تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):غيبت كردن در (نابودى) دين مسلمان مؤثرتر از خوره در درون اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826655728




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نقش عقل و علم در فهم قرآن


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: خداي سبحان در زمينه‌ي فهم قرآن مي‌فرمايد: «تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ»[1] در اين آيه‌ي كريمه دو پيام اصلي وجود دارد كه به خوبي نقش عقل و علم را در فهم قرآن كريم روشن مي سازد:
نكته‌ي اوّل آنكه مثلهاي قرآن كريم ساده نيست و بايد آنها را تعقل كرد و شرط بهره‌مندي از آنها تعقل آنهاست.
نكته‌ي دوّم آن است كه تعقّلِ امثال قرآن، تنها در توان عالمان است اگر مثلهاي قرآن كه رقيق شده‌ي معارف عميق آن است، نياز به تعقل و علم دارد، به طور يقين در فهم و درك معارف بلند و لطايف دقيق قرآن نيز اين دو عنصر كليدي ضرورت دارد.
قرآن كريم در آيات فراواني منكران خود را افرادي سفيه و كم عقل معرّفي مي كند، كه در مباحث گذشته كم و بيش ذكري از آنها شد، و درباره‌ي مؤمنان مي‌فرمايد: «وَ يَرَي الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ»[2] يعني كساني كه عالمند، قرآن را خوب مي‌فهمند و چون آن را فهميدند، به حقّ بودن آن و نازل شدن آن از سوي خداوند ايمان مي‌آوردند. علم نردبان عقل است و تعقّل وقتي بهتر صورت مي‌پذيرد كه علم بيشتري در اختيار انسان متعقّل باشد. در بحث تأويل گذشت كه راسخان در علم به همه‌ي قرآن و به محكمات و متشابهات آن ايمان دارند «وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا»[3] و پس از آن مي‌فرمايد: «وَ ما يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ»[4] يعني تنها صاحبان خرد از قرآن بهره‌مند و از تذكّر‌هاي سودمند آن متذكّر مي‌شوند.
عقل، ميزان و كليد و راهنما است
البته عقل اصل دين را مي‌فهمد كه بشر به قانون ماوراي طبيعت نيازمند است و خطوط كلّي مسائل فقه و مسائل حقوقي و اخلاقي را نيز مي‌فهمد امّا صدها مسئله‌ي حرام، حلال، واجب و مستحب وجود دارد كه عقل آنها را درك نمي‌كند. عقلْ در خطوط كلّي، «ميزان»بسيار قوي است؛ چنانكه در بعضي از مسائل هم «كليد»است، يعني تا نزديك درِ گنجينه‌ي علوم مي‌آيد و در را باز مي‌كند و به انسان مي‌گويد اكنون از اين گنجينه‌ي قرآن يا روايات استفاده كن و از آنجا به بعد «چراغ»است؛ يعني وقتي انسان وارد گنجينه‌ي قرآن شد، همراه انسان است و در فهم قرآنْ جامعه را راهنمايي مي‌كند.
به عنوان مثال، اگر ظاهر آيه‌أي دلالت دارد بر اينكه از پيامبري گناهي سر زده، چون عقل صدور گناه از پيامبران را محال عادي مي‌داند، پس بايد به دنبال فهم درست و دقيق آيه بود و آن را به گونه‌أي فهميد كه با مقدّمات روشن و روشنگر مورد قبول عقْل منافات نداشته باشد.
نيز در آياتي كه سخن گفتن خدا، ديدن و شنيدن صداي خدا، بيان شده، عقل مي‌گويد محال است كه خدا مادّي و جسماني باشد و اگر چنين است پس نه مي‌توان با چشم سر خدا را ديد و نه خداوند چشم و گوش و زبان مادي دارد.
