تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):اگر به تعداد اهل بدر [مؤمن كامل] در ميان شما بود، قائم ما قيام می ‏كرد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826538662




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قلمرو قدرشناسي؟


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: قلمرو قدرشناسي؟
روزي، دوستي كه خود از اهل فضل است گفت: نقد اخلاقيات افراد و جامعه ايراني فريضه‌اي است مغتنم و موثر، و از اين منظر گشوده باد، اما نبايد فقط خلقيات منفي مورد بحث و فحص قرار گيرد. روحيه‌ها و رويه‌هاي مثبت هم گفتني و نوشتني است. زيرا همانطور كه نقد در قالب نهي مي‌تواند هشدار دهنده باشد، نقد در قالب قدرشناسي و حرمت‌گزاري هم مي‌تواند ترغيب كننده باشد. كساني كه اخلاق را در روابط فردي و اجتماعي به معناي انساني و عقلاني‌اش مراعات مي‌كنند، البته علي‌القاعده انگيزه‌اي جز همان اخلاقي‌بودن و انساني بودن نبايد داشته باشند (يا به هرحال چنين انگيزه‌اي هم دارند)، ولي اگر احساس كنند كه كار خوب را ديگران هم رويت مي‌كنند و به عبارت ديگر افراد و اجتماع با كارهاي خوب و بد يكسان برخورد نمي‌كنند، چنين احساسي نيروي خوب بودن و خوبي كردن را در وجود خوبان افزايش مي‌دهد و تقويت مي‌كند.‌

خطاب به اين دوست منتقد و متذكر گفته شد: مولانا كريم فيضي صحيح مي‌فرمايند! مشي و مرام همين است، كه اگر في‌المثل با بت‌پرستي حاتم دشمني مي‌كند، سخاوت او را انكار نكند‌‌.‌ با دشمن و دوست چنين بايد بود. و اساسا دشمني و دوستي نه با شخص (اعم از حقيقي و حقوقي) بلكه با بدي‌ها و خوبي‌هاي اوست. بسياري از مردم در بيمارستان‌ها، درمانگاه‌ها، مطب‌ها (و به قول نسل قديم: محكمه‌ها)، يا گرفتار بيماري و يا گرفتار بيمار داري‌اند. همانطور كه برخوردهاي ناروا و ناسزا با مبتلايان واقعا آزار دهنده است و دردآورتر از درد جسمي است، خوبي‌ها و خدمت‌ها و رواگويي‌ها و خداخويي‌هايي هم كه ديده و شنيده مي‌شود (كم يا بيش)، اميد دهنده و شوق‌آفرين و حيات بخش است. اكنون نوشته يكي از اهل درك و درد را با هم مي‌خوانيم تا ببينيم كه در حوزه طبابت، هرگاه توانايي علمي و فراست تجربي با اخلاق انساني و معنوي طبيب درآميزد، سال‌هاي سال در بايگاني ذهن قدر‌شناسان باقي است و سرانجام از متن نامه‌اي كه به امضاي جناب رسيده است، بيرون مي‌تراود:‌

- سزاوار است كه در ارتباط با معالجات معجزآساي طبيبان، از استاد دكتر ميرسپاسي، بيمارستان ويژه ميمنت، ياد كنيم.

بيش از چهل سال قبل، بنده در كاشان، هنگام اضطرار، براي معالجه بيماري كه از نيمه شب به بعد با ضربان شديد قلب روبرو مي‌شد، طبيب حبيب - دكتر صناعتي - را از خواب خوش بيدار كرده و با شرمندگي بر بالين وي حاضر مي‌كردم. و به موازات آن نيز دكتر فولادي جراح عمومي را؛ كه البته بيمار داخلي را هم ويزيت مي‌كرد. هر دوي اين بزرگواران، سه رقم دارو (كرامين، سرم گلوكزه، اوآبايين) تجويز مي‌كردند، با مشورت همديگر.

چون اين ناراحتي در طول ماه چند نوبت تكرار مي‌شد ،از كاشان به تهران آمديم. دكتر يثربي كه خويشاوند و دانشجوي سال آخر پزشكي بود، از ماوقع مطلع شد. كتاب را كه به فارسي ترجمه شده بود به من نشان داد، و نيز بخش بيماري هيستري را در همان كتاب، با نشاني‌هايي از آنچه بيمار مورد نظر بدان مبتلا بود. اما بلافاصله گفت: بيمار، مرا قبول ندارد. بايد به استادم دكتر ميرسپاسي مراجعه كنيم.

عصر روز بعد نزد دكتر ميرسپاسي رفتيم. بيمار را روي تخت معاينه خوابانيد. و با لحن و لسان قاطع و مطمئن به وي گفت: شما به صورت من نگاه كن. از يك تا ده مي‌شمارم، حالت به هم مي‌خورد. و شروع كرد به يك، دو، سه، ... گفتن. به محض رسيدن به عدد ده، بيمار از هوش رفت! مجدداً گفت به صورت معكوس مي‌شمارم، بيمار به هوش مي‌آيد. و شمرد. تا به عدد يك رسيد، بيمار به هوش آمد! آنگاه خطاب به بيمار گفت: شش كپسول كه تازه از انگلستان آمده و هر عددش پانصد ريال است برايت مي‌نويسم. بايد هر هشت ساعت يك عدد بخوري. نشانه‌ي درمان شدنت اين است كه اگر معالجه شده باشي، كليه‌هايت به صورت آبي رنگ كار خواهند كرد. اگر آبي نشود، مجبوريم روي مغزت يك عمل جراحي كوچك انجام دهيم؛ حتما معالجه خواهي شد. البته ايشان جراح نبود ولي در واقع ترفند پزشكي به كار برد، تا با توجه به شناختي كه از وضعيت بيمار پيدا كرده بود، او را به سمت و سوي آمادگي دروني و پذيرش طبيعي مداوا و معالجه سوق دهد.

بيمار شروع كرد به اظهار ناراحتي و مخالفت كه من حاضر به عمل شدن نيستم. دكتر ميرسپاسي به او گفت: حتما دارو تأثير مي‌گذارد و ادرار قطعا آبي مي‌شود! بعد به زبان انگليسي به دكتر يثربي گفت: چه تشخيص داده بودي؟ پاسخ داد: هيستري. گفت: آنگاه مريض از اتاق خارج شد و دكتر ميرسپاسي به ما آموزش داد كه امشب منتظر باشيد، بيمار بعد از نيمه شب با سر و صدا شما را بيدار خواهد كرد و به كمك خواهد طلبيد. اعتنا نكنيد. صبح، خود بيمار با خوشحالي به اطلاعتان خواهد رساند كه كليه‌هايش به رنگ آبي كار كرده. شما با شنيدن اين خبر شادي كنيد، روبوسي كنيد، شيريني پخش كنيد! و...

آنچه دكتر ميرسپاسي گفته بود، يك نوع پيشگويي جالب و قابل تأمل بود كه عينا واقعيت پيدا كرد. بدين ترتيب، مشكل و مرضي كه مي‌رفت تا به معضل‌ ‌بزرگ تبديل شود، با هوشمندي و فراست پزشك و فقط با شش عدد كپسول ارزان (بلود متيل) به قيمت دوازده ريال (!) حل و فصل شد. و ضرب‌المثل معروف انگليسي: *، به اثبات رسيد. اگر ريشه‌بيماري، در اين واقعه به درستي تشخيص داده نمي‌شد، خدا مي‌داند كه پاي چه داروهايي در ميان مي‌آمد و چه هزينه‌هايي و چه وقت كشي‌هايي و چه رنج‌كشي‌هايي...! رحمت خداوند بر اين طبيب حاذق و سپاس فراوان از پزشكان ديگر (دكتر صناعتي و دكتر فولادي) كه با آغوش باز، تقاضاهاي مكرر اينجانب را اجابت مي‌كردند.‌

- نويسنده نامه، در حقيقت مي‌خواهد بگويد:

تو چون طبيب مني، قول مي‌دهم صدبار

به شوق ديدن هر روزه‌ات شوم بيمار!

دوام چون تو دهي، درد خوشتر از داروست‌

دوام باد مرا درد و داروي ديدار

* “SICKNESS IS HALF CURE WHEN IT IS KNOWN”.




 دوشنبه 11 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 167]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن