تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833136804
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز رمضان فرصت رجوع به خويشتن
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز رمضان فرصت رجوع به خويشتن
جام جم آنلاين: روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله «رمضان فرصت رجوع به خويشتن»،«ما و بحرانهاي پيراموني»،«بر آتش تورم دامن نزنيم»و... كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
جوان
«رمضان فرصت رجوع به خويشتن» عنوان سرمقالهي روزنامهي جوان به قلم مدير مسئول اين روزنامه است كه در آن ميخوانيد؛ماه رمضان فرصت مناسبى است كه هر كس بتواند كارنامه يك سال گذشته خود را مرور كند و با تاكيد بر نقاط قوت سال گذشته و يا رفع نقاط ضعف خود بتواند از اين ماه توشه معنوى كسب نمايد.
شايد در جوامعى مانند جامعه ما كه در حال توسعه مى باشد و ساليان متمادى تجربيات زيادى را در خود ديده است، سياستمداران به غير از مقطع انقلاب اسلامى كمتر به سياست توام با معنويت و كارنامه اى مطابق با سنت و سيره نبوى تاكيد داشتهاند. اساسا تمام توجه غرب و دنياى استكبار اين است كه ما نتوانيم با رويكردى ديندارانه به تشكيل و ادامه حكومت دينى بپردازيم و مى كوشند با استفاده از تجربيات سكولاريستى و پوزيتيويستى قرن ?? به بعد اروپا ما را نيز به ورطه بكشند.
در ادمه سرمقاله ميخوانيد...اما در درون و در سير كاروان تمدنى در كشور عليرغم نمادهاى زياد فرهنگى و ماهيت فرهنگى انقلاب، آن چنان كه شايسته است نتوانسته ايم در نهادينه كردن معنويت در برخى از دستگاه هاى تاثيرگذار موفق باشيم.
نويسنده سرمقاله با اشاره به اين كه تجمل گرايى، اشرافيت و مصرف زدگى به عنوان واقعيتى است كه سدى در مسير معنويت است، افزوده است:ساختمان هاى شيك و مجلل در نقاط گرانقيمت شهر، تعويض چند باره وسايل ادارى و مبل و اثاثيه برخى دستگاه ها و ادارات، رها كردن ساختمان هاى پرخاطره و تاريخى در مركز شهر و كوچ به سوى ساختمان هاى اشرافى و گرانقيمت در محل هاى مجلل و استفاده از اتومبيل هاى لوكس و مدرن نشانه اين است كه بايد بيش از هر زمان ديگرى به معنويت فكر و بدانيم راه چاره بشر، رو آوردن به معنويت و اعراض از دنياگرايى است.
در بخش ديگر ميخوانيد؛دنياگرايى مذمومى كه موجب مى شود انسان با ابراز توجيه مرحله به مرحله از گذشته خود فاصله بگيرد و بعد از مقطعى و زمانى نه خود بلكه دوستان و همراهان وى بيابند كه رفيق ديرين خود خوى و سلوك گذشته را ندارد و به سمت دنياگرايى مذموم رو آورده است.
اين افق معنوى انقلاب و رهبرى الهى مسير را براى دلبستگان راه شهدا مشخص كرده است و هرگز دنيا گرايى و جذب عوالم مادى شدن با ادامه مسير پر نور انقلاب سازگارى ندارد.بد نيست در اين ايام و به واسطه معنويت ماه رمضان هركدام از ما با خود انديشه كنيم.
آيا آن فرد آرمانى گذشته هستيم يا خير؟
چه قدر در مسير زندگى خود به تعميق ارزش هاى انقلابى و دينى كمك كرده ايم؟
پاسخ سوالات فوق مى تواند به ما كمك كند تا با بهره گيرى از اين راه در مسير صحيح گام برداريم.
جمهوري اسلامي
«ما و بحرانهاي پيراموني» عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛با گذشت زمان ابعاد ناشناخته اي از « معماي گرجستان » و مسائل پشت پرده اش برملا شده است . اين درحاليست كه تمامي جزئيات اين معماي پيچيده هنوز به درستي و كمال بازگو نشده است .
هنوز كاملا قابل درك نيست كه مقامات گرجستان براساس چه محاسباتي و به اميد بهره مندي از چه پشتوانه اي و با اتكا به كدامين ظرفيت و نيروي نظامي به بازوي نظامي روسها در « اوستياي جنوبي » حمله ور شدند و چه كساني آنها را تحريك و تشويق كرده بودند. البته مسكو انگشت اتهام خود را به سوي آمريكا و اسرائيل نشانه گيري كرده ولي احتمال چنين اشتباه بزرگي در برآوردها و محاسبات اين دو رژيم نيز قابل درك نيست .
« برايان هرينگ » در نوشته اي پيرامون همكاري هاي پنهان گرجستان و رژيم صهيونيستي از « لانه گزيني اسرائيل » در بخش هاي جنوبي خاك گرجستان خبر مي دهد كه اسرائيل هواپيماهاي « اف 16 » تهاجمي خود را در فرودگاهي در جنوب گرجستان براي حمله به ايران مستقر كرده بود. بعلاوه در جريان پاتك غافلگيرانه مسكو به گرجستان محموله اي از اسناد « به كلي سري » و « خيلي محرمانه » از منابع ناتو در اختيار روسها قرار مي گيرد. از جمله آنكه درست در همان روزهاي آغاز تهاجم نظامي گرجستان به « اوستياي جنوبي » يك خط هوائي مستقيم از تل آويو به تفليس براي انتقال سريع مستشاران نظامي و نيروهاي ويژه اسرائيلي توسط شبكه خطوط هوائي « العال » برپا شد كه اطلاعات آن به رسانه ها نيز درز كرده است .
در اين زمينه نكات مهمي به ذهن مي رسد كه لازم است به دقت مورد توجه قرار گيرند.
1 ـ شناسائي عوامل بحران ساز ـ مهمترين و حياتي ترين پديده در اين زمينه تمركز بر روند پرشتاب تحولات منطقه اي و جهاني به منظور شناسائي عوامل آشكار و پنهان است كه در « ايجاد كانون بحران » در منطقه نقش آفريني مي كنند. تا اينجاي قضيه نقش واشنگتن و تل آويو بازگو شده ولي سئوال اينست كه آيا فقط همين 2 رژيم توطئه گر در اين ماجرا دست داشته اند آيا از منابع اروپائي ردپائي در اين ماجرا ديده نمي شود بعلاوه آيا اهداف و برنامه هاي تدوين شده به همان صورتي كه اجرا شده مدنظر بوده است يا بخش هاي اجرا نشده و يا مخدوفي نيز وجود دارد كه به علت وخامت اوضاع و برهم خوردن محاسبات اوليه به حال خود رها شده است.
2 ـ تمركز بر پنهانكاري بحران ساز ـ تهاجم نظامي گرجستان به « اوستياي جنوبي » در پوشش تبليغاتي بازيهاي المپيك و دقيقا همزمان با شروع بازيهاي المپيك پكن شكل گرفت . پنهان كاري گسترده تر در مورد انتقال هواپيماهاي تهاجمي رژيم صهيونيستي به جنوب گرجستان در پوشش همكاريهاي نظامي تل آويو با اين كشور بوده است. بدين ترتيب بايد نقش آمريكا و ناتو در اين مقوله را مورد كنكاش قرار دهيم و اين سئوال اساسي مطرح شود كه واشنگتن چه اهدافي را در اين زمينه تعقيب مي كند.
3 ـ هماهنگي با ساير نقاط بحراني در منطقه ـ اگرچه طرحهاي شيطاني نومحافظه كاران در طول 7 سال گذشته با شكست و ناكامي مطلق مواجه شده ولي درك ابعاد و ويژگيهاي اقدامات واشنگتن در چارچوب سياستهاي خاورميانه اي آمريكا بويژه اهدافي كه از ايجاد كانونهاي بحران در اطراف ايران دنبال مي كند هشياري بيشتري را براي خنثي سازي توطئه هاي نومحافظه كاران طلب مي نمايد.
4 ـ آماده سازي زمينه ها براي مقابله با دنياي چند قطبي آينده ـ واشنگتن به خوبي دريافته است كه دنياي تك قطبي به طرز اجتناب ناپذيري به سمت « نظام چند قطبي » به پيش مي رود. واشنگتن اكنون سالها است كه در تدارك تامين زمينه ها براي مقابله با شرايط محتمل در نظام چند قطبي آينده است و مشخصا سعي دارد در پشت مرزهاي جغرافيائي تمامي كشورهائي كه ممكن است در فرايند چند قطبي آينده نقش آفرين باشند ايستگاههاي جاسوسي و استراق سمع و كنترل راداري ايجاد كند.
در ادامه سرمقاله ميخوانيد؛تصادفي نيست كه آمريكا در پوشش طرحهاي ناتو سرگرم احداث پايگاههاي راداري در جمهوري چك احداث سپر دفاع موشكي در لهستان ايجاد پايگاههاي عظيم جاسوسي و استراق سمع در عراق و افغانستان است .
در بخش پاياني سرمقاله آمده است؛بحران هاي پيراموني اگرچه ظاهرا اهداف ديگري را نيز پوشش مي دهد ولي محاصره انقلاب اسلامي و تلاش براي به تحليل بردن توان و ظرفيت نهضت هاي مقاومت اسلامي از بدترين اهداف اعلام شده اي است كه غرب و ناتو ديگر اصراري به كتمان آن ندارند. درك اين مهم و توجه به ابعاد و جزئيات بحرانهاي پيراموني مسئوليتهاي تعطيل ناپذيري را متوجه تمامي نيروهاي معتقد به اعتلاي اسلام و انقلاب و كشور مي كند و به ما ثابت مي نمايد كه امروز بيش از گذشته نيازمند هشيار اعتماد به نفس و « دشمن شناسي هسيتم دشمناني كه شايد در زير نقابهاي جديد به راحتي قابل شناسائي نباشد.
مردم سالاري
«پرونده اصلا ح قانون انتخابات را مختومه نكنيد» عنوان يادداشت امروز روزنامهي مردم سالاري به قلم سروش ارشاد است كه در آن مي خوانيد؛گويا دولت علا قه اي به اصلا ح قانون انتخابات رياست جمهوري، كه مورد نقد بسياري از كارشناسان حقوقي است، ندارد. «برگزاري انتخابات دوره دهم رياست جمهوري با قانون فعلي، بهترين گزينه است»، اين آخرين جمله اي است كه به صورت رسمي از سوي دولت نهم آن هم از زبان رئيس شوراي اطلا ع رساني وزارت كشور اعلا م شد تا در كنار جمله اي از زبان وزير كشور مبني بر اين كه در اين مقطع نياز جدي به تغيير قانون انتخابات نداريم، مشخص شود، دولت با غير شفاف بودن و نواقصي كه در قانون انتخابات وجود دارد، چندان مشكلي ندارد.
در ادامه يادداتش ميخوانيد؛معاون وزير كشور در مصاحبه اخير خود گفته است: در حال حاضر هرگونه تغيير در قانون انتخابات اولا; با توجه به اقتضاي زمان و فضا و نزديكي به انتخابات رياست جمهوري جزيي است و ثانيا; اين تغييرات با تفاسير و تعابير و نگاه هاي مختلف همراه خواهد بود. ثانيا نياز به تغيير در قانون انتخابات رياست جمهوري هم به طور جدي احساس نمي شود.
در اين خصوص بايد گفت: بركسي پوشيده نيست كه فقدان قانون مناسب براي انتخابات رياست جمهوري سبب شده تا كساني كه حتي صلا حيت هاي لا زم براي تصدي يك پست اداري ساده را نيز ندارند، خود را كانديداي انتخابات رياست جمهوري بدانند و اتفاقا از آنها ثبت نام به عمل بيايد و در ليست ثبت نام شدگان قرار بگيرد.
در بخش ديگر يادداشت آمده است؛لذا، با نظر به جايگاه رياست جمهوري در هر كشوري، بايد تدابيري اتخاذ شود كه ثبت نام براي انتخابات رياست جمهوري به يك طنز اجتماعي تبديل نشود. قطعا نمي توان حضور هر فردي در وزارت كشور براي ثبت نام در انتخابات رياست جمهوري را آزادي تلقي كرد و به آن باليد.
لذا بهتر است رئيس شوراي اطلاع رساني وزارت كشور تنها به ليست ثبت نام شدگان انتخابات رياست جمهوري نهم نظري بيندازد و سپس اعلام كند كه برگزاري انتخابات دوره دهم رياست جمهوري با همان قانون فعلي، بهترين گزينه است! اين موضوع تنها گوشه اي از نقص هاي قانون انتخابات رياست جمهوري است. چرا كه هنوز معيار سنجش شرايط رياست جمهوري نيز غيرشفاف است و اين ناشفاف بودن قطعا مشكلاتي را پديد خواهد آورد.
در بخش پاياني يادداشت آمده است؛ضمن اينكه اگر وزارت كشور دولت نهم معتقد است كه زمان اقتضاي اين اصلاحات را نمي كند، چرا زودتر به فكر نيفتند تا وارد عمل شوند و موضوع را فقط در حد حرف باقي نگذارند. لذا بهتر است مسوولان ذي ربط، به راحتي پرونده اصلاح قانون انتخابات رياست جمهوري را بسته ندانند. زيرا بيانگر آن است كه هيچوقت قرار نيست اتفاق تازه اي رخ دهد و مجلس هشتم هم همانند مجلس هفتم آمده است كه در آينده جاي خود را به مجلس نهم بدهد و همه قوانين هم لا يتغير باقي بمانند.
كيهان
«قدح آمد اما ...» عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم محمد ايماني است كه در ابتداي آن ميخوانيد؛سر از پا نمي شناسي. در تب و تابي. دلشوره اي شيرين در جانت مي دود. نه، از جنس اضطراب نيست. نگراني كه اين «آن»، اين «آن» غني شده و مبارك و متراكم را گردش روزگار به چشم برهم زدني از تو بربايد و ببرد. ياري به اين رعنايي و دلربايي، پس از روزگاري انتظار از راه برسد و تو در تب و تاب و التهاب نيفتي؟! مي تواني؟! اختيار در كف توست؟! اينك بهترين همنشين و همدم- اكرم مصحوب من الاوقات- از راه رسيده و روز و روزگار تو را نوروز و بهاري ساخته. مي تواني مست نسيمش نباشي و در تاب و تب و طرب نيفتي؟! مي تواني دست افشان نباشي از بشارت دلدار و ديدار در بهار جان ها؟ اما نگراني و در نجوا با خود كه اي چشم انتظار، مهياي اين لقاي بزرگ هستي؟
دوش رفتم به در ميكده خواب آلوده
خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده
آمد افسوس كنان مغبچه باده فروش
گفت بيدار شو اي رهرو خواب آلوده
به هواي لب شيرين دهنان چند كني
جوهر روح به ياقوت مذاب آلوده
پاك و صافي شو و از چاه طبيعت به درآ
كه صفايي ندهد آب تراب آلوده
راست گفت رسول والا تبار (ص) كه «اگر بنده آنچه را در ماه رمضان است مي دانست، دوست داشت تمام سال، رمضان باشد» و به جان چشيده ايم گوشه اي از حلاوت و شيريني فرمايش امام صادق عليه السلام را كه «للصّائم فرحتان، فرحه عند افطاره و فرحه عند لقاء ربه. براي روزه دار دو شادماني است، يك شادي هنگام افطار و ديگري هنگام ملاقات پروردگارش». رنج نيست آن رنجي كه پايان آن شيريني وصال و لقا باشد. رنج نيست سودايي كه پايان آن سود است. «و ما اربحنا افضل ارباح العالمين. سود كرديم- در ماه مبارك رمضان- بهترين سودي كه جهانيان كنند.» (امام سجاد عليه السلام). رنج و سودا و سود؟ آري اينجا همه يكجا جمعند. عقل و دل اينجا به وحدت مي رسند و يكي مي شوند و يكي مي بينند. «خداوند را فرشتگاني است كه موكل روزه دارانند، براي آنها در هر روز ماه رمضان طلب مغفرت مي كنند و آنان را در هر شب هنگام افطار ندا مي دهند: بشارت باد بر شما اي بندگان خدا! گرسنگي را اندكي چشيديد و به زودي سير خواهيد شد. مبارك باشد بر شما و آنچه در جان شماست» (امام باقر عليه السلام).
زمان، آن كاميابي است، فرصتي كه بر بسياري از پيشينيان داده نشد. ما را براي اين ضيافت برگزيدند و ممتاز كردند «الحمد لله الذي اكرمنا بك ايها الشهر المبارك» (رسول اكرم ص) و «آثرتنا به علي سائر الامم و اصطفيتنا بفضله دون اهل الملل. خداوندا ما را با ماه مبارك رمضان بر ساير امت ها ترجيح دادي و به فضيلت آن ما را از ديگر دين ها برگزيدي». (امام سجاد عليه السلام)
ماه رمضان همچنان كه «آن» عاشقي و فرصت پيوند جانان است، روزگار گسسته شدن و دامن چيدن از هوس ها به چشم برهان بين هم هست. و مگر نه اينكه فرمود «و لقد همّت به و همّ بها لولا ان رأي برهان ربه، كذلك لنصرف عنه السوء و الفحشاء. زليخا ميل يوسف كرد و يوسف هم به او ميل مي كرد، اگر برهان پروردگارش را نمي ديد، اين چنين شد تا ما او را از بدي و زشتي بازگردانيم»؟ (يوسف- آيه 42). در هم تنيدگي ايمان و برهان و عشق و عقل است كه از ماه رمضان، هم نشيني مي سازد بي همتا، عقل افروز و دلربا. و ساعتي از اين هم نشيني غني شده و غنا يافته، بر سالياني دراز، رجحان و فضيلت مي يابد. آرزوها دست يافتني مي شود و عمل ها بارور. دل هاي سنگي به رقت مي گرايد و پرده ميان جان و جانان برمي افتد. تازه مي فهمي «يحول بين المرء و قلبه. خدا ميان انسان و دل او حائل است» يعني چه. دل، ميزبان مي شود. خدا با همه بزرگي فرود مي آيد چندان كه آيات بلند بالاي او نازل مي شوند. دل، پيراسته اگر شده باشد، در اين «آن» طور تجلي مي شود و اين چنين، رمضان هيبت و سطوت مي يابد نزد مؤمنان «اهيبك في صدور المومنين». اين چنين است كه تشنگي و گرسنگي نه قابل تحمل، كه فراموش مي شود و رنگ مي بازد. كه قلب، دوباره سلطان شده به جاي بطن و فرج. «صوم القلب خير من صيام اللسان و صوم اللسان خير من صيام البطن. روزه دل بهتر از روزه زبان و روزه زبان، بهتر از روزه شكم است». (علي عليه السلام). در چنين مقامي گرسنگي و تشنگي، بشارت با خود دارد؛ «خوشا به حال كساني كه به خاطر روزه گرسنه يا تشنه شوند. آن ها روز قيامت سير خواهند شد.» (رسول اكرم ص)
اينجا مقام عروج است، كنده شدن و پريدن و بار
يافتن. به تعبير مولوي:
ماه رمضان آمد، اي يار قمر سيما
بربند سر سفره، بگشاي ره بالا
اي ياوه هر جايي، وقت است كه بازآيي
بنگر سوي حلوايي، تا كي طلبي حلوا
مرغت ز خور و هيضه، مانده است در اين بيضه
بيرون شو از اين بيضه تا باز شود پرها
با ياد لب دلبر، خشك است لب مهتر
خوش با شكم خالي نالد چون سرنا
خالي شو و خالي به، لب بر لب نايي نه
چون ني زدمش پرشو، و آنگاه شكر مي خا
و نيز:
ماه رمضان آمد، آن بند دهان آمد
زد بر دهن بسته تا لذت لب بيند
آمد قدح روزه، بشكست قدح ها را
تا منكر اين عشرت بي باده طرب بيند
عيش ما اما تمام نيست كه آن يار غايب از نظر(عج) در ميان ما نيست «اللهم انا نرغب اليك في دوله كريمه تعز بهاالاسلام و اهله و تذل بها النفاق واهله... خداوندا ما دولت با كرامت امام عصر(عج) را از تو اميد داريم... اللهم انا نشكو اليك فقد نبينا صلواتك عليه و آله و غيبه وليّنا... خداوندا به تو شكايت مي كنيم از فقدان پيامبرمان(ص) و غيبت مولاي خود». عيش ما آن روز تمام و مدام مي شود كه نوروز ايمان با بهار جانان، رستخيزي تازه را شاهد باشد. «السلام علي ربيع الانام و نضره الايام. سلام بر بهار جان ها و طراوت روزگاران».
اين حال ماست در آستانه ماه مبارك رمضان. لب به خنده و چشم به گريه، در تب و تاب و التهاب و طرب، تا كي انتظار به سر آيد. در اين ميان استعانت مي جوييم از هم نشيني مبارك ماه رمضان و فرموده امام باقر عليه السلام را با دل و جان زمزمه مي كنيم كه «لاصيام لمن عصي الامام. كسي كه نافرماني امام كند، روزه ندارد».
... ساعتي ديگر وقت افطار است و در جان دويدن شادي. اللهم لك صمنا و علي رزقك افطرنا فتقبل منا انك انت السميع العليم. يعني پذيرفته اند روزه ما را به بركت ارادت و اطاعت امام عصر(عج)؟!... اعوذ بجلال وجهك الكريم أن ينقضي عني شهر رمضان. خدايا به جلال وجه كريم تو پناه مي بريم كه ماه مبارك رمضان بي آمرزش و قبولي بگذرد.
دنياي اقتصاد
«بر آتش تورم دامن نزنيم»عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم دكتر سيداحمد ميرمطهري است كه در ابتداي آن ميخوانيد؛رشد پيوسته نقدينگي طي سالهاي گذشته حيات روزمره اقتصادي را با معضل اصلاح ارقام پولي مواجه ساخته است.
به نظر ميرسد بسياري از ارقام پولي كه اكنون در دسترس است مانند سكه 25توماني و 50توماني و اسكناس 100توماني ديگر حتي محلي براي اعتنا ندارد. اقدام اخير بانك مركزي در انتشار چكپولهاي 50هزار توماني كه صرفا نام چكپول را دارد و از تمام ويژگيهاي اسكناس و پول نقد قابلمبادله برخوردار است و اقدامهاي در دست انجام آن براي انتشار چكپولهاي 100هزار توماني و 200هزار توماني با همين ويژگيها، نيز تلاشي براي تسهيل فرآيند مبادلات پولي و نيز آمادهسازي رواني جامعه براي پذيرش ارقام پولي جديد است.
در بخش ديگر سرمقاله مي خوانيد؛ترديدي نيست كه در كشورهايي كه براي سالهاي طولاني تورم سنگين را تجربه كردهاند بانكهاي مركزي اغلب واحدهاي پولي درشتتر منتشر ميكنند، چراكه واحدهاي پولي كوچكتر بيارزش شدهاند و با چنين واحدهايي انجام مبادلات نقدي بهدشواري صورت ميپذيرد. از اين روست كه انتشار واحدهاي پولي با ارقام بالاتر در اشكال گوناگون رواج مييابد.
در ادامه آمده است؛از سويي، حذف چند صفر از ارقام موجود پولي در شرايط تورمي موجود در عمل به رند شدن بسياري از كالاهاي داراي جزء پولي كوچك ميشود. مثلا اگر واحد 50توماني كنوني ديگر وجود نداشته باشد آي ا كالايي كه هماكنون 750تومان در بازار مبادله ميشود احتمالادر جهت افزايشي اندك حركت نخواهد كرد؟ احتمالا در چنين حالتي قيمت اين كالا در سطح 800تومان رند خواهد شد. چنانكه در سالهايي بسيار دور كه سكه دهشاهي (معادل نيمريال) از پهنه مبادلات حذف شد قيمت كالاهاي يكونيم ريالي به دو ريال افزايش مييافت. هر قدر حذف صفر ها بيشتر باشد اثر اين ارقام پولي جديد در تعيين قيمتهاي تازه براي كالاها بيشتر خواهد بود.
نويسنده معتقد است؛اما به گمان نگارنده، پيامد مهمتر كاهش صفرها از ارقام پولي پيامد روانشناختي آن است. شهروندان و خانوارهاي طبقات كمدرآمد و متوسط جامعه در شرايط اصلاح اينچنيني ارقام پولي احساسي رواني در جهت فقيرشدن خواهند داشت.
مساله مهمتر همين احساس روانشناختي است كه بسياري از گروههاي اجتماعي در طبقات متوسط و كمدرآمد دچار آن ميشوند. كاهش اسمي پول دريافتي گروههاي مختلف اجتماعي احساس نوعي «مالباختگي» را در ميان اين گروهها پديد ميآورد. همين امر فشار محسوسي براي افزايش حقوق و دستمزد ايجاد ميكند؛ ايجاد چنين فشاري ميتواند اقتصاد و جامعه را درگير مارپيچي تورمي سازد.
در بخش پاياني سرمقاله ميخوانيد؛كلام آخر آن كه پيش شرط اجراي سياست اصلاح ارقام پولي وجود شرايطي باثبات در اقتصاد كشور و كاهش نرخ تورم است. پس در چنين حالتي بايد نخست و قبل از هرچيز درماني براي تورم كشور بيابيم.
رسالت
«آسيب شناسي يك ائتلاف» عنوان سرمقالهي امروز روزنامهيرسالت به قلم صالح اسكندري است كه در ابتداي آن ميخوانيد؛ترديدها درباره راي خاتمي در انتخابات آينده رياست جمهوري، جناح بندي هاي دروني جريان دوم خرداد پر رنگ تر شده است. در حالي كه ائتلاف مشاركت-مجاهدين پروژه راضي كردن خاتمي براي ورود به انتخابات را كليد زده است ، حزب اعتماد ملي با معرفي مهدي كروبي براي كانديداتوري شعار “يا خاتمي يا هيچ كس” را تخطئه نمود . تكنوكراتهاي دوم خردادي نيز تا كنون جواب شفافي به درخواست حزب مشاركت و سازمان مجاهدين نداده اند و در مرحله تصريح منافع هستند. از سويي برخي در بين متفقين بر آمدن خاتمي معتقدند كه هنوز “عروس شان رفته گل بچيند” و در عمل تا اين لحظه هيچ كانديدايي ندارند و آقاي خاتمي براي حضور در انتخابات مردد است.
در ادامه سرمقاله ميخوانيد؛يكي از دستاوردهاي حماسه تاريخي دوم خرداد التفات به ويژگي هاي مثبت پلوراليسم سياسي و اهتمام به افزايش كيفيت مردمسالاري در ايران بود. تكثر سياسي در اين گفتمان يك ارزش است و براي تمام جريانات قانوني مجوز فعاليت سياسي صادر مي شد. پلوراليسم سياسي پيوندي قابل توجيه با افزايش مشاركت عمومي و كارآمدي سياسي نظام برقرار مي كند و عقلانيت سياسي و كشورداري حكم به مطلوبيت آن مي دهد.
تنها يك دهه از اين گفتمان سازي گذشته اما همان كساني كه تا ديروز بر طبل تكثر سياسي مي كوبيدند امروز مانع ظهور و بروز خرده فرهنگهاي سياسي حتي در درون جريان خودشان هستند و به انحاي مختلف سعي مي كنند جناح بندي هاي درون گروهي خود را تكفير كنند.اين عده حتي پوشاندن اين شكافها را به بهاي اخراج برخي گروههاي دوم خردادي نظير اعتماد ملي از جبهه اصلاحات مباح و به صلاح مي دانند.
نويسنده سرمقاله رسالت معتقد است؛عليرغم اين شماي پيچيده ومعوج از وضعيت فعلي اردوگاه دوم خرداد، برخي مي خواهند با سرپوش گذاشتن بر همه واقعيات و شكافهاي موجود ائتلاف يكپارچه و منولوگي را تشكيل دهند كه يك بهشت اختصاصي دارد و هركس كه گندم آنها را نخورد بايد از آن اخراج شود. اين عده كه در سايه برخي تخيلات رمانتيك از فضاي سياسي كشور غنوده اند سرنخ “غيريت با احمدي نژاد” را گرفته اند و مدعي اند كه مي توانند اين كلاف در هم تنيده را از هم باز كنند و تصور مي كنند رهيافتي استراتژيك براي انتخابات آينده يافته اند.
اما آيا اين رهيافت موفق است و مي تواند دوم خردادي ها را به سرمنزل مقصود برساند؟
در پاسخ بايد گفت غيريت سازي اگرچه پتانسيل خوبي براي ائتلافهاي انتخاباتي دارد اما مسبوق به مقدماتي است كه در صورت برآورده نشدن آنها اين پروژه را ناكام مي گذارد. اولا اتاق فكر غيريت ساز بايد از يك مشروعيت پيشين بين گروههاي ائتلاف برخوردار باشد كه نه مشاركت و نه سازمان مجاهدين به دليل عملكرد تماميت خواهانه و تفرقه افكنانه گذشته خود اين مشروعيت را ندارند. موضع گيري هاي اخير برخي گروههاي دوم خردادي نظير اعتماد ملي و كارگزاران، همبستگي، مردمسالاري و ... در مقابل اين دو گروه مويد فقدان مشروعيت لازم براي تصميم گيري هاي كلان است. ثانيا تصوير شفافي از غيريت مطمح نظر بايد براي ساير گروههاي پيرو ارائه شود كه به دليل بازي سياسي داهيانه اصولگرايان، دوم خردادي ها هنوز با ابهامات زيادي روبرو هستند و مرزهاي نقد درون گفتماني و التفات اصولگرايان به اجماع نهايي برايشان ناشناخته است.
در پايان سرمقاله ميخوانيد؛امروز تكثر سياسي براي اصولگرايان امري كاملا پذيرفته شده است. انتخابات رياست جمهوري نهم و نامزدي اضلاع مختلف حاضر درخيمه اصولگرايي نشان داد كه جريان اصولگرا عميقا به افزايش كيفيت مردمسالاري در ايران و دفاع مومنانه از جمهوريت اعتقاد دارد.پلوراليزه شدن فضاي سياسي كشور در دهه هاي آينده، فرهنگ سياسي ايران را آبستن تحولات مثبتي نموده است كه گريزگاهي از آن نيست و بازيگران فعلي نبايد از آن غفلت كنند. دوم خردادي ها نيز از اين قاعده مستثني نيستند و نبايد با رويكرد حذفي و تماميت خواهانه مانع ظهور و بروز گروههاي سياسي نوپديد شوند بلكه هنر آنها اين است كه با درك اين فرايند كلان و با در نظر گرفتن مصالح و منافع كشور بازي هاي سياسي خود را مديريت كنند.
كارگزاران
« كسري بودجه يا بيانضباطي مالي» را محسن صفاييفراهاني براي سرمقالهي روزنامهي كارگزاران نوشته است. در ابتداي آن ميخوانيد؛:آنچه تحت عنوان كسري بودجه رخ داده را بايد حداقل از دو زاويه مورد بررسي قرار داد. اولا بايد توجه داشت كه اين كسري بودجه تحت چه شرايطي در اقتصاد ايران ظهور كرده است؟ دوما بايد ديد كه اين اتفاق چه اثرات ناگوار اقتصادي را براي كشور به دنبال ميآورد؟ اگر اين بحث را از ابعاد تاريخي بررسي كنيد متوجه خواهيد شد كه در سالهاي جنگ و حتي در دوران سازندگي نيز با مفهومي به نام كسري بودجه روبهرو نبوديم. در واقع هيچ دولتي با منابع مالي خود چنان رفتار نكرده بود كه اين منابع حتي براي نيازهاي 12 ماهه كشور نيز تكاپو ندهد.
در ادامه سرمقاله ميخوانيد؛همين كسري بودجه طي يك مكانيسم مشخصي در ماههاي آينده به بحران رشد نقدينگي كشور دامن خواهد زد. يعني كسري بودجه در مرحله ديگر تورمساز نيز خواهد بود و تورم هم گراني و نارضايتي عمومي را افزايش ميدهد. اين تورم بنيانهاي توليد را نيز با بحران مواجه ميسازد تا در نهايت كل اقتصاد كشور بحرانزده شود. به همين دليل تمام دولتهاي پس از انقلاب منهاي دولت نهم تلاش ميكردند كه با بيانضباطي مالي، چنين گرفتاري را براي اقتصاد كشور ايجاد نكنند، زيرا بيانضباطي مالي به كليت اقتصاد كشور آسيب وارد ميكند. آنچه اكنون تحت عنوان كسري بودجه رخداده نيز اتفاقي به غير از بيانضباطي مالي نيست. دولتي كه موفق نشده منابع مالي خود را براي اداره كشور طي 12 ماه تقسيم كند بهطور حتم دچار بحران اقتصادي و كارشناسي است.
در بخش ديگر آمده است؛بحران اقتصادي در اينجا در مورد منابع نيست بلكه اين گرفتاري اقتصادي در بعد هزينه و درآمدها و حضور نهادهاي بروكراتيك براي اداره كشور است. متاسفانه دولت نهم به بهانههاي گوناگون انضباط مالي و اقتصادي كشور را برهم زده است. اين دولت مفهوم كسري بودجه را اتفاقي كوچك تلقي ميكند.
نويسنده معتقد است؛ بايد توجه داشت كه رئيس سازمان مديريت و برنامهريزي سابق و وزير اقتصاد سابق هر دو از منتخبان رئيسجمهور بودند به لحاظ مشي سياسي نيز اصولگرا به شمار ميآمدند ولي اين دو نيز پس از مدتي وادار به كنارهگيري شدند. يعني دو نهادي كه ميتوانستند به اقتصاد كشور كمك كنند و نظمي را براي آن به وجود آورند نيز با تغييراتي همراه شدند كه دور از انتظار بود. اين دو دستگاه اقتصادي حداقل انضباط مالي را به وجود ميآوردند ولي دولت نهم نشان داد كه به چنين انضباطي هم اعتقادي ندارد.
در ادامه سرمقاله ميخوانيد...در همين دوران وزارت آموزش و پرورش اعلام كرده كه شش ميليارد دلار كمبود منابع دارد. حالا اين كمبود تحت تاثير چه اتفاقي صورت پذيرفته است؟ آيا اين اتفاق تحت تاثير بيانضباطي مدام مالي رخ داده است؟ رفتارهاي دولت نشان ميدهد كه مشي عامهگرايي در تصميمگيريهاي سياسي و اقتصادي بهطور كامل حاكم است. همين دولت اعلام كرده بود كه اصلاح يارانه انرژي را كه در برنامه چهارم آمده بود را نميپذيرد ولي حالا پس از سه سال رفتاري ديگر ميكند و قصد دارد به صورت رسمي همين برنامه را اجرا كند.
در بخش پاياني ميخوانيد؛دولت نهم ميتوانست بخش بسياري از درآمدهاي كشور را صرف دستيابي به افق 20 ساله كند ولي بيانضباطيهاي مالي موجب شد كه تنها سرابي براي كشور باقي بماند. اكنون نرخ سرمايهگذاري در كشور به زير 5 درصد رسيده است. اين اتفاق هم بهطور حتم يك بحران اقتصادي تلقي ميشود چراكه در آينده نزديك اين نرخ سرمايهگذاري ناچيز بحران بيكاري را دامن ميزند و آن زمان ابعاد ديگري از رفتار ناصحيح اقتصادي دولت نهم نمايان ميشود. آنچه در مورد دولت نهم و اقتصاد آن نيز ميتوان بيان داشت تنها بيانضباطي مالي است. بيانضباطياي كه اقتصاد ايران را دگرگون ساخته است.
اعتماد ملي
ترديد كافي است! عنوان سرمقاله اعتماد ملي است كه در آن ميخوانيد؛اعلام موضع صريح و اصولي حزب اعتماد ملي در معرفي مهدي كروبي دبيركل اين حزب به عنوان نامزد ترجيحي خود براي انتخابات دهم رياستجمهوري، يك تصميم به هنگام و استراتژيك بود. حزب اعتماد ملي با توجه به اصالت و هويت مستقل خويش به عنوان يك حزب معتدل اصلاحطلب، از آغاز تاسيس صراحتا بر اين موضوع پاي فشرده كه عليرغم وابستگي به اردوگاه اصلاحطلبان، داراي اهداف، برنامهها و تاكتيكهاي مشخص است. تجربه انتخابات نهم رياستجمهوري نشان داد، نميتوان چشمبسته و بدون تضمينهاي لازم، تخممرغهاي خود را در سبد مشترك گروههايي قرار داد كه يا در اهداف و يا در تاكتيك چندان اشتراكي با هم ندارند. تاسيس حزب اعتماد ملي پاسخ به يك راهبرد غلط بود كه نميتوان تحت لواي عمومي جبهه و يا فراكسيون دست به اقدامات سياسي زد. خاصه زماني كه معلوم شود، انطباق جدي و بنياني ميان خواستهها، رهبري و عناصر و اقدام جمعي ميان عملكنندگان سياسي چندان به رسميت شناخته نميشود.
نبايد اين واقعيت را فراموش كرد كه تعدادي از رجال سياسي و يا گروههاي سياسي با عنايت به وزن و اعتبار محدود خويش، براي خود نقش ژنرالهاي مقتدر را قائل بودند. بررسي و تحليل گفتمان چپ خط امامي نشان ميدهد كه بايد بر اصول، راهكارها، برنامهها و تاكتيكهاي مشخص متمركز شد. حزب اعتماد ملي با اين هدف شكل يافته است. در تمام اين سالها چه در انتخابات خبرگان رهبري چه در انتخابات شوراها و چه در انتخابات مجلس، حزب اعتماد ملي ضمن حفظ كليت وحدت تاكتيكي تلاش نمود هويت مستقل خود را نشان دهد. اينك در حالي كه شوراي مركزي حزب اعتماد ملي به اتفاق آرا، مهدي كروبي را به عنوان كانديداي اصلح خود برگزيده است، ضمن حفظ احترام و به رسميت شناختن اين حق كه تمام گروهها ميتوانند كانديداي خود را معرفي و از آن حمايت نمايند، انتظار دارد ايشان هرچه سريعتر پاسخ مناسب و موافقت رسمي خود را با اين خواست عمومي و مشترك حزبي اعلام نمايد. اينك حزب اعتماد ملي كه برنامههاي جامعي براي ارائه به افكار عمومي تدارك ديده، مناسب ميداند جناب كروبي بيش از اين دفعالوقت نكرده، به تصميم جمعي احترام گذارده و ترديدهاي خود را كنار نهند. حزب اعتماد ملي بر اين باور است كه با توجه به ساختار سياسي موجود، واقعيتهاي عرصه داخلي، شرايط خاص بينالمللي و امكان رايآوري، معرفي مهدي كروبي براي كانديداتوري رياستجمهوري يك عمل حرفهاي، صادقانه و درست است. بيشك عرصه سياست محل تعاملات نسبي و تاكتيكي است. بديهي است با توجه به بسته پيشنهادي دبيركل حزب اعتماد ملي براي گروههاي اصلاحطلب درگير در انتخابات رياستجمهوري، همچنان راه براي نيل به يك جامعيت فراگير و برنامه مشترك به قصد پيروزي وجود دارد. اما در اين مرحله ترديد كافي است و ايشان براي عبور از شرايط بغرنج موجود در كشور بايد فداكاري نموده و پا به عرصه نهند.
چهارشنبه 13 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 266]
-
گوناگون
پربازدیدترینها