/ انتشار: روزنامه کیهان، مورخه 20و 21و 23 بهمن 1387، صفحه 14 طرح جدید CIA برای سینمای ...
آرشيوی متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران. نوشته پیام فضلینژاد/ انتشار: روزنامه کیهان، مورخه 20و 21و 23 بهمن 1387، صفحه 14 طرح جدید CIA برای سینمای ...
بايد تصويري جديد از سينماي ايران را به جهان نشان داد
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران. ... کتاب مقدس مسلمانان (قرآن کریم) به عنوان منبع اصلی کشتن مردم جهان یاد میکند و نشان میدهد ... تصویری که این فیلم از ...
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران. ... کتاب مقدس مسلمانان (قرآن کریم) به عنوان منبع اصلی کشتن مردم جهان یاد میکند و نشان میدهد ... تصویری که این فیلم از ...
سینمای ایران هنوز زنده است
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران. ... به قول «کاندولیزا رایس» آنان به عنوان «فرستادگان دیپلماسی فرهنگی ما، ارزشهای آمریکایی را زنده میکنند. ... ایرانی 25 ...
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران. ... به قول «کاندولیزا رایس» آنان به عنوان «فرستادگان دیپلماسی فرهنگی ما، ارزشهای آمریکایی را زنده میکنند. ... ایرانی 25 ...
برندگان سیمرغ بخشی از مسابقه سینمای ایران جشنواره
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران. ... بخشی از این پروژة استراتژیک، ناظر به خلق «ستارههای جهانی» از میان بازیگران سینمای ایران است. ..... و فیلم نه تنها در ...
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران. ... بخشی از این پروژة استراتژیک، ناظر به خلق «ستارههای جهانی» از میان بازیگران سینمای ایران است. ..... و فیلم نه تنها در ...
متن كامل سخنراني رئيس جمهور در شصت و پنجمين اجلاس مجمع ...
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران 3- رویکرد تبلیغاتی هالیوود علیه ... پيشنهاد ايران در اجلاس کميسيون توسعه پايدار سازمان ملل ... وي همه کشورهاي عضو سازمان ...
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران 3- رویکرد تبلیغاتی هالیوود علیه ... پيشنهاد ايران در اجلاس کميسيون توسعه پايدار سازمان ملل ... وي همه کشورهاي عضو سازمان ...
خانه آقامحمدخان قاجار کجاست؟
خانه آقامحمدخان قاجار کجاست؟ متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران · حمايت سفير اتريش از بافت قاليچه · 17 فیلم كوتاه در جشنواره فجر ... راهكارهاى مفيد براى رفع ...
خانه آقامحمدخان قاجار کجاست؟ متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران · حمايت سفير اتريش از بافت قاليچه · 17 فیلم كوتاه در جشنواره فجر ... راهكارهاى مفيد براى رفع ...
قول یکی از تهیه کنندگان به آقای مدیر برای ایفای نقش در سینما
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران برای همین، در بهار آن سال یکی از افسران امنیتی کارکشته به نام «پل باری» را به ... مشارکت بازیگران سینمای ایران در طرح ...
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران برای همین، در بهار آن سال یکی از افسران امنیتی کارکشته به نام «پل باری» را به ... مشارکت بازیگران سینمای ایران در طرح ...
ستارههای سینما که نقاشی هم میکنند!
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران هم شهوت سوپراستار شدن در جهان سینما و هم مقتضای ذات نشستن بر این جایگاه، چنین .... 6- اولین سری از این برنامه، برگزاری ...
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران هم شهوت سوپراستار شدن در جهان سینما و هم مقتضای ذات نشستن بر این جایگاه، چنین .... 6- اولین سری از این برنامه، برگزاری ...
پس از پنج ماه، شش فيلم مجموعه «سينماي اخلاق» ساخته شدند
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران «عایشه» در فیلم «مجموعه دروغها» نماد یک زن مسلمان است که برای موفقیت ماموریت .... (5) پنج ماه پس از انقلاب، امام(ره) گویی در ...
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران «عایشه» در فیلم «مجموعه دروغها» نماد یک زن مسلمان است که برای موفقیت ماموریت .... (5) پنج ماه پس از انقلاب، امام(ره) گویی در ...
انقلاب فرهنگي در ايران از آغاز تاكنون
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران تاکنون سه نهاد شامل «موسسه فیلم آمریکا»، «مرکز کندی» و «موسسه ملی اعطای فرصتهای هنری ... «جنگ سرد فرهنگی» اینبار ...
متن کامل: طرح جدید CIA برای سینمای ایران تاکنون سه نهاد شامل «موسسه فیلم آمریکا»، «مرکز کندی» و «موسسه ملی اعطای فرصتهای هنری ... «جنگ سرد فرهنگی» اینبار ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها