واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: انتقاد رود گوليت دوم از فوتبال نوين
والدراما:در فوتبال امروز مربيان اجازه ظهور بازيسازها را نميدهند
کاپيتان اسبق تيم ملي کلمبيا و اسطوره اين کشور آمريکاي جنوبي گفت: در فوتبال امروزي اين مربيان هستند که اجازه نميدهند بازيکنان توانمند در بازيسازي ظهور کنند.
--------------------------------------------------------------------------------
کارلوس والدراما اظهار داشت: به نظرم هنوز هم بازيکنان ذاتا بازيساز وجود دارند، ولي به آنها توسط مربيان، مجالي داده نميشود. اين روزها تاکتيک بازي به 2-4-4 تغيير کرده و بعد همه چيز خلاصه شده در دويدن و دويدن. اگر اين ويژگي ها را داشته باشي، بديهي است آرامش را به ارمغان ميآوري، گل ميزني، اما اگر خودت را به دردسر نيندازي و نبرد نکني، تو را بيرون مياندازند. فرق موضوع در همين است. از نظر من هنوز هم بازيکن بازي ساز در فوتبال جهان هستند، ولي مربيان کمي حاضرند چنين ريسکي کنند.
بازيکن سالهاي1985 تا 1998 کلمبيا که هوادارانش به او در وطن "بچه " ميگفتند و علاقمندانش در جهان از او به خاطر شکل ظاهري و سبک بازي به عنوان "رودگوليت دوم " نام مي بردند، پس از آنکه سالها پيراهن شماره 10 تيم ملي را برتن داشت، اکنون به عنوان يک کارشناس و منتقد در متن فوتبال باقي مانده است.
وي در گفتوگو با سايت فيفا به نکات جالبي در فاصله کوتاه تا شروع مسابقات قهرماني آمريکاي جنوبي موسوم به کوپا آمريکا اشاره کرد که در زير صحبت هاي وي را ميخوانيم:
*آقاي والدراما، شنيديم به تازگي به خاطر نقصان فرهنگ بازي در تيم ملي کلمبيا که خودش را در فاصلهاي اندک تا مسابقات کوپا آمريکا آماده ميکند، گلايه و شکايت داشتيد. واقعا انتقاد کرديد؟
اوضاع اينگونه است. تيم ملي فاقد قالب بازي است. براي گلزني بايد ايجاد موقعيت کرد که بازيکناني با اين خصوصيات را کم داريم. البته صاحب بازيکنان خوبي هستيم که دوندهاند و در تصاحب توپ قوي عمل ميکنند. آنها 90 دقيقه ميجنگند، ولي خلاقيت کمي دارند. به اين ترتيب کار مشکل مي شود. هرچند شانس آوردهايم مهاجمين خيلي خوبي داريم.
*فکر ميکنيد بازيکنان بازيسازها کلاسيک در فوتبال مدرن امروزي ديگر وجود ندارند؟
به نظرم هنوز هم چنين بازيکناني حضور دارند، ولي به آنها مجالي داده نميشود. اکنون تاکتيک بازي به 2-4-4 تغيير کرده و بعد همه چيز خلاصه شده در دويدن و دويدن. اگر اينگونه باشي، عزيزکرده خواهي بود. اگر با اين مشخصه باشي، بديهي است آرامش را به ارمغان ميآوري،گل ميزني و از سايرين فاصله مي گيري، اما اگر خودت را به دردسر نيندازي و نبرد نکني، تو را بيرون مياندازند. فرق موضوع در همين است. از نظر من هنوز هم بازيکن بازي ساز هست، ولي مربيان کمي حاضرند چنين ريسکي کنند.
*بازي ساز توانمندي در کلمبيا هست که شما علاقه خاصي به او داشته باشيد؟
من شيفته مکنلي تورس هستم. بازيکني که تا کنون مجالي نيافته است. جيوواني مورنو نمونه اي ديگر از اين دست است که ميتوانست در کوپا آمريکا به ما از اين جهت کمک کند. من روي اين 2 ستاره تاکيد دارم. چون نماي بازي مشخصي دارند و از آرامش لازم برخوردار هستند. خودشان را بيهوده آنگونه که مربيان بخواهند مطرح نميکنند، ولي واقعا با بقيه متفاوت هستند.
