استيون اسپيلبرگ و ناصرالدين شاه آكتور سينما

واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: استيون اسپيلبرگ و ناصرالدين شاه آكتور سينما
يحتمل به خاطر قيف آمدن هاي برخي از اهالي سينما بود كه مصمم شديم وارد سينما شده تا روي اين كاريكاتور متحرك را كم نماييم. ايضا آمارگرفتيم كه ولت بدفرم شيفته دماغ آفسايدي ايشان بوده ليكن بابت اين فاكتوريه، ما هم ايام طويلي را به كوباندن دماغ مبارك به ديفال هاي صاحبقرانيه، اهتمام ورزيديم!؟ طرفا منجيلك غازقولنگ و اصغر غولتشنگ هم با استاد نمودن يك فقره توپ بسكتبال به دماغ ما، اسپيد كوفته برنجي شدن آن را به طرزي فجيع بالا برده آن چنان كه هر چلغوزي ما را رويت مي نمود، در مقابل احواليه ما طوري في المثل بز خندگان مي نمود كه گويي منطقه دماغه اميدينيك را مشاهدون كرده است؟! ديگر اين كه گويم طبيعيه دماغ ما، زبان زد خاصيه و عاميه شده و از سوي دايركتورهاي داخله به ما آفر بازي در فيلم مي شد ليكن روال ها اكثرا ماهيتي دلقك گونه داشته كه ما جهت عنتر نشدن نزد عوام هر كاراكتري را به طريقي خفن، پيچانده و سينماي مملكت را در كف بازي مان غيچ كرديم؟!
عارض به حضورتان، ما بعداتفاقيه جواب رد ما به گلشيفته بيگم، ايشان في الكل بسيار دپرشن شده و به فرنگ عزيمت نمودند تا در سينماي خارجه امورات بگذرانند ايضا ما هم به جناب جيمزخان كامرون سفارش نموديم كه مادموزال را در فيلمي به كار گرفته شايد كه به قاعده اي قليل، دست از سركچل ما برداشته و صاف پاچه دايركتور اوتازوني را بچسبند ليكن گويا جيمي خان بدفرم به فراهان المسينما فاز داده و ايشان را به يك فقره پروژه سينمايي معرفي كرده اند كه در آن شباب فيلم تايتانيك يعني برادر مخلص، جناب لئوناردو خان ديكافيريو حضور داشته اند. گويا موضوعيه اين فيلم هم همچون تايتانيك پرحرف و حديث؟! بوده و اين دو كلي با كاراكترهاي خويش، لا و تركانده اند.
راپورت خفيه داده اند، اين شباب كاربلد كه در فيلم ميم مثل ماماني به قاعده اي پرطمطراق، آكتوري كرده، من باب ايفاي رول در اين فيلم موقتا ممنوع الخروج شده تا چه شود؟! منجيلك مي گويد، گويا خانم رزيا همان كيت وينسلت كه در فيلم تايتانيك با لئوناردوخان، لا و تركانده بودند بابت ركب خوردن و پيچانده شدن از سوي نامبرده، شاكي گشته و به عدليه عارض شده كه اين غازقولنگ در سكانس آخر با صحنه سازي و غرق شدن، در صدد دودره كردن مهريه و افكار شوم تجديد فراش بوده ايضا عمليات خفن به سرانجام رسيده و ازدواجون دويم اتفاقيه افتاده است؟! همين كارها را مي كنند كه آمار طلا ق بالا مي رود؟!
ديگر اين كه ما هم طي ايام ماضيه به چك نمودن ايميل خويش اهتمام كرده ليكن ناگاه مشاهدون نموديم كه از سوي برادر استيوخان اسپيلبرگ، دعوتنامه اي دريافتون كرده ايم. في الفور به موبائيل ايشان زنگ زده و قضيه را جويا شديم ايضا ايشان توضيحه دادند كه پروژه اي كوميك وكومدي در دست ساخت دارند ليكن از ما اينوايت نمودند تا جهت ايفاي رول مقابل برادر رابرت خان دنيرو همچنين بانو جنيفر لوپز به مملكت يانكي ترانسفير شويم؟! عارض به حضورتان پيرامون تابلو بودن دماغ هومايوني يك فقره چسب زخم به مانند شباب تصادفي و فشن به نامبرده زديم تا در حين سفر، كسي ما را بابت احواليه قاراشميش، اوسكول نكند؟! ايضا به وسيله يك فقره طياره ايرباس به بلد دوبي و از آن جا به مملكت اوتازوني و منطقه ممنوعه هاليوود، شرفياب شديم. اصلا و ابدا فكرش را هم نكنيد كه در شوارع بلد لوسآنجلس، ناصرالدين شاه از خود بي ظرفيت بازي درآورد.
ديگر اين كه عده اي باديگارد به وسيله يك فقره قارقارك تشريفاتيه، ما را به هاليوود انتقال داده و في الفور ما را به خدمت جناب اسپيلبرگ رساندند ليكن پس از لحظاتي ستاره اي جنيفر لوپز نام بدرخشيد و ماه مجلس شد. طي يك حركت تاريخي، عنان از كف داده و به ايشان دست داديم ايضا خبرنگاران از اين اتفاقيه كلي عسك انداختند، باورتان نمي شود دست هاي ما در دستان جنيفر قفل شده بود ليكن استيو خان بابت اين بي ظرفيت بازي، با يك فقره پس گردني از خجالت ما درآمده و گفتن كردند كه مگر تا حالا نديده اي؟!
ديگر اين كه تايم بازي فرا رسيد و به همراه تيم فيلمسازي به لوكيشن مربوطه عازم شديم ايضا ما بعد عمليات چندش آور گريم ونشستن چند كيلو سفيد كننده بر روي صورت سياه سوخته ما، نوبت اكشن ما شد ميرزا اسپيلبرگ به ما گفتند كه برو تو صحنه؟! در اين تايم ما كه قضيه ممنوع الخروج شدن گلشيفته بيگم را در فكرون خود مي جوييديم، ذكاوت به خرج داده، من حيث ممنوع الورود شدن به مملكت داخله، گفتن كرديم كه شرمنده، فيلم هاي صحنه دار بازي نمي كنيم؟! بعد مدت ها فهميديم، مراد استيوخان، رفتن به داخل صحنه فيلمبرداري بوده و در سكانس مربوطه ما با خودمان بازي داشته ايم نه با جنيفر خانم؟!
سخن زياد شده ليكن قاعده اي از شباب كلا عشق سينما بوده چون در حضور رفقا و فاميل به احوالا ت دلقك بازي اهتمام داشته و فاميل محترم نيز ادا و اطوارهاي ايشان را استعداد مي نامند في الفور فكرون آكتور شدن در مخيله شان بروز مي كند؟! شباب پسر كه با پا چه خواري دايركتورها، رول گرفته و مشهور مي شوند ايضا شباب دختر. در اين گير و دار عده عشق سينما بابت قواره قناس و قيافه خلا ص به خاطر آن كه بيم آن مي رود دوربين را بسوزانند، صاحب رول نمي شوند؟ جل الخالق؟! روزگارتون عشرون فعلا خداحافظون.
يکشنبه 10 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مردم سالاری]

[مشاهده در: www.mardomsalari.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]