واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: جواد شمقدري گفت: «رونوشت برابر اصل» فيلم بدي نيست(نه جان من بگو فیلم بدیه.نیست فیلمای خوب رو اکران رو اکران می کنی نه.چارچنگولی و دلداده اکران میشن اونوقت؟؟؟) اما به دليل پوشش بازيگر زن آن، نميتوانيم به آن مجوز اكران عمومي بدهيم.(تو رو خدا ببینین چیا گفته.مثلا با این حرفا می خواد عباس روزیر سوال ببره؟جالبه حرفاش حتما بخونید) http://media.farsnews.com/Media/8807/Images/jpg/A0751/A0751037.jpg
به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، جواد شمقدري معاون امور سينمايي و سمعي بصري وزارت ارشاد ديشب در بخشي از برنامه مجله سينمايي هفت كه به صورت زنده روي آنتن شبكه سوم سيما رفت، درباره سفر خود به جشنواره كن، ديدار با ژيل ژاكوب رئيس اين جشنواره و حواشي آن، سفر به پاريس و ديدن فيلم «رونوشت برابر اصل» عباس كيارستمي از طريق ارتباط تلفني به اظهارنظر پرداخت.
وي در اين برنامه در پاسخ به اظهارنظر كارشناس برنامه هفت (مسعود فراستي) درباره بي هدفي سفر وي به كن و لزوم برنامهريزي در مواجهه با جشنوارههاي غربي، گفت: اين دوره جشنواره كن يكي از سياسيترين دورههاي تاريخ اين جشنواره بود و در همه زمينهها در حاشيه و متن آن رفتارهاي سياسي ديده شد كه مهمترينش همان داستاني بود كه در نشست فيلم آقاي كيارستمي پيش آمد كه يك شوي سياسي بود و من همانجا بر اين قضيه تاكيد كردم. يا اهداي جايزه به فيلم تايلندي كه با توجه به مسائل سياسي موجود در تايلند و قدرتگيري جنبشهايي كه به آمريكا نزديك هستند، اهداي نخل طلا به اين فيلم (كه هيچ كارشناس و منتقدي روي آن اتفاقنظر نداشت)، بر انتخاب سياسي و غيرهنري كن صحه ميگذاشت.
شمقدري گفت: در اين شرايط ما بايد به كن ميرفتيم تا با اين هجمه مقابله كنيم و بايد در صحنه باشيم.
معاون امور سينمايي ادامه داد: قرار بود در كن و پس از شب نشست خبري فيلم كيارستمي، يك نشست خبري داشته باشم اما بعد از ملاقات اوليه من با ژاكوب، گويا او فهميد كه قرار است حرفهاي تازهاي گفته شود. ما هماهنگيهاي خود را از تهران انجام داده بوديم و آنجا هم 48 ساعت پيگير بوديم و حتي رايزني فرهنگي ايران هم خيلي تلاش كرد اما سرانجام نشست برپا نشد.
وي با اشاره به تلاش عباس كيارستمي براي گذر از جوسازيهاي سياسي موجود در نشست خبري فيلمش گفت: او تلاش كرد تا از كنار فضاسازي آنها بگذرد و فضا را ختم به خير كرد... بگذريم از اين كه انتقاداتي هم داشت و به نظرم سينماگر بايد بتواند آزادانه حرفش را بزند، اما حرفهايي را بزند كه جايش آنجا باشد...
وي با انتقاد از ورشكستگان سياسي كه با امكانات بيتالمال ايران فيلمساز شدهاند و الان در فرانسه لانه كردهاند و در فرانسه پشت اين جريانات نشستهاند، گفت: در آن جلسه يك خبرنگار ايراني كه غيرت و تعصبي به كشورش نداشت جلسه را به هم ريخت و طوري وانمود كرد كه فيلمساز ايراني اعتصاب غذا كرده و در حال مرگ است كه در ادامه آن ژوليت بينوش هم آن بالا اشك ريخت و...
شمقدري ادامه داد: در ادامه ما براي برپايي نشست خبري ما برنامهريزي كرديم و حتي 80 خبرنگار هم ثبتنام كردند اما به ما گفته شد كه در جشنواره كن، سالن خالي وجود ندارد و ما بايد يك سالن را از آمريكاييها اجاره كنيم!... شايد هم به نوعي، ميخواستند ما را در تقابل با آنها قرار دهند... به هر حال اين نشست منتفي شد و بعد هم كه من به ژيل ژاكوب نامه نوشتم و در آن تاكيد كردم كه مواظب فريبكاريها باشد و به او گفتم كه شما گرفتار دروغپردازي شدهايد.
وي درباره لزوم حضور ايران در بازار فيلم كن نيز گفت: در شرايطي كه كشورهاي عربي بدون صنعت سينما و بدون فيلم هم با بروشورهايي در بازار فيلم كن حاضرند ما نميتوانيم در اين رويداد حضور نداشته باشيم. حضور سينماي ما در بازار فيلم كن بسيار خوب است. ما در اين دوره آثار خودمان را عرضه كرديم. «شكارچي شنبه» را كه فيلمي ضدصهيونيستي است، نمايش داديم. يا «عصر روز دهم» را كه مخاطبان ايراني حاضر در بازار فيلم را تحتتأثير قرار داد. يا فيلمهايي چون «ملك سليمان»، «طلا و مس»، «بدرود بغداد» و ...
وي با اشاره به اين كه در بازار فيلم استقبال از فيلمهاي ايراني بالاتر از ساير فيلمها بوده، گفت: عرضه فيلمي چون «شكارچي شنبه» در بازار كن با آن محتواي ضدصهيونيستي و افشاگرانهاش كاري بود كه بايد انجام ميداديم و داديم.
وي گفت: ما بايد بتوانيم با خروج از انفعال، به مياديني چون كن وارد شويم و با عقايد خودمان حباب پرزرق و برق اين جشنواره را بتركانيم.
شمقدري گفت: وقتي من وارد كن شدم، برخي رسانهها نوشتند كه شمقدري رفته تا بعد از آن ماجراي صندلي خالي و نشست خبري و گريهها، بساط سينماي ايران را جمع كند و سينماگران ايراني به اعتراض از كن خارج شوند اما ما نرفته بوديم تا براي نشان دادن اعتراض اين راه را پيش بگيريم.
شمقدري با اشاره به پسگرفتن حرفهاي ژيل ژاكوب بر اثر فشارها، گفت: : آقاي ژاكوب، در زمان ملاقات با من، مانع حضور تصويربردار و خبرنگار ايراني در جلسه شد و حالا پس از درج سخنان اخير وي در خبرگزاري فرانسه، معلوم شد كه وي آن روز نگران گفتوگوي خودش با من بوده است! اگر آقاي ژاكوب همچنان معتقد است حرفهاي ديگري زده است، اگر صداي جلسه را ضبط كرده است، ميتواند آن را در اختيار رسانهها قرار دهد.
شمقدري در ادامه درباره فيلم جديد عباس كيارستمي گفت: من فقط سه روز در كن بدوم و چون سانسهاي نمايش اين فيلم در كن تمام شده بود، فيلم را نديدم اما بعد در پاريس توانستم آن را ببينم.
وي ادامه داد: گويا فيلم «رونوشت برابر اصل» در پاريس، در100 سينما اكران شده بود. فيلم را در يكي از سالنهاي يك مجموعه 15،16 سالنه ديدم كه داخل سالن 300 نفره آن، حدود 30 تا40 صندلي وجود داشت و 30 نفر آن را ديدند؛ 20 نفر پيرمرد، چند جوان و 10 ميانسال...
وي گفت: «رونوشت برابر اصل» فيلم بدي نيست. به نوعي انگشت روي شرايط نابهنجار جامعه اروپايي گذاشته كه وقتي افراد آن به ميانسالي ميرسند پناهي ندارند و عمدتا طلاق گرفتهاند در حالي كه در اين شرايط آدمها بايد در كنار هم باشند و... البته مشكل فيلم مثل ساير كارهاي آقاي كيارستمي سكانسهاي طولاني پرديالوگ آن بود اما فيلم به معيارهاي زيباييناسي سينماي اروپا نزديك بود.
شمقدري در ادامه در پاسخ به فريدون جيراني درباره امكان نمايش فيلم تازه عباس كيارستمي در داخل كشور گفت: داستان فيلم در يك روند زماني سه تا چهار ساعته از زندگي ميگذرد و در همه فيلم ژوليت بينوش پوششي دارد كه جلوي نمايش عمومي فيلم در ايران را ميگيرد و شايد بتوان تنها در محافل دانشگاهي و خاص آن را نشان داد... گرچه فيلم را يك پخشكننده آمريكايي پخش ميكند و عليالقاعده اقدام براي نمايش فيلم از طرف آنها صورت ميگيرد اما در هر حال به اين فيلم نميتوانيم مجوز اكران عمومي بدهيم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 421]