واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: دولتمداري ساسانيان
سارا يوسفي نژادي
ساسانيان پارسي نژاد بعد از اشكانيان طي سال هاي 224 تا 651 ميلادي امپراتوري وسيع و مقتدري از ايران ساختند. ساسان، متولي معبد آناهيتا در اصطخر فارس، با دختري از خاندان بازرنگي ازدواج كرد. بعدها پسرشان بابك با كودتايي قدرت را از دست پدرزنش بيرون آورد. (208م) بابك بر گوچيهر و پسرش اردشير همزمان بر فرمانداران پارسي چيره شده و از شاه اشكاني درخواست عنوان قدرت كردند كه در جواب آنها را سركش و ياغي خواند و درخواست شان را اجابت نكرد.
پس از مرگ بابك پسر ديگرش شاپور جانشين وي شد. ديرزماني نگذشت كه او در پي سركوب شورش ها در خانه يي مخروبه با فرو افتادن سنگي بر سرش به هلاكت رسيد. پس از آن اردشير به كرمان و ديگر استان هاي همجوار نفوذ كرده و نهايتاً در هرمزگان، اردوان آخرين شاه اشكاني را شكست داده و در 226 ميلادي تاجگذاري كرد. حكومت ساساني با محوريت دين و بر اساس سيستم ملوك الطوايفي وحدت سراسري كشور را تامين كرده و
هم طراز با امپراتوري روم يكي از دو قطب توانمند جهان شدند. آنها در طول حكومت خود از مغرب با روميان، از مشرق با هپتاليان (چين) و از شمال با وحشي ها در نبرد بودند. از اقدامات مهم اردشير بابكان مي توان رسميت بخشيدن به دين زرتشت، تقسيم طبقات مردم و تعيين حداقل معيشت، تجهيز و تحكيم سپاه، ايجاد امنيت عمومي به وسيله ماموران دولتي و تصرف هند تا پنجاب را برشمرد.
به اين ترتيب اقتدار نوادگان ساساني تا چهار قرن بعد تداوم داشت. يزدگرد آخرين پادشاه ساساني پس از حمله اعراب به كوه هاي زاگرس پناه برد و سپاهي فراهم كرد ليكن در مواجهه با سپاه اسلام در جنگ نهاوند شكست سنگيني خورد و پس از جنگ و گريزهاي پياپي به خراسان گريخت. وي كه در 15 سالگي تاج سلطنت به سر گذاشت به سال 652 ميلادي در 34 سالگي در كلبه يي دورافتاده به دست آسياباني به قتل رسيد.
شاه جوان براي حفظ تاج و تخت تلاش هاي بسياري كرد و به رغم استمداد از سران ولايات و حتي حكومت چين راه به جايي نبرد. سه تن از دختران او به مدينه برده شدند كه يكي از آنان به نام شهربانو همسر حسين بن علي(ع) شد. پس از يزدگرد پسر و نوه اش پيروز و نرسي تلاش هاي وافري براي احياي حكومت به عمل آوردند كه بي ثمر ماند. از مهم ترين دلايل سقوط حكومت ساساني مي توان به جنگ هاي مداوم با روم، ضعف سيستم ملوك الطوايفي و دخالت مغان در امور مملكتي اشاره كرد.
صنعت و بازرگاني و راه
از محصولات عمده ايران طلا، نقره، مس، بلور كوهي، مرواريد، پارچه ابريشم و پشم و قالي را مي توان نام برد. آنها در صنعت موسيقي با استفاده از امكاناتي خاص صدا را در حباب هايي محصور كرده و در ايوان مدائن نصب مي كردند تا در مناسبت هاي مختلف استفاده كنند. شاهان براي پيشرفت صنعت كشاورزي اسيران جنگي را در سراسر كشور پخش و موظف به ياد دادن فنون بيگانه به مردم مي كردند.
راه هاي كاروان رو از تيسفون آغاز و در همدان به چند شاخه منشعب مي شد. ابتدا راهي به طرف جنوب كه از خوزستان به خليج فارس و راه ديگري از همدان به ري سپس به البرز و درياي خزر و از راه خراسان به هند مي رفت و راهي ديگر تركستان را به چين وصل مي كرد.
درياپيمايي ايرانيان به خاطر چشم و هم چشمي با روم آغاز شد و به تجارت دريايي و قدرت در درياي شرق و در نهايت بي اعتباري شهرت روم در آب هاي مشرق انجاميد.
وضع ماليات
بيشترين ماليات از اراضي كشاورزان و بر حسب حاصلخيزي زمين و زشت و زيبايي محصول تعيين مي شد. با اين وصف وضع ماليه دولت قابل تخمين نبوده و هنگام جنگ خراج اراضي غربي به ويژه بابل كه از حاصلخيزي بيشتري برخوردار بود بسيار بالا مي رفت.
شاهان هنگام جلوس بر تخت سلطنت از ماليات هاي عقب افتاده صرف نظر كرده و هنگام خشكسالي مقدار خراج را كاهش مي دادند. همچنين بنا بر اصول دين زرتشت بنگاه هاي خيريه يي براي بخشش ماليات و دادن اعانه به فقرا ترتيب داده شد.
دبيران و كارگزاران
دبير مسوول تحرير اسناد و نامه هاي محرمانه و فرمان هاي سلطنتي به سبكي خاص و قراردادي بود. بدين صورت كه نامه با نام و ستايش او آغاز و با پندهاي مذهبي و اخلاقي مزين مي شد و شايد بتوان گفت وي براي دانستن اسرار شاه از مقامي والا و شغلي خطرناك برخوردار بود.
دادگستري
حقوق جامعه در ارتباط مستقيم با دين و قضاوت بر عهده روحانيت بوده و به علت توجه شاه به قضاوت صحيح و باعدالت دو روز سال يعني در عيد نوروز و جشن مهرگان شاه خود شخصاً به شكايت مردم رسيدگي مي كرد. مبناي حقوق دولت ساساني اوستا و فتواي روحانيون بوده كه سه نوع جرم مي شناخت؛ جرم ديني، جرم سياسي و جرم به برادر ديني از جمله دزدي، هتك ناموس و... مجازات نوع اول و دوم، اعدام و جرم سوم مستوجب تنبيهي سخت بود. به طور مثال يكي از كيفرهاي معمول به ويژه در مورد شاهزادگان نافرمان كور كردن با ميل داغ يا روغن مذاب بود.
سپاه
متشكل از سواره نظام و پياده نظام كه اولي اساس سپاه و از طبقه شاهزادگان تشكيل مي شد. سلاح جنگي آن دوران عبارت بود از؛ زره اسب، زره نيم تنه، جوشن ران، جوشن سينه، سپر، گرز، تير و كمان و كمند. موضوع جالب اينكه تا زمان پادشاهي انوشيروان تامين كليه نيازهاي سپاه بر عهده نجيب زادگان بود، ولي انوشيروان علاوه بر تامين وسايل فوق حقوقي هم براي افراد تعيين كرد.
اوضاع ديني زمان ساسانيان
دين منتخب حكومت ساساني، زرتشت و رهبري آن به عهده مغان و تكليف شان عبادت و اجراي اعمال ديني و هدايت مردم بود. مغان و فرمانداران ملوك الطوايفي با هم همبستگي داشته و در دوران ضعف دولت براي مخالفت با شاه متحد مي شدند، ولي در شرايط عادي از هم جدا بوده و هر يك راه خود را مي رفت. مغان و موبدان براي دخالت در امور كشور به آن جنبه تقدس داده و خود را مجاز به مداخله در تمام امور شخصي افراد مي دانستند و عملاً مردم آنها را مقدس دانسته و در امور فردي و دعاوي، راي روحانيون را درست و قانوني مي شمردند. آنها علاوه بر حق قضاوت، حق اجراي احكام ديني، ثبت ولادت و عروسي، اعياد مذهبي، تطهير و قرباني، تشييع جنازه، شنيدن اعتراف گناهكاران و بخشيدن آنها، تعيين ميزان جرائم و كفاره آن، تملك دارايي ها و املاكي كه از طريق جرائم ديني و صدقات به دست مي آمد را داشتند و در واقع دولتي در دولت بودند. علاوه بر اين در آذربايجان داراي املاك حاصلخيز و ييلاق ها و عمارت هاي عالي بودند به طوري كه ثروت آنها حد و حصر نداشت. سرزمين ايران از لحاظ مذهبي به چند دسته تقسيم شده كه در هر منطقه يك نفر به عنوان موبد منصوب و سرپرست آنها فردي به نام موبد موبدان با اختيارات تام تقريباً شبيه مقام پاپ امروزي توسط شخص شاه انتخاب مي شد و در واقع اين سمت شبيه مشاور اول شاه بود. از آيين زرتشتي زمان ساسانيان به جا آوردن پنج نوبت نماز در 24 ساعت، روشن بودن دائمي آتش، اجراي آداب طهارت بسيار سخت در صورت تماس با جسد يا زن حائض قابل ذكر است. از گناهان كبيره نزد آنان مي توان به دروغ، زنا و لواط اشاره كرد. از ويژگي هاي مهم مردم زمان ساساني يكتاپرستي آنهاست و شايد از موثرترين دلايل پذيرش زودهنگام اسلام در جوامع ايراني باشد.
اقليت هاي ديني
ماني از بزرگ زادگان اشكاني در سال 215 م در روستايي نزديك بابل متولد شد. وي در جواني اديان زرتشتي، عيسوي، بودايي و يوناني را مطالعه و در 24 سالگي ادعاي پيامبري كرد. او با نفوذ به يكي از برادران شاپور اول به نام پيروز كه مانوي شده بود به دربار ساساني راه يافت، ولي در زمان بهرام اول مغان از قدرت مانويان بيمناك شده و او را به مناظره دعوت كردند كه شكست خورده و توسط بهرام زنداني شد. گفته اند او را زنده زنده پوست كنده و به دار آويخته اند. علت شهرت او به عنوان ماني نقاش تصاويري بود كه براي تفهيم مسائل كتاب هايش به مردم بي سواد رسم مي كرد. در كشاكش مذاهب زرتشتي، مانوي، زروان و مزدك اقتدار و وحدت ديني در ايران رو به افول نهاد و زمينه را براي شكست فراهم كرد.
و در پايان
ساسانيان با اينكه در تاريخ ايران باستان اهميت زيادي داشتند، معمولاً نسبت به ديگر سلسله هاي پادشاهي، مثل هخامنشيان، كمتر مورد توجه قرار مي گيرند. اين خاندان در طول 400 سال سرزمين گسترده ايران را با اقتدار اداره كرده و همزمان از مرزهاي كشور در مقابل بيگانگان دفاع كردند. چهار قرن نبرد با ابرقدرت جهان آن روز، يعني روم و حفظ منافع مملكت در مقابل امپراتوري مذكور از افتخارات نوادگان ساسان است. از آنجا كه نواحي مرزي از سمت اعراب در طول اين قرون تقريباً ايمن بوده و اگر شورشي از سوي قبايل عرب بود نيروي زيادي براي دفع آن صرف نمي شد و همزمان به علت فشار زياد از سوي مرزهاي مشترك با روم بيشتر تمركز سپاه روي اين نواحي بود به همين سبب در زمان حمله غيرمترقبه اعراب، دفاع محكم و مداومي از سوي ايران ديده نشد و شيرازه مملكت طي زماني اندك از هم پاشيد.
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]