واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: گذر كتاب فروش ها
ديگر در اين مكان «فقط» كتاب معرفي نمي شود. يكي دو هفته اي هست كه قصد كردم در گذر كتابفروش ها به معرفي و پيشنهاد كتاب اكتفا نكنم. البته عنوان گذر اقتضا مي كند كه موضوعات مطرح شده، خط و ربطي به «كتاب» هم داشته باشند. دوشنبه هفته آينده 18 شهريور سالگرد درگذشت جلال آل احمد است. به همين مناسبت سايت كتاب نيوز سندي جالب و بديع را منتشر كرده است؛ متن پاسخ هايي از رهبر انقلاب درباره جلال آل احمد .متن را ايشان در پاسخ به سؤالات برادر جلال نوشته اند. جالب اينكه در چند كتاب تحقيقي با محوريت جلال، تاكنون چنين چيزي درج نشده بود. رهبر انقلاب بيش از هزار كلمه درباره جمال جميل جلال قلم نوازي فرمودند كه: «چنين كسي براي يك ملت كه به سوي انقلابي تمام عيار پيش مي رود، نعمت بزرگي است و آل احمد به راستي نعمت بزرگي بود. حداقل، يك نسل را او آگاهي داده است. و اين براي يك انقلاب، كم نيست. اگر جلال هم چند سال ديگر مي ماند... افسوس.» از خواندن اين نامه حتي اگر طعم قلم جلال رانچشيده باشيد، حظ وافري خواهيد برد.
اول؛ زنده باد حسن فتحي و خدا رحمت كند نادر ابراهيمي را! يكي از دوستان حاضر در مراسم بزرگداشت مرحوم ابراهيمي برايم گفته بود كه حسن فتحي را دوربين به دست ديده است. گمانم درست بود. چند روز پيش در جايي خواندم كه كارگردان سريال ملاصدرا، دوربين طلايي خود را در نكوداشت روشنفكر بي رياي انقلاب اسلامي روشن كرده است. البته فعلاً قرار پخش با شبكه پنجم سيما گذاشته شده ولي حتماً تهيه لوح فشرده آن براي آرشيو و كتابخانه شخصي يا حتي شهري شما پيشنهاد خوبي است. مستندي كه مي توان پيش بيني كرد تپش پر ازمعنويت حسرت آفريني از «يك عاشقانه آرام» باشد.
دوم؛ پيشخوان كتابفروشي ما ميزبان دومين دفتر از «كتاب تنهايي» محمدرضا زائري شد. كتاب كوچكي كه از ترجمه ادبي آيات و احاديث قدسي با موضوع انسان نوشته شده است. متن ها مستند و ترجمه ها دقيقند. نشر فرهنگ اسلامي كتاب را در قيمت افسانه اي 500 تومان منتشر كرده تا بار ديگر جاي خالي زائري كه حالا ديگر چندصباحي هست كه لبناني شده را پركند.
سوم؛ تاپ ترين جنس بازار اين هفته ما هم «يك ليوان شطح داغ» است. پس از دو سال ناياب شدن نثرهاي پهلوانانه احمد عزيزي، انتشارات كتاب نيستان بر آن شد تا در قالبي تازه مجموعه 50 متن شطح وار استاد را روانه بازار كند. او در مقدمه كتابش نوشته است: «براي من شطح گفتن از آب نخوردن ساده تر است. من يك شيخ روزبهان بغلي دارم كه هروقت بخواهيد برايتان از آن فتوكپي مكاشفه مي گيرم! بين احمد عزيزي و احمد غزالي فاصله چنداني نيست؛ هردوي ما جمال پرستيم. او استاد عين القضات بود و من شاگرد ذهن القضات. او سوانح العشاق نوشت و من حوادث المعشوق. او مريد شيخ جام بود و من مريد شيخ پياله. او از نظاميه بغداد گريخت، من به نظاميان بغداد حمله كردم. شما خيال نمي كنيد امام احمد غزالي را بايد در صحراي ختن جستجو كرد. من خودم در دارخوين امام احمد غزالي را ديده ام كه پس از سماع خونين خمپاره، بين سالكين مجروح، شربت خاكشير صلواتي تقسيم مي كرد.» اين كتاب 462 صفحه اي دو تا اي كاش دارد. يكي قيمتش كه كاش ارزان تر بود و ديگر جاي خالي مقدمه سيدمهدي شجاعي در جايگاه رفيق و ناشر مؤلف. براي بهبودي كامل احمد عزيزي عزيز هم دعا فراموش نشود.
چهارم؛ نويسنده، شاعر و مستندساز حوزه هنري، اين روزها تخت نشين حادثه هاي تلخ پي درپي شده است. محمدحسين جعفريان نازنين كه در سانحه رانندگي سال گذشته ويلچرنشين شده بود، پنجم شهريور براي بار چندم جراحي شده و در منزل تحت مراقبت هاي ويژه است. ضمن عرض ارادت، دوست داريم وقتي براي ملاقات دسته جمعي تحريريه صفحه با صاحب «شانه هاي زخمي پامير» بگيريم.
سه شنبه 12 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]