واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گفتگو با دكتر جان بريگاند از دانشگاه علوم و سلامت ارگان آمريكا ژن درماني دريچهاي روشن براي درمان ناشنوايي
جام جم آنلاين: ميليونها نفر در سراسر جهان با سطوح مختلفي از ناشنوايي دست به گريبانند. با اين حال و به لطف توسعه دانش نوين بشري، طي دهههاي اخير دريچههاي اميدوار كنندهاي براي درمان آن گشوده شده است. ايجاد ناشنوايي در افراد مختلف بسته به فاكتورهاي گوناگوني كه در آن دخالت دارند، از شدت متغيري برخوردار است.
بتازگي دكتر جان بريگاند، استاديار رشته بيمارهاي گوش، حلق و بيني در دانشگاه علوم و سلامت ارگان آمريكا دست به كار بزرگي در دنياي پزشكي زده است و با توليد موفقيتآميز سلولهاي مويي شنوايي مربوط به بخش حلزوني موشهاي آزمايشگاهي، انقلابي تاريخي در عرصه تحقيقات مربوط به درمان ناشنوايي به راه انداخته كه نويد دهنده درمان آن در آينده نه چندان دور است.
وي در گفتگو با جامجم جنبههاي مختلف اين تكنيك نوين درماني را ارائه كرده است.
پيش از هر نكتهاي درباره انگيزهاي كه موجب شد اين تكنيك نوين را ارائه كنيد، صحبت كنيد.
حتما در اطرافتان، هستند كساني كه به درجات مختلفي از ناشنوايي مبتلا هستند. اين مساله كه شما ميتوانيد بشنويد و آنها نميتوانند يا بسختي اين كار را انجام ميدهند، براي هر كسي ميتواند دردآور باشد.
در حال حاضر، دانش بشر درباره چگونگي ساختار گوش و بخشهاي مختلف آن توسعه خوبي پيدا كرده، اما دانش مربوط به ناشنوايي و درمان آن همچنان ناقص و بسيار محدود باقي مانده است. اين وضعيت موجب شد تا تلاش 3 سالهاي را با هدف ابداع تكنيكي موثر و قطعي براي درمان ناشنوايي در بسياري از ناشنوايان ارائه كنيم و فكر ميكنم موثرتر از آنچه فكر ميكرديم به نتايج مورد نظر دست يافته باشيم.
به نظر ميرسد بهرهگيري از نگرش ژن درماني در يافتن تكنيكهاي موثر درماني براي بسياري از بيماريها موثر بوده است و پروژه شما هم يكي از آنهاست؟
من هم با شما موافقم. امروزه به ژن درماني به عنوان يكي از مهمترين و بنياديترين استراتژيهاي درماني نگاه ميكنند. تا چند سال پيش به ژن درماني صرفا به عنوان يك فرآيند آزمايشي - درماني آن هم تنها در آزمايشگاه هاي تحقيقاتي نگاه ميشد و كمتر كسي بود تا از آن براي درمان نوعي نارسايي در انسان استفاده كند. اكنون همه چيز دگرگون شده و در اين پروژه ما هم از اين قاعده مستثنا نبودهايم و مبتني بر اين نگرش حركت كرديم.
اول اينكه چرا به جاي ترميم سلولهاي مويي ناقص گوش به توليد مجدد آنها روي آورديد و دوم اينكه چرا بخش حلزوني داخلي گوش را براي اين كار انتخاب كرديد؟
هنگام تولد فرد، بالغ بر 30 هزار سلول مويي در گوش داخلي وي وجود دارد. اين سلولها در طول حيات از جانب عواملي نظير ابتلا به بيماريهاي عفوني، قرار گرفتن در محيطهاي شلوغ و پر سر و صدا و استفاده از داروهاي نامشخص و مخرب دچار انحطاط و مرگ تدريجي ميشوند و نكته مهم اين است كهاين سلولها هرگز در انسان بازتوليد نميشوند.
تحقيقات ما در بيش از چند سال گذشته اين نكته را روشن كرد كه استفاده از سلولهاي باز توليد شده كه مشابه آنها در بخش ناتوان گوش وجود دارد، ميتواند راهي موثر براي كاهش فاكتورهاي حاضر در فرآيند ناشنوايي باشد. از اين رو اساس كار خود را جايگزيني سلولهاي ناقص با سلولهاي سالم گذاشتيم كه اتفاقا مثمرثمر بوده است.
ما در حقيقت اين نكته را ثابت كردهايم كه ميتوان سلولهاي مهم مويي گوش در بخش حلزوني را در ردهاي از جانداران همچون پستانداران توليد كرد. انتخاب بخش حساس حلزوني گوش هم بهاين دليل بوده است كه اساس ساختار شنوايي فرد مربوط به آن ميشود.
