تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مى‏شود و بدبختان از آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838158614




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انديشه - به‌پرسش‌گرفتن فردگرايي ليبرال


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: انديشه - به‌پرسش‌گرفتن فردگرايي ليبرال
انديشه - به‌پرسش‌گرفتن فردگرايي ليبرال

شانتال موفه/ترجمه: جواد گنجي:در اينجا مساله نه بر سر تحليل كليت مناقشه‌اي كه آثار جان راولز برانگيخته، بلكه بر سر بررسي استدلال منتقداني است كه با نام «جماعت‌گرا» توصيف مي‌شوند. فلسفه ليبراليسم، به علت فردگرايي نهفته در آن، هدف حمله اين انتقاد از آثار راولز و پارادايم جديدي است كه او برپا كرد. اين انتقاد‌ تز اولويت حق بر خير را رد مي‌كند و برداشت غير‌تاريخي،‌ غيراجتماعي و بي‌شكل و تعيّن‌نيافته از سوژه را مردود مي‌شمرد، برداشتي كه مي‌توان آن را در ايده ليبراليسم درباره فردي كه بهره‌مند از حقوق طبيعي مقدم بر جامعه است، سراغ گرفت. در تقابل با راولز كه ايده‌هايش ملهم از كانت است، نويسندگان جماعت‌گرا به سراغ ارسطو و هگل مي‌روند: آن‌ها در تقابل با ليبراليسم به سنت جمهوري‌خواهي مدني گرايش دارند.

در نظر تيلور، نگرش ليبرالي به سوژه «اتميستي» است، زيرا اين نگرش قائل به خصلت خود‌‌‌‌‌‌بسنده فرد است؛ در قياس با ايده ارسطويي از انسان به‌مثابه حيواني اساساً سياسي كه فقط در بطن جامعه مي‌تواند سرشت انساني‌اش را محقق سازد، اين ديدگاه ضعفي واقعي به شمار مي‌آيد. به باور او تخريبِ زندگي عمومي از طريق توسعه فردگرايي بوروكراتيك، دربرگيرنده همين برداشت است. به زعم تيلور، به لطف مشاركت در [شكل‌گيري] وحدت ميان زبان و گفتاري دوجانبه درباره عدالت و بي‌عدالتي، نيك و بد، است كه عقلانيت مي‌تواند پيشرفت كند و انسان را بدل به سوژه‌اي اخلاقي سازد كه قادر به كشف خير است؛ بنابراين امكانِ اولويتِ حق بر خير وجود ندارد. او، در حالي كه مشخصاً به رابرت نوزيك اشاره مي‌كند، مهمل‌بودنِ اين دعوي را نشان مي‌دهد كه براي استنتاج كليت زمينه اجتماعي بايد اولويت حقوق طبيعي را نقطه‌شروع خود قرار دهيم. در واقع، اين فرد مدرن همراه با حقوقي كه دارد، نتيجه توسعه و تحول بلند‌مدت و پيچيده تاريخي است، علاوه بر اينكه وجود چنين فرد آزادي كه قادر به انتخاب اهداف مختص خويش است، فقط در نوع معيني از جامعه امكان دارد.
السدير مك‌اينتاير، به سهم خود، راولز و نوزيك را به خاطر مطرح‌ساختن برداشتي از عدالت نكوهش مي‌كند كه جايي براي مفهوم «فضيلت» ــ كه از نظر او مفهومي بنيادين است ـــ باقي نمي‌گذارد. او برداشت آن‌ها از جامعه را عامل اين شكست مي‌‌داند، جامعه‌اي متشكل از افرادي كه منافع و علايق‌شان مستقل و پيش از شكل‌‌‌‌گيري هر گونه پيوند اخلاقي يا اجتماعي بين آن‌ها تعريف مي‌شود. وانگهي، به گفته مك‌اينتاير، مفهوم فضيلت فقط در بستر آن اجتماعي معنا پيدا مي‌كند كه پيوند اصلي و آغازين آن دركي مشترك است كه به يكسان هم به نفع انسان تمام مي‌شود و هم اجتماع، اجتماعي كه در آن افراد منافع و علايق بنيادي خويش را با ارجاع به اين خير مشخص مي‌كنند. او مردودشمردن همه ايده‌هاي مبتني بر «خير همگاني» از سوي ليبراليسم را منبع آن نيهيليسمي مي‌داند كه به تدريج در حال نابود‌كردن جوامع ما است.
اما اين در آثار مايكل سندل است كه مي‌‌توان جامع‌ترين انتقاد جماعت‌گرايانه را يافت. او در كتاب «ليبراليسم و مرزهاي عدالت»، براي اثبات خصلت نامنسجم نظريه عدالت راولز به تحليل دقيق آن دست مي‌زند. هدف حمله او عمدتاً نظريه اولويتِ حق بر خير و آن نگرشي به سوژه است كه اين نظريه حاوي آن است. اگر راولز تصريح مي‌كند كه عدالت همان فضيلت آغازين نهادها است، به گفته خود او، علت‌اش اين است كه ليبراليسم اخلاق‌‌محور او به برداشتي از عدالت نياز دارد كه هيچ‌نوع برداشت خاصي از خير را پيش‌فرض قرار نمي‌دهد، براي اينكه اين برداشت به مثابه چارچوبي عمل مي‌كند كه در آن برداشت‌‌‌‌هاي مختلفي از خير ميسر خواهد بود.
در حقيقت، در اين برداشت اخلاق‌محور اولويت عدالت نه تنها به مثابه قسمي تقدمِ اخلاقي بلكه در عين حال به‌مثابه شكل ممتازِ توجيه (justification) [اخلاقي] توصيف مي‌شود. حقْ مقدم بر خير است، نه فقط بدين سبب كه مقتضيات آن اولويت دارند، بلكه در عين حال به خاطر آنكه استنتاج آن‌ به شيوه‌اي مستقل صورت مي‌گيرد. اما براي آنكه حقي مقدم بر خير در كار باشد، وجود سوژه‌اي مستقل از نيات و اهداف‌اش لازم است. بنابراين، چنين برداشتي نيازمند سوژه‌اي است كه بتوان هويت‌اش را، مقدم بر ارزش‌‌ها و اهدافي كه اين سوژه انتخاب مي‌كند، تعريف كرد. در واقع، اين نه موارد منتخب از سوي سوژه بلكه قابليتِ انتخاب‌كردن آن است، كه چنين سوژه‌اي را تعريف مي‌كند. اين سوژه هيچ‌گاه نمي‌تواند اهدافي داشته باشد كه هويت او را شكل مي‌دهند و برمي‌سازند، بنابراين امكان مشاركت در اجتماعي از او دريغ مي‌شود كه در آن، اين دقيقاً خود تعريفِ ماهيت و كيستي او است كه زير سؤال مي‌رود.
به زعم سندل، در پروبلماتيك راولز اجتماعي كه خصلت برسازنده دارد غيرقابل انديشيدن است، و اجتماع فقط به منزله‌ همكاري ساده ميان افرادي تلقي مي‌شود كه منافع و علايق‌شان از قبل موجود است و براي دفاع از اين منافع و پيشبرد آن‌ها گردهم جمع مي‌شوند. تز محوري او آن است كه اين تلقي بي‌مانع و بي‌پيرايه از سوژه‌اي كه نمي‌تواند در فرايندهاي برسازنده درگير شود، در آنِ واحد هم ضروري است، تا به موجب آن وجودِ اولويت حق بر خير ميسر شود، و هم متضاد، متضاد با اصولي از عدالت كه راولز قصد توجيه‌شان را دارد. در حقيقت، با درنظرگرفتن اصل تفاوت به عنوان نوعي اصل اشتراك و سهيم‌شدن، اين تلقي در گرو پيوند اخلاقي ميان كساني است كه قصد دارند كالاهاي اجتماعي را توزيع كنند، و بنابراين در گرو اجتماع برسازنده‌اي است كه اين اجتماع بدان نياز دارد. اما، به گفته سندل، اين دقيقاً چنين اجتماعي است كه برداشت راولزي از سوژه آن را حذف مي‌كند و از دايره خود بيرون مي‌گذارد، سوژه‌اي بدون پيوند و تعلقات، كه مقدم بر اهدافي كه انتخاب مي‌كند تعريف مي‌شود. در نتيجه، پروژه راولز بي‌نتيجه مي‌ماند. چرا كه «ما نمي‌توانيم اشخاصي باشيم كه عدالت برايمان اهميتي اساسي دارد و در همان حال اشخاصي باشيم كه در نظر ما اصل تفاوت همان اصل عدالت است.»
منبع: Return Of The Political, verso, 2005
 يکشنبه 17 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن