تبلیغات
تبلیغات متنی
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راهاندازی کسبوکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
دلایل ممنوعیت استفاده از ظروف گیاهی در برخی کشورها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1860963185
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: انسجام اسلامي در انديشه و عمل امام موسي صدر refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
انسجام اسلامي در انديشه و عمل امام موسي صدر
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: انسجام اسلامي در انديشه و عمل امام موسي صدر
شريف لكزايي
اشاره
اين نوشته به طرح پاسخ پرسشي مهم در انديشه و عمل سياسي امام موسي صدر ميپردازد و آن اين كه: امام موسي صدر چه الگويي براي تحقق انسجام اسلامي و همبستگي اجتماعي ارائه كرده است؟ پاسخ اين پرسش از آن رو اهميت مييابد كه امام موسي صدر در طي بيست سال در جامعه متنوع قومي و طوايفي و مذهبي و ديني لبنان زيسته و به رغم مخالفان سرسخت و مخالفتهاي آشكار با ايشان، محبوب همه طوايف گشت و توانست با پشتوانه نظري و عمل سياسي، ضمن ارتقاي شيعيان لبنان، موجبات وحدت ملي و انسجام اسلامي و همبستگي جامعه لبنان را فراهم آورد. از اين رو با توجه به اهميت انديشه سياسي ايشان كه با عمل سياسي و اجتماعي همراه شده است، نوشته حاضر محدود به طرح و تبيين انديشه و عمل سياسي امام موسي صدر در زمينه انسجام اسلامي و همبستگي اجتماعي ميپردازد.
شرح حال و فعاليتها
آيت الله سيد موسي صدر، كه بعدها در لبنان به امام موسي صدر مشهور شد، در 14 خرداد 1307 در قم به دنيا آمد. پدرش، آيت الله العظمي سيد صدرالدين صدر، از مراجع بزرگ جهان تشيع بود. سيد موسي پس از طي دروس معمول در حوزه علميه و فراغت از تحصيل در دانشگاه تهران در رشته اقتصاد و حقوق و تدريس در جوزه علميه در سال 1338 راهي لبنان شد و مهمترين مقطع از حيات خويش را در طي بيست سال در آنجا سپري كرد. وي پس از فعاليتهاي مختلفي كه در راستاي ارتقاي شيعيان لبنان به انجام رساند در نهم شهريور 1357 در حالي كه در سفري رسمي در ليبي به سر ميبرد ربوده شد و تا كنون از سرنوشت ايشان خبر دقيقي در دست نيست.
افزون بر تلاشهاي مستمري كه صدر براي ارتقاي سطح عمومي شيعيان محروم لبنان به انجام رساند، يكي از اهداف اساسي وي، همزيستي مسالمتآميز ميان مسلمانان و ساير اديان بود. در اين راستا، امام موسي صدر طرح برخي مباحث را در دستور كار قرار داد و از جمله با ارسال نامهاي به مفتي اهل سنت لبنان و در راستاي تحقق انسجام اسلامي بر وحدت فقهي تأكيد كرده و يكسان كردن اعياد و شعاير ديني و برخي عبادات، مانند اذان و نماز جماعت، را خواستار شد. همچنين در همين نامه بر اهداف اجتماعي، همانند مبارزه با بيسوادي، آوارگي، تحت نظر گرفتن ايتام و بالا بردن سطح زندگي محرومان، به عنوان هدف مشترك در راستاي تحقق انسجام اسلامي تصريح كرد. از سوي ديگر، صدر، بر اهداف ملي تأكيد كرده و خواستار تلاشهاي مشترك براي تحقق آنها شد. ميهن دوستي، مسأله مقاومت و مبارزه با اسرائيل، مشاركت براي آزادسازي فلسطين و وجوب حمايت از لبنان از جمله اهداف ملي مورد توجه و خواسته صدر بود.
صدر، در طي بيست سال حضور مؤثر در لبنان، كه گرچه كشوري كوچك اما متكثر و متنوع به لحاظ قومي، مذهبي و ديني بود، با اقدامات خود و براي زنده ساختن روح انسجام اسلامي در سطح لبنان اقدامات وسيع و همهجانبهاي را به انجام رساند به گونهاي كه به عنوان وجدان لبنان مشهور و محبوب همه طوايف گرديد. اين همه، البته با تلاشهاي صدر براي ارتقاي همهجانبه شيعيان لبنان، كه از محروميت تاريخي مضاعفي در لبنان برخوردار بودند، همراه بود. وي تقويت شيعيان را منافي تلاش براي اتحاد ملي و انسجام اسلامي نميدانست و بر آن بود با تقويت طايفه شيعه مناسبات پرقدرت و پايداري را ايجاد كند. اين گونه بود كه شيعيان بعد از حضور ايشان در لبنان به شيعه بودن خويش افتخار كرده و بر خود ميباليدند. صدر براي اصلاح اوضاع نابسامان شيعيان تأسيسات و نهادهاي فرهنگي و آموزشي محتلفي را پديد آورد و از همه ظرفيتها در اين زمينه بهره برد.
تنوع، پيچيدگي و تعدد طوايف و مذاهب و اديان در لبنان ايجاب ميكرد الگويي از همكاري به وجود آيد كه بدان وسيله همه گسستهاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي پوشش داده شود و فرقهگرايي، موجبات ركود جامعه را فراهم نياورد. صدر در اين زمينه نگاهي مثبت داشت. وي نه تنها از تنوع و تعدد مذاهب و قوميتها و اديان هراسي نداشت، بلكه آن را نقطه مثبت انگاشته، از آن استقبال ميكرد و آن را لازم و ضروري به شمار ميآورد. به باور صدر، چندفرهنگي و چندپاره بودن جامعه و حضور طوايف و سلايق مختلف در لبنان، بر تجارب معارف بشري ميافزايد و زمينه بهرهگيري جامعه از همه سلايق و معارف را به همراه ميآورد. از اين رو تعدد به ابزاري براي رشد و تحول منجر ميشود. در ادامه به دليل اهميت برخي عناصر در ايجاد همبستگي و انسجام اسلامي در انديشه امام موسي صدر پيگرفته ميشود.
اصل آزادي
درباره نگاه و پاسخ امام سيد موسي صدر به مسأله آزادي و تعريف و جايگاه آن، آزادي، در صدرِ انديشه و عمل اجتماعي و سياسي ايشان جاي دارد. در اهميت آن همين بس كه صدر آن را برترين ساز و كار فعال كردن همه تواناييها و ظرفيتهاي انساني شمرده است. به باور وي، هيچ كس نميتواند در جامعه محروم از آزادي خدمت كند، تواناييهايش را پويا سازد و موهبتهاي الهي را بپروراند. «آزادي يعني به رسميت شناختن كرامت انسان و خوش گماني نسبت به انسان. حال آن كه فقدان آزادي، به معناي بدگماني نسبت به انسان و كاستن از كرامت و منزلت او است.» كسي ميتواند آزادي را محدود كند، كه به فطرت انساني كافر باشد. شرط نخست عمل اجتماعي و همزيستي مسالمتآميز، وجود فضاي آزادي است كه طرفين به نحو مساوي و برابر از آن بهره ببرند و بتوانند ديدگاهها و برداشتهاي خود را آزادانه طرح سازند.
به باور امام صدر، «آزادي بر خلاف آنچه كه ميگويند، هرگز محدود شدني و پايان يافتني نيست. در حقيقت، آزادي كامل، عين حق است. حقي است از جانب خدا كه حدّي بر آن نيست.» اگر آزادي برابر با حق تلقي شود در اين صورت، فقدان آزادي خللي عظيم در عمل اجتماعي و ارتباطي ميان انسانها تلقي ميشود. آزادي حقيقي در نگاه صدر، رهايي از فشار خارجي و داخلي است. آزادي، رهايي از ديگران و رهايي از خود است. اگر آزادي اين گونه تفسير شود، ديگر معتقد به حد و مرز نامعقول و نامقبولي براي آزادي نخواهيم بود. آزادياي كه با آزادي ديگران اصطكاك داشته باشد، در حقيقت بندگي نفس خويشتن و شهوت طلبي است.
اگر آزادي فراهم و محقق شود، فشارها و موانع كارساز نخواهد بود و حضور آزادي مقاومتي را پديد خواهد آورد. با چنين تمهيداتي، در عين حال كه جامعه منتفع شده به خود نيز خدمت كرده، نقش حقيقي خويش را ايفا مي كند، و از توان جهادگران خود بهره مند ميشود. به تعبير صدر، «آزادي والاترين شيوه براي شكوفا كردن قابليتها، ظرفيتها و استعدادهاي جامعه است و چنين حقي با آزادي ادا مي شود.» البته ميبايست موانع و محدوديتهاي آن از سر راه انسان برداشته شود. آزادي، حال و هواي متناسب با رشد نيروها و موهبتهاي انساني را ايجاد ميكند اما همواره در معرض تجاوز قرار دارد و به بهانههاي مختلف از انسانها سلب ميشود. به گفته امام موسي صدر، آزادي، اصل و اساس و سرچشمه همه تواناييها است. نزاعها و برخوردها همواره به خاطر نيل به آزادي يا حفظ آن بوده است.
به اعتقاد صدر، قالبهاي سلب آزادي در گذر زمان تغيير يافته است. از جمله به صورتهاي استبداد، استعمار، نظام ارباب و رعيتي، تروريزم فكري و ادعاي قيمومت بر مردم و نابالغ انگاشتن قدرت فكري آنان، استعمار نو و تحميل مواضع بر افراد يا ملتها رخ نموده است. فشارهاي اقتصادي، فرهنگي و فكري، در شمار مظاهر تضييقات و محدوديتهاي انسان از آزادي است. سياست محروم كردن پارهاي از مردم از فرصتها، نگاه داشتن مردم در جهل و بيسوادي و محروم كردن مردم از بهداشت و فرصتهاي تحرك و توسعه، از شكلهاي مختلف سلب آزادي و درهم كوباندن توانمنديها و خلاقيتهاي انسان است. فعاليتها و اقدامات عمده امام صدر از بدو ورود به لبنان از ميان بردن موانعي بود كه به نوعي استعدادهاي انسان را ناديده انگاشته و در نتيجه مانع بروز و ظهور اين استعدادها در فقدان آزادي شده بود. به باور صدر، رفع موانع و محدوديتها و تقويت بنيه فرهنگي، اقتصادي و سياسي آنها، به رهايي و آزادي انسان و در نتيجه تعالي فرد و جامعه منتهي ميشود.
اصل احترام
يكي ديگر از عناصر اساسي كه در ساخت انسجام اسلامي و همبستگي ميتواند مساعدت نمايد، اصل احترام متقابل است. به باور صدر، هر تشكيلاتي، از جمعيتي كوچك در يك روستا گرفته تا جمعيتي بزرگ، مانند سازمان ملل متحد، بر اساس اصول معيني شكل ميگيرد، اما مهم همانا تحقق اين اصول است و براي آن كه ما بتوانيم اين اصول را تحقق بخشيم، بايد بر اصولي منطبق با واقعيتهاي عيني تكيه كنيم. به ويژه اگر اين واقعيتها با ريشههاي عميق تاريخي، جغرافيايي، انساني و اعتقادي در پيوند باشد، بدون ترديد به زودي در جان و روح مردم ريشه ميدواند و مردم بالفعل گرد آن جمع ميآيند.
امام موسي صدر معتقد است لبنان صاحب واقعيتي تاريخي است كه تا قديمترين اعصار امتداد دارد. تاريخ لبنان بسياري از تمدنها و عظمتها و رسالتها و فرهنگها را در خود جاي داده است. از نظر جغرافيايي، لبنان، جزيي از جهان عرب به شمار ميآيد. از طرفي لبنان صاحب فرهنگ و تمدني است كه از تمدنهاي متنوع و فرهنگهاي مختلف و انديشههاي گوناگون بهره گرفته است. در آينه تمدن لبنان ميتوان تجربههاي ميليونها و ميلياردها تن از افراد بشر را ديد. در پرتو اين واقعيات است كه در لبنان مجموعههاي متعدد و انديشههاي متنوع مشاهده ميشود. از اين رو ميتوان از اين رنگارنگي و تنوع هم در جهت تفرقه و پراكندگي جامعه سود برد و هم ميتوان از آن به عنوان پايگاههايي براي تعاون و همياري سود جست، زيرا هر گروهي براي خود تجربهاي دارد و صاحب افكاري است. اين تنوعات ميتواند وسيلهاي براي تضارب آرا و تبادل اطلاعات و افزايش تجربهها و در نتيجه تكوين تمدني انساني باشد و تحقق نقش و رسالت لبناني را امكانپذير سازد. زيرا اين رسالت ثمره تجارب بشري است و ميتواند به جهان عرضه شود و ارمغان لبنان و رسالت تاريخي اين كشور نيز باشد.
با توجه به اين واقعيتهاي تاريخي و تنوع موجود در كشوري همانند لبنان به نظر ميرسد بايد بر عناصري تكيه و اعتماد كرد كه بتواند اين تنوع را در جهات مثبت فعال سازد و به رشد و تعالي جامعه مساعدت نمايد. به باور صدر، شرط اساسي براي آن كه اين افكار و تجارب متنوع را در كنار هم جمع كرد و از آن به عنوان پايگاهي براي همفكري و تعاون و همياري بهره برد، توجه به اصل احترام متقابل در ميان مردم است. كشوري كه از چنين امكان سازنده و مثبتي بهره نگيرد، فريادها و اعتراضهاي محلي و اقليمي و قبيلهاي در آن بروز خواهد كرد و افراد مغرض يا نادان ميتوانند از آن در جهت آشفتگي و جدايي و نابودي آن جامعه بهره برداري كنند. در نتيجه تكيه بر اصل اختلاف و تأكيد بر احترام متقابل است كه موجبات همبستگي را در ميان تنوعات موجود رقم ميزند و موجب همبستگي جامعه ميشود. از اين رو به نظر ميرسد بتوان با پذيرش تنوع و اختلاف، كه امري طبيعي است و تقويت اصل احترام متقابل و عمل بر اساس آن، جامعه را از پراكندگي و آشفتگي رهايي بخشيد و با ايجاد همبستگي شرايط پيشرفت جامعه را فراهم ساخت.
اصل اطمينان
اصل ديگري كه نقش مكمل اصل احترام متقابل را بر عهده دارد، اصل اطمينان است. به باور صدر، اگر در جامعه اطمينان متقابل حاكم باشد، تفرقه و پراكندگي به وجود نميآيد. اما بايد توجه داشت كه اطمينان متقابل، جز با احترام متقابل حاصل نميشود. در هر جامعهاي هر يك از افراد و گروهها و احزاب ميبايست به ديگري احترام گذارد. اگر يكي از طرفين ديگري را تحقير كند، ديگر اطميناني باقي نميماند و جامعه و همه كشور به گروهها و دستههايي غير مفيد و ضعيف تقسيم ميشود. از اين رو صدر معتقد است تبادل تجربه و همكاري ملي و رشد و اقتدار يك جامعه و يك كشور در گرو آن است كه الزامات اصل احترام در رفتار متقابل لحاظ شود و هر يك به ديگري اطمينان داشته باشد.
اين اصل به نوعي تقويت كننده اصل آزادي نيز ميباشد؛ زيرا اطمينان به رقيب به معناي محدود نساختن آزادي او و بسط و گسترش فضاي آزاد در جامعه است. از اين رو است كه صدر دست به آسيبشناسي زده و تصريح ميكند كه چهره اين حقيقت در لبنان مسخ شده است و برخي بر آن هستند كه آن را با تحميل سازش بر ديگري و سكوت و انزواي طرف مقابل درمان كنند؛ مسألهاي كه مشكلات را افزون ميكند. اما اين سازش اگر بالفعل باشد داراي خطراتي است. زيرا روند سازش طبعاً موجب غلبه يك طرف بر طرف ديگر ميشود و براي آن كه بخواهند زياده طلبي طرف غالب را تأمين كنند بايد حق و حقوق بيشتري نسبت به مغلوب به او بدهند و اين سازشپذيريها نادرست و خطرناك است. خطر دوم آن است كه سازش دائماً ميان سران انجام ميپذيرد و به حساب مردم و جامعه گذاشته ميشود. اين دو خطر در تحميل سازش نهفته است. اما اگر پذيرفته شود كه گوناگوني تفكرات و فرهنگها، تعاون ميان مردم را آسان ميكند، بيترديد اين تنوع وسيلهاي براي تحكيم ارتباط مفيد ميان افراد كشور خواهد شد. زيرا هر كس احساس ميكند كه از ديگري بينياز نيست. بر اين اساس ميتوان اصولي را تعيين كرد تا افراد و گروهها گرد هم آيند. به عبارتي كوتاه به رسميت شناختن يكديگر و احترام متقابل و اطمينان به يكديگر اساسيترين شرط بقا و استمرار هر اقدام و فعاليتي در هر جامعهاي است.
صدر به نكته بسيار مهم ديگري اشاره ميكند و مشكلات جوامع اسلامي را مشكلات درون ساختاري و داخلي اين جوامع ذكر ميكند و نه دشمن بيروني: «من براي لبنان و حتي كشورها و امتها، خطر خارجي قابل ذكري سراغ ندارم، بلكه خطر اساسي كه هر كشور و هر امتي را تهديد ميكند همان خطر داخلي است. حتي دشمن همواره تلاش ميكند تا با ايجاد تفرقهها به گستردگي خطر داخلي، دامن بزند و به وسيله آن به كشور ضربه بزند. خطر خارجي صهيونيسم را كه اينك گريبانگير كشور شده، نميتوان ناديده انگاشت و چه بسا كه اين خطر خود بزرگترين خطر در جهان باشد. اما مقصود من آن است كه خطري كه كيان يك امت يا كيان يك كشور و يا مردم را تهديد مي كند، همان خطر داخلي است كه مهلك است.»
از اين رو صدر به اين واقعيت آشكار تصريح ميكند كه امكان ندارد يك ملت بر اثر خطر خارجي از ميان برود و تاريخ، هرگز هيچ ملت و امتي را نشان نداده كه به خاطر زور و اجبار يا در نتيجه غلبه دشمن خارجي از بين رفته باشد، تا هنگامي كه آن مردم در كنار يكديگر بوده و وحدت كلمه داشته و به مسئوليتهاي خود آگاه بودهاند. مهم، خطر داخلي است: خطر تفرقه. اين خطر نتيجه تحقير و فقدان احترام متقابل و اطمينان به يكديگر و گروه گروه كردن مردم و مشكلاتي است كه جامعه با آن مواجه است. در نگاه ايشان، خطر اساسي و داخلي، خطر بيمسؤوليتي و خطر بيبند و باري و فساد است. اين خطر، ناهمبستگي اجتماعي را موجب ميشود و در چنين وضعيتي با توجه به تكثر و تنوع موجود، جامعه، بيشتر داراي استعداد پذيرش گسست است.
اصل ايمان
به باور صدر افراد موظفند در مقابل خطرها از خود مقاومت نشان داده و جو جامعه را براي ايستادگي و مقاومت آماده نمايند. صدر، ضمن توجه دادن به عنصر عبادت، برترين راه براي تقويت و تحكيم روحيه انسجام و همبستگي ملي را تقويت ايمان به خدا و ايمان به ارزشها ميداند. ايمان به اين كه حق، هميشه در جهان پيروز است، هر چند كه موقعيتها دگرگون شود و روزها و سالها به درازا كشد. جامعه در برابر خطرهاي داخلي، نيازمند احترام و اطمينان متقابل است تا بتواند قدرت و همبستگي خود را تقويت كرده و به مبارزه با فساد بپردازد. در نگاه صدر امروزه فساد تنها به كاري اطلاق نميشود كه خلاف دين يا اخلاق است، بلكه فساد، امروزه، هر عمل نادرستي است كه در جامعه صورت ميگيرد. نيز هر گونه تبعيض، تعدي، بيتوجهي، بيبند و باري و سستي و اهمال است. به باور صدر هر خانهاي كه در آن چنين فسادهايي وجود دارد و انجام مي گيرد در حقيقت خانه امني است براي دشمن در اين كشور.
امام صدر در گفت و گويي به بررسي ايمان پرداخته و معتقد است انسان نسبت به خداوند در سه حالت به سر ميبرد: يقين، ايمان و صورت ايمان. يقين همان تصديق خداوند و وجود اوست و از راه مطالعه در پديدههاي هستي و پژوهش و استدلال علمي به دست ميآيد. اما ايمان در مرحلهاي پس از اين جاي دارد. يعني وقتي كه انسان بر مبناي يقينش زندگي كند و در فعاليتها و عواطف و احساساتش آن را به كار گيرد، آن گاه ايمان را احساس ميكند و ايمان هم در اثر عمل به مناسك ديني رشد و پيشرفت ميكند. بنابراين ايمان به معناي صحيح آن در افكار و عواطف و فعاليتهاي انساني منعكس ميشود و ميتوانيم بگوييم، ايمان همان يقين انسان در مراحل و ساحتهاي مختلف وجودي اوست.
اما صورت ايمان همان است كه نزد بسياري از مردم وجود دارد. آنان ميگويند مؤمن هستند، ولي ايمانشان در اعمال و افكار و عواطفشان انعكاسي ندارد. پس اين شكل ايمان است نه حقيقت ايمان و ما ميتوانيم آن را به واژه مسلمان يا مسيحي كه در شناسنامه فرد نوشته ميشود، تشبيه كنيم. بنابراين ايمان به معناي درست كلمه نقشي زنده و مؤثر و فعال در روح انسان دارد؛ و از اين روميتواند نقش بسيار با اهميتي در پيدايش و تحقق انسجام اسلامي ايفا كند.
نفي فرقهگرايي
امام موسي صدر نه تنها به جامعه طايفي لبنان به عنوان يك خطر و تهديد نمينگرد، بلكه از آن به عنوان يك ظرفيت و توانايي ياد ميكند كه با بهرهگيري از چنين تواني و با استفاده از تجارب همه طوايف، جامعه لبنان را به سمت پيشرفت و تعالي سوق دهد. به باور صدر، تعدّد طوايف، هنگامي خطري براي كشور و جامعه لبنان ايجاد ميكند كه باعث سستي و ضعف در حركت جامعه گردد. «اما اگر اين تعدّد در نهايت منجر به تبادل معارف و تجارب و تمدّنها شود، به منزله نيرويي براي رشد كشور به شمار ميآيد. بنابراين، خطر در تعدّد طوايف نيست، بلكه خطر در جايي است كه تعدّد طوايف، سمت و سويي منفي و سلبي پيدا ميكند.»
از نظر صدر، آنچه ميتواند خطرساز باشد، فرقهگرايي است و بر اين باور است كه در اديان از فرقهگرايي تقدير نشده است؛ زيرا پيام اديان، منفيگرايي و توجه به پديدههاي سلبي نيست. با اين وصف آنچه كه ميتواند موجبات ضعف و سستي را در جامعه فراهم آورد فرقهگرايي است، كه بزرگترين مشكل است و نه تعدد طوايف. فرقهگرايي، منفي گرايي را در كشور بسط داده و موجب ميشود تعصب و منفي گرايي در جامعه رشد كند. از همين منظر ايشان احزاب را نيز به دليل اين كه جامعه را گرفتار فرقهگرايي و تعصب ميكنند و موجبات منفيگرايي را در جامعه پديد ميآورند نفي ميكند؛ زيرا اگر كشور به احزاب گوناگوني تقسيم شود و هر حزبي نسبت به افكارش تعصّب به خرج دهد، تعصّب منفيگرايي و ترديد ايجاد ميكند و از اين لحاظ بين فرقههاي مذهبي و احزاب تفاوتي وجود ندارد.
آنچه امام صدر درصدد نفي آن است نه تعدد طوايف، بلكه فرقهگرايي است كه همراه با منفيگرايي و رشد تعصبات خودمحورانه در افراد و احزاب است و نه نهادهاي سالم و طوايف متعدد. از همين زاويه ايشان حتي نظام سياسي طايفهاي را نيز برنميتابد و در انديشه آن است كه با تغييرات كمهزينه، نظام سياسي به سمتي پيش برود كه در آن طايفه و طوايف به معناي منفي آن و اين كه هر طايفهاي داراي امتيازات خاصي باشد رنگ ببازد. از اين رو آنچه صدر در لبنان در پي تأسيس آن است ايجاد يك نظام سياسي دموكراتيك سالم و صالح است كه در آن هر يك از طوايف و احزاب در حد و اندازه خود و با روشهاي سالم دموكراتيك بهرهاي از قدرت داشته باشد و جامعه را به پيش ببرد.
بدين ترتيب، حكومت مطلوب امام موسي صدر برخاسته از نگاهي فرا طايفهاي و فراحزبي حكايت ميكند كه در انديشه همه جامعه و نه اقليتي يا اكثريتي خاص است. تعبيري كه امام صدر براي فراحزبي بودن و فراطايفهاي بودن حكومت به كار ميگيرد نشان از عمق نگاه ايشان دارد. به باور وي حكومت بايستي به آسمان نزديك شود و آن گاه به همه نگاهي آسماني داشته باشد. جز اين، در فرايند نگاههاي زميني، كه به تعبير امام صدر، چيزي جز فرقهگرايي، در هر شكل آن نيست، مصالح جامعه و كشور برآورده نميشود. برخي از فعاليتهاي عمده صدر در لبنان معطوف به نشر چنين نگاهي به حكومت بود.
فعاليتها و تلاشهاي صدر براي آن كه حكومت لبنان به جامعه شيعي و محروم جنوب هم بپردازد از نگاه كسي پنهان نبود. اين فعاليتها با تأسيس مجلس اعلاي اسلامي شيعيان به اوج خود رسيد. در اين مجلس، از همه صنفهاي شيعي موجود در جامعه لبنان حضور داشتند و مجلسي صنفي نبود. در واقع همان نگاهي كه امام موسي صدر در حكومت پيگير بود، كه با فراغت و بيهيچ علقهاي به طايفه و حزبي خاص به امور جامعه بپردازد، در مجلس هم وجود داشت و صدر با نگاهي فرافرقهاي همه نخبگان شيعه را در آن گرد هم آورد و به هويتبخشي و ارتقاي شيعيان در لبنان مساعدت فراواني كرد.
كلام آخر
امام موسي صدر با اين نگاه و انديشه و تلاش براي تحقق آن در عمل، به الگويي براي همبستگي و انسجام اسلامي در لبنان درآمد. وي در همين راستا به تأسيس سازمان حركت المحرومين مبادرت ورزيد كه در آن اقشار متنوع و متكثر لبناني با هر قوميت، مذهب و ديني حضور داشتند. به هر حال به اعتقاد امام صدر، عناصر اساسي و ضروري براي تحقق انسجام اسلامي، افزون بر تحقق برخي اهداف مشترك شرعي، اجتماعي و ملي، عبارتند از: اصل آزادي، اصل احترام متقابل، اصل اعتماد و اطمينان متقابل، اصل ايمان و نفي فرقهگرايي.
با توجه به اهميت زيادي كه صدر براي انسان قائل است، آزادي را به عنصري غير قابل تفكيك از انسان ارتقا بخشيده و بر اين باور است كه براي تحقق بخشي به انسجام اسلامي، تأمين و تضمين آزادي ضرورتي انكارناپذير است. آزادي، با عناصري همانند احترام متقابل و اعتماد و اطمينان به يكديگر همراه ميشود و شرايطي را فراهم ميسازد كه گفت و شنود و همزيستي مسالمتآميز و در نتيجه انسجام اسلامي محقق شود.
افزون بر اين كه اين مباحث در انديشه امام موسي صدر از عمق و غناي كافي برخوردار است در عمل نيز وي به اين آموزهها جامه عمل پوشاند و طايفه شيعيان لبنان را در جامعهاي چند فرهنگي و چند قوميتي ارتقا بخشيد. از خاطر نبريم كه اين نوع نگاه محصول آزادانديشي در نظر و آزادمنشي در عمل است كه به نظر ميرسد امام صدر از هر دو به اندازه كافي برخوردار است.
افزون بر نگاه آزادانديشانه و آزادمنشانه، از تأكيد صدر بر آزادي انسان در مناسبات با خداوند، ملائكه و شيطان و فرد و جامعه و تأثير و تأثر اين دو از يكديگر نبايد غفلت كرد. به باور صدر آزادي انسان با حضور شيطان، به عنوان نقطه شر و رقيب خير، معنا و مفهوم مييابد. چنان كه از مباحث گذشته ملاحظه ميشود انديشه امام موسي صدر از آزادي مشروب ميشود. تأكيد بر عنصر آزادي به سبب تأثير بسيار زياد آن در زيست فردي و اجتماعي است به گونهاي كه آموزههاي ديني با اين عنصر كليدي در زندگي معنا و مفهوم مييابد. اساساً به باور صدر، زندگي صحنه آزادي و رقابت خير و شر است و انسان در اين مسير ميبايست با آزادي دست به گزينش زند و راه خويش را برگزيند.
همين نگاه است كه انسان را از درافتادن در دام فرقهگرايي نجات ميبخشد و انسان در پرتو آزادي و آزادانديشي تنها در پي مصالح انساني است خواه با او اشتراكي در باورها داشته باشد يا نداشته و از طايفهاي ديگر باشد. فعاليتهاي صدر در لبنان و محبوبيت او در نزد طوايف و اديان و مذاهب مختلف گوياي آن است كه وي از اين انديشه در راه پيشبرد جامعه به خوبي بهره برده و جامعه را بر اساس آن سامان داده است.
شنبه 9 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]
-
گوناگون
پربازدیدترینها