خداي سبحان قرآن كريم را به صفت‌هاي نور و هدايت و تبيان معرّفي كرده، كه نشانگر بي‌نيازي قرآن در تعليم و ابلاغ رسالت خود از علوم است. قرآن كريم نه از حيث محتوا نيازمند خارج خود است و نه از حيث دلالتْ محتاج چاره‌جويي بيروني؛ ولي اين معني، مستلزم آن نيست كه انسان با قرآن كريم برخورد جاهلانه نمايد و نقش علوم و معارف را در فهم قرآن ناديده بگيرد. تحصيل علوم تجربي و مانند آن ظرفيت دل را گسترش مي‌دهد و توانايي فهم و تحمّل معارف قرآن را بالا مي‌برد و به انسان شرح صدر مي‌دهد. «إن هذه القلوب أوْعيه‌ي فخيْرها أوعاها»[5] هر قلبي كه از انديشه‌هاي مستدلّ برخوردار است، آمادگي آن براي تحمّل و دريافت علوم قرآني بيشتر است و هر چه انسان در انديشه جهان آفرينش، از آيات كتاب تكويني خداوند بهره ببرد قدرت او در فهم آيات كتاب تدويني از قرآن كريم افزونتر مي‌گردد.
آنچه در اين ميان مذموم و نادرست شمرده مي‌شود، اين است كه بافته‌هاي علوم تجربي را قبل از آنكه به عنوان يافته علمي برسند بر قرآن تحميل كنيم و معناي آيات قرآن را به گونه‌أي بيان كنيم كه بر اساس فرضيّات باشد، علّت نادرستي اين عمل نيز روشن است؛ زيرا فرضيّات علمي و تجربي دائماً در حال تغيير و تحوّلند و بسيار مي‌شود كه پس از مدّتي فرضيّه‌أي جديد، فرضيّه سابق را باطل مي‌سازد و اگر ما قرآن را با اين فرضيات موقّت هماهنگ سازيم، معنايش ايجاد دگرگوني و فرسايش در معارف قرآن است؛ در حالي كه قرآن از هر بطلاني مصون و محفوظ است: «لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ»[6]. البتّه فرضيّه‌ها قبل از آنكه به نصاب قطعيت برسند مي‌توانند به عنوان يكي از وجوه و احتمالهاي تفسيري ياد شوند و هنگامي كه به مرحله قطعيّت رسيدند مي‌توانند به عنوان معناي تفسيرمورد قبول قرار گيرند.
فهم قرآن، با ذهن بي‌رنگ ميسّر است
قرآن را به وسيله‌ي مصطلحات فلسفه و كلام و اصطلاحات ويژه فقه و اصول نمي‌شود فهميد. چون براي خصوص فيلسوفان، متكلّمان، فقيهان و اصوليين نازل نشده است، با عناوين ويژه تاريخ و ادبيات و هنر و علوم تجربي هم نمي‌توان آن را دريافت؛ چون تنها براي متخصصان اين رشته‌ها نيامده است. قرآن براي فطرت همه‌ي بشر آمده است و هر كس با فطرت سالمْ به محضر قرآن برود از آن بهره‌مند مي‌شود و آيات نوراني آن را مي‌فهمد. فطرت آن است كه در مسائل عملي، فجور و تقوا را خوب درك مي‌كند و در مسائل علمي هم بديهيّات را خوب مي‌شناسد، يعني مي‌فهمد كه محال است يك شيء با حفظ جهات وحدت، هم باشد و هم نباشد. اگر كسي با اين دو سرمايه حكمت نظري و عملي به محضر قرآن برود از آن بهره‌مند مي‌شود هر چند از اصطلاحات آگاه نباشد ولي اگر اصول از پيش ساخته را به همراه ببرد و بخواهد قرآن را بر اصول موضوعه‌ي رشته‌ي علمي خود تطبيق دهد و آن اصول را بر قرآن تحميل كند، چيزي از خود قرآن نمي‌فهمد و بلكه آيات آن را در غير معناي اصلي خود به كار مي‌برد.
از وجود مبارك رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايتي نقل شده كه فرموده‌اند: «القرآن مأدُبة الله فتعلّموا مأدُبَته ما اسْتطعتم»[7] در اين روايت نوراني قرآن به عنوان «مأدبة الله»معرفي شده است. «مأدبه»به معناي مائده و سفره نيست بلكه غذاي پخته و آماده را مأدبه مي‌گويند. رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ كه به فرموده‌ي خداي سبحان بخل و ضنت ندارد و به فرموده‌ي خودش «أجود بني آدم»و بخشنده‌ترين انسانهاست، همه‌ي مردم را به قرآن كه غذاي آماده‌ي روح و «مأدبة الله»است دعوت كرده است. اگر قرآن سفره‌ي خالي مي‌بود، مي‌شد كه هر كس غذايش را بياورد و در اين سفره بخورد ولي اگر قرآن غذاي آماده است، نبايد انسان افكار و برداشتهاي علمي و يا بافته‌هاي خود را به همراه بياورد و به اسم قرآن استفاده كند. اگر كسي با عقايدي خاص بيايد به محضر قرآن، هرگز از آن بهره‌أي نمي‌برد و با همان افكاري كه با خود آورده باز خواهد گشت.
مقصود از بي‌رنگ بودن ذهن
براي فهميدن قرآن و بهره‌مندي از آن بايد «خالي الذهن»بود و با ذهن بي‌رنگ به محضر قرآن رفت. معناي اين سخن آن نيست كه يك مفسّر يا محقّق هيچ اصل موضوعي و هيچ برداشتي از انسان و جهان در ذهنش نباشد ـ چنانكه بعضي چنين خيال كرده‌اند ـ تا اينكه بگويند محال است ذهني خالي باشد. مقصود آن است كه انسان قصد تحميل دانش خود بر قرآن را نداشته باشد. اگر يك قاضي، از پيش نسبت به يكي از دو طرف منازعه گرايشي داشته باشد، در حكم وقضاي خود به انحراف مي‌رود و عقل انسان نيز كه در مسائل علمي، قاضي و حاكم است، اگر در مراجعه‌ي خود به قرآن، به اصول موضوعه‌ي رشته‌ي علمي خود و به يافته‌هاي درست يا نادرست خويش گرايش داشته باشد و بخواهد با مراجعه به قرآن، فقط يافته‌هاي خود را تأييد كند و حاضر نباشد خطاهاي خود را اصلاح كند، چگونه مي‌تواند فهم درستي از آيات داشته باشد؟
البتّه همانطوركه اشاره شد، قرآن كريم با مسائل مسلّم عقلي مطابق است و هميشه انسانها را دعوت به تعقل و درست انديشي مي‌كند و با پيشرفت علوم عقلي ، معارف اصول قرآني نيز بهتر ظهور دارد و انسان از قرآن بهتر بهره‌برداري مي‌كند ولي تحميل نكات ادبي يا فقهي يا كلامي يا فلسفي و يا عرفاني بر قرآنْ كار درستي نيست و سر از «تفسير به رأي»در مي‌آورد كه پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود خداي سبحان مي‌فرمايد «ما آمن بي من فسّر برأيه كلامي»[8] ايمان به من نياورده كسي كه كلام مرا به رأي و نظر خود تفسير كند.
در علوم تجربي اگر فرضيّه‌أي با پيشرفت علم، صحيح شناخته شد و تثبيت گرديد و انسان به آيه‌أي كه مربوط به جهان طبيعت است برخورد كرد، مي‌توان گفت كه شايد نظر قرآن همين مطلب باشد. امّا نمي‌توان آن را به طور انحصار، به قرآن نسبت قطعي داد و اگر كسي هر سخن نارواي علمي را به قرآن نسبت دهد، از آنجا كه قرآن كريم، عزيز و نفوذ ناپذير است وهيچ بطلاني در آن راه ندارد، تحميل پذير هم نيست و در آينده‌أي نه چندان دور، بطلان آن سخن، و نزاهت خود را از آن، براي همگان آشكار مي‌سازد.
البته اصول مبرهن هر كسي ناخودآگاه تأثيري در كيفيت استفاده‌ي وي از ظواهر آيات قرآني دارد ولي سلطه‌ي بر ذهن، استيلاي بر خاطره‌ها و فرض تخليه ذهن از پيش داوريها در صورت امكانْ سهم مؤثّري در استماع راستين و دريافت اصيل پيام قرآني دارد، و چنين كاري گرچه دشوار است ليكن، به دليل تحوّل فكري كه در برخي از صاحبان مكاتب مادي بعد از تدبر در قرآن پديد آمده ممكن است.
[1] ـ سوره‌ي نكبوت، آيه‌ي 43.
[2] ـ سوره‌ي سباء، آيه‌ي 6.
[3] ـ سوره‌ي آل عمران، آيه‌ي 7.
[4] ـ سوره‌ي بقره، آيه‌ي 269.
[5] ـ نهج البلاغه، حكمت 147.
[6] ـ سوره‌ي فصّلت، آيه‌ي 42.
[7] ـ بحار، ج 89، ص 19.
[8] ـ بحار، ج 2، ص 279، ح 17.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 455]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن