واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: موقعيت راهبردي روسيه و آمريكا در بحران اوراسيا
اشاره:
كساني وجود دارند كه معتقدند تاريخ، روز هشتم اوت 2008 را به عنوان سرآغاز بروز تغييراتي مهم در نظام بينالملل به خاطر خواهد سپرد. اين قسمت از مقاله درصدد يافتن پاسخي براي اين پرسش است كه آيا جنگ گرجستان ميتواند نشانهاي از پديد آمدن جهاني چند قطبي باشد يا خير؟
مشاور ويژه بنياد تحقيقات راهبردي در پاريس ميگويد:
دامنه اين پيروزي مهم است. مسكو علاوه بر نفوذ وسيع، ارتش گرجستان را از توان انداخت، مانع از دستيابي تفليس به موقعيت دلخواهش در ناتو شد و ميخائيل ساكاشويلي رهبر گرجستان را در موقعيت شكنندهاي قرار داد.
مسكو همچنين هشدار نماديني به اوكراين درباره تمايلات غرب گرايانهاش داد، برآينده خطوط لوله نفت و گاز تاثير گذاشت، مانع باز
پس گيري استانهاي جداييطلب آبخازيا و اوستياي جنوبي توسط گرجستان شد و مجموعهاي از ارزشهاي سياسي افراطي عميقا روسي را درخصوص خطوط مقدم مورد مناقشه در جنگ سرد ديرينه تثبيت كرد. به علاوه مسكو با موافقت با توقف عمليات نظامي، همكاري با ميانجيگري نيكلا ساركوزي، رئيس جمهور فرانسه و تنها توصيه به كنارهگيري ساكاشويلي، اين پيام را ابلاغ كرد كه به طور منطقي، از منافعش حمايت كرده و قصد براندازي يك دولت مستقل را نداشته است.
همچنين جزئيات آتشبس و عدم اعزام قريبالوقوع نيروهاي بينالمللي حافظ صلح، با وجود درخواستهاي آمريكا براي حضور يك نيروي مستقلتر در منطقه، حاكي از آن است كه روسيه نقش امنيتي بيشتري در منطقه برعهده ميگيرد.
روسيه خواستار مذاكرات بينالمللي در مورد آبخازيا و اوستياي جنوبي است كه ميتواند نهايتا منجربه حمايت از همهپرسي شود كه براي اين جمهوريها، اين امكان را فراهم خواهد ساخت كه رسما از گرجستان جدا شوند.
جرجبوش، رئيس جمهور آمريكا و ساكاشويلي، گزارشهاي مربوط به اقدامات نظامي روسيه را مغاير با آتشبس خواندند، اما در داخل روسيه اين رويداد، تقويت كننده روحيه و غرور بود كه بخشي از ماموريت ولاديمير پوتين براي خنثي كردن احساس حقارت ناشي از شكست در جنگ سرد و اعاده حيثيت از روسيه به عنوان يك قدرت بزرگ بود.
ديپلماتها و كارشناسان سياست خارجي ميگويند كه تاريخ ممكن است هشتم اوت 2008 را به عنوان آغاز تغييرات مهم در نظام جهاني ثبت كند كه به گفته مسكو به واسطه جنگ تحت رهبري آمريكا در عراق و مداخله ناتو در كوزوو، به مخاطره افتاده است. اين امر ممكن است نشانهاي از جهاني سه قطبي باشد كه در آن آمريكا، روسيه و چين مهمترين نقش را دارند.
پيامدهاي اين رويداد براي غرب هنوز كاملا مشخص نيست. به گفته دو مقام دولت كلينتون در امور اروپا، درحاليكه هيچ كسي نميخواهد به رويارويي به سبك جنگ سرد بازگردد، رفتار مسكو چالش مستقيمي براي نظم بينالمللي و اروپايي است.
اين روزنامه در ادامه مينويسد؛ مسكو مطمئنا با جنبههاي منفي اين مساله مواجه خواهد شد. اروپا و آمريكا مجددا بر راههايي براي نكوهش يا منزوي ساختن روسيه متمركز ميشوند، اما تحريمهاي اقتصادي به طور جدي مدنظر نيست.
سازمان ملل با توجه به حق وتوي روسيه در شوراي امنيت اقدامي نخواهد كرد، اما اروپاي شرقي، رهبران دولتهاي بالتيك، لهستان و اوكراين كه به نشانه حمايت، به تفليس سفر كردند، به دنبال اقدامات تنبيهياند.
دولتهاي غربي كه از خنثي شدن اصلاحات دموكراتيك در اوراسيا نگرانند، در حال بحث درباره روشهايي براي منزوي ساختن مسكو هستند. يك ايده، لغو يا تحريم بازيهاي زمستاني المپيك 2014 در سوچي است. ايده ديگر، لغو يا تعليق عضويت روسيه در گروه هشت كشور صنعتي است. از جمله ايدههاي ديگر، اعطاي سريع حق عضويت در ناتو به مقدونيه است كه پيامي قوي براي مسكو خواهد بود.
واكنش رياكارانه بوش
در اين حال، روزنامه آمريكايي لس آنجلس تايمز در گزارشي نوشت؛ از نظر اعراب، واكنش آمريكا به بحران گرجستان و روسيه بسيار رياكارانه بود و رئيس جمهوري آمريكا بايد شرمنده باشد كه وقتي خود كشوري را مورد اشغال قرار داده ،در مورد اشغال كشور ديگري صحبت كند.
لس آنجلس تايمز نوشت: جرج بوش، روسيه را به عنوان تحريك كننده اصلي در درگيري گرجستان محكوم كرده و اين مساله باعث شده است تا از نظر اعراب اين اظهارات آمريكا كه خود عراق را تحت اشغال دارد به نظر بسيار رياكارانه برسد، خصوصا كه لفاظي كه كاخ سفيد عليه مسكو به كار برده است، بيشتر بيانگر همان احساساتي است كه اعراب نسبت به آمريكا دارند.
به نوشته اين روزنامه؛ بسياري در منطقه خاورميانه از آنچه آن را سبك مغرورانه و تهديدات دائمي بوش براي استفاده از نيروي نظامي ميدانند، به خشم آمدهاند و دولت او به بيتفاوت كردن مسلمانان و برانگيختن خشم آنان در جنگي منحرف عليه تروريسم متهم شده است.
به اين ترتيب، انتقادات رئيس جمهوري آمريكا از تهاجم روسيه به گرجستان باعث شده است تا مفسران عربي لبخند استهزاء آميزي بزنند، زيرا به گفته آنها، بوش همان سياستهاي زورگويانهاي را محكوم ميكند كه خود آنها را اجرا ميكند.
به گفته سردبير روزنامه مصري ، بوش بايد بسيار شرمسار باشد كه در مورد اشغال يك كشور حرف بزند. او هم اكنون خود يك كشور را در اشغال دارد.
وي افزود: نيروهاي آمريكايي پنج سال است كه در عراق هستند و هنوز هم به شكل غير قابل قبولي به مبارزهاي ميپردازند كه كنوانسيونهاي حقوق بشر را نقض ميكند و بهتر بود بوش در مورد اشغالگري خود در عراق صحبت ميكرد.
اين در حالي است كه خشم و بدبيني نسبت به واشنگتن را به سادگي ميتوان از قاهره گرفته تا بيروت و بغداد يافت. جنگ عراق، اختلاف بر سر مساله فلسطينيان و شكست مشهود واشنگتن در ترويج دمكراسي و حقوق بشر، همگي باعث تضعيف موقعيت آمريكا شدهاند.
همچنين در منطقه به صورت گستردهاي به اين مساله اشاره شده است كه واشنگتن در جنگ تابستان 2006 به هنگام تهاجم نيروهاي نظامي اسرائيل به جنوب لبنان، بدون هيچ انتقادي از اسرائيل، به نظاره اين جنگ پرداخت.
به همين علت، وقتي جرج بوش گفت كه قلدري و تحريك، راههاي قابل قبولي براي انجام سياست خارجي در قرن بيست و يكم نيستند، بسياري اين اظهارات وي را به عنوان اظهاراتي تبعيض آميز رد كردند.
تحليلگر سياسي و از ستون نويسان روزنامه لبناني ميگويد: دولت آمريكا بدون در نظر گرفتن هرگونه افقي براي آينده، در حال لغزش است. آمريكا كاملا با ايده جنگ خود عليه تروريسم سرگرم است و اين مساله باعث ميشود حتي در ساده ترين معني سياسي هم شكست بخورد و دولت آمريكا به متحدان خود در گرجستان و خاورميانه بيشتر از دشمنان خود ضربه زده است.
ديدگاه اعراب تنها نتيجه اتفاقاتي كه در منطقه رخ ميدهد، نيست. برخي حمايت دولت آمريكا از استقلال آلباني تبارهاي كوزوو و خشم واشنگتن را از اينكه روسيه نيروهاي خود را به مناطق جدايي طلب آبخازيا و اوستياي جنوبي اعزام كرده است، نوعي تجديدنظر غير صريح در سياستها و اعتقادات واشنگتن ميدانند.
مسكو هنوز ميگويد كه تانكها و گردانهاي نظامياش به منظور توقف جنايات صورت گرفته توسط نيروهاي نظامي و شبه نظاميان گرجستان عليه طرفداران روسيه وارد خاك گرجستان شدهاند.
از تحليلگران مركز مطالعات سياسي و راهبردي در قاهره ميگويد:
بوش درك نكرده است كه با مداخله نظامي در ساير كشورها، اين حق را به ساير بازيگران جهاني نيز خواهد داد.
وي افزود:
آنها هم مداخله كردهاند تا از پيوستن برخي استانهاي بخصوص به گرجستان، جلوگيري كنند.
روسيه از همان منطقي استفاده ميكند كه آمريكا استفاده كرده است.>
عدهاي ديگر نسبت به انگيزههاي بوش داراي ديدگاههاي متفاوت تري هستند. معاون وزير امور خارجه عراق اظهار داشت: بين اقدامات روسيه در گرجستان و حمله آمريكا به كشور من هيچ مشابهتي وجود ندارد.
به گفته وي، ما در عراق با دولتي فاشيست سر و كار داشتيم كه همه عراقيها بخاطر رنجهايي كه عليه آنان اعمال شده بود، از آن بيزار بودند. رژيم صدام حسين ثبات منطقهاي را تهديد ميكرد و با كشورهاي همسايه خود جنگ به راه انداخته بود.
اين در حالي است كه افكار عمومي حاكم در خيابانهاي خاورميانه صرفا اين است كه قدرت بزرگ اينگونه رفتار ميكنند و روسيه هم درست همانگونه رفتار ميكند كه آمريكا رفتار كرده است.
چهارشنبه 13 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]