تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838160853
همه چیز درباره آزی آزبورن پدر سبک متال ozzy Osbourne
واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: همه چیز در باره ی آزی آزبورن پدر سبک متال ozzy Osbourne
http://forgottenjournal.com/wp-content/uploads/2007/11/blog2-ozzy-osbourne.jpg
سال ۱۹۴۸ الی ۱۹۶۶
John Michael Osbourne جان مايکل آزبورن در سوم سپتامبر سال ۱۹۴۸ در بيرمنگهام انگلستان چشم به جهان گشود. پدرش John Thomas Osbourne جان توماس آزبورن ابزارسازی حرفهای و مادرش Lillian در کارخانه اتومبيل سازی لوکاس مشغول بکار بودند.
او دو برادر به نامهای Paul و Tony و سه خواهر به نامهای Jean، Iris و Gillian دارد. مايکل وقتی به مدرسه میرفت نام مستعار Ozzy را برای خود که مخفف نام فاميلیاش بود، انتخاب کرد. آزی در خانوادهای فقير متولد شد تا حدی که برای خريد لباس پول کافی نداشت. در حقيقت در مصاحبهای که اخيراْ با وی شده اظهار داشت:
“من در آن سالها فقط يک پيراهن، يک شلوار و يک ژاکت داشتم.”
آپارتمانی که در آن با خانوادهاش زندگی میکرد فاقد لولهکشی داخلی بود و حتی حمام هم نداشت. او با همه ۵ برادر و خواهرش تنها بروی يک تخت میخوابيد!
وقتی که ۱۵ سال داشت ترک تحصيل کرد و شروع به کار لولهکشی نمود. او مدت زيادی در اين کار نبود و در کشتارگاهی در همان شهر، مشغول به کار شد و تا حدی در اين کار پيشرفت کرد که میتوانست در يک روز چندين راس گاو و گوسفند را سر ببرد و تمام احشاء آنان را تخليه نمايد.
بعد از اينکه چند ماهی در آنجا ماند تا حدی از آن کار يکنواخت، خسته شد و تصميم گرفت تا کار مادرش را دنبال کند. مادرش در شرکت لوکاس بوق ماشينها را امتحان میکرد. اين کار برای آزی جزو نخستين تاثيرات موسيقيائيش محسوب میشود! دستمزد اين کار بسيار ناچيز بود و نمیتوانست او را راضی نگه دارد پس تصميم گرفت از راه تبهکاری به پول برسد.
او شروع به دزدی از خانهها و فروشگاههای کوچک لباس نمود. بهرحال بخاطر ناشی بودنش و بجا گذاشتن اثر انگشت در حين دزدی به دام پليس افتاد. حکمی که قانون برای وی در نظر گرفته بود، ۶ هفته حبس در زندان Winson Green بود. در طول اين ۶ هفته بازداشت به يک سوزن و باريکهای از گرافيت دست يافت و در همان موقع بود که خالکوبی معروف O-Z-Z-Y را بين بند انگشتان دست چپش نگاشت. کلمه thanks را بر کف دستش و يک صورت خوشحال بروی زانوهايش تتو کرد.
سال ۱۹۶۸ - ۱۹۶۷
آزی همانند طفل کوچکی عاشق موسيقی گروه Beatles بيتلز بود و هميشه از چگونگی فرمانروائی آنان در موسيقيشان در شگرف میماند. تنها آرزوش اين بود که بتواند روزی مانند آنها باشد. در خيابانها راه میرفت و بدنبال کار میگشت تا اينکه دوست قديمیاش را که گروهی بنام Approach داشت، ملاقات نمود. اين گروه خواننده نداشت.
آزی فرصتطلب که شرايط را برای تحقق بخشيدن به آرزوهايش مساعد میديد اعلام کرد که: “من خواننده هستم.” پس به خانه رفت و ۵۰ دلار از پدرش پول گرفت تا يک آمپلیفاير و يک ميکروفن خريداری کند. Approach بيشتر موسيقی ريتميک را دنبال میکرد و چيز جالبی برای آزی محسوب نمیشد. پس گروه را ترک کرد و به گروه ديگری بنام Music Machine پيوست.
ديگر او هم کار داشت و هم در جهت رسيدن به آرزوهايش گام برمیداشت. در همين موقع بود که بهمراه يکی از دوستانش بنام Terrance Butler (که اکنون معروف به Geezer میباشد) گروهی به نام Rare Breed تشکيل دادند. آنها در گروه موفق به ضبط اثری نشدند پس اين پروژه هم نيمه کاره ماند. سپس اقدام به چاپ آگهی در روزنامه محلی شهر نمود. متنی که بعنوان آگهی در روزنامه به چاپ رسيد اين بود: آزی - خواننده - به دنبال گروه میگردد.
در گوشهای ديگر از شهر دو مرد جوان با نامهای Bill Ward و Tony Iommi گروهی را با نام The Rest تشکيل داده بودند که بعدها به Mythology تغيير يافت. تونی اين آگهی را در روزنامه ديد و با خود فکر کرد که: “اين نمیتونه همون آزیای باشه که وقتی بچه بوديم با من همبازی بود.” پس به سمت آدرس اعلامی آزی رفت و مطمئن شد که او همان آزی است.
آنها گروهی را بنام Polka Tulk تشکيل دادند. اسم Polka Tulk الهام گرفته شد از قوطی پودر تالکام که آزی آنرا در حمام ديده بود. گروه آرام آرام شروع به استخدام نوازدگان ديگر نمود که سرانجام شامل ۶ عضو گرديد: Ozzy Osbourne، Bill Ward، Geezer، Jimmy Phillips و Clark. آنها سبک Blues/Jazz را برای خود برگزيدند. اما فيلیپس و کلارک اين سبک را نمیپسنديدند، پس هردوی آنها از گروه خارج شدند. چندی بعد نام گروه به Earth تبديل يافت.
بعد از تثبيت شدن نام جديد گروه، اتفاق جالبی برای آنها افتاد. از گروه اشتباهاْ دعوت شد تا در يک مهمانی رسمی به اجرای آهنگ با لباس رسمی مردانه بپردازند. مسئولين برگزار کننده اين مهمانی گروهی که آزی در آن عضو بود را با گروه Earth ديگری اشتباه گرفتند و آنها به اشتباه وارد مهمانی شدند. بهرحال برنامه توسط گروه آزی اجرا شد ولی چيزی نبود که نظر دعوت شدگان پولدار را جلب نمايد.
سال ۱۹۶۹
گروه اندک اندک به رسميت شناخته شد و اما نه آنطوريکه انتظار میرفت. ديگر آنها به جائی رسيده بودند که میتوانستند در تورهای کوچک ولی با سود خيلی کم شرکت کنند. در مصاحبهای که اخيراْ با تونی ترتيب داده شده او از آن روزها به بدی ياد میکند و میگويد آزی در حين تمرين پابرهنه بود، چون واقعاْ قدرت خريدن کفش جديد را نداشت.
يک روز فيلم ترسناکی در تئاتر محلی شهر با نام Black Sabbath اکران شد. Geezer اين فيلم را ديد و با خودش گفت: چرا مردم برای اينکه بترسند پول خوبی میدهند؟ او پيش دوستانش برگشت و موضوع را با آنان در ميان گذاشت که تصميم به عوض کردن نام گروه و سمبل خود نمودند. آنها نام Black Sabbath را برای خود برگزيدند و تبديل به يک گروه جديد شدند.
گروه شروع به اجرای برنامه در کلوپهای کوچک نمود تا از اين کار سود اندکی نصيبشان گردد. در همين اثنا Jim Simpson بعنوان مدير وارد گروه شد و رهبری گروه را بعهده گرفت. جيم با همکاری گروه اقدام به ضبط دموئی شامل ۵ آهنگ نمود و نام آنرا For Jim نهاد.
