واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهي به گذشته در امروز
نوشيروان كيهاني زاده
نظرات بسيار مهم و موثر پروفسور «هانري ماسه» درباره ايرانيان
چكيده سخنراني پروفسور «هانري ماسه» شرق شناس بنام فرانسوي در پاريس درباره ايران و ايرانيان كه 31 آگوست 1930 و هفته يكم سپتامبر آن سال در نشريات انتشار يافته بود از اين قرار است؛ايران امروز تنها بخشي از ايران زمين است و تاجيكان، بلوچ ها، پشتون ها (پاتان ها)، كردها، كشميري ها و بسياري از ساكنان قفقاز و روسيه جنوبي كه در خارج از مرزهاي امروز ايران قرار گرفته اند ايراني تبار هستند و همه آنان آرين و از خويشاوندان اقوام اروپايي اند. مشكل ايران اين بوده است كه بر سر چهارراه مهاجرت ها قرار گرفته و از نيمه قرن هفتم تا پانزدهم ميلادي (از پايان كار ساسانيان تا صفويه) گرفتار اختلاط نژادي شده ولي ايرانيان با خصلت هاي ويژه يي كه دارند همه مهاجران را در خود ذوب و حل كرده و زبان و فرهنگ ايراني تا به امروز محفوظ مانده است. زبان هاي آلتائيك با سلجوقيان در قرن يازدهم ميلادي و بعداً مغولان وارد ايران شده است. ايرانيان در برابر حمله اسكندر ايستادگي يكپارچه نكردند زيرا دولت هاي هخامنشي و ساساني در دهه هاي آخر كار خود گرفتار سوءمديريت، اختلاف و نبرد شاهزادگان و بزرگان برسر قدرت و فساد اداري و تبعيض شده و مردم از آن وضعيت و افزايش روزافزون فاصله طبقاتي حاصله از آن خرسند نبودند و در جست وجو و خواهان «تغيير وضعيت» بودند. خلفاي عباسي را ايرانيان روي كار آوردند و هميشه تحت نفوذ فرهنگي و اداري ايرانيان بودند. مهاجمان برخاسته از دشت گبي و اطراف آن، تنها در زمان «فاتح» اول بر ايران حكومت كردند و از زمان جانشين فاتح (حكمران دوم)، حكومت عملاً دوباره در دست ايرانيان قرارگرفت و ايرانيان از اين اقوام خشن، شاعر و هنرمند ساختند. مشكلات ايرانيان از زماني آغاز شد كه دولت عثماني قدرت گرفت و اروپا را تهديد كرد و اروپاييان براي به زنجير كردن آن دولت، با نظر توسل متوجه ايران شدند و با چشيدن طعم استعمار مشرق زمين به تدريج به مداخله و بسط نفوذ پرداختند. سياست قدرت هاي اروپايي وقت و به ويژه در دوران قاجاريه ايجاب مي كرد دولتمرداني در ايران برسر كار باشند كه شايستگي نداشته، احساس وطندوستي و مردم خواهي آنان ضعيف باشد و نيز نفوذپذير باشند. دودمان صفويه را گرجستاني هايي كه با چاپلوسي وارد دربار اصفهان شده و به مقام رسيده بودند به اضمحلال كشانيدند. بيشتر آنان از بستگان بانوان درباري بودند. در تمامي دوران قرون وسطي، با وجود تضعيف اقتدار حكومتي، درخشش ادبيات، دانش و هنر ايراني نشان مي دهد استعداد و ذوق و وسعت انديشه ايرانيان به قوت خود باقي مانده و براي پيشرفت هرچه بيشتر نياز به وحدت فرهنگي اقوام ايراني و تقويت و تشويق اين استعداد را دارند.
تمدن از ديدگاه «آگوست كنت»
پريروز سالروز درگذشت آگوست كنت فيلسوف پوزيتيويست فرانسوي بود كه واژه «جامعه شناسي» از يادگارهاي اوست.وي كه پنجم سپتامبر 1857 در 59سالگي درگذشت چند كتاب از جمله «مسير فلسفه مثبت گرايي» را نوشت و به انتشار افكار «سن سيمون» مبتكر نوعي سوسياليسم كمك فراوان كرد. هدف اجتماعي «آگوست كنت» پايه ريزي جامعه يي بزرگ و فراگير بود كه در آن افراد و ملل در هماهنگي و همبستگي كامل باشند و راحت و آسوده زندگي كنند. وي در كتاب «مسير فلسفه مثبت گرايي» مراحل تحولات اجتماعي را به تفصيل شرح داده است. به نظر آگوست كنت، تمدن چيزي جز رعايت حقوق انسان نيست؛ از جمله حق زيستن، حق آزاد بودن (از جمله آزادي بيان، ابراز عقيده و نظر و...)، حق فعاليت و كسب و كار (انتخاب حرفه)، حق كسب مقامات ملي بر پايه شايستگي، حق انتخاب كردن و انتخاب شدن، حق زندگاني در وطن خود، حق داشتن كشوري مستقل و حاكم بر خود (حاكميت ملي)، حق داشتن امنيت و مراجعه به دستگاه قضايي عادل و منصف در صورت نقض اين حق و حقوق ديگر و... به باور «آگوست كنت» اگر حقوق بشر (حقوقي كه لاينفك از او بايد باشد) به طور كامل رعايت شود؛ جنگ و ستيز، اجحاف و ظلم، كينه و خصومت هم از جهان رخت بر خواهد بست.
حقوق انسان از ديدگاه جان لاك
29 آگوست زادروز «جان لاك» فيلسوف تجربه گراي انگليسي در سال 1632 است كه بر پايه افكار او اعلاميه استقلال ايالات متحده نوشته شده و علوم سياسي و فلسفه سياسي شكل گرفته است. به باور «لاك» هر فكر، عقيده و دانش ناشي از تجربه است. او مي گويد بشر طبيعتاً داراي حقوق و تكاليفي است و اين حقوق عبارتند از؛ حق حيات، حق آزادي، حق مالكيت و... آزادي از نظر «لاك» همانا برابري سياسي افراد و برخورداري از حقوق مدني است. او مي گويد؛ وظيفه هر دولت محافظت از حقوق مردم است و توجيه وجود دولت در همين محافظت از حقوق مردم قرار داده شده است كه بهتر از خود فرد مي تواند اين وظيفه را انجام دهد و توان محافظت از حقوق اتباع؛ درجه شايستگي يك دولت را نشان مي دهد و اگر يك دولت نخواهد يا نتواند حقوق اتباع را محفوظ بدارد، منطق وجودي خود را از دست مي دهد و بر مردم است كه حاكم ديگري را برگزينند. لاك مي گويد؛ اين فقط مردم هستند كه بايد تصميم بگيرند چه كسي بر آنان حكومت كند.
درباره نامگذاري ماه سپتامبر؛ واژه هفتم بر ماه نهم
هفتم سپتامبر سال 1582 (يك ماه پيش از اصلاح تقويم ميلادي)، كميسيون رفرم تصميم گرفت ماه نهم ميلادي نام باستاني اش را كه سپتامبر (هفتم) است حفظ كند. «سپتامبر بيش از دو هزار سال پيش و هنگام تنظيم تقويم ژوليان، از دو واژه سانسكريت و برگرفته از يك كتاب ديني هندوها ساخته شده است؛ «سپت» به معناي رقم 7 و «امبر» يعني آسمان. در آن زمان، سپتامبر ماه هفتم بود و سال رومي قديم كه تقويم ميلادي بر پايه آن تنظيم شده است به اقتباس از ايرانيان از مارس (21 تا 24 مارس) مصادف با نوروز ما و آغاز بهار شروع مي شد. تقويم تازه ميلادي (كه جهاني شده است) در قرن شانزدهم توسط يك ايتاليايي به نام دكتر ليليو (ليليوس) تنظيم شد و چون پاپ وقت، گريگوري سيزدهم، بر آن صحه نهاد به تقويم گريگوري موسوم شده است. اين تقويم از چهارم اكتبر سال 1582 (426 سال پيش) به اجرا درآمده و جاي تقويم ژوليان را گرفته است.
يکشنبه 17 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]