واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: امير حاج رضايي در گفتوگو با ايسنا:
دايي را به ديازپام تبديل كرديم تا با بركنارياش مردم آرام شوند!
امير حاج رضايي گفت: مشكل پرسپوليس علي دايي نيست و بايد مجموعه اين تيم را بررسي كرد. اما موضوع اين است كه ما سرمايههايمان مثل دايي را به حراج گذاشتهايم.
كارشناس فوتبال در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، درباره عملكرد پرسپوليس و تيمهاي ايراني در رقابتهاي اين فصل ليگ قهرمانان آسيا اظهار كرد: آمار نشان ميدهد كه در آسيا شرقيها در سالهاي گذشته شرايط بهتري داشتهاند وبيشتر فيناليست بوده يا قهرمان شدهاند و به طور كلي غرب آسيا جا مانده است.
وي ادامه داد: البته كشورهاي عربي از نظر سختافزاري و تجهيزات پيشرفته، رشد زيادي داشتهاند و ميزباني قطر در جام جهاني 2022 نيز حيرتها را بيشتر كرده است. با اين حال در اين كشورها نيروي انساني نيست كه بتواند آنها را تغذيه كند. عكس اين قضيه در ايران حاكم است. ما نيروي انساني داريم اما مديريت درست و امكانات سختافزاري مناسب نداريم. اگر مديريت صحيح و برنامهريزي شده داشته باشيم فوتبال ما جايگاه خود را بدست ميآورد. اين نماي كلي فوتبال ما و فاصلهاي است كه با ديگران داريم.
حاج رضايي درباره ارزيابياش از نتايج اين فصل تيم فوتبال پرسپوليس و حذف اين تيم از ليگ قهرمانان آسيا، گفت: براي اينكه بتوانيم در مورد يك تيم قضاوت كنيم بايد با آن زندگي كنيم. ما فقط پرسپوليس را از صفحه تلويزيون ميبينيم و اين قضاوت ما را به يك سري مسائل فني و گاهي غيرفني ميرساند. در هر باشگاه سرفصلهاي سه گانهاي وجود دارد به اسم مديريت، سرمايهگذاري و برنامهريزي. يك مساله اين است كه باشگاههاي بزرگ ما ماهها با سرپرست اداره شدهاند و نه مجمعي داشتهاند و نه مدير عاملي، در حالي كه اينها اركان يك باشگاه هستند. تصميمگيريها بايد در مجمع انجام شوند و كارها يك روال نظاممند داشته باشند.
وي افزود: به طور كلي فوتبال را دو عامل تهديد ميكند؛ عوامل دروني و عوامل بيروني. يك زمان تيم مشكل دروني دارد كه مربوط به مسايل فني تيم ميشود و در واقع عوامل مرئي هستند كه ما ميتوانيم آنها را ببينيم. اما يك وقت عوامل بيروني در يك تيم تأثيرگذار هستند كه بيننده كمتر آنها را ميبيند. خود فيفا ميگويد كه تيم بيروني بايد قويتر از تيم دروني باشد. بنابراين تلفيق عوامل دروني و بيروني است كه يك تيم را ميسازد.
حاج رضايي با اشاره به برخي ضعفهاي ساختاري در باشگاههاي ايران به ايسنا گفت: ما در بحث سيستم و نظام باشگاهي ضعفهايي داريم كه اصلا در دنيا وجود ندارد. مگر ميشود باشگاهي بدون مجمع يا هيئت مديره يا مديرعامل باشد. بدين ترتيب اگر انگشت اتهام به سمت كادر فني يا بازيكنان يا هر بخش ديگري برود اشتباه محض خواهد بود. اگر چه هر كدام از آنها ممكن است اشتباهاتي داشته باشند. ميخواهم بگويم نظام باشگاهداري ما در پرسپوليس و استقلال مختل شده است. اگر اين صحبت مطرح ميشود به منزله تضعيف اين دو باشگاه نيست. من معتقدم اگر پرسپوليس و استقلال قدرتمند باشند به نفع فوتبال ماست و ترديدي هم در آن ندارم هر چند كه از نوجواني هيچ علاقهاي به اين دو باشگاه نداشتم.
اين كارشناس فوتبال گفت: بنابراين من از جنبه كلان به موضوع نگاه كردم و اينطور نيست كه اگر مثلا دايي از پرسپوليس برود مربي جايگزين او همه را قلع و قمع كند. مطمئنا مشكل باشگاهي مانند پرسپوليس نيز در فرد نيست، بلكه در جمع است. چون هر باشگاه يك مجموعه است و بايد مجموعه را بررسي كرد.
امير حاجرضايي با اشاره به علي دايي گفت: مي خواهم ديدگاه خود درباره علي دايي را بگويم، زماني كه در دهه 70 مربيگري ميكردم در دو مقطع با علي دايي كار كردم. يك بار در باشگاه بانك تجارت و يك بار هم زمان مربيگري علي پروين در تيم ملي. مي دانم كه دايي مربيگري را دوست دارد و انتخاب خودش هم هست. من براي دايي احترام زيادي قايلم و به او علاقه دارم كه اين علاقه هم از همان زمان كه با هم كار ميكرديم، ناشي ميشود. اين موضوع را از جنبه حيثيت ملي ميگويم كه توصيه من به دايي اين است كه در پستهاي مديريتي كار كند. چرا كه تحصيل كرده است و يك چهره بينالمللي دارد. دايي شبيه به "ميشل پلاتيني" است. پلاتيني در سال 1992 مربي تيم ملي فرانسه بود، اما بعدا به جايي رفت كه تواناييهايش بروز پيدا كرد و حالا رييس اتحاديه فوتبال اروپا(يوفا) است. علي دايي براي فوتبال ما يك وزنه است . حرف من اين نيست كه دايي مربي خوبي نيست، اما مي خواهم بگويم كه چنين فردي با آن همه سابقه و تحصيلات در سطح دنيا و آمار خوب، در درجه اول براي فوتبالمان و بعد براي خودش حيف است كه روي نيمكت بنشيند.
حاجرضايي افزود: زماني كه يك لمپن به دايي حمله و او را مضروب كرد و وقتي كه جامعه فوتبال ايران در قبال اين موضوع كاملا منفعل عمل ميكند و فقط مينشيند و نگاه ميكند و حتي يك بيانيه هم صادر نميكند، اصلا فوتبال ما رشد نميكند. بحث ديگر اين كه چرا علي دايي بايد توسط يكي از نازلترين سطوح فوتبال ملي مضروب شود. اين اصلا براي دايي خوب نيست. او يك آدم خود ساخته است. البته من فقط نظر خودم را ميگويم و دايي ميتواند به حرف من گوش كند، اما به آن عمل نكند. انتخاب با خود اوست. چرا فردي كه ميتواند در فوتبال آسيا و جهان براي ما آبرو بخرد بايد روي نيمكت بنشيند و متاسفانه ما اين گونه او را به حراج بگذاريم؟
وي با بيان اين كه ما ساليان پيش هم سرمايههاي مان را درست هزينه نميكرديم به ايسنا گفت: سالها پيش مرحوم تختي را هزينه كردند، او نبايد پس از المپيك 1964 كشتي ميگرفت، اما اين اسطوره را باز هم به تشك كشتي فرستادند و در سال 1966 كار به جايي رسيد كه الكساندر مدويد -حريف مستقيم او- گفت نگذاريد تختي كشتي بگيرد. ولي تختي سي و چند ساله را به جنگ با جواني بيست و يك ساله فرستادند. نه تنها تختي باخت و دنياي كشتياش با تلخي تمام شد، بلكه ميليونها هوادار او از جمله من برايش اشك ريختيم و اين بزرگترين آسيبي بود كه به اين چهره دوست داشتني رساندند. با علي دايي هم همين كار را كرديم. او را به عنوان يك چهره نامدار سرمربي تيم ملي كرديم تا افكار عمومي را ساكت كنيم. بعد دايي در تهران به عربستان باخت و ناكام شد و ما باز هم دايي را بركنار كرديم تا افكار عمومي را آرام كنيم. علي دايي را تبديل به ديازپام كرديم تا مردم بخورند و آرام شوند.
وي افزود: خيلي دلم ميخواهد اين حرف را بزنم و پشت حرفم هم هيچ چيزي نيست، من مدتها علي دايي را نديدهام. خيلي دلم ميخواهد اين را به خود دايي بگويم كه من دوست دارم او كار مديريتي بكند. هم سوادش را دارد و هم تجربهاش را .
امير حاجرضايي در پايان گفت: آيا ما يك چيز گرانقيمت و با ارزشمان را ميگذاريم دم دست كه بشكند؟ اگر اين كار را بكنيم بايد در عقلمان ترديد كنيم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]