واضح آرشیو وب فارسی:مهر: رباب صدر به برادرش :چه كوچكند آنان كه گمان ميكنند ممكن است ما سازش كنيم
خواهر امام موسي صدر در سي امين سالروز ربوده شدن وي در نامه اي به برادرش با ياد آوري پايه گذاري مقاومت در جنوب لبنان توسط امام موسي صدر و پيروزيهاي رزمندگان اين منطقه در سالهاي اخير نوشت : چه مايه كوچكند آنان وقتي كه گمان مي كنند كه ممكن است ما سازش كنيم.
به گزارش خبرگزاري مهر، در اين نامه آمده است : سرور من اي امام ، تنها اين نامه بود كه سنگفرش راه را نقش زد، مقصودش رسيدن به تو بود و زمزمه زخم هاي ما را به خود داشت و در پي گرمايي بود كه از چين ولاي عباي تو مي تراويد.
سرور من، نامه ما را باز كن و بخوان، هنوز حروف الفبا در ساحل صور پژواك گام هاي تو را جمع مي كند، تا مگر گنجايش انبوه اشتياق در پس ساليان سال را پيدا كند. و تو بر آه تب زخم ما گل سرع و خنكا بيفشان.
اين همه روزهاي رنج گواه باشيد، كه ما بر پشت توسن جراحتي نشستيم كه آنان گمان مي كردند كه ما را از پاي درخواهد آورد، و ما همچنان در بيابان هاي اين هستي مي گرديم و تو را مي جوييم اي سرور من. و سواران از اسب پياده نخواهند شد مگر آنكه تو بازگردي و پراكندگان را جمع كني و در احساس خفتگان شيريني شب زنده داري را بيدار كني، در شب نشيني كه جز با طلوع صبح و بازگشت هياهوي ميدان پايان نمي پذيرد.
اي سرور من، وقتي كه با هدف اصلاح گام در راه نهادي، ميراث دار جد خويش بودي و ما همچنان از عهده نيك خواندن كتاب هايي بر مي آييم كه جانيان بر وسعت كربلا طعمه آتش ساختند.
اي سرور من، كشت از آن توست و بار و بر رسيده وخوشگوار است.
ما ساربانان قافله اي هستيم كه سخت ره مي سپارد،هدفش رسيدن به كرانه هاي يتيمي است، پاروهاي رهايي در دست دارد و درد قايق ها راهبر اوست.
و تفنگ؛ وقتي كه آن را زينت مردان خواندي، خرده حاسدان بر تو گرفتند و روياهاي ملت ما به حقيقت پيوست و همت و عزم قهرمانان، فرزندان مدرسه اي كه تو راهش را نشان دادي، قلعه خيبر را ديگر بار در هم كوبيد و دوران هزيمت تا ابد رخت بربست.
اي سرور من، هر كه گمان مي كند كه ماممكن است فراموش كنيم به قدر دهر و دوراني به گذشته باز گردد و از خيمه هاي سرزمين طف (كربلا) باز پرسيد، از آنها درباره جان هايي مي پرسد كه ابا دارند از آنها رخت ببندند و درباره رودي كه نه بر وفق مراد و كام طفل شيرخواري جاري شد ، و ما آن رود را در جنوب جاري كرديم، ما از اين پس درد تشنگي نخواهيم داشت.
و چون همت و عزم در ما نشاندي، غل و زنجير را مقهور خواهيم كرد و تب داغ شوق آزاديخواهي خود را بر او جاري خواهيم ساخت و سوداي زنجير را آب خواهيم كرد.
آيا رواست كه چنانكه خواسته اند زنجير بر دستان تو باقي بماند؟!
اي همه شيفتگان هواي آزاد، مگذاريد كه شيهه اسبان از سم و سبك آنها دريوزگي كند، زين اسبان را فريادآزادمردان قرار دهيد كه وحشت در دل فرمان گذار زندانيان مي اندازد، تا مگر وجدان غافلان از خواب غفلت برجهد و سپيده موعود ما از روزن غبار به درآيد.
اي سرور من، غيبت به درازا كشيد، ما تو را از ياد نخواهيم برد و دو برادر و يار تو (جناب شيخ محمد يعقوب و عباس بدرالدين) را از ياد نخواهيم برد و همچنيان به سوي شما راه خواهيم سپرد تا آنگاه كه به ديدار يكديگر نائل گرديم.
چه مايه كوچك اند آنان وقتي كه گمان مي كنند كه ممكن است ما سازش كنيم.
به گزارش مهر ، امام موسي صدر شهريور 1357 ( 31 اوت 1978 ميلادي ) و در آخرين مرحله از سفر دوره اي خود به كشورهاي عربي، بنابر دعوت رسمي معمر قذافي رهبر ليبي وارد اين كشور شد، اما در روز نهم شهريور ربوده شد و از آن تاريخ تاكنون هيچ اطلاعي از سرنوشت وي بدست نيامده است.
شنبه 9 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]