محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831608867
آيا ساكنان كرملين به ياد نمي آورند - محمدجواد حقشناس
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: آيا ساكنان كرملين به ياد نمي آورند - محمدجواد حقشناس
شرط موفقيت در عرصه سياستورزي براي سياستمداران و سياستپيشگان تكفاكتوري نيست و بهويژه در دوره جديد و قرون متاخر شاهد هستيم كه مدارس جديد و دانشگاهها براي تربيت ديپلماتها و كادرهاي سياسي شكل گرفته و شاخههاي متفاوت علوم مرتبط با علم سياست و ديپلماسي در دستور كار عالمان سياست قرار گرفته است و البته در اين ميان جايگاه تاريخ سياسي در كنار ساير علوم بينرشتهاي همچون جغرافيا، حقوق، ادبيات، فلسفه، منطق، جامعهشناسي و روانشناسي جايگاهي بس مهم داشته است. در مروري سريع و گذرا به تاريخ معاصر ايرانزمين بهويژه در دو، سه دهه اخير حوادثي شكل گرفتهاند كه به مرور اين حوادث تبديل به حافظه تاريخي مردم ايران شده است و طبيعتا براي در بر گرفتن شاهد موفقيت در عرصه ديپلماسي از بديهيات است كه مروري دقيق و موشكافانه بر تاريخ سياسي كشورهاي همسايه در عرصه روابط دوجانبه و چندجانبه شرط خرد باشد.
1- يكي از محورهاي مهم تاريخ سياسي و ديپلماسي ايران در دوره قاجار، به چگونگي روابط ايران و روسيه تزاري مربوط ميشود كه در كنار روابط با پادشاهي انگليس عنصر قدرت و تصميم سياسي در دربار قاجاريه شكل ميگرفت و رقابتهاي سياسي اين دو همسايه پرقدرت تبديل به عنصر سلطه در روابط خارجي اين دوره پرتنش و در عين حال تلخ در نزديك به 130 سال از حضور دودمان قاجارها در عرصه قدرت ايرانزمين تلقي ميشود. يعني از 1210 هجري قمري كه آغامحمدخان در تهران بر تخت پادشاهي جلوس كرد تا سال 1304 خورشيدي كه رسما رضاخان سردار سپه با خلع قاجاريه و آخرين پادشاه اين سلسله يعني احمدشاه سلسله پهلوي را بنيانگذاري كرد. اين رقابتها بر سياست خارجي ايران بسيار تاثيرگذار ظاهر شد.
درگيري آغامحمدخان و روسها در قفقاز از زماني آغاز شد كه الكساندر اول جانشين كاترين دوم با اين نگاه كه همسايه جنوبي پس از مرگ نادر دچار بحران قدرت و جانشيني شده است و جنگهاي متعدد داخلي چنان صاحبان قدرت را ضعيف ساخته است كه با تكيه بر عواملي چون وجود اختلافات نژادي و قومي از يك سو و تفاوت مذهبي و ديني از سوي ديگر در قفقاز بهويژه گرجستان و ارمنستان كه سكنه آن طالب خودمختاري بودند براي رسيدن به آبهاي گرم طمعورزيكردند و بدينترتيب بود كه اولين درگيري نظامي روسها و ايرانيان در سال 1803 ميلادي با تصرف شهر گنجه توسط سيسيانف روسي رقم خورد و با عكسالعمل سريع پادشاه قاجار اين تعرض دفع و به فتح تفليس منجر شد. درگيريهاي ايران و روسيه در عهد آغامحمدخان در قفقاز ادامه يافت تا آنكه با قتل وي كه موجب ضايعه كلي براي ايران و خاندان قاجار در برابر سياست خارجي روسيه بود باعث ايجاد هرج و مرج در دستگاه فرماندهي سپاه ايران و توجه به مساله مهم جانشيني وي شد و بدينترتيب گرجستان از نفوذ تهران خارج و زير نفوذ مسكو قرار گرفت. در دوره پادشاهي باباخان مشهور به فتحعليشاه مهمترين حوادث تاريخي بين ايران و روسيه رخ داد كه شامل تعرض نيروهاي روسي بر گنجه، جنگهاي ايروان، نبردهاي گنجه و بادكوبه و جنگهاي ششسالهاي شد كه فرماندهي آن را عباسميرزا وليعهد بر عهده داشت و نهايتا به عقد پيمان گلستان از توابع قرهباغ ميان ايران و روسيه منجر شد كه در سال 1813 با حضور سفير انگليس به امضاي طرفين رسيد و در جنگ دوم كه ميان عباسميرزا و سرداران روس شكل گرفت و برخلاف جنگ اول مدت آن زياد طولاني نبود قواي روس از ارس گذشت و نهايتا شاهزاده قاجار تن به مصالحه جديد داد كه در تاريخ به عهدنامه تركمنچاي شهرت يافت و به سال 1828 به امضاي نمايندگان دو دولت رسيد كه به موجب آن ايرانيان موظف به پرداخت غرامت سنگيني شده و سرحدات جديد با جدايي قفقاز از سرزمين اصلي و مادري به رسميت شناخته شد و در عوض روسها سمت وليعهدي عباسميرزا را تاييد و