در اين آلبوم آنها فقط در سبک Jazz کار کردند. دو آهنگ از اين آلبوم به نامهای The Rebel و A Song For Jim از شهرت بيشتری نسبت به آهنگهای ديگر برخوردار شدند و مورد توجه منتقدان قرار گرفت. در همين راستا آنها بعداْ اقدام به انتشار ويدئويی با نام The Black Sabbath Story, Vol 1 نمودند.
حالا ديگر در کلوپهای بيشتری به اجرا میپرداختند اما موسيقی آنها همچنان مورد پسند حاضرين قرار نمیگرفت. حتی تماشاچيان با هم درباره اينکه موسيقی آنها جذابيتی ندارد صحبت میکردند.
يک شب آزی تصميم گرفت که از صورت تا انگشت پاهايش را برای اينکه جلب توجه کند به رنگ بنفش درآورد! او اين کار را انجام داد. واقعاْ مسخره بود ولی کارساز واقع نشد. يکی از مشکلاتی که آنها اين بود که صداها در آهنگ خيلی کم بود و شنونده با زحمت متوجه صداها میشد و آنها را از هم تشخيص میداد و بطور کلی تفکيک صداها از هم کار دشواری بود. پس اقدام به زياد کردن صداها و بالا بردن ولوم نمودند که تا حد زيادی مستمرثمر واقع شد.
سال ۱۹۷۰
جمعه، ۱۳ فوريه بود که اولين آلبوم رسمی گروه با نام Black Sabbath منتشر شد. ضبط اين آلبوم تنها ۸ ساعت به طول انجاميد و ۱۲۰۰ دلار صرف توليد آن گرديد. آزبورن سر از پا نمیشناخت و شادمان از انتشار اين آلبوم نسخهای از آن را برای پدرش برد تا به پدرش بگويد:
“نگاه کن بابا، اين منم.” ولی پدرش توجهی به آن نکرد! شرکتی که ضبط اين آلبوم را بعهده داشت برای آنها نقشهای کشيد. آنها تصميم گرفتند که در ميان لوگوی آلبوم شعری را قرار دهند. گروه هيچ مخالفتی برای کاری که آنها میخواستند آنجام دهند، نداشتند و آن شعر اين بود: هنوز باران میآيد. نقاب تاريکی، ريشههای درخت را میپوشاند که باعث آن، بیحرمتیهاييست که قبلاْ ديده نشده است.
با انتشار اولين آلبوم، توليد کارهای تصويری توسط گروه بالا گرفت. آنها در تصاوير به نمايش عجوزهها و شياطين پرداختند که بسرعت علاقمندان به خودش را مجذوب نمود. يک شب از گروه درخواست شد تا در يک عروسی شيطانی به اجرا بپردازند. گروه از شرکت در آن مجلس امتناع نمود و آن عجوزهها تصميم به طلسم نمودن آنها گرفتند و همه اعضاء تحت تاثير آن قرار گرفتند.
پدر آزی پس از شنيدن اين موضوع از پسرش شروع به ساخت صليبی از جنس آلومينيوم برای هر چهار نفر اعضای گروه نمود که روحهای شياطين را از آنها دور سازد. Bill Ward میگويد: توماس (پدر آزی) تنها کسی بود که میتوانست صليبهای اصلی و بکری بسازد. آزی هم اکنون ۱۴ صليب از همان جنس را در کلکسيون خود نگهداری میکند.
گروه در ماه اکتبر دومين آلبوم خود را با نام Paranoid عرضه نمود. اين آلبوم طی چهار روز ضبط شد. آنها نام اين آلبوم را War Pigs گذاشته بودند اما در آخرين لحظات نام آن به Paranoid بوسيله شرکت Vietnam War که ضبط اين آلبوم را بعهده گرفته بود، تغيير يافت. آهنگ برجسته Paranoid در آخرين دقايقی آنها در استوديو حضور داشتند ضبط شد. آلبوم تبديل به شماره يک شد و آنها يکباره به موفقيت رسيدند. بعد از کسب اين موفقيت آنها رسماْ اجازه دادند که جيم مديريت آنها بطور جدی عهدهدار شود. جيم هم متعاقباْ از نظر تجاری برای گروه مفيد واقع شد. در دسامبر، اولين آلبوم آنها (Black Sabbath) تازه به امريکا بوسيله شرکت Warner Brothers راه يافت.
آنها اندک اندک پس از طی راههای دشوار برای تشکيل گروه و آهنگسازی متفاوت به رسميت شناخته شدند و عده کثيری بعنوان طرفدار، آنها را مورد علاقه خود ناميدند.بله، آنها ديگر Black Sabbath بودند.
سال ۱۹۷۱:آزی آزبورن در سال ۱۹۷۱ با خانمی با نام Thelma Mayfair ازدواج کرد. تلما از ازدواج ناموفق قبلی خود پسری ۵ ساله بنام Elliot Kingsley داشت. آزی تصميم گرفت تا اليوت را به فرزندی قبول کند. در ماه مارس آلبوم Paranoid شماره ۱۲ جدول موسيقی امريکا شد و توانست به فروشی بالغ بر ۵ ميليون نسخه دست پيدا کند.
در اواخر سال ۷۱ آلبوم Master of Reality منتشر شد. اين آلبوم شامل چند آهنگ بود که دين و مذهب را با ديد خوب و راهی مثبت معرفی مینمود، اما مطبوعات آن زمان، کار آنان را تاييد نکرد! در ماه سپتامبر بود که آلبوم در جدول موسيقی انگلستان به شماره ۵ و در امريکا به شماره ۸ دست يافت.
سالهای ۱۹۷۲ و ۱۹۷۳
Black Sabbath چهارمين آلبوم خود را با نام Volume 4 عرضه نمود. نامی که آنها برای اين آلبوم انتخاب کرده بودند Snowblind بود، اما کمپانی ضبط آلبوم يکبار ديگر به آنها گفت: نه! آنها ناگزير نام آلبوم را تغيير دادند. اين آلبوم در جدول موسيقی انگستان به رتبه ۸ و ۱۳ امريکا بسنده نمود. اولين فرزند آزی در سال ۷۳ بدنيا آمد که دختری زيبا بود. آنها نامش را Jessica نهادند.
سال ۱۹۷۴
آلبوم Sabbath Bloody Sabbath منتشر شد. اين آلبوم شامل آهنگهايی بود که آزی برای آنها هم شعر و هم موسيقی ساخته بود. Geezer در اين آلبوم ٪۹۵ اشعار را نوشت و آزی تمام آهنگها را خواند. در ماه فوريه آنها در جدول موسيقی انگلستان به درجه چهارمی صعود کردند و در امريکا به درجه يازدهمی بسنده نمودند. ظرف سال مورد بحث آنها حدود يک ميليون نسخه از اين آلبوم را به فروش رسانيدند.
سال ۱۹۷۵
يکبار ديگر مدير گروه آنها را ترک گفت. آنها خيلی سعی کردند تا بدون مدير کار خود را پيش ببرند. گروه Black Sabbath ديگر مديری نداشت! آلبوم Sabotage توليد شد. اين آلبوم شامل آهنگی به نام The Writ بود که بيانگر احساسات آنان بر عليه مدير قبليشان میبود. آلبوم مذکور در جدول موسيقی انگلستان شماره ۷ و در جدول موسيقی امريکا شماره ۲۸ را از آن خود نمود. در همين سال اولين پسر آزی بدنيا آمد. او نامش را Louis Jon گذاشت.
