واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: هوره
ئمروو ده رووژه تاسه ي توم كه رده ن
بيـزار بـوم ژه گيـان رازييم و مه رده ن
ئه ر تاسه ت نه كه م تاسه ي دلم بووگ
ئـه ر ويـرت نـه كـه م تـوكـاولـم بــووگ
برگردان به فارسي:
چند روزي است كه دور از تو و به ياد توام، در اين روزها از جان خويش بيزارم و ميل به مردن دارم.
دلم همواره بياد توست، اگر تورا به فراموشي بسپارم كور و نابينا گردم.
ئمشـه و ديمـه خـاو قولـه ي ره يينـم
قه يه م ره نجان كرد هاته و سه ريـنم
هــاتـه و ســه رينــم وه ده وايـگــه
يه ي جامي شه روه ت وه شه فاي گه وه
ده س داوه زولفان سياي عه مبه ر بوو
هـه ر چيـگ مال ديرم نـه زر بالاي بوو
نه زر بالات بود ده رده گه ت وه خوه م
قيـافـه ي عه زيز هـه والپرسـه گـه م
برگردان به فارسي:
امشب به خواب ديدم كه قبله و دلبر زيباي من خرامان خرامان به بالينم آمد.
بر بالينم نشست و با خود شربت و دوا و شفا به همراه داشت.
دست بر گيسوان خوشبوي خويش كشيد. اي كه هرچه مال و دارايي دارم فداي قامت رعنايت باد.
اي خوش سيماي من! خويش و همه دارايي هايم، به فدايت باد اي كه همواره احوال مرا مي پرسي.
« سحـــرم دولـت بيــدار به بـاليــن آمـد
گفـت برخيز كه آن خسرو شيرين آمـد
قدحي دركش و سر خويش به تماشا بخرام
تــا ببينـي كـه نگارت بـه چـه آييـن آمـد
شــادي يـار پـر چـهــره بـده بــاده نـاب
كــه مـي لعـل دواي دل غمـگيــن آمــد »
«حافظ »
هوره :
هوره ساده ترين، ابتدايي ترين و اصيل ترين گونه موسيقي است كه اكنون به تكثر و هزارگونه گي زباني و كيفي در آمده است.
ما ايرانيان بخصوص مردمان كردزبان غرب كشور اين گونه ابتدايي و اصيل آواز را هوره مي ناميم، كلمه هوره و نامگذاري آن قدمتي حدوداً 7000 ساله دارد و به دوران پيامبري حضرت زردتشت مي رسد در ”گات هاي يسنا“ كه بخش مهمي از اوستا كتاب مقدس زرتشتيان مي باشد بصورت منظوم نگاشته شده و لذا در آن زمان، مردم براي خواندن آن و نيايش اهورا مزدا آوازي را سر داده كه آنرا هوره ناميده اند، هوره نداي حق طلبي بوده و كرداري نيك، پنداري نيك و گفتاري نيك را آواز كرده است.
همانگونه كه امروزه بعضي از افراد و خصوصاً قاريان قرآن با تلاوت آيات اين كتاب آسماني آوازي را سر مي دهند كه ا زيك سو پيام خدا را كه پاكي، فرزانگي و حقانيت است سر مي دهد و از سوي ديگر نيز موسيقي آهنگين اين آواز چنان ژرف و گرم و زلال است كه دل و جان را به ارتعاش در مي آورد، آن زمان نيز بعضي از افراد با تلاوت گات هاي اوست، اين حس هاي ژرف و زلال را به ديگران انتقال داده اند كه هم، هنري لطيف و هم عملي مومنانه و اعتقادي محسوب مي شد.
آقاي فاروق صفي زاده پژوهشگر كرد زبان در كتاب ”پژوهشي درباره ترانه هاي كردي“ چنين مي گويد:
اين آواز، اصيل ترين موسيقي كردي مي باشد كه از زمان هاي كهن به يادگار مانده است، كه ويژه ستايش از اهورا مزدا بوده است و كردها كه پيرو آيين آسماني زردتشت بوده اند در هنگام مرگ كسي و روي دادن پيشامدي و يا پس از پيوند با اهورا مزد، شروع به خواندن هوره كرده اند و آواز سوزناكي را كه برگرفته از نوشتار آسماني اوستا بوده به شيوه هوره خوانده اند، واژه هوره از اهوره گرفته شده است، همين شيوه هوره در خواندن قرآن به كار مي رود و واژه سوره از همين واژه گرفته شده است.
وي در بخش ديگري از كتاب خود مي گويد:
هوره از ريتم آزاد پيروي مي كند، اين گونه آواز بيشتر در مناطق گوران، سنجابي، قلخاني و كلهر مرسوم است.
مقام هاي هوره:
بان بنه اي، بنيري چر، دودنگي، باريه، غريبي، ساروخاني، گل و دره،پاوه موري، قطار، هجراني، مجنوني، سحري و هي لاوه.
هوره آواز ممتدي است كه خواننده، شعرها و ابيات بيشماري را در ذهن داشته و آنها را هنگام آواز به صورت پي در پي استفاده مي كند، گاه شعرها سروده خود خواننده است و گاه شعرهاي مورد استفاده را از ديگر شاعران به عاريت مي گيرد، هوره در گذشته هاي دور، مضموني مذهبي داشته و بيشتر به آواز كردن آيات كتب آسماني يا آموزه هاي منظوم مذهبي پرداخته است اما امروزه مضموني عاشقانه دارد.
هوره مختص به يك دوره تاريخي و يا يك جغرافيا و فرهنگ خاص نيست، هوره يا همان آواز اصيل ابتدايي، مادر همه آوازه، تصنيف ها و ترانه هاي مردمان جهان است، مادر آوازها و ترانه هاي تمام ملل دنيا صرف نظر از نژاد و فرهنگ و زبان و معيشت و آيين و جغرافيا و تاريخ آنها.
همانگونه كه بركه، دري، رودخانه، سيل، اقيانوس، باران، ابر ومه همه و همه از آب اند و آب مادر و اساس همه اين دگرگوني هاست، هوره نيز مادر همه تكثر ه، تنوع و هزار چهرگي آوازها و ترانه هاي شاد و ناشاد مردم جهان است.
براي درك درست اين موضع بايد به گذشته بر گرديم به آن زماني كه سازها و آلات موسيقي وجود نداشته اند، آيا در آن زمان موسيقي چيزي غير از هوره بوده است؟
البته هر صداي موزوني از صداي ني گرفته تا آواز قناري موسيقي تلقي مي شود اما منظور ما در اين نوشتار موسيقي به معناي متعارف آن است، در گذشته ه، انسان ها به تنهايي و يا بصورت دسته جمعي به خواندن ممتد آواز روي مي آوردند، بعد به مرور زمان انواع ساز ها و آلات موسيقي به ميان آمدند و آن هوره ممتد و موزون را به قطعات و اجزاء متنوع و متكثر امروزي بدل ساخته اند، امروزه آوازهاي سنتي ايراني همان هوره است كه به صورت رديفي و دستگاهي خوانده مي شود.
در مناطق كرد نشين غرب كشور خصوصاًَ استان ايلام هنرمندان بزرگي وجود دارند كه خواندن آواز هوره را به حد كمال رسانيده اند، از سرايندگان بزرگ اين آواز در گذشته مي توان به شادروان داراخان و مرحوم علي نظر اشاره نمود.
سرايندگان هوره :
سيد قلي كشاورز، علي كرمي نژاد معروف به حاجي طوسي، بهرام بيگ ولد بيگي، سيد علي عسكر كردستاني، نجات، بساط عثمانوند، ابراهيم حسيني، ايل خان اركوازي، اولعزيز، ياسمي، كريم صادقي و عبد الصمد عبدي پور هوره خوانان معروف استان هاي ايلام، كرمانشاه و كردستان هستند اما پس از مرحوم علي نظر، سيد قلي كشاورز سرآمد همه هنرمندان اين گونه موسيقي است.
بولبول ته ن مه گير ده نگ وه زاره وه
بـه ش ته ن مـايه ي گـول وه داره وه
هـه ر جـاي گوليـگه په ر چيني خاره
ئـه راي بولبول نـه ي گـول ئنتـزاره
ئـه گه ر خار نه وي وه په رچيـن گول
مراي مه تله وه يل زو مه وي حاصل
برگردان به فارسي:
بلبل چنين با صداي محزون و اندوهبار گريه مكن هنوز سهم تو گل بر شاخسار درختان باقي مانده است.
هر كجا گلي هست پرچيني از خار به همراه دارد، ولي بلبل همواره به انتظار گل است.
اگر خارها پرچين گل نباشند بلبلان به سادگي به مقصود خود مي رسند.
{پپوله}{پپوله}
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]