واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: نگاهي به فيلم «وسترن سوكي يا كي» تاكاشي مي ايكه وسترن افسارگسيخته
هومن حاتمي
كافي است با فيلمي مواجه باشيد كه كارگردان جنجالي اين روزهاي سينماي ژاپن تاكاشي مي ايكه با الهام از دو فيلم نامدار «يوجيمبو» و «به خاطر يك مشت دلار» كارگرداني كرده است و دست بر قضا شخص شخيص كوئنتين تارانتينو هم در آن بازي مي كند؛ آن وقت است كه ديگر نمي توانيد از كنار چنين فيلمي به آساني بگذريد و تازه وقتي پي مي بريد كه اتفاقاً فيلم مورد نظرتان يك وسترن اسپاگتي است كه در بستري ژاپني و با بازيگران اكثراً ژاپني داستانش را تعريف مي كند با خودتان مي گوييد چه خوش شانس بوده ايد كه روي فيلم درست و درماني دست گذاشته ايد كه حتماً ارزش ديدن دارد. «وسترن سوكي ياكي جانگو» در جشنواره ونيز سال پيش نامزد جايزه شير طلايي بود اما داوران جشنواره «هوس، احتياط» به كارگرداني ديگر فيلمساز آسيايي آنگ لي را به آن ترجيح دادند. با اين حال در همان جشنواره پارسال منتقدان فيلم را تحسين كردند و از توفيق مي ايكه در تركيب قواعد وسترن اسپاگتي با سنن سامورايي نوشتند و ارجاعات آن به فيلم هاي قديمي وسترن و سامورايي را هوشمندانه ارزيابي كردند. «وسترن سوكي ياكي جانگو» را عموماً فيلمي مي دانند كه از وسترن اسپاگتي كالت به نام «جانگو» به كارگرداني سرجو كوربوچي اقتباس شده است اما در واقع فيلم تاكاشي مي ايكه صرفاً به فيلم سرجو كوربوچي ارجاع مي دهد و در داستانگويي و روايت و حتي شخصيت پردازي وامدار «يوجيمبو» آكيرا كوروساوا و «به خاطر يك مشت دلار» سرجو لئونه است. چندصد سال از جنگ هاي «گنپي» گذشته است و در حالي كه دو گروه ميناموتو و تايرا در شهر يوتا به جان هم افتاده اند هفت تيركش تر و فرزي وارد شهر مي شود تا به داد مردم برسد و ظاهراً حق را به حقدار برساند. غافل از اينكه هفت تيركش اين فيلم درست مانند توشيرو ميفونه در «يوجيمبو» و كلينت ايستوود در «به خاطر يك مشت دلار» شيطنت هاي خاص خودش را دارد و متاثر از قواعد وسترن اسپاگتي بدش نمي آيد كمي سر به سر مردم شهر بگذارد. كوروساوا درباره يوجيمبو گفته است؛ «مدت ها بود مي خواستم فيلمي واقعاً هيجان انگيز بسازم. داستان اين فيلم از نظر جذابيت به قدري ايده آل است كه عجيب است قبلاً كسي به فكرش نيفتاده.» ظاهراً تاكاشي مي ايكه هم از كساني است كه با تماشاي آن داستان جذاب به هيجان آمده و تصميم گرفته است يك بار ديگر آن را با روايت خودش تعريف كند.
«وسترن سوكي ياكي جانگو» كه از 29 آگوست در نيويورك اكران شده است و از 12 سپتامبر در لس آنجلس به نمايش درمي آيد بيش از هر چيز يك وسترن اسپاگتي است كه مانند ديگر فيلم هاي متاثر از اين زير ژانر توجه ويژه يي به خشونت دارد و سعي مي كند با تركيب خصيصه هاي ثابت اين نوع وسترن با جاذبه بصري مد روز، سر و شكل جديدي به خود بگيرد. البته مرور كارنامه تاكاشي مي ايكه روشن مي كند كه وي در زمينه جلوه هاي بصري پرجاذبه استادي نامدار كه اتفاقاً در امريكا هم طرفداران پر و پا قرصي مانند تارانتينو دارد. مي ايكه از سال 1991 كه به تلويزيون ژاپن پا گذاشت تاكنون حدود 70 فيلم بلند، كوتاه، مستند و داستاني تهيه و كارگرداني كرده است و به لحاظ كمي يكي از سرآمدان سينماي ژاپن در سال هاي اخير محسوب مي شود. به لحاظ كيفي البته كارگرداني است كه به خشونت افسارگسيخته علاقه ويژه يي دارد و معمولاً به قدري در خشونت و خون و خونريزي فيلم هايش اغراق مي كند كه يا مانند دو فيلم «آزمايش / 1999» و «زنده يا مرده / 1999» جلوه يي گرافيكي و كارتوني به خود مي گيرند يا مانند فيلم «ايچي قاتل / 2001» به قدري آزاردهنده مي شوند كه مسوولان جشنواره تورنتو از سر اجبار پاكت هاي مخصوصي ميان تماشاگران توزيع كنند كه اگر حال آنها به هم خورد سالن نمايش را به گند نكشند. به علاوه مي ايكه علاقه زيادي به ياكوزاهاي ژاپني دارد و معمولاً نقش اول فيلم هايش يا يكي از اعضاي گروه هاي مافيايي ژاپن است يا مهاجري غيرژاپني است كه گرفتار يكي از اين گروه ها مي شود و دمار از روزگارش درآورده مي شود. البته رابطه مي ايكه با ياكوزا به دهه 90 و دوران فعاليت هاي تلويزيوني وي بازمي گردد. در آن زمان شايعاتي به گوش مي رسيد مبني بر اينكه آقاي كارگردان با فيلم هاي متعددش كه به طرز چشمگيري زياد هستند براي ياكوزا پولشويي مي كند و از اين طريق سرسپردگي اش به جانيان ژاپني را به اثبات رساند. وقتي اين شايعه تقويت مي شود كه بدانيم وي در آن سال ها به راحتي مي توانسته روي هر موضوع جنجالي، بحث انگيز و البته پرهزينه يي دست بگذارد و بدون اينكه مانند ديگر همكارانش ترسي از سانسور و حذف و تعديل داشته باشد در كمال آرامش كار خود را بكند. وي خود را در فيلمسازان تحت تاثير ترسناك سازهايي مانند جان كارپنتر و داريو آرجنتو مي داند و طبيعتاً فيلمسازان مورد علاقه اش هم كساني نيستند جز ديويد لينچ، ديويد كراننبرگ و پل ورهوفن. تارانتينو در «بيل رو بكش» به خشونت گرافيكي فيلم هاي وي و البته ياكوزاهاي ژاپني ارجاع داده است، خصوصاً در زد و خورد عروس با اورن ايشي اي و دار و دسته اش در فصل پنجم از جلد اول كه ارجاعاتي به سه گانه «جامعه سياه» مي ايكه دارد. ناگفته نماند «جانگو» سرجو كوربوچي همان فيلمي است كه تارانتينو صحنه گوش بïري «سگ هاي انباري» را با الهام از آن طراحي كرده است. از طرف ديگر مي ايكه در عين اينكه كارگرداني راديكال است سعي مي كند از جريان اصلي و متعارف فيلمسازي هم دور نشود. مي ايكه تا سال 2000 در غرب چهره چندان شناخته شده يي نبود اما با رواج دي وي دي فيلم هايش از آن سال به بعد هواداران بسياري پيدا كرد. برخي آثارش مانند «آزمايش» و «زنده يا مرده» كه شرح شان رفت در امريكا به كالت مووي تبديل شدند و طرفداران پروپاقرصي به خصوص در ميان نوجوانان و جوانان براي خود دست و پا كردند. اسطوره زدايي از قواعد وسترن كلاسيك يكي از ويژگي هاي اصلي وسترن اسپاگتي است كه طبيعتاً كارگرداني باسابقه و پس زمينه تاكاشي مي ايكه به راحتي مي تواند در اين امر به نتايج جديدي برسد. شايد به همين دليل فيلم جديد وي را به يك وسترن اسپاگتي افسارگسيخته تشبيه كرده اند كه قواعد اين زيرژانر را درمي نوردد و تجربه ديداري بديعي خلق مي كند.
شنبه 16 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]