سال ۱۹۷۶
با تمام مشکلاتی که مدير سابق برای آنها و اجرای برنامههای آنها بوجود آورد، آزی تصميم گرفت تا چند روزی را به مرخصی برود. او در خانه ماند تا بتواند ذهن خود را متمرکز آينده سازد و گروه را از بحران خارج سازد. در ماه آوريل بهترينهای خودشان را تحت آلبومی با نام We Sold Our Souls for Rock and Roll منتشر ساختند که در جدول موسيقی انگلستان رتبه ۳۵ و در جدول موسيقی امريکا رتبه ۴۸ را کسب کردند
. واقعاْ ضعف در آنها موج میزد تا اينکه تصميم به استخدام مدير جديدی گرفتند چون آنها حقيقتاْ قادر به اداره امورات گروه نبودند. آن مدير کسی نبود جز Don Arden. اين راهی بود تا آزی آزبورن با Sharon Arden (که اکنون او را با نام Sharon Osbourne میشناسيم) آشنا شود. دان پدر شارون میباشد. در اواخر سال ۷۶ آلبوم Technical Ecstasy عرضه شد که در جدول موسيقی انگلستان رتبه ۱۳ و در امريکا به رتبه ۵۱ بسنده نمود.
سال ۱۹۷۷
آزی سال ناموفقی را در طول زندگيش پشتسر گذاشت. او ديگر از دست کارهای تونی که احساس میکرد با يکديگر هماهنگ نيستند به ستوه آمد. در اين سال نيز پدرش را از دست داد که باعث تشديد ناراحتيهايش شد و اينگونه بود که دچار شکستهای عاطفی گرديد. به همين دليل به استعمال بیرويه الکل روی آورد. به نظر میرسيد که او ديگر در گروه کارائی ندارد و پيرو آن نمیتوانست از دست دادن پدرش را قبول کند و واقعاْ تحمل اين اتفاق را نداشت پس اعلام کرد که از گروه خارج خواهد شد.
سال ۱۹۷۸
بعد از تصميم آزی مبنی بر خارج شدنش از گروه، اعضا اقدام به بکارگيری خوانندهای جديد با نام Dave Walker نمودند. او با صدای جالبش شيوه جديدی را وارد گروه کرده بود و کارش نسبتاْ رضايتبخش بود. آزی آزبورن اعتماد به نفس خود را بدست آورد و دوباره روی پاهای خود ايستاد و مجدداْ به گروه ملحق شد. تمام برنامهريزیها برای توليد يک آلبوم جديد ديگر شده بود.
اما توسط واکر نابود شد چون آزی نمیخواست با وجود وی بازهم بخواند. بههرحال او متقاعد شد تا در گروه همکاری نمايد و در نهايت آلبوم بعديشان با حضور آزی و با نام Never Say Die منتشر شد. آزی آهنگی را با نام Junior’s Eyes ساخت و آنرا تقديم به پدر مرحومش نمود که همانند خداحافظی با از دست رفتهاش بود. آزی بر حسب عادت الکل مصرف مینمود، ديگر در اين روزها به مواد مخدر هم پناه آورده بود. مصرف بيش از اندازه الکل و مواد مخدر منجر به اخراج وی از Black Sabbath گرديد. در همين موقع بود که Ronnie James Dio جايگزين او گشت. آزی از اين دوران به بدی ياد میکند.
سال ۱۹۷۹
آزبورن حدود ۶ ماه بعد از جدائی از گروه را در هتل گذراند ولی آنجا هم مصرف الکل و مواد مخدر را متوقف ننمود تا اينکه بالاخره شارون آردن (دختر دان آردن) نتوانست وضعيت نامناسب آزی را تحمل کند و به کمک او شتافت. شارون توانست او را دوباره به دنيای موسيقی باز گرداند. ديگر آزی قادر بود تا بروی پاهای خود بايستد.
سال ۱۹۸۰
Don Arden دان آردن اصرار داشت که با کمک آزی گروه جديدی را تاسيس نمايد و بالاخره اين کار عملی شد. آنها نام گروه را Law نهادند و بعداْ نامش را به Blizzard of Ozz تغيير دادند. اعضای اين گروه به غير از آزی عبارتند از: Randy Rhoads، Bob Daisly و Lee Kerslake. آزی هفتهها برای انعقاد قرارداد با کمپانی CBS تلاش نمود تا بالاخره قرارداد ۶۵۰۰۰ دلاری برای اولين آلبومش بسته شد.
شرکت CBS زياد علاقمند به همکاری با آزی نبود چون اعتقاد داشتند که هنرمندان بهتری در ليست انتخابی وجود دارند. آزی درخواست گفتگو با سران اين شرکت را نمود. شارون دوست داشت تا حضور آزی در جلسه شگفتانگيز جلوه کند پس پيشنهاد داد قبل از ورود آزی به جلسه ۳ غوی سفيد را در فضای اتاق رها کنند که مورد قبول واقع شد.
آزی طبق معمول کمی بيش از حد الکل استفاده کرده بود و وقتی خود را در ميان روسای شرکت ديد يکی از غوها را گرفت و بروی پاهای دختری نشست و با بیرحمی تمام سر حيوان را از تنش جدا نمود. اجازه دهيد گفته شود که همه حضار واقعاْ شکه شده بودند. در روی صحنه کارهايی انجام میداد که کسی انتظار ديدن آنرا نداشت. وقتيکه شارون اين صحنهها را میديد آنقدر خنديد که شلوار خود را خيس کرد! براساس گفته خود شارون “اون خيسی فقط يه کم بود.” آزی را بسرعت از جلسه خارج نمودند و در بين راه بسمت بيرون سر دومين غو را هم از بدنش جدا نمود.
مطبوعات از کارها و حرکات آزی به خشم آمدند و او را ديوانه لقب دادند. جامعه امريکا بزودی اجراهايش را در تمام ايالاتش تحريم نمود. حالا تصور کنيد که همه اين اتفاقات قبل از اينکه اولين آلبوم انفرادی آزبورن به بازار عرضه شود، اتفاق افتد. حتی آزی از برگشتن به ساختمان CBS هم محروم شده بود ولی آنها تصميم گرفتند تا آلبوم آزی را توليد کنند. آلبوم، Blizzard of Ozz نام گرفت و شماره ۷ انگلستان و ۲۱ امريکا گرديد. اين آلبوم مفتخر به گرفتن ۴ جايزه مختلف و حتی پلاتينيوم هم شد.
سال ۱۹۸۱
شروع اين سال با جدائی آزی از همسرش تلما رقم خورد. دومين آلبوم سولوی آزی با نام Diary of a Madman منتشر شد که در جدول موسيقی انگلستان شماره ۱۴ و در جدول موسيقی امريکا شماره ۱۶ را به خود اختصاص داد. چند هفته بعد از انتشار آلبوم مذکور Kerslake و Daisly بدليل مشکلات مالی تصميم به خارج شدن از گروه را گرفتند که سريعاً Tommy Aldridge و Rudy Sarzo جايگزين آنان گرديدند. در آن سالها ديگر کنسرتهای آزی با استقبال خوبی مواجه میشد و در پايان هرکدام از اجراها، او يک تکه گوشت را به طرف تماشاچيان پرتاب مینمود که اين گوشتها را از پسمانده گوشت قصابيها تهيه میکرد و بعد تماشاچيان گوشت را به طرف خود آزی پرتاب میکردند! آزی در مصاحبه اخيرش به اين نکات اشاره نموده است.
سال ۱۹۸۲
در ۲۰ ژانويه در کنسرتی در Des Moines يکی از تماشاچيان خفاشی را به سمت آزبورن پرتاب نمود که بر اثر برخورد خفاش با يکی از چراغهای صحنه گيج شد و بروی زمين افتاد و بیحرکت ماند. آزی در آن لحظه تصور کرد که آن عروسکی پلاستيکی است. (البته اين کار آزی بعلت زيادهروی در مصرف الکل بود وگرنه هرکسی فرق آن خفاش را از يک عروسک پلاستيکی تشخيص میداد!)
آزی آن خفاش را برداشت و گردنش را گاز گرفت و فشار داد تا سر خفاش کنده شد. خفاش در آن لحظه در حال جان دادن پرهايش را به هم میزد و صحنه وحشتناکی بوجود آمد. آزی تازه آن موقع متوجه شد که اين عروسک نبوده و حيوانی واقعی بوده است. بعد از اتمام کنسرت خود را با دستپاچگی به بيمارستان رساند چون فکر میکرد بيماری هاری گرفته! آزی از اين ماجرا به اين شکل ياد میکند: “اين يکی از بدترين رويدادها و تجربههای
من در طول زندگيم است.” در فوريه همان سال برای ديدن Alamo (يک زيارتگاه محلی در شهر تگزاس) به تگزاس رفت. آزی در اتاق هتل بر اثر استفاده بيش از اندازه الکل کنترل خود را از دست داد و تصميم گرفت تا همانند خانمها لباس بپوشد.
بعد از اينکه لباسها را پوشيد بيرون رفت و چند تا عکس فوری انداخت. طی مدتی که عکسها در حال ظاهر شدن بودند فکر آزی به کار افتاد. او فکر کرد که بايد از يکنواختی خارج شود و تنوعی ايجاد کند. در همين اثنا اعضای گروه بشکل عجيبی تعويض میشدند: Lindsey Bridgewate بعنوان نوازنده کيبور بکار گرفته شد.
بسرعت Don Airey جايگزين وی گشت. طولی نيانجاميد تا دوباره Lindsey Bridgewate به گروه برگشت. ۱۹ مارس سال ۱۹۸۲ غمنگيزترين روز زندگی آزی آزبورن محسوب میشود. Randy Rhoads بر اثر سانحه دلخراش سقوط هواپيمايش از دنيا رفت. اتفاقی که برای آزی واقعاْ تکان دهنده بود. خلبان هواپيما، قبلاْ راننده اتوبوسی بود که جواز پرواز با هواپيما را داشت.
وی تصميم به پرواز گرفت هنگاميکه بعضی از مسافرانش در کف اتوبوس مشغول استراحت بودند. متاسفته Randy جزو مسافرانی نبود که احتياج به استراحت داشته باشد. آزی در اتوبوس به خواب عميقی فرو رفته بود. هواپيما موقع فرود آمدن بروی زمين با اتوبوس اصابت کرد که در آن لحظه مسافرينی که در اتوبوس در حال استراحت بودند با صدای مهيبی از جا برخاستند و بشکل فجيعی هواپيما دچار صدمه شد ولی به کسانيکه داخل اتوبوس بودند لطمهای وارد نشد. خيلی از آنها متحير مانده بودند اما آزی بسرعت به سمت هواپيمای آتش گرفته دويد تا Randy را نجات دهد.
او هنوز نفس میکشيد. آزی او را از ميان آتش بيرون کشيد ولی متاسفانه در راه رسيدن به بيمارستان و در آمبولانس فوت کرد. مرگ Randy Rhoads اتفاق عظيمی در تاريخ موسيقی محسوب میشود چرا که او منبع الهامی برای تعداد زيادی از هنرمندان در زمينه موسيقی محسوب میشد.
Troy Stetina تروی استتينا بزرگ مدرس گيتار الکتريک، از او بعنوان اصلیترين استادش ياد میکند.
مترجم:حمید ملاهادی
نمونه اي از سبک متال رو اينجا گوش کنيد...
Metal - Black Sabbath _ Sabbath bloody sabbath.mp3
http://www.4shared.com/file/27628826/6a13b51b/Metal_-_Black_Sabbath___Sabbat.html?s=1
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[مشاهده در: www.p30city.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 643]
-
گوناگون
پربازدیدترینها