تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ كس جز با اجراى حدود و احكام خدا خوشبخت نمى‏شود و جز با ضايع كردن آن بدبخت نمى‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831403549




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

10 کودک وحشی که توسط حیوانات بزرگ شده اند !!!


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
[تصویر: 11.jpg]


كودك وحشي (
Feral Child
)، به كودكي اطلاق مي‌شود كه از سنين بسيار پايين، دور از اجتماع انساني زيسته است و از مراقبت و عواطف انساني، رفتارهاي اجتماعي و از همه مهم‌تر زبان بشري، چيزي نمي‌داند (يا تجربه‌ي بسيار كمي از آن‌ها دارد). بعضي از اين كودكان وحشي توسط ديگران(معمولاً والدين خودشان) زنداني بوده‌اند؛ گاه، والديني كه نمي‌توانند از پس اختلالات جسمي و ذهني كودكانشان بربيايند، آنان را به حال خود رها مي‌كنند. كودكان وحشي پيش از آن كه به حال خود رها شوند يا از خانه فرار كنند، ممكن است مورد سوء استفاده‌ي شديدي قرار گرفته باشند يا آسيب‌هاي رواني جدي بر آن‌ها وارد آمده باشد. طبق گزارش‌ها، برخي از اين كودكان، توسط حيوانات، بزرگ مي‌شوند و برخي ديگر، به تنهايي در طبيعت وحشي، روزگار مي‌گذرانند. بيش از صد مورد كودك وحشي گزارش شده است. ما 10 تا از آن‌ها را كه در زمان خود معروف شده‌اند، در اينجا مي‌آوريم.


1) جان سبونيا، ميمون-پسر اوگاندايي


[تصویر: 05.jpg]


تاريخ پيدا شدن:

1991
سن هنگام پيدا شدن: 6
محل: اوگاندا
مدت زمان زندگي در طبيعت: 3 سال
حيوانات: ميمون‌ها
«جان سبونيا» در اوايل دهه‌ي 1980 به دنيا آمده بود. وي بعد از مشاهده‌ي قتل مادرش به دست پدر خودش، از خانه فرار كرده بود (احتمالاً در آن زمان حدود سه سال داشته). باور عام و پذيرفته بر اين است كه ميمون‌هاي سبز آفريقايي حداقل تا اندازه‌اي مراقبت از او را در جنگل بر عهده گرفته‌اند. جان، در سال 1991، وقتي در درختي پنهان شده بود، توسط يك زن يا دختر قبيله (به نام ميلي) پيدا شد. «ميلي» با اهالي روستا بازگشت و در اين مورد، نه تنها خود جان در برابر اسير شدن مقاومت كرد- چيزي كه معمولاً اتفاق مي‌افتد- بلكه خانواده‌اي كه سرپرستي‌اش را بر عهده گرفته بودند نيز، با پرتاب چوب به سمت روستاييان، به دفاع از او برآمدند.
گزارشات اوليه حاكي است كه تمام بدن جان با موهايي موسوم به هايپرتري*****يس
پوشيده شده بود. در مدفوع وي، كرم‌هايي به طول نيم متر وجود داشت. وقتي او را گرفتند و تميزش كردند، معلوم شد تمام تنش پر از شكاف و خراش است و زانوهايش به دليل چهار دست و پا راه رفتن، زخمي است. هويت جان سبولينا در همين زمان مشخص شد. ميلي، جان را به «پل و مولي واسوا»، مديران يك مؤسسه‌ي خيريه، سپرد. جان در ابتدا نمي‌توانست حرف بزند يا گريه كند اما بعدها ياد گرفت صحبت كند. اين بدان معناست كه وي پيش از زندگي در طبيعت، تا حدي حرف زدن را ياد گرفته بود.
او حالا نه تنها حرف مي‌زند، بلكه آواز نيز مي‌خواند و همراه گروه كر كودكان «مرواريد آفريقا» به سفر مي‌رود. بي‌بي‌سي، مستندي از ماجراي جان ساخت به نام «گواه زنده» . اين مستند در 13 اكتبر 1999 به نمايش درآمد.


