واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: سلام دوستان ؛
این تاپیک رو ایجاد کردم تا هر کدوم از دوستان که در خصوص امام زمان شعر یا متنی داره اینجا بیاره ؛
خبر آمد خبری در راه است
سر خوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید شاید
پرده از چهره گشاید شاید
دست افشان پایکوبان میروم
بر در سلطان خوبان میروم
میروم بار دگر مستم کند
بی سر و بی پا و بی دستم کند
میروم کز خویشتن بیرون شوم
در پی لیلا رخی مجنون شوم
هر که نشناسد امام خویش را
بر که بسپارد زمام خویش را
دست ساقی چون سر خم را گشود
جز محمد هیچ کس آنجا نبود
جام آن آیینه را سیراب کرد
وز جمالش خویش را بیتاب کرد
موج زلف مصطفی را تاب داد
ذوالفقار غیرتش را آب داد
در پی احمد علی آمد پدید
در کف او بود میزان و حدید
بوالعجب بین روح حق را در دو جسم
هر دو یک معنی ولی کن در دو اسم
در حقیقت هر دو یک آیینه اند
یک زبان و یک دل و یک سینه اند
یک نظر بر پرده نقاش کن
تاب گیسوی قلم را فاش کن
آفرین گو پنجه معمار را
تا نماید بر تو این اسرار را
فاش میگوید به ما لوح و قلم
از وجود چهارده بی بیش و کم
چهارده گیسوی در هم ریخته
چهارده ..... فلک آویخته
چهارده ماه فلک پرواز کن
چهارده خورشید هستی ساز کن
__________________
عمریست که ازحضوراوجاماندیم
درغربت سردخویش تنهاماندیم
اومنتظراست تاکه مــــابرگردیم
ماییم که درغیبت کبری ماندیم
http://montazar.net/html/image/montazar2/003.JPG
نگارم پرده در بيپرده در بازار ميآيد
زمستان شد بهار آمد گل از گلزار ميآيد
بگردماه رويش پيچ وتاب عقرب گيسو
قمر در برج عقرب قامع الكفّار ميآيد
بكف تيغ وببر جوشن بسر تاج مع اللهي
زجن وانس با او لشكري بسيار ميآيد
كه تا سازد زمينراپرزعدل ودادوعلم ودين
بحكم حق پي سركوبي اشرار ميآيد
بگو بامنكر بيدين بكن هر آنچه ميخواهي
قريباً دست حق با تيغ آتشبار ميآيد
رسيده وقت آن تا چشم مشتاقان شود روشن
نمانده مدّتي چندان كه حق در كار ميآيد
بسمت غرب از مشرق چو سرزد آتشي سوزان
بشام آنگه فتدناري كه بس دشوار ميآيد
سلاطين جهان يكسر بهم تازند ازهرسو
كه دنيا پيش چشم جملگي شان تارميآيد
بسي نزديك ميباشد خود اينمعني نميدانم
چه از اين ماجرا برمست وبرهشيار ميآيد
انتظار، واژهای استحادثهخیز که تا آمدن مولایمان مهدی (عج) به ما درس بیقراری خواهد آموخت .
انتظار، نگاه دلسوزانه عاشقی است که هر لحظه به انتظار معشوق، منتظر است .
انتظار، خانه نوری است که خورشید را درک میکند .
انتظار، شمع دلسوختهای است که به پروانه عشق میآموزد .
انتظار، جاده بینهایتی است که عابران خسته را تا مسیر ابدی، همراهی خواهدکرد .
انتظار، حضور آیینهای است که فضای سینه را سرسبز از صفا و صمیمیت و عاطفه میکند .
انتظار، خیال مسافران بازماندهای است تا کاروانی بیاید و راه بیفتند .
انتظار، هجرت پروانهای است که از دیار گلهای پژمرده آمده است .
انتظار، نوای نویدبخشی است که عالم را از خواب غفلتبیدار میکند .
انتظار، بوی غربت و غریبی و دلتنگی نام آشنایی است که موعودیها، درکش میکنند .
انتظار، مشق نانوشته روزهای بیقراری است که در غم دیدار اباصالح نوشته میشود .
انتظار، دلیل گم شدن در خویش و پیدا شدن، از این گم شدنهاست .
انتظار، آینهای است که روزهای بیقراری را به تصویر میکشد .
انتظار، گریه طفل یتیمی است که از گرسنگی پشت در همسایه مانده است .
انتظار، نوای عشقی است که لحظه به لحظه دیدار را به تجلی مینشاند .
انتظار، بوی پیراهن یوسفی است که چشم نابینایی را بینایی میبخشد .
انتظار، حکایت آمدن کسی است که از نسل سلاله خورشید پر برکت میآید .
انتظار، ورق ورق دفترچه خاطرات نوشته شده در روزهای جمعه زندگی است .
انتظار، بهترین و والاترین هدیه به مستضعفان جهان است .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 263]