واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: گزارشي از شب آخر كنسرت مختاباد و گروه رودكي از پشت شيشهها به خيابان نظر كنيد
فرهنگي. هنري . موسيقي و تجسمي
از : مريم فراهاني // در شب آخر كنسرت مختاباد، محو بداهه خواني وي به گاه نياز ، در اجراي قطعه بر سنگفرش ميشوم. آنگاه كه مختاباد با تكرار عبارات ، تصويرگري ميشود، تا من در هنگامه خيال بايستم و به خيابان كه تمثيلي از زندگي معاصر است ، نگاه كنم.
سامان احتشامي چه خوب ميگويد، با واژههايي كه از پيانواش در سالن تالار وحدت ، ميپراكند، تا من همانند ديگران ، به خود آيم و خود را آنگاه بيابم كه به تشويق و تحسين واژگان موسيقايي نشسته ام كه زبان به واگويه عشق گشودهاند تا مختاباد بخواند خدا كند كه بيايي.
در كنسرت مختاباد به همراهي سامان احتشامي ، و گروه رودكي ، در بخش اول عاشقانهها را با اجراي خوب و تحسين برانگيز سامان احتشامي در نواختن پيانو، و دف و تمبك ، رضا دربندي و احسان بزرگمهر شاهدم، و تشويقهاي مردم كه بيتابانه، درميانه قطعات، احتشامي را تشويق ميكنند، دربندي را تشويق ميكنند، مختاباد را تشويق ميكنند، مرا از صور خيالي كه گروه مي آفريند، بيرون ميكشد.
به ياد گفت و گويم با دكتر عبدالحسين مختاباد ميافتم. همين هفته پيش ، در اتاق خبر ايرنا بود كه مختاباد از تلاش سه سالهاش ، براي جلوه گر ساختن شعر سپيد ايراني بر آواز و موسيقي ايران گفته بود، و اينكه براي اجراي قطعات چندين ماه است كه با سامان احتشامي اتود ميزند و تمرين مي كند.
استاد از كلاسهاي موسيقي در لندن گفته بود و اينكه دو كار ديگر نيز با شعر سپيد ايران با اركستر بزرگ انجام داده است كه به زودي در آلبومي منتشر ميشود، و من در اجراي شب آخر كنسرت ،به اين باور ميرسم كه اين آلبوم كه اجراي شعر سپيد را در موسيقي ايراني براي هميشه ميآفريند ، اثري ماندگار خواهد شد.
قطعه بيداد كه قرار است بيكلام باشد ، در اجرا ، جايش را به قطعه گياه آبزي ميدهد، تا من در كنار نوازندگان گروه رودكي كه در بخش دوم به صحنه آمده اند، به چرخهاي ديگر از جادوي خيال روم، آنگاه كه ني آرش فلاح آغاز گر قطعه ميشود تا به لحظهاي گروه مرا برساند كه با خود تكرار كنم :
گياه آبزي ام ، بيبهار ميرويم.
هنگامي كه تالار وحدت را ترك ميكنم ، هنوز غرق اجراي كم نظير گروه هستم، هنوز با تشويقهاي مردمي در ميانه قطعات براي دف نوازي دربندي، تمبك بزرگمهر ، سه تار هومن مهدويان ، سنتور حسيني ، ني فلاح ، و از همه بالاتر تحريرهاي به جا ، بم خواني و بداهه خواني مختاباد
هستم.
صحبتهاي مختاباد در گفت و گوي اختصاصياش با ايرنا را هنوز به خاطر دارم : بارقههايي در نسل جوان موسيقيدانان ميبينم كه در آثار بزرگان موسيقي ديده نميشود، براي همين از جوانان در گروه استفاده كردم ، تا اين جوانان ديده شوند.
و كنسرت مختاباد با گروه رودكي به سرپرستي محسن حسيني ، و همراهي سامان احتشامي در بخش اول شاهدي بر اين گفته است.
در خيابان هومن مهدويان جوان نوازنده گروه رودكي كه با سه تار نوازياش ، تمامي جمعيت تالار وحدت را به تشويق واداشت، را ميبينم كه ساده و بي آلايش گام بر ميدارد، به او تبريك ميگويم ، خجولانه تبريكم را ميپذيرد.
او نيمه اول دهه بيست عمرش را ميگذراند، و من به بارقههايي از موسيقي ايراني ميانديشم كه ديده نميشوند، و مردم تشنه اجراي آنها هستند ، و مختاباد اين زمينه را فراهم آورد.
شنبه 9 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]