2) ترايان كالدارار، پسر سگي رومانيايي



[تصویر: 04.jpg]


تاريخ پيدا شدن:

2002
سن هنگام پيدا شدن: 7
محل: براشوف، روماني
مدت زمان زندگي در طبيعت: 3 سال
حيوانات: سگ‌ها
«ترايان كالدارار»، پسري رومانيايي بود كه سه سال، دور از خانواده‌اش، يك زندگي وحشي در پيش گرفته بود. گفته مي‌شود او به دليل خشونت‌هاي خانوادگي، خانه‌اش را ترك كرده بود. مادرش، «لينا كالدارار»، گفت كه پسرش را دوست مي‌داشته، اما همسرش مرد خشني بوده و همواره لينا را كتك مي‌زده. وقتي او ترايان را گم كرد، بسيار آزرده‌خاطر شد و اين اميد را در خود پرورش داد كه شايد خانواده‌ي ديگري، سرپرستي ترايان را بر عهده گرفته‌اند. او گفت: «وقتي فرار كردم، ارتباطم با ترايان قطع شد، با اين حال، سعي كردم او را پس بگيرم. هر كاري كردم، او ]پدر ترايان[ اجازه نداد بچه‌ام را پس بگيرم. او گفت بچه مال خودش است».
اگرچه ترايان كالدارار وقتي پيدا شد، هفت ساله بود، اما جسم يك بچه‌ي سه ساله را داشت. او نمي‌توانست صحبت كند، لخت بود و در يك جعبه‌ي مقوايي پوشيده با پلي‌اتيلن زندگي مي‌كرد. وي از نرمي استخوان شديدي رنج مي‌برد، زخم‌هاي عفوني داشت و جريان خونش احتمالاً به دليل سرمازدگي، بسيار ضعيف بود. به اعتقاد دكترها، امكان نداشت ترايان به تنهايي زنده مانده باشد. آنان اين طور نتيجه گرفتند كه تعداد زيادي از سگ‌هاي ولگرد حومه‌ي شهر ترانسيلوانيا به او ياري رسانده‌اند. وقتي ترايان پيدا شد، جسد سگي در كنارش بود كه ظاهراً وي از آن تغذيه مي‌كرده.
ترايان كالدارار، بعد از آن ‌كه اتومبيل يك چوپان به نام «مونالسكو يوان» از كار افتاد، پيدا شد. آقاي يوان مجبور شده بود پياده از مرتع خود بازگردد. در اين زمان او كودك را پيدا كرده، به پليس خبر داده بود. پليس كمي بعد ترايان را گرفت. ترايان همچون يك شامپانزه راه مي‌رفت و خوابيدن زير تخت را به خوابيدن روي آن ترجيح مي‌داد. به گزارش دكتر «مرسيا فلوريا»: «او را در وضعيتي حيواني يافته بودند و حركات او نيز حيوان‌گونه است. اين شواهد نشان مي‌دهند كه وي در يك محيط اجتماعي رشد نيافته. وي در نبود غذا، بسيار آشفته مي‌شود. تو تمام مدت به دنبال غذاست. وي بعد از خوردن غذا مي‌خوابد».


3) راچام پنگينگ، دختر جنگل كامبوج




[تصویر: 03.jpg]


تاريخ پيدا شدن:

2007
سن هنگام پيدا شدن: 29
محل: جنگل كامبوج
مدت زمان زندگي در طبيعت: 19 سال
حيوانات: حيوانات مختلف
دختر جنگل كامبوج، زني كامبوجي است كه در 13 ژانويه‌ي 2007، در جنگل «ايالت راتان*****ي» پيدا شد. خانواده‌اي در يك روستاي نزديك به محل، ادعا كردند كه اين زن، دختر آن‌ها، «راچام پنگينگ» است كه 29 يا 30 سال دارد (متولد 1979) و 18 يا 19 سال پيش ناپديد شده. ماجراي راچام، به عنوان يك كودك وحشي كه سال‌هاي زيادي از عمر خود را در جنگل گذرانده است، پوشش خبري وسيعي داشت.
راچام، پس از آن كه در 13 ژانويه‌ي 2007، ژوليده، لخت و وحشت‌زده، در جنگل‌هاي انبوه ايالت راتان*****ي واقع در دورترين نقطه‌ي شمال شرقي كامبوج پيدا شد، مورد توجه بين‌المللي قرار گرفت. وقتي يك روستايي متوجه شد از غذاي موجود در جعبه‌ي ناهار خبري نيست، آن ناحيه را تحت نظر گرفت، چشمش به اين زن افتاد و چند تن از دوستانش را براي گرفتن او گرد آورد.
پدر راچام، افسر پليس، كسور لو لانگ، او را از روي زخمي كه روي پشتش داشت شناسايي كرد. وي اظهار داشت راچام پنگينگ در سن 8 سالگي، هنگامي كه همراه خواهر شش ساله‌اش، گله‌ي گاوها را هدايت مي‌كرد، ناپديد شده بود(خواهرش نيز همين‌طور). يك هفته بعد از پيدا شدن، راچام در تطبيق خود با زندگي متمدن، دچار مشكل شد. به گزارش پليس محلي، او تنها مي‌توانست سه كلمه بگويد: «پدر»، «مادر» و «شكم‌درد». يك روانشناس اسپانيايي كه اين دختر را ديده بود، گفت او «مي‌تواند چند كلمه بگويد و با ديدن بازي‌هايي كه در آن‌ها آيينه و اسباب‌بازي‌هايي به شكل حيوانات وجود دارد، لبخند مي‌زند» اما راچام هرگز به زباني كه قابل درك باشد، صحبت نكرد. او هنگام گرسنگي و تشنگي، به دهانش اشاره مي‌كرد و ترجيح مي‌داد به جاي اين‌كه به صورت قائم قدم بردارد، روي چهار دست و پا راه برود. خانواده‌ي راچام مجبور بودند تمام مدت مراقبش باشند تا به جنگل فرار نكند. راچام پنگينگ بارها سعي كرده بود به جنگل بازگردد. مادرش مرتب ناچار بود لباس‌هاي راچام را را تنش كند زيرا او مي‌خواست آن‌ها را از تنش بيرون بياورد. بر اساس اظهارات يكي خبرنگار از «گاردين»، خانواده‌ي راچام، مراقبت فراواني از وي به عمل مي‌آوردند و اين زن غمگين و بي‌توجه مي‌نمود، هرچند شب‌ها بي‌قرار مي‌شد. در ماه مه 2010، راچام پگينگ به جنگل فرار كرد. علي‌رغم جست و جوها، كسي نتوانسته او را پيدا كند.


4) پسر پرنده‌اي روسي



[تصویر: 02.jpg]


تاريخ پيدا شدن:

2008
سن هنگام پيدا شدن: 7
محل: ولگوگراد، روسيه
مدت زمان زندگي در طبيعت: 7 سال
حيوانات: پرندگان

در سال 2008، مددكاران روسي، يك «پسر پرنده‌اي» پيدا كردند، كه مادرش او را در لانه‌ي پرندگان بزرگ كرده بود. اين پسر تنها مي‌توانست از طريق جيك جيك كردن ارتباط برقرار كند. به گفته‌ي مقامات، اين بچه‌ي وانهاده‌شده را در يك آپارتمان كوچك دو اتاقه در حالي يافته بودند كه با قفس‌هايي پر از پرنده، غذاي پرندگان و مدفوع آنان، احاطه شده بود.
به گزارش روزنامه‌ي روسي «پراودا» پسر پرنده‌اي از زبان انساني چيزي نمي‌فهميد و با جيك جيك كردن و تكان دادن بازوانش، ارتباط برقرار مي‌كرد. فعال اجتماعي، «گالينا ولسكايا»، كه در نجات كودك از خانه‌اش در «كروسكي»، ولگوگراد، شركت داشت، اظهار كرد مادر 31 ساله‌ي اين پسر، با او همچون ساير حيواناتش رفتار مي‌كرده و هرگز با وي سخن نمي‌گفته. خانم ولسكايا گفت: «وقتي با او حرف مي‌زنيم، جيك جيك مي‌كند».
مقامات روسي اعلام كردند كه كودك از لحاظ جسمي آسيبي نديده است اما از «سندروم ماگلي» (
Mowgli Syndrome
) رنج مي‌برد و قادر به برقراري ارتباط عادي با انسان‌ها نيست. نام اين سندروم، از شخصيت «كتاب جنگل» گرفته شده؛ ماگلي در اين داستان، پسربچه‌اي است كه توسط حيوانات وحشي بزرگ مي‌شود.
پراودا اين گونه نوشت: « (مادر وي) از پرندگان خانگي نگهداري مي‌كرد و به پرندگان وحشي غذا مي‌داد. (او) هرگز نه پسرك را زده بود و نه بدون غذا رهايش كرده بود، اما هيچ وقت با او صحبت نكرده بود. اين پرندگان بودند كه با وي ارتباط برقرار كرده، زبان پرنده‌اي يادش داده‌اند. او فقط جيك‌جيك مي‌كند و وقتي مي‌فهمد كسي منظورش را متوجه نشده، دست‌هايش را مثل پرنده‌ها تكان مي‌دهد». اين مادر، بعد از آن‌ كه پسرك پيدا شد، يك فرم رضايت امضا كرد. براساس اين فرم، وي بايد كودكش را آزاد مي‌كرد تا تحت مراقبت قرار گيرد. گزارش‌ها حاكي از آن هستند كه پسر پرنده‌اي موقتاً به يك آسايشگاه رواني منتقل شده بود، اما بعد از مدت كوتاهي، او را به مركز مراقبت‌هاي روانپزشكي فرستاده‌ بودند.


5) اكسانا مالايا، دختر سگي اوكرايني


[تصویر: 01.jpg]


تاريخ پيدا شدن:

1991
سن هنگام پيدا شدن: 8
محل: بلاگوشچنكا، اوكراين
مدت زمان زندگي در طبيعت: 5 سال
حيوانات: سگ‌ها
«اوكسانا مالاي» نه يك كودك وحشي بود، نه يك كودك محبوس، بلكه كودكي بود وانهاده، كه بيشتر دوران طفوليت خود را از 3 تا 8 سالگي، در لانه‌ي سگ‌ها، پشت باغچه‌ي خانه‌ي خانوادگي خود در «نوايا بلاگوشچنكا»، اوكراين، گذرانده بود، هر چند، گاهي به خانه مي‌آمد و والدين الكلي و اهمال‌گر خويش را ملاقات مي‌كرد.
والدين دائم‌الخمر اكسانا، نمي‌توانستند از او نگهداري كنند و به همين دليل اكسانا در سه سالگي از خانه‌اش تبعيد شد. آنان در منطقه‌اي فقيرنشين زندگي مي‌كردند و سگ‌هاي وحشي بسياري در آن خيابان‌ها پرسه مي‌زدند. اكسانا در يك كپر، كه محل زندگي اين سگ‌ها بود و پشت خانه‌اش قرار داشت، پناه جست. وي تحت مراقبت سگ‌ها قرار گرفت و حركات و رفتارهاي آنان را آموخت. رابطه‌ي اكسانا با سگ‌ها آن‌قدر قوي بود كه وقتي مقامات براي نجاتش آمدند، در ابتدا توسط سگ‌ها رانده شدند. اعمال و صداهاي او، تقليدي از سرپرستانش بود. دختر سگي خرناس مي‌كشيد، پارس مي‌كرد، روي چهار دست و پا راه مي‌رفت، مثل يك سگ وحشي قوز مي‌كرد، پيش از خوردن غذا آن را بو مي‌كشيد و داراي حواس بسيار قوي بينايي، شنوايي و بويايي بود. وقتي اكسانا را نجاتش دادند، او تنها كلمات «بله» و خير» را مي‌دانست.
اكسانا، بعد از پيدا شدن، كسب مهارت‌هاي عادي اجتماعي و عاطفي انساني را دشوار يافت. وي، محروم از هرگونه محرك اجتماعي و فكري، تنها، از حمايت عاطفي سگ‌هاي همراهش برخوردار گشته بود. از آن‌جايي كه اكسانا در محيط اجتماعي از زبان استفاده نكرده بود، وي در بهبود مهارت‌هاي زباني با مشكل مواجه مي‌شد.
اوكسانا در سال 2010، 26 ساله است. او در محل نگهداري معلولين ذهني نگهداري مي‌شود و در مراقبت از گاوهاي مزرعه‌ي كلينيك كمك مي‌كند. وي گفته است وقتي كنار سگ‌هاست، از هميشه خوشحال‌تر است.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2942]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن