واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: نگاهي خسته ولي پر از تجربه
دوران سالمندي كه با ناتوانيهاي جسماني و روحي خاص اين دوران همراه است، فرد سالمند را در وضعيتي متفاوت قرار ميدهد كه درك و احترام بيشتر اعضاي خانواده و جامعه را ميطلبد. احترام به سالمندان، هم در دين اسلام بسيار سفارش شده است و هم ريشههاي عميق در فرهنگ كشور ما دارد.
آصف يك سالمند افغاني است او ميگويد: سالمندان در خانوادههاي افغان از جايگاه بالايي برخوردارند و به نسبت سنتهايي كه در جامعه ما وجود دارد، سالمندان با احترام و عزت مواجه ميشوند.سنتهاي پسنديدة ما نمايانگر درك و بينش عميق نسلي است كه ارزشها و معيارهاي پسنديده اخلاقي را به ميراث گذارده و برخورد و كنش امروز ما را از خود متأثر ساخته است. بيترديد حرمتي كه در خانوادههاي افغان به سالمندان و بزرگان خانوادهها گذارده ميشود، ريشه در همين سنتهاي پسنديدة افغاني دارد.
آصف ميگويد: احترام بايد دو جانبه باشد. همچنان كه احترام به بزرگترها در عرف ما پذيرفته شده و جا افتاده است، احترام به كوچكترها نيز بايد مورد توجه قرار گيرد. متأسفانه به ميزاني كه احترام به بزرگترها در جامعة ما ارزش محسوب ميشود، احترام به جوانترها و كوچكترها مورد توجه قرار نميگيرد.
احترام متقابل شرطي است براي جريان تعاملات اجتماعي. و زماني كه اين احترام متقابل به نحوي زير پا گذاشته شود، بر مناسبات و روابط اجتماعي نيز تأثير منفي خواهد گذارد و متقابلاً اين نياز احساس ميشود كه خانوادهها علاوه بر آموزش احترام به سالمندان، جنبه ديگر را نيز مد نظر داشته باشند.
سيما ميگويد: بعضي از جوانترها به سالمندان احترام نميگذارند و اندرزهاي آنان را توهين به شخصيت خود ميپندارند. به نظر من سالمندان بايد مراعات جوانترها را داشته باشند و تا جاي ممكن در مقابل جوانترها نرمش نشان دهند.
مسلم است كه فاصله سني و تغيير شرايط محيطي بر نحوة نگرش و بينش دو نسل تأثير ميگذارد و اختلافاتي را در پيخواهد داشت، ولي احترام گذاردن به نگرش و طرز ديد سالمندان و مشورت خواستن از آنان بسياري از مشكلات را حل ميكند و جوانان را از تكرار اشتباهات برحذر خواهد داشت.
* سيد رسول هم ميگويد: اگر جوانترها خودشان فكر كنند كه روزي سالمند ميشوند طبعاً، رفتار خوبي با سالمندان خواهند داشت.
رسيدن به دوران سالمندي، حقيقتي است كه كسي را ياراي فرار از آن نيست. پس باور داشتن اين حقيقت ميتواند شخص را وادار بسازد تا خود را در موقعيت سالمند گذارده و وضعيت روحي و جسمي وي را درك كند.
به نظر سيد رسول با وجودي كه افغانستان، كشوري سنتي است ولي عاطفه در ميان اعضاي خانواده و به خصوص احترام به سالمندان نسبت به كشورهاي پيشرفته غربي از جايگاه ويژهاي برخوردار است. از ديد او رفتار جواني كه مادر خود را پشتش ميگذارد و نزد پزشك ميبرد، براي جوان غربي قابل درك نيست.
بيترديد رشد تكنولوژي در كشورهاي غربي با كمرنگ شدن باورها و سنتها همراه است و بسياري از ارزشهاي ديني به حاشيه رفته است كه حضور همين سنتها و ارزشهاي ديني در جامعه جهان سومي، چون كشور ما منبع بسياري از رفتارها و منشهاي اجتماعي است.
* حميده بر اين نظر است كه رفتار سالمندان در بعضي خانوادهها ديكتاتوري است و جوانترها حق اعتراض و ابراز نظر ندارند. او ميگويد كه چنين رفتاري مناسب نيست و آزادي عمل را از جوانان ميگيرد.
متأسفانه جايگاه سالمندان در بعضي خانوادهها دوستانه و عاطفي نيست و بعضاً توأم با رويه خصمانه و حاكمانه است، فرصت اظهار نظر جوانان گرفته ميشود. تا حدي كه پسران خانواده پس از ازدواج و تشكيل خانواده در حالي كه خود ميبايد مسئوليت زندگي زن و فرزند خويش را به عهده بگيرند، از ديد سالمندان خانواده با آنان مثل جوان خامي رفتار ميشود كه هنوز شرايط تصميمگيري براي زندگي شخصي خويش را ندارند.
در افغانستان، سالمندان به اين دليل كه وقت فراغت بيشتري براي سپري كردن با اطفال دارند، ميتوانند بيشترين تأثير را بر روحيه آنها بگذارند و در رابطهاي دوستانه و عاطفي اطفال را براي زندگي آينده آماده سازند.
سالمندان افغان، انتظاراتي از جوانان دارند كه منطقي و درخور اهميت است و جوانترها بايد اين مسئله را بپذيرند كه سالمندان همان طور كه از لحاظ جسمي ضعيف شدهاند و كمك جوانترها را ميطلبند، از نظر روحي نيز احساس نياز شديدتري به مصاحبت با اطرافيان و به ابراز وجود دارند.
منبع: سايت راه نجات
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 212]