در اين ناحيه از گوش و بخش بسيار كوچكي از آن موسوم به CORTI سلولهايي وجود دارند كه با گذشت زمان تغييراتي در عملكرد آنها ايجاد شده و بتدريج رو به انحطاط و در نهايت مرگ ميگذارند. بررسيهاي ما نشان دادهاند با احياي اين سلولها امكان بازگرداندن شنوايي به بيماران وجود دارد.
پس با توجه به صحبتهاي شما چنين ناشنواييدر تماميافراد روي خواهد داد؟
البته اين مساله كمي پيچيدهتر از آن چيزي است كه شما فكر ميكنيد. همانطور كه قبلا گفتم اين سلولها در طول عمر هر فرد در معرض تهديدات محيطي قرار ميگيرند. از سوي ديگر طي ساليان طولاني مرگ تدريجي و انحطاط آنها فرا ميرسد اما اين فرآيند در افراد مختلف با سرعت متفاوتي روي ميدهد. اما بازگرديم به تهديدات محيطي.
بي شك در آن دسته از افرادي كه در محيطهاي شلوغ و پر سر و صدا با دسيبلهاي بالا زندگي ميكنند مرگ اين سلولها سريعتر روي ميدهد و در نتيجه فرد زودتر ناشنوا ميشود. در اين ميان نبايد عواملي همچون مصرف داروهاي مخرب و مواد مخدر را در از بين رفتن سريعتر اين سلولها فراموش كرد.
براي روشنتر شدن موضوع، فرآيند ژن درماني ابداعي خود را تشريح كنيد.
كاري كه ما بايد انجام ميدادهايم، توليد مجدد ريز سلولهاي مويي بوده است. براي اين كار به سراغ ژني موسوم به1 ATOH رفتيم. با تزريق دقيق مقادير مشخصي از اين ژن به بخش گوش مياني موشهاي آزمايشگاهي، موفق به بازتوليد آنها شديم. البته براي اينكه بهتر آنها را زير نظر بگيريم، از تزريق همزمان آنها با نشانگر رنگي موسوم به پروتئين فلورسنت سبز استفاده كرديم تا رفتار و وضعيت لحظه به لحظه ژن را در گوش موشها زير نظر داشته باشيم. نتايج كار حتي براي خود ما هيجانانگيز بود چون نتيجه نهايي، توليد مجدد سلولهاي مويي در بخش گوش داخلي موشهاي مورد نظر بود.
فكر ميكنيد تا چند سال ديگر اين تكنيك به عنوان فرآيند درماني عمومي به كار گرفته شود؟
آنچه ما انجام دادهايم فعلا گام اوليه است. اينكه در چه زماني ميتوانيم از ژن درماني آن هم بهاين روش براي درمان ناشنوايي استفاده كنيم، بستگي به عوامل مختلف از جمله توسعه دانش بشري و انجام تحقيقات مشابه از سوي ساير دانشمندان و محققان دارد.
با اين حال پيروزي در اين ميان دور از دسترس نيست. توجه بهاين نكته نيز مهم است كه با انجام تحقيقاتي از اين دست اين اميدواري تقويت ميشود كه توليد سلولهاي مختلف در بخشهاي حساس بدن با استفاده از تكنيك ژن درماني جنبه عملياتي پيدا ميكند.
برنامه بعدي شما براي توسعه اين تكنيك درماني چيست؟
ما در نظر داريم تا در نخستين مرحله به سراغ موشهاي ناشنوا برويم و امكان توليد سلولهاي مويي سالم در آنها را با استفاده از انتقال اين ژن بررسي كنيم. اما من دوست دارم تا انجام اين تكنيك، فاكتور تشويق و تحريك كنندهاي براي ديگر محققان در گوشه و كنار جهان باشد تا بتوان در آينده لذت شنيدن را به ميليونها ناشنوا و كم شنوا بازگرداند.
دكتر بريگاند در يك نگاه
دكتر جان بريگاند كه ابداع كننده اين تكنيك نوين درماني براي درمان ناشنوايي لقب گرفته، خود از مشكلات ناشنوايي رنج ميبرد.
اين محقق برجسته از 10 سالگي با سطح آزاردهندهاي از ناشنوايي دست و پنجه نرم كرده و بيشك اين مساله در ارائه اين تكنيك نوين درماني بي تاثير نبوده است. وي هم اكنون در دانشگاهي در پورتلند، مشغول نهايي كردن تحقيقات اخير خود است.
مهدي پيرگزي
يکشنبه 17 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]