واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: فاطمه رجبی به واسطه مطالب گاه و بی گاهش شهرتی برای خود دست و پا کرده است و این شهرت بیش از آنکه به خاطر تحلیلی نهفته در سطور مطالبش باشد به بهانه فحش ها، بهتان ها و توهین هایی است که به بزرگان نظام می زند. آخرین مطلب او با عنوان "وزارت زنان، ضرورت یا...؟" که وی در آن به انتخاب سه وزیر زن از سوی احمدی نژاد انتقاد کرده است بهانه مجددی شد تا همسر سخنگوی دولت نهم بار دیگر به هاشمی بتازد، او را "بت بزرگ"ی قلمداد کند که رئیس جمهور فعلی باید او را بشکند. از دیگر سو همچنین رجبی اقدامات هاشمی را زمینه ساز فعالیت های فمینیستی ای دانسته است که اکنون وجود دارد. در این مطلب همچنین نویسنده "معجزه هزاره سوم" میرحسین موسوی را دیکتاتور دانسته و به محمد خاتمی نیز تاخته است. مطلب کامل آخرین یادداشت فاطمه رجبی را بخوانید: 1. در آموزههاي قرآن كريم، اعم از قصص يا اوامر الهي، هيچ نشاني از «زنان بر سر قدرت» نميتوان يافت. بگذريم كه زهره كاظمي يا زهرا رهنورد از ماجراي «بلقيس» براي رياستجمهوري تفسير به رأي نمود و براساس مذهب فمينيستي آن را واژگونه جلوه نمود. طبيعي است كه اين قرآنپژوهي، وي را در چشم شوهر ديكتاتورش بزرگترين زن روشنفكر ايران بنمايد! 2. پيشتر نوشتم در سنت معصوم عليهالسلام، ردپايي از حضور زنان در مديريتها ديده نميشود. تأسفبار است كه در يك واژگونهبيني يا تحريف، حضور زهراي مرضيه سلام الله عليها در عرصه تدوين مرامنامه نظام سياسي اسلام بر وحي را، دليلي بر مديريت زن ديد و بر طبل فمينيسم كوبيد. 3. امام باقر عليه السلام فرمود: خداوند در زمان قائم چنان علمي به مردم ميدهد كه زن در خانه اش با قرآن و روايت فرمان ميدهد (غيبت نعماني ص 126) و نيز زنان بزرگوار اهلبيت در حوزه دانش و معرفت جايگاههاي بالايي داشتهاند. نتيجه آنكه دولت مهدوي هموارساز رشد و تعالي علمي و فكري زنان است، و زن شيعي را در بالندگي انديشهاي ارتقاي شخصيتي ميدهد. 4. تأكيد ميكنم در سنت معصوم عليهالسلام، زناني چون زهراي مرضيه، زينب كبري، فاطمه معصومه، حكيمه و حميده و... بسيار بودهاند، اما هيچ زن والي، سفير يا كارگزاري در حكومت هاي پيامبر اكرم صليالله عليه و آله و اميرمؤمنان عليهالسلام يافت نميشود. 5. از مروج گفتمان مهدوي، انتظار نيست مسيري جدا از آموزههاي قرآن كريم، سنت معصوم عليهالسلام و دولت مهدوي پيش گيرد، و در عين حال بر آمادهسازي جامعه براي ظهور تأكيد نمايد. 6. هاشمي رفسنجاني بدعتگزار بسياري از انحرافات و كژراهههاست. مركز مشاركت زنان بدعت اوست كه مركزي سياسي گرديد براي رشد و نشر فمينيسم! فائزه و فاطمهاش هم ثمره ديدگاه اوست كه سردستگي اشرار كودتاي لجني را در خيابانها داشتند، البته در كنار مهدي و ياسر او! 7. خاتمي علاوه بر شاهكار هاشمي، معاون زن هم برگزيد تا ثمره آن را طبق اسناد منتشره در مطبوعات در شبهكودتاي 18 تير 78 شاهد باشد، و نيز شركت با همان معاون در جلسه ... 8. نخستينبار حزب جمهوري اسلامي يك زن را به مجلس خبرگان قانون اساسي فرستاد با يك ژست روشنفكرانه!؟ كه يعني اين زن هم طراز دهها مجتهد اصيل و برجسته مانند حضرات آيات عظام مرحومين؛ حاج شيخ مرتضي حائري، حاج ميرزا علي فلسفي، حاج ميرزا جواد تهراني، سلطاني طباطبايي و نيز آيات خزعلي، مكارم و سبحاني و... است. آن خط سياسي بيثمر براساس اسناد، در استمرار فائزه هاشمي را در مجلس پنجم و زنان مشاركتي را در مجلس ششم نشانيد. 9. در يومالله مصلاي تهران و سپس در درياي انقلاب تا آزادي، صدها هزار تن احمدينژاد را با شور و شعور خطاب قرار دادند: احمد بتشكن- بت بزرگ را بشكن! اين فرياد واحد و آگاهانه، ضرورت مبارزه و شكسن فساد و فاسداني بود كه كمر به نابودي اسلام و انقلاب اسلامي بستهاند و «بت بزرگ» همان فرد شناختهشدهاي است كه با نامه و سكوت و خطبه جمعه و دسيسه، راهبري كودتاي بجني را به دوش ميكشد. هيچ فريادي براي وزارت زن شنيده نشد و وعدهاي از سوي احمدينژاد در اين زمينه ملاحظه نگرديد. 10. باز هم ميگويم داشتن چند وزير زن، يا تشكيل كابينهاي مملو از زنان، هيچ مشكلي را از زنان جامعه حل نميكند. تنها «پست گرفتن تعدادي زن است و ديگر هيچ» علاوه بر تبعات آن!؟ به همين جهت در ميان ميليونها زن خودباور، اشتياق ناچيزي تنها از سوي فمينيستها به استقبال وزير زن ميرود. 11. احمدينژاد در حركتي سازنده چهار سال پيش نام «مركز مشاركت زنان» را به «مركز امور خانواده» تغيير داد و مباني تصميمات و برنامهسازيهاي دولت را براساس محوريت خانواده اعلام كرد. حال، زنان وزيري كه بخواهند از پشت ميز بلند شده و مانند وزيران خدمتگزار و مسؤوليتپذير دولت نهم (با نمونهاي چون باقري لنكراني) شهرها و روستاها، جادهها و بيمارستانها، خانهها و خيابانها و حتي انبار داروهاي قاچاق را شبانهروز سركشي كنند، چه نسبتي با خانه و خانواده، همسري و مادري و روح لطيف زنانه خواهند داشت؟ 12. مشكلات سياسي، اقتصادي و فرهنگي بسيار است و در رأس آنها مبارزه با مافياي قدرت و ثروت! مثلث هاشمي، موسوي و خاتمي در پي دراز كردن رشته كودتاي لجني شكستخورده خود و بيكاري و فقر و فساد و تبعيض (ميراث شوم دولتهاي 16 ساله) نيازمند حل و رفع. هرچند دولت نهم بسيار به آن پرداخت و در آن توفيق داشت. اژدهاي هفتسر مافياي 30ساله با ايادي رسانهاي، اقتصادي و سياسي به جان نظام و كشور و ملت افتاده و بيگانگان چشم اميد به هاشمي، موسوي، كروبي و خاتمي و... دوختهاند و آنها درصدد بحرانآفريني پي در پي! ملت اطمينان دارد كه احمدينژاد معتقد و متكي به عنايات امام عصر عجلالله تعالي فرجه الشريف همچون چهار سال پيش توان، تدبير، هوشمندي و شجاعت مقابله با آنها را دارد و با مسؤوليتپذيري و خدمتگزاري بيمانند به رفع بسياري از موانع و مسائل انشاءالله موفق خواهد بود. اما مسأله وزارت زنان در رفع اين مشكلات كدام كمك را خواهند نمود؟ نتيجه: آنچه در آموزههاي قرآن كريم وجود ندارد، و آنچه در سنت معصوم عليهالسلام بي نشان است و آنچه در دولت مهدوي عجل الله تعالي فرجه الشريف نيز قابل ملاحظه نيست و آنچه نه ضرورت است و نه حلال مشكلات و آنچه كه حتي فمينيستها را راضي نخواهد كرد و ولع زنسالارانهشان را كم نميكند و آنچه كه دشمنان قسمخورده اسلام و قرآن و كشور و ملت را تسليم نخواهد كرد براساس كدام تدبير، استدلال، نگاه ديني و باور منجيگرايانه در تشكيل كابينه دهم سرنوشتساز شده است؟ تأكيد ميكنم داشتن وزير زن، نه ارزشگذاري به جامعه زنان است و نه امتيازي براي زن مسلمان! تنها يك ژست سياسي است كه يقيناً احمدينژاد بدان نيازمند نيست و توقع از او نميرود. وزارت زنان شايستهسالاري هم نيست بلكه با آن در مغايرت است. در جامعه ما مردان شايسته، كارآمد و پرتلاش، بدون داشتن محدوديت شرعي زنان براي خدمتگزاري هم جانبه، و بدون داشتن مسؤوليت خانوادگي زنان كم نيستند. گماردن چند زن بدون بهرهمندي از اين امتيازات و با داشتن محدوديتهاي شرعي و غيره، با كدام منطق پذيرفتني است. تجربه حضور زنان در شوراي شهر به ويژه تهران، و به خصوص سومين شوراي شهر تهران، از اصلاحطلب گرفته تا راست و يا مستقل نشان داده است كه يا اين زنان انگيزه حركت و سخن گفتن ندارند، يا به آنچه ميگذرد به ديده مثبت مينگرند، يا آنكه نسبت به مسؤوليت خود بي تفاوتند. آيا آزموده را آزمودن بايد؟! با وزارت زنان، براندازان، معاندان، فمينيستها و غيره نه از احمدينژاد راضي ميگردند و نه با اسلام و گفتمان انتظارگرايانه او سازگار! اما زيادهخواهي و باجخواهياشان بيشتر، كژراهه آيندهشان مستندتر، و چماق سرزنششان بر سر دينمداران كوبندهتر خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 361]