*در گستره جهاني چطور؟
هنوز هم به بازي خوان ريکلمه علاقمندم. بدون هيچ بحثي در کل زندگيام، او را دوست داشتهام. خوان ورون نيز پست ديگري دارد، ولي دقيقا همين فرم بازي را دارد. من به بازيکناني از اين دسته، هميشه 10 امتياز مي دهم. حتي وقتي که خيلي توي چشم نباشند.
*بگذاريد قدري هم در مورد مهاجمين حرف بزنيم. اجازه هست از شما خواهش کنيم مهاجمين کلمبيا را درجهبندي کنيد؟
اين بحثي پيچيده است. نميتوان فهرستي را ردهبندي کرد. تئوفيلو گويترس در آرژانتين است و هوگو رودالگو در انگليس حضور دارد. اين دو در ليگها و تيمهاي متفاوت بازي ميکنند و به هر شکل صاحب حق هستند. بايد گفت نکته مهم در مورد اين دو آن است که سطح بالاي بازي را در تيم ملي حفظ کردهاند.
*در مورد بحث حضور در کوپا آمريکا، از نظر شما مدعيان چه تيمهاي هستند؟
آرژانتين. اين تيم خودش ميزبان است که خوب بازي ميکند و بازيکنان خوبي هم در کادرش دارد. فکر ميکنم آنها از امتياز و برتري خوبي برخوردارند تا بتوانند با حمايت تماشاگران خودي برنده شوند.
*شما پنج دوره در کوپا آمريکا حضور داشتيد. جالب اينکه اولين حضورتان در اين مسابقات هم در آرژانتين برگزار شد. از آن دوره خاطرهاي خاصي داريد؟
خير، چون همه خاطرات گذشته ام به صورت کلي است، بنابراين خاطره خاصي در اين زمينه ندارم.
*دوست داشتيد زمانه عوض ميشد و اکنون بازهم لباس فوتبال به تن کرده و راهي ميدان ميشديد؟
نه واقعا(ميخندد). همان زمان که بودم، مشخص است که بهترين نتايج تاريخ فوتبال کلمبيا ثبت شد. آرژانتين تا آن زمان هرگز در خانه 5 بر صفر نباخته بود و با آن نتيجه باعث صدرنشيني در گروه براي ما شد.
*چرا فکر ميکنيد مردم نسبت به آن نتيجه باوري اينگونه دارند؟
آدمهايي هستند که از فوتبال اطلاعي ندارند. آدمهاي که اگر ببازند فقط بلدند حرف بزنند و توجيه کنند. اين که به يک باره 5 بر صفر بر آرژانتين غلبه کني، نتيجه اي است که ديگر تکرار نخواهد شد.آدمهاي که چيزي از فوتبال متوجه ميشوند، مي دانند ما در آن بازي با ارائه فوتبالي برتر برنده شديم. پس بردي شانسي نبود.
*اين چيزي که گفتيد يکي از همه خاطرات خوب به جاي مانده از دوران ورزشيتان است. متاسفانه يک سال پس از آن قتل آندرس اسکوبار، همتيميتان پس از مراجعت از جام جهاني به خاطر توپي که به اشتباه وارد دروازه خودي کرد، پيش آمد. در مورد آن اتفاق چه نظري داريد؟
اين ماجرا خاطرهاي تلخ است که دل همه ما دوستان، همتيميها و وابستگان خانوادگي را به درد آورد. واقعا زشتترين اتفاقي که ميتوانست در فوتبال روي دهد، همين بود. از کنار اين اتفاق نميتوان بيتفاوت گذشت و هيچ چيزي نيز با آن قابل قياس نيست. در فوتبال ميتوان نتيجه بازي را يا برد، مساوي کرد يا باخت، ولي آن اتفاق را نميتوان توصيف کرد. حيف که آندرس که ديگر با ما نيست. هرچند براي شادي روحش هميشه آرزو کردهايم.
* سئوال آخر. چرا ما شما را هيچوقت به عنوان مربي نميبيينيم؟
مربيگري، اصلا. من سالها قبل راه خود را جدا کردم. از زندگي يک مربي خيلي چيزهايش را دوست ندارم. اين که در اردوي آمادهسازي باشم و به خاطر يک گروه سومي دسترنج تلاشم به خطر افتد. از اين گذشته من خيلي صاف و صادق حرفم را ميزنم و مشکلات را بي پيرايه بر ميشمارم. فکر مي کنم بيشترين کاري که دوست داشتم انجام دهم ،همان فوتبال بازي کردن بوده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 198]