واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: نگاهي به جايگاه «پدر» در سريال ها به نام كدام پدر؟
افشين كوزه گرسريال هاي نمايشي در كشور ما از كاربردي ترين برنامه هاي تلويزيوني به شمار مي آيند. سريال ها كه به صورت چند قسمتي توليد و پخش مي شوند در درازمدت تاثيرات مختلفي بر بيننده مي گذارند. اين دست از برنامه هاي تلويزيون به صورت ادامه دار در هر قسمت بخشي از داستان را تعريف مي كنند. اين بخش از داستان مي تواند تاثيرات مثبت يا منفي بر مخاطب داشته باشد، تاثيري كه غيرمستقيم روي ناخودآگاه مخاطب اثر مي گذارد و در درازمدت در رفتارهاي او جلوه گر مي شود. ذهن مخاطب سريال هاي داستاني كه به صورت هر شب يا هفتگي پخش مي شوند منتظر نمي ماند تا سريال به پايان برسد و او از كليت سريال نتيجه گيري منطقي بگيرد، مخاطب از هر قسمت سريال متاثر مي شود و بازتاب هاي اين تاثير در درازمدت يا كوتاه مدت در رفتار او بروز مي كند. اگر سريالي پرمخاطب مي شود نشان دهنده اين است كه مردم زيادي به تماشاي آن مي نشينند و داستان سريال آن قدر براي آنها جذابيت دارد كه در شبهاي متوالي و يا هفته هاي پي درپي آن را پيگيري مي كنند تا از ماجراهاي آن سر در بياورند و دريابند سرنوشت شخصيتها به كجا مي انجامد. تحقيقات نشان مي دهد كه طبقه متوسط كه از سواد عمومي برخوردارند بيشترين مخاطبان سريال هاي داستاني تلويزيون هستند. اين طبقه به دليل همذات پنداري با شخصيت هاي سريال، خيلي زود از داستان و شخصيت ها تاثير مي گيرد و اگر به سريالي علاقه مند شوند سعي مي كنند در قالب شخصيت مورد علاقه خود فرو روند و رفتارهاي او را تكرار كند. از آنجا كه ذهن انسان موقعيت هاي منفي را به سرعت جذب مي كند و براي ثبت آن ها نياز به تلاش ندارد در نگاه كلي شخصيت هاي منفي بيشتر از شخصيت هاي مثبت روي بيننده تاثير مي گذارند. چون رفتار آنها به تجزيه و تحليل ذهني نيازي ندارد و ذهن آدمي ناخودآگاه به تقليد رفتار آنها تمايل بيشتري دارد.
با اين مقدمه نگاهي داريم به شخصيت پدر در فيلم ها و سريال هاي تلويزيوني و بازتاب اين شخصيت ها در مخاطب. از آنجا كه سريال هاي خانوادگي از پرطرفدارترين برنامه هاي تلويزيوني هستند در زمان نوشتن فيلمنامه و زمان ساخت حتي در زمان انتخاب بازيگران بايد روي شخصيت پدر و مادر توجه خاصي شود. تلويزيون در كشور ما نمي تواند فقط جنبه سرگرمي داشته باشد و مديران فرهنگي بايد تلاش كنند در تمام برنامه هاي رسانه ملي جنبه فرهنگي مثبت را لحاظ كنند. چرا كه، سريال هاي نمايشي به صورت غيرمستقيم روي مخاطب تاثير مي گذارند و در درازمدت رفتارهاي اجتماعي و شخصي او را متحول مي كنند سريال ها بهترين آثاري هستند كه مي توانند احترام و اعتماد متقابل بين اعضاي خانواده را تقويت كنند تلويزيون در آثار خود بايد براي اثبات بخشيدن به ذهن آنها اين رفتارهاي درست را تقويب كند. به خصوص جوان ها كه بحران هاي زيادي را پشت سر مي گذارند همه رسانه ها و دستگاه هاي فرهنگي بايد براي ثبات بخشيدن به ذهن وارد عمل شوند، اما واقعيت اين است با نگاهي به بيشتر سريال هاي تلويزيوني متوجه مي شويم كه پدران آدم بد سريال يا فيلم هستند و به عنوان يك ضدقهرمان عمل مي كنند. اگر كمي به عقب برگرديم سريال ساعت شني را يك نمونه مي بينيم در اين سريال پدران آدم بدهاي سريال بودند. پدر مهشيد باعث بدبختي فرزندان خود شده بود و ماهرخ هرچه بدبختي مي كشيد از دست پدرش بود. در سريال «پيامك از ديار باقي»، پدر، شخصيت بد سريال بود و به فرزندان خود كلاهبرداري را آموزش مي داد. در سريال سه در چهار پدران هم سطح فرزندان شده بودند و هيچ استقلال فكري و كاري نداشتند و بيشتر از آنكه فرزندان از پدر الگو بگيرند، پدران رهرو فرزندان خام و جوان خود بودند. در سريال «ترانه مادري» هم يكي از پدران (پدر پويا)، هميشه غايب بود و پدر ديگر هم (پدر بهرام) به پسر خود آموزش انواع كلاهبرداري و دروغگويي را مي داد. يك پدر ديگر اين كار سردمدار كلاهبرداران بود سريال هاي تلويزيوني در قسمت هاي مختلف توليد مي شوند و رسم است كه در آخر سريال شخصيت هاي منفي متحول مي شوند و مي گويند كه اشتباه كرده اند، اما مسلما تاثير اكثر قسمت هاي سريال خيلي بيشتر از يك قسمت است. در سريال هايي كه براي نمونه نام آنها ذكر شد، در قسمت هاي متوالي شخصيت پدر تخريب مي شود و در يكي دو قسمت پاياني پدر مغموم در برابر خانواده مي گويد كه اشتباه كرده آيا اين پدر مفلوك كه نزد خانواده خوار و خفيف شده مي تواند دوباره به عصر طلايي پدر قهرمان و الگو برگردد. درام پردازي لازمه سريال سازي است. اما آيا واقعا لازم است نهاد خانواده فداي درام پردازي شود؟
يکشنبه 17 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]