موافقت كردند كه پس از جلوس او بر تخت سلطنت ايران، سلطنت او و پس از او فرزندانش را به رسميت بشناسند و بدينترتيب اين دو قرارداد ننگين يكي از لكههاي سياه حكومت قاجارها بر سرزمين ايران شد و رفتهرفته به يك حافظه تاريخي ميان ايرانيان بدل شد و در كوتاهمدت نيز شكست در جبهه قفقاز و انتشار مفاد عهدنامه در تهران از يك سو و رفتارهاي ناشايست گريبايدوف وزير مختار اعزامي روس به تهران از سوي ديگر نارضايتي عمومي شهروندان را برانگيخت و منجر به حمله بازاريان و مردم به سفارت روسيه شد و در نتيجه گريبايدوف و حدود 35 نفر از همراهان و اتباع روس و عدهاي از نگهبانان ايراني سفارت در اين غائله به قتل رسيدند و اين واقعه منجر به اعزام نماينده رسمي دربار ايران به دربار روسيه براي عذرخواهي رسمي شد. در دوره محمدشاه و ناصرالدينشاه نيز روند تعرض و تجاوز روسها از حوزه قفقاز به شرق درياي خزر منتقل شد و علاوه بر رقابتهاي خانمانبرانداز با انگلستان كه با هدف دسترسي به هندوستان تعرض به شمال شرقي كشور ما آغاز كردند و در خلال سالهاي 1863-1848 خيوه، آرال، سمرقند، تاشكند و بعدها مرو را تصرف كردند و طي چند دهه حوزه تصرفات روسيه گسترش يافته و عليرغم مقاومت تركمانان، آخرين پايگاه تركمنها در سال 1881 به تصرف روسها درآمد و از آن تاريخ مرزهاي كنوني خراسان از درياي خزر تا رود تجن به عنوان ايالت ماوراي خزر جزو امپراتوري روسيه محسوب شد و ناصرالدينشاه طي قراردادي در تهران در سال 1881 اين تصرفات را به رسميت شناخت كه از اين طريق ميتوان به زورگويي دولتي توسعهطلب و غاصب از يك سو و درماندگي و فساد دولتي از سوي ديگر پي برد. در روابط فيمابين ايران و روسيه علاوه بر جنگهاي مطروحه و جدايي سرزمين شاهد واگذاري امتيازاتي به طرف روس هستيم كه اهم آن را ميتوان واگذاري امتياز بانك استقراضي روس، تشكيل بريگارد قزاق، احداث خطوط شوسه بندرانزلي و قزوين و احداث راهآهن رشت- تهران و تهران- بندرعباس و راهآهن جلفا به تبريز را برشمرد. در ادامه مداخلات ناشايست بيگانگان در امور كشور كه از يك سو به ناتواني وضعيت حكومت قاجار مربوط ميشد و از سوي ديگر به طمعورزي و نيات پلشت عوامل بيگانه بايد به حوادث ناشي از مقابله محمدعليشاه با قيام مشروطه اشاره كرد كه مشهورترين آن به توپ بستن مجلس توسط كلنل لياخوف روسي و فرمانده قزاق و شاپشال ديگر مشاور روسي شاه به سال 1287 خورشيدي است و اينگونه بود كه نام بهارستان بهعنوان مظهر مشروطيت و قيام آزاديخواهانه مردم در برابر باغشاه بهعنوان مظهر استبداد و حمايت اجانب از پادشاه قاجار ثبت گرديد و كار به جايي رسيد كه اين شاه مستبد لياخوف را به فرمانداري نظامي تهران منصوب و وي را مامور قلع و قمع آزاديخواهان و مليون كرد. در اين ميان قرارداد خائنانه 1907 كه با پادرمياني فرانسه بين دولتهاي انگلستان و روسيه منعقد شد برگ تاريك ديگري را از روند مداخله و تجاوز براي كشور در پي داشت و نتيجه آنكه ايران را به سه قسمت تقسيم ميكرد و حوزه شمال تحتالحمايه روس و حوزه جنوب شرقي را تحتالحمايه انگلستان قلمداد كرده و منطقه مياني را بهعنوان منطقه بيطرف تلقي كردند و نكته جالب آن است كه اين قرارداد در پترزبورگ پايتخت روسيه به امضا رسيد و مقامات ايران از ماجرا بيخبر بودند و اما ماجراي استبداد صغير كه حدود 13 ماه به درازا كشيد با قيام ملي مردم ايران و سرداران بزرگي همچون ستارخان و باقرخان پاياني خوش يافت و تهران نيز توسط سپاهيان آزادي و به سركردگي سردار اسعد بختياري و سپهدار تنكابني فتح و مستبدان قلع و قمع شدند و لياخوف پس از تحمل شكستي ذلتبار در بهارستان پناه گرفت؛ جايي كه آن را به توپ بسته بود و با پادرمياني سفير روسيه و گذشت آزاديخواهان از كشور خارج شد و شاه نيز دست از تاج و تخت شست و به سفارت روسيه پناهنده شد و مردم ايران در يك جنبش مردانه و عليرغم فشارهاي سياسي و نظامي روسيه و كارشكني و دورويي دولت انگلستان بر دستاوردهاي قيام مشروطه پاي فشرده و تسليم نشدند.
2-در دوره پهلوي نيز اگر مروري گذرا داشته باشيم شاهد وقايعي تلخ و گذرنده هستيم كه همسايه شمالي چگونه بيمحابا حرمت همسايگي را شكسته و حقوق ملتي بزرگ را ناديده گرفتند. در شهريورماه 1320 بود كه وقتي عرصه جنگ جهاني دوم بر متفقين سخت شد و تهاجم گسترده سربازان نازي به روسيه اين كشور را با خطر سقوط روبهرو ساخت، در توافقي پنهان ميان سران متفقين و براي جلوگيري از نفوذ رو به گسترش ماشين جنگي هيتلر در توطئهاي شوم ايران به قربانگاه رفت و سربازان ارتش سرخ از شمال و سربازان بريتانيا و آمريكا از غرب و جنوب به كشور تاختند و ارتش شاهنشاهي كه تاسيس آن از بزرگترين افتخارات رضاشاه در پايان 20 سال حكومت وي بر ايران بود بدون هيچ مقاومتي كشور را تسليم بيگانگان كرد و اين اشغال تا سال 1324 ادامه يافت و البته دستاورد ايران از اين جنگ كه هيچ ربطي به او نداشت چيزي نبود جز دريافت لقب پل پيروزي و ايران عاملي كه موجب نجات شوروي از سقوط كامل شد، اما در اين ميان حادثه تلخ زماني بيشتر نمايان شد كه ارتش سرخ عليرغم قرار اوليه كه بايد 6 ماه پس از پايان جنگ كشور را ترك كند حاضر به خروج از صحنه شمال كشور نشد و با تحريك و حمايت از دستنشاندگان خود كه اينك عنوان حزب دموكرات آذربايجان و كردستان را گرفته بودند در مناطق آذري و كردنشين كشور ادعاي خودمختاري داشتند و با كمك حزب توده در پي دست يافتن به امتياز نفت شمال بودند و اگر نبود اولتيماتوم رئيس جمهور وقت آمريكا و سياستورزي نخستوزير سياستمدار احمد قوام شايد اين مشكل به آساني حل و فصل نميشد و استالين به راحتي از آذربايجان عقب نمينشست.
3- پس از فروپاشي شوروي به سال 1991 و استقرار جمهوريهاي جديد، ايران شاهد همسايگي با 6 جمهوري در صفحات شمالي خود شد.
تركمنستان، آذربايجان و ارمنستان در همسايگي و داراي مرز زميني مشترك و روسيه، تركمنستان، قزاقستان و آذربايجان داراي مرز آبي كه به همراهي ايران درياي خزر را در ميان گرفتهاند و موضوع تعيين حدود و سرنوشت رژيم حقوقي درياي خزر كه اينك تبديل به مناقشهاي بلندمدت ميان ايران و همسايگانش شده است و عليرغم توافق اوليه مبني بر اينكه براي رسيدن به توافق نهايي اجماع تمامي كشورها مورد نياز است شاهد توافقات دوجانبه روسيه و برخي ديگر از همسايگان هستيم كه خبر از پيگيري راهي ميدهد كه روسها از گذشته به آن پايبندي نشان دادهاند.
4-پس از پيروزي انقلاب اسلامي كه با شعار محوري نه شرقي و نه غربي در حوزه سياست خارجي به پيروزي رسيد و شاهد تصميمگيري درست مسوولان جمهوري اسلامي براي راهاندازي نيروگاه اتمي بوشهر بوديم كه در هنگامه انقلاب اسلامي طرف آلماني قرارداد آن را نيمهكاره رها ساخته و بعد از انقلاب نيز به علت تحريم و برخي سياستهاي نادرست حاضر به ادامه آن نبودند و روسها جايگزين طرف آلماني شدند تا آن را به سرانجام برسانند و عليرغم تزريق منابع كلاني از سرمايه ارزي كشور بارها و بارها شاهد به تعويق انداختن زمان بهرهبرداري اين پروژه مشترك به بهانههاي واهي و غيرقابل قبول بوديم كه اين به شدت موجب ايجاد علامت سوال در اذهان نخبگان و مردم كشور در خصوص نحوه همكاري دوجانبه ايران و روسيه شده و علامت سوال در خصوص صداقت طرف روسي در تكميل و تحويل اين طرح را در پي داشته است.
5-در مبحث تلاش ايرانيان براي دستيابي به تكنولوژي هستهاي و غنيسازي اورانيوم تحت قوانين پذيرفتهشده بينالملل و نظارت آژانس ما شاهد نوعي سياست دوگانه و غيردوستانه بودهايم كه نياز به توضيح است تا افكار عمومي بتوانند داوري درستي داشته باشند.
عليرغم مراودات و تلاشهاي طرف ايراني براي اثبات حركت خود در مسيرهاي آينده و همراهيهاي به ظاهر دوستانه طرف روسي مردم ما شاهد بودند ظرف كمتر از 2 سال سه قطعنامه توسط شوراي امنيت عليه كشورمان صادر شده است كه در هر سه قطعنامه، نماينده روسيه راي مثبت خود را براي تحريم ايران و ايرانيان در كنار نمايندگان كشورهايي چون آمريكا و انگلستان و فرانسه ارائه كرده است.
6-در حال حاضر روسها پس از نزديك به دو دهه به اين نتيجه رسيدهاند كه مماشات با غرب و آمريكا در اين سالها تنها نتيجهاي را كه براي ايشان به ارمغان داشته پيشروي غرب و سازمان نظامي ناتو به سوي شرق بوده، بهگونهاي كه حتي حيات خلوت ادعايي روسها نيز در اين مدت از چشم طمع رقيب ديروزي در امان نبوده است. پيوستن اروپاي شرقي به اتحاديه اروپا در گام نخست و سپس پيوستن كشورهاي سابق بلوك شرق به ناتو زنگ خطر را براي ساكنان كرملين به صدا درآورده است.
در بهار امسال، ما شاهد برپايي آخرين نشست ناتو در بخارست با حضور سران اين سازمان و رئيسجمهور آمريكا بوديم كه عليرغم هشدارهاي مسكو براي ملحق شدن اوكراين و گرجستان به ناتو وارد شور و مشورت شدند و اين پيشروي آنقدر شدت گرفت كه طاقت را بر كرمليننشينان طاق كرد بهگونهاي كه در برابر تحركات تحريكآميز متحد سياسي غرب، ساكاشويلي در گرجستان، تاب نياوردند و عنان از كف دادند و با حركت ماشين نظامي خود زمزمه آغاز مجدد جنگ سرد را سردادند كه اين امر منجر به تشكيل اضطراري نشست اتحاديه اروپا و موضعگيري سرسختانه اروپا و آمريكا در قبال اين تهاجم شد. اينك جا دارد كه جانشينان تزار، استالين، برژنف و گورباچف تاملي بر گذشته خود و سياستهايي كه اسلافشان و خودشان اتخاذ كردهاند داشته باشند. شرط همسايگي و دوستي اين نبوده است كه تاكنون روا داشتهاند. مردم ايران و مسوولان كشور در حوزه سياست خارجي بسيار خويشتنداري كردهاند، انتظار از دوستان و همسايگان نيز اين است كه به اين خويشتنداري حرمت گذارند و جبران مافات كنند، ايران امروز با موقعيتي ممتاز در عرصه نيروي انساني، تكنولوژيهاي نوين، ذخاير پايانناپذير بهويژه در عرصه انرژي به ويژه نفت و گاز و موقعيتي استراتژيك و منحصر به فرد كه دو حوزه بسيار مهم انرژي خليج فارس و درياي خزر را به هم پيوند ميدهد ميتواند همراهي راهبردي براي روسيه باشد تا در عرصهاي كه در آن گرفتار آمده است به تكيهگاهي قابل اتكا بدل شود اما شرط عقل و انصاف آن است كه نشان دهد راهي را كه در گذشته پيموده است نخواهد پيمود و به منافع ملي همسايگان بسان منافع ملي خود نظر بيندازد، اما پرسش اينجاست كه آيا كاخنشينان كرملين آنچه را كه بايد بدانند ميدانند؟
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
يکشنبه 17 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]
-
گوناگون
پربازدیدترینها