تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى‏شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820906123




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پاكستان، نبرد قدرت و ماجراجويي آمريكا


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: پاكستان، نبرد قدرت و ماجراجويي آمريكا
اوضاع سياسي پاكستان هنوز از بحران خارج نشده است و اين موضوع را مي توان در حوادث اخير به خوبي مشاهده كرد. هنوز چند روز از كناره گيري رئيس جمهور مشرف نگذشته بود كه اختلافات زيادي دامنگير دولت ائتلافي شد و حزب مسلم ليگ شاخه نوازشريف از آن كناره گيري و به صف مخالفان پيوست.
در 25اوت سال 2008 نوازشريف نخست وزير سابق پاكستان كه رهبري حزب مسلم ليگ را برعهده دارد، از ائتلاف با دولت زرداري به دليل محقق نشدن درخواست هايش از جمله بازگشت به كار 90قاضي كه مشرف در سال 2007 آنها را بركنار كرده بود، كناره گيري كرد وي در توجيه اقدام خود گفت: ما اين موضع را هنگامي اتخاذ كرديم كه اميد خود را از زرداري براي جامه عمل پوشاندن به تعهداتش در ائتلاف از دست داديم و اوضاع پيش آمده ما را مجبور كرد كه حمايت خود را از وي قطع كنيم و در مجلس بر روي صندلي مخالفان دولت بنشينيم.
اين رويداد براي آناني كه مسائل پاكستان را دنبال مي كنند دور از ذهن و ناگهاني نيست، چرا كه از ابتدا ائتلاف پايه و اساس محكمي نداشت و تنها عاملي كه موجب وحدت شده بود، همانا سرنگوني مشرف بود. اما به طور كلي همانطوري كه در گذشته نيز مشاهده مي شود حزب مردم، رقيب تاريخي حزب مسلم ليگ است كه با برخي گروه هاي اسلامي و طالبان روابط خوبي دارد و به اين دليل از طرف اسلامگراها با مخالفت هايي روبه رو بوده است. همچنين حفظ شان و منزلت قضات و دفن ميراث مشرف كه باعث بحران هاي پاكستان شده از اولويت هاي نواز شريف به شمار مي رود.
در حالي كه حزب مردم به رهبري آصف علي زرداري علاقه دارد از برخي از ميراث و خط مشي بجا مانده از مشرف، مانند اتحاد با آمريكا در برخورد با طالبان و القاعده و به عقب انداختن موضوع بازگشت قضات كه در رأس آنها افتخار چودري رئيس ديوان عالي كشور پاكستان كه به ضدفساد مالي شهرت دارد، سود ببرد. پيش بيني مي شد در صورت بازگشت به كار چودري پرونده هاي فساد مالي زرداري را كه در سال 2007 براساس توافق بي نظير بوتو نخست وزير سابق پاكستان با مشرف رئيس جمهور وقت بسته شده بود، دوباره به جريان بيندازد.
بحران انتخابات رياست جمهوري
كناره گيري نوازشريف از ائتلاف فقط بخاطر نكوهش آصف علي زرداري به دليل انجام ندادن تعهدش مبني بر بازگشت قضات بركنار شده، نبود، بلكه بيشتر به خاطر اين موضوع بود كه حزب مردم در 24اوت وي را نامزد پست رياست جمهوري پاكستان كرد و برخلاف توافق قبلي، زرداري نيز آن را پذيرفت و درست يك روز پس از كانديداتوري زرداري نوازشريف رهبر حزب مسلم ليگ كناره گيري خود از ائتلاف را اعلام كرد.
چراكه وي معتقد بود، دستيابي زرداري به كرسي رياست، با همان اختيارات گسترده مانند انحلال پارلمان كه مشرف دارا بود، از اصول دموكراسي به دور است و باعث قبضه قدرت توسط حزب مردم خواهد شد و فساد و استبداد ادامه خواهد يافت.
نگراني هاي نوازشريف در اين مورد زماني افزايش يافته كه وي خواستار اصلاح قانون اساسي درمورد محدود كردن اختيارات رئيس جمهور شد ولي حزب مردم اين پيشنهاد را نپذيرفت.
نواز شريف براين اعتقاد بود كه پيروزي زرداري در انتخابات رياست جمهوري، دوباره باعث احياي قدرت و پاياني بر آرزوها در پاكستان خواهد بود و ادامه تسلط حزب مردم بر دولت و رياست جمهوري را درپي خواهد داشت و لذا بر اصلاح قانون اصرار كرد، همچنانكه با نامزدي رهبر يك حزب براي پست رياست جمهوري به شدت مخالفت كرد.
«چودري علي خان» يك نماينده وابسته به حزب مسلم ليگ در پارلمان پاكستان نيز طي پيشنهادي خواستار انتخاب رئيس جمهور آينده از استان هاي كوچكتر كشور شد كه طي 9 سال حكومت نظامي مشرف باعث شده بود، خود را از ساير استان هاي كشور جدا بدانند.
وي «عطاءالله مينگال» را كه يك سياستمدار اهل بلوچستان و از منطقه قبايلي است به عنوان نامزد رياست جمهوري پيشنهاد كرد.
اين سخنان دليل خوبي بر اين موضوع است كه نوازشريف مايل است كه رئيس جمهور يك فرد غيرحزبي و از مناطقي باشد كه داراي محبوبيت مردمي است تا وي دوباره به ائتلاف برگردد.
آينده دولت ائتلاف
به رغم كناره گيري نوازشريف از ائتلاف حاكم، اين امر باعث برگزاري انتخابات زودهنگام پارلماني نخواهد شد، چراكه، حزب مردم، هنوز از حمايت اكثريت نمايندگان مجلس برخوردار است.
اما پيش بيني مي شود، دولت آصف زرداري به رهبري حزب مردم به تنهايي نخواهد توانست، كشور را از بحران هاي موجود خارج كند كه از مهم ترين آنها موضوع اعاده به كار قضات و تصدي رياست جمهوري است. گرچه، اوضاع امنيتي و اقتصادي پاكستان كه روزبه روز بدتر مي شود، نيز مزيد برعلت است. حتي اگر زرداري به عنوان رئيس جمهور پاكستان انتخاب شود، اين بدان معنا نيست كه اوضاع در طولاني مدت بر وفق مراد او خواهد بود.
علت اين امر به چند دليل است كه مهم ترين آنها اين است كه حزب مسلم ليگ به عنوان حزب مخالف، مانع تراشي خواهد كرد.
موضوع بعدي اين است كه ارتش به دليل موضوع فساد مالي از زرداري تبعيت نخواهد كرد. اضافه براين، زرداري تجربه راهبرد امور سياسي چنداني ندارد و تكيه بر «يوسف رضا گيلاني» نخست وزير فعلي براي پيشبرد امور كشور كرده است.
مسئله آخر اينكه، با مخالفت شديد اسلامگراها در پاكستان كه معتقدند دست او در دستان آمريكاست، مواجه خواهد بود. اين احتمال نيز وجود دارد كه وي در آخرين لحظه از نامزدي پست رياست جمهوري انصراف دهد، اگرچه نقش رئيس ستاد ارتش... كياني كه نفوذ زيادي دارد، دراين مورد بي تأثير نخواهد بود.
برخي نيز معتقدند، احتمال كودتاي نظامي در صورتي كه دولت جديد به رهبري حزب مردم شكست بخورد، وجود دارد، همچنانكه اين رويداد در سال هاي 1988و 1996 اتفاق افتاد و احزاب از حكومت ساقط شدند.
يا اينكه، مصالحه اي بين زرداري و شريف براي تقسيم قدرت و حل قضيه صورت بگيرد، با اين ضمانت كه پرونده سوءاستفاده مالي رهبر حزب مردم دوباره به جريان نخواهد افتاد. تمام اين حدس و گمان ها، در روزهاي آينده روشن خواهد شد.
اما در آنجا برخي مسائل پيچيده وجود دارد كه مهم ترين آنها، حمايت نكردن آمريكا از پرويز مشرف است در زماني كه در محاصره بحران هاي گوناگون قرار داشت.
همچنانكه اين موضوع قبلاً در مورد شاه ايران تجربه شد و اين درسي براي كساني است كه قصد دارند، جانشين مشرف شوند.
آنچه كه امروز در پاكستان در حال انجام است، كشور را از منافع ملي، بسيار دور كرده است. همه احزاب سياسي براي به دست آوردن گوشه اي كوچك از قدرت به نزاع با يكديگر برخاسته اند و كسي به فكر مردم عادي كه با مشكلات زيادي از جمله افزايش قيمت هاي مواد غذايي و كالاهاي اساسي است، نيست.
خاموشي ها در پاكستان، افزايش نرخ بيكاري، ناامني، بي ارزش شدن واحد پول و افزايش 25 درصدي تورم، اينها موضوعات لاينحلي است كه احزاب به آنها توجهي ندارند.
موضوع مهم ديگري كه وجود دارد اين است كه رئيس جمهور آينده، با موضوع ناامني ها درمناطق قبايلي چگونه كنار خواهد آمد. قرباني شدن هزاران نفر و نبود توسعه و پيشرفت، باعث شده كه مردم اين منطقه نسبت به طالبان و القاعده احساس همدردي كنند و طالبان رشد و نمو كند.
اقدام نظامي آمريكا
بالطبع آمريكا از چنين وضعيتي راضي نيست و گزارش هاي خبري حاكي از آن است، آمريكا خود را براي يك عمليات نظامي گسترده در منطقه قبايلي آماده مي كند.
چنانچه اوضاع مضطراب ادامه يابد، مانع از دست يابي القاعده و طالبان به سلاح هاي اتمي مي شود.
در 23اوت 2008 روزنامه «لس آنجلس تايمز» فاش كرد: دولت بوش براي انجام عمليات نظامي در منطقه قبايلي، آماده شده است، تا بدين وسيله ناكامي هاي خود را در عراق و افغانستان و ناتواني اش در برابر ايران را پنهان كند ونامزد جمهوري خواهان را در انتخابات رياست جمهوري آمريكا، سربلند كند.
روزنامه نيويورك تايمز نيز در گزارشي به نگراني شديد مسئولان آمريكايي از اوضاع ناآرام پاكستان و افزايش توان طالبان و القاعده اشاره كرد ونوشت: واشنگتن در روزهاي گذشته، يادداشت هاي تهديد آميز به دولت و ارتش پاكستان ارسال و تاكيد كرد: اسلام آباد بايد در زمينه دستگيري «اسامه بن لادن» رهبر القاعده و جلوگيري از حملات طالبان با آمريكا همكاري كند. در غير اين صورت، با حملات آمريكايي ها در داخل خاك كشور رو به رو خواهد شد.
اين روزنامه اضافه كرد: در نشست غيرعلني در كاخ سفيد با حضور، «ديك چيني» «معاون بوش»، «كاندوليزا رايس» وزير خارجه و مسئولان بلندپايه امنيت ملي برگزار شد، در باره اقدام، سازمان جاسوسي آمريكا (سيا) و ارتش در منطقه قبايلي بر ضد جنگجويان القاعده و طالبان تصميم گيري شد.
روزنامه «هرالدتريبيون» نيز فاش كرد: آمريكا، مصمم است در صورتي كه اسلامگراها در پاكستان به قدرت برسند، تاسيسات هسته اي اين كشور را منهدم يا به دست بگيرد.
مضاف بر اينكه، نيروهاي ويژه و دانشمندان اتمي، آماده دريافت، فرمان از سوي مقامات مسئول براي دستيابي به نزديك به 60 كلاهك اتمي هستند.
جوزف سيرينسون معاون دبير كل امنيت ملي و روابط بين المللي در «مركز پيشرفت آمريكا» اخيراً در مقاله اي به صراحت اعلام كرد، آمريكا از سوي ايران و عراق با تهديدي روبه رو نخواهد شد، بلكه اين تهديد از پاكستان خواهد بود.
وي گفت: حكومت متزلزل، مواد كافي براي ساخت 50 تا 100 بمب اتمي، به اضافه تاثير فراوان اسلام گراها، باعث مي شود كه پاكستان، خطرناكترين كشور در روي زمين براي ايالات متحده آمريكا باشد.
وي ادامه داد: گمان مي رود كه سلاح هاي اتمي پاكستان در جاي امني نگهداري مي شود، اما بي ثباتي فزاينده در اين كشور باعث خواهد شد كه ارتش دچار اختلاف شود يا اينكه، اختلافات، باعث شود كه يگان هاي حفاظت كننده از مواد اتمي، راه را در مقابل سلطه اسلامگرايان باز كند.
در آخر بايد اين را گفت كه كشور پاكستان در دوره بسيار حساسي قرار دارد و از همان جامي نوشيده است كه افغانستان و عراق قبلا از آن نوشيده بودند. لذا بايد اميدوار باشيم كه همگان در اين كشور به زبان عقل و گفت وگو و رعايت مصالح ملي تن در دهند.
كناره گيري مشرف از قدرت
هيچ راهي مانند استعفاي ناگهاني مشرف، او را خوار و خفيف نكرد و اين موضوع نشان مي دهد كه اوضاع در پاكستان روز به روز سخت تر مي شود.
به خصوص پس از اينكه نيروهاي طالبان توانستند تسلط خود را بر مناطق مشخصي در پاكستان كه در گذشته نقطه آغاز آنها براي سلطه بر افغانستان بود، گسترش دهند. اين مسئله روز به روز مشخص تر مي شود كه اراضي پاكستان، نقش موثري در بازگشت طالبان به صحنه، آنچه كه آمريكا، آن را جنگ بر ضدتروريسم عنوان مي كند، دارد.
اين بدان معنا است كه در نبود قدرت مركزي، براي مقابله با تروريسم در پاكستان و افغانستان، اين جنگ بي فايده خواهد بود.
سخن واضح تر اينكه، جنگ بر ضد تروريسم محدود به افغانستان نيست، چرا كه طالبان به عنوان نقش آفريني لاينفك از حوادث پاكستان قابل جدا كردن نيست، همچنانكه در افغانستان اين گونه است. در اين مورد نياز به دليل نيست، چرا كه حمله اخير طالبان به نيروهاي فرانسوي وابسته به ناتو، كه ضربه اي مهلك براي نيروهاي خارجي در افغانستان به شمار مي رود، مويد اين قضيه است كه البته با انفجار در پاكستان همراهي شد و طالبان مسئوليت آن را برعهده گرفت. استعفاي پرويز مشرف تنها دليل براي شكست راهبرد آمريكا در افغانستان و پاكستان در آن واحد نيست، بلكه گمان مي رود، عجله رئيس جمهور مستعفي پاكستان براي كناره گيري از مسندش، در بستري فراتر از پاكستان باشد.
در واقع اين شكستي براي سياستي است كه از اواخر دهه 70 در قرن گذشته اتخاذ شده بود، مبني بر اينكه پاكستان در مرحله مشخصي در جنگ سرد و در مرحله آخر در جنگ بر ضد تروريسم به كار گرفته شود. نتيجه آن اين بود كه آمريكا، در نهايت، آنچه كه با دست خود كاشته بود، درو كرد و آن اسامه بن لادن و اعوان و انصارش بود. گرچه اين سؤال وجود دارد كه آيا امكان دارد پاكستان را از افراط گرايي دور كرد يا اينكه، بايد از اين كشور مايوس شد؟ 9 سالي كه پرويز مشرف در پاكستان بر مسند قدرت بود، دليلي براي اوضاع خطرناك فعلي در پاكستان است.
اين موضوع نشان مي دهد كه بدون اتخاذ يك استراتژي منطقه اي كه در آن هند و ساير كشورهايي كه با پاكستان و افغانستان مرز مشترك دارند امكان پذير نيست.
پرويز مشرف كه در سال 1991 بر اثر يك كودتاي نظامي كه حتي قطره اي خون در آن ريخته نشد و در ميان استقبال مردمي و روي گرداني از بي نظير به قدرت رسيد، در اين اواخر خود را گرفتار، افراط گرايي و ناتواني در انجام هر كاري ديد.
نبايد اين را فراموش كرد كه پرويز مشرف به همان نقطه اي رسيد كه الان رسيده است و زماني بود كه ضرورت استقرار آرامش سياسي مشاهده مي شد كه درگيري هاي بين سياستمداران كه در راس آنها بي نظير بوتو از يك طرف و رقيبش نواز شريف كه مشرف او را از سلطه طرد كرد، قرار داشت، آن را از بين برده بود.
پرويز مشرف براي مدت زمان طولاني، نشان دهنده حكومت ليبراليسم در پاكستان بود.
او به عنوان رئيس ستاد ارتش، مورد حمايت كامل آمريكا و غرب بود و چين هم در مرحله مشخصي در ارتباط با قضيه هند، از او حمايت كرد.
اما مهم تر از آن، پرويز مشرف كه مدت هفت سال از زندگي خود را در دوران جواني به همراه پدرش كه به عنوان يك ديپلمات در سفارت پاكستان در آنكارا كار مي كرد، از تركيه تاثير بسياري گرفت.
او پس از بازگشت به پاكستان به مدارس ممتاز كه برنامه هاي آنها غربي بود، پيوست و پس از رسيدن به حكومت خود را ملزم به مقابله با افراط گرايي ديد.
بهترين دوران او زماني بود كه آمريكا براي مقابله با طالبان در پي حوادث سپتامبر 2001 كه باعث شد سلطه آنها را در افغانستان از بين ببرد، مشاركت داد. در همان هنگام، پرويز مشرف فاش كرد كه پاكستان با افراطيوني كه نقشه هاي القاعده را اجرا مي كنند اغماض و چشم پوشي نخواهد كرد و اين موضوع فاش شد مشرف بايد به ايفاي نقش در دو سناريوي مختلف بپردازد كه موفقيتي در پايان برايش به ارمغان نياورد.
نقش اول او اين بود كه در مقابل فشارهاي آمريكا، اطاعت كند و جلو افراط گرايي را بگيرد و نقش دومش اين بود كه به جاي سيا كه نقش بسزايي در روي كار آوردن طالبان داشت از افراط گرايي و فعاليت هاي تروريستي در آن كشور ايفا كند. اين بود كه در روز هفتم ژوئيه 2008 پرويز مشرف احساس كرد كه ديگر قادر به اجراي اين نقش دوگانه نيست و انفجار سفارت هند در كابل در همان روز كه مورد حمله انتحاري قرار گرفت و 58 كشته برجاي گذشت به مثابه يك ضربه كاري به مشرف بود.
آمريكايي ها به اين نتيجه رسيدند كه تشكيلات امنيتي ارتش پاكستان از تروريسم جدا نيست و پرويز مشرف نيز قادر به چيرگي بر فعاليت هاي دستگاه فرمانبردار از طالبان نيست، پس بنابراين بايد او عوض شود. او نه قادر به انجام خواسته آمريكاست و نه قادر به نقش آفريني در جنگ بر ضد تروريسم است. بيشتر از آن، پرويز مشرف به عنوان معضلي براي سياست آمريكا در هنگامي كه تنها فكر و ذكرش ادامه رياستش بود، درآمد.
پرويز مشرف رفت و ديگر امريكايي ها به او توجهي ندارند. سياستمداران پاكستاني به صحنه بازگشتند و بگو و مگوها بين آصف زرداري شوهر بي نظير بوتو و نوازشريف رهبر حزب مسلم ليگ و نخست وزير سابق دوباره آغاز شده است.
همچنان كه در درون حزب مردم، مخالفت هايي با نامزدي آصف زرداري براي رياست جمهوري وجود دارد.
پاكستان اتمي به كدام سو خواهد رفت اما سوالي كه گريزي از طرح آن وجود ندارد، اين است كه آيا امكان حل مشكل در پاكستان و افغانستان بدون يكديگر وجود دارد؟
هر روز كه مي گذرد مشخص مي شود كه اشغال افغانستان، آن قدري كه مشكلات اشغال براي آن كشور و پاكستان به وجود آورده، چيزي را حل نكرده است. افغانستان كه روزي نقطه ضعفي براي شوروي سابق بود، اكنون به نقطه ضعف براي آمريكايي ها و پاكستان تبديل شده است.
 دوشنبه 11 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن