واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حوادث - كودك 12 ساله قرباني نفرت شوهر خالهاش شد
حوادث - كودك 12 ساله قرباني نفرت شوهر خالهاش شد
گروه حوادث: كودك 12 ساله قرباني نفرت شوهرخاله خود از مادرش شد. قاتل اين پسربچه روز گذشته با تقاضاي اولياي دم به قصاص نفس محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، سوم ارديبهشتماه سال 83 خانواده پسري بهنام «ميثم» به كلانتري نسيمشهر رفتند و اعلام كردند كه پسرشان ساعاتي قبل از خانه بيرون رفته اما ديگر برنگشته است. او براي گرفتن سيدي از خانه خارج شده بود. با اعلام اين موضوع تحقيقات پليس آغاز شد اما تا 10 روز بعد نتيجهاي نداد تا اينكه جسد او در 200 متري پشت كلانتري نسيمشهر كرج كشف شد. جسد او در زير تلي از خاك قرار داده شده بود اما يكي از پاهايش از خاك بيرون مانده بود. پس از كشف جسد، تحقيقات وارد مرحله جديدي شد و در حالي كه حدود هشت ماه از كشف جسد ميگدشت، پليس با راهنمايي و اظهارات خانواده ميثم، به شوهرخاله او بهنام «محرمعلي» مظنون شد. بهاينترتيب محرمعلي تحت بازجويي قرار گرفت و در بازجوييها به قتل ميثم اعتراف كرد. او در پليس آگاهي و جلسه بازپرسي اقرار كرد كه پسربچه 12 ساله را در خودرواش خفه كرده و سپس جسدش را به محل كشف جسد منتقل كرده است. با اقرار صريح متهم به قتل، او روانه زندان شد. او اما در نخستين جلسه دادگاه در سيويكم فروردينماه سال جاري اظهارات قبلياش را انكار كرد و مدعي شد كه مرتكب قتل نشده است. محرمعلي اظهار كرد كه شب حادثه براي تعمير خودرواش در مغازه مكانيكي «حسن» بوده است. با ادعاهاي جديد متهم، جلسه ديگري براي رسيدگي به موضوع برگزار شد. در اين جلسه كه روز قبل و در شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران برگزار شد، ابتدا حسن كه مسوول پايگاه بسيج منطقه نيز هست، در جايگاه شاهد قرار گرفت. او سوگند ياد كرد كه آنچه را ديده و شنيده بازگو كند و جز حقيقت چيزي نگويد. وي گفت: محرمعلي گفته، حدود ساعت هشت به مغازه من آمده و دو ساعت در مكانيكي بوده در صورتي كه من از صبح تا ساعت هشت شب كار ميكنم و ساعت هشت تا 12 در پايگاه بسيج هستم. من روز حادثه را دقيقا بهخاطر ندارم كه آيا او اصلا به مكانيكي آمده يا نه اما به اين خاطر كه سابقه مواد مخدر و منكرات داشت من ارتباطي با او نداشتم و هيچ وقت هم كارهاي عمده خودرواش را نميپذيرفتم كه بخواهد دو ساعت طول بكشد. هميشه كارهاي جزئي برايش انجام ميدادم. شاهد درباره اظهارات متهم مبني بر اينكه آن روز او كركره مكانيكي را نيمهباز گذاشته و متهم كركره را باز كرده، گفت: هر وقت از مغازه بيرون ميآيم مغازه را قفل ميكنم و محرمعلي هيچوقت كركره مغازه را باز نكرده است.
پس از حسن، همسر مقتول نيز بهعنوان مطلع در جايگاه قرار گرفت. او درباره روز گم شدن ميثم، گفت: محرمعلي با خواهرم دعوايش شده بود. او هميشه از خواهرم نفرت داشت؛ نميدانم چرا؟ آن روز آشتي كرده بودند و قرار بود شام به خانه خواهرم برويم اما شب محرمعلي آمد و 10 ثانيه بيدليل در حياط خانه خنديد و بعد لباسش را كه خاكي بود عوض كرد. دستهايش هم خاكي بود كه وقتي دليلش را پرسيدم گفت، ماشين پنچر شده بود. لباسهايش را عوض كرد و خوابيد. وي ادامه داد: وقتي گفتم قرار بود، برويم خانه خواهرم، گفت از خواهرت بدم ميآيد؛ خستهام و ميخواهم بخوابم. خيلي مضطرب بود و رنگش زرد شده بود. من فكر كردم كه بهخاطر مصرف مواد رنگش زرد شده است. خواهرم به من گفته بود كه ميثم از خانه بيرون رفته و برنگشته و وقتي آخر شب شد به خانه آنها رفتيم. محرمعلي چيزي نميگفت. در ادامه جلسه دادگاه، متهم نيز به دفاع از خود پرداخت و گفت: قتل را قبول ندارم. قتلي انجام ندادهام و آن شب هم در تعميرگاه حسن بودم. وي افزود: حسن دروغ گفته است و من واقعا پيش او بودم. وقتي قاضي از او درباره اقرار صريح او در آگاهي و بازپرسي سوال كرد، پاسخ داد: بهخاطر اعتيادم به مواد مخدر نميتوانستم تحمل كنم و به دروغ اعتراف كردم.
اين در حالي بود كه تمام مدارك و شواهد قاتل بودن محرمعلي را ثابت ميكرد. بر اساس اين گزارش، در پايان جلسه، قاضي عزيزمحمدي و چهار مستشار دادگاه، وارد شود شدند و راي به قصاص محرمعلي دادند.
دوشنبه 11 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 309]