واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
با این حال برای برخی نویسندگان نیاز به تلاش دوباره و سقوط دوباره کمتر رخ نشان میدهد. کارنامه حرفهای هارپر لی اگر بتوان نوشتن یک رمان را کارنامه قلمداد کرد گواهی...
هارپر لی به زودی سکوت 50 ساله خود را میشکند و توضیح میدهد چرا در این همه سال تنها رمان «کشتن مرغ مقلد» را نوشته است.
به گزارش خبرآنلاین، زندگی حرفهای بسیاری از رماننویسان شبیه یکدیگر است. رمانی مینویسند، منتشر میشود و به شهرت میرسند.
آنها سپس در جشنوارههای ادبی شرکت میکنند، جمعیتی که ربع جمعیت بینندگان یک برنامه آشپزی هم نمیشود دور آنها جمع میشوند، در جلسات امضای کتاب شرکت میکنند و هدفشان این است که تمام کتابهای انبار را امضا کنند. در تمام این مدت نویسنده سعی میکند جذاب، مهربان و صبور بماند.
سه سال بعد او رمانی دیگر منتشر میکند و تمام این تجربه تکرار میشود. همانطور که ساموئل بکت در «Worstward Ho» نوشته بود: «همان قدیمیها. نه چیزی دیگر. سعی کردی. تلاش کردی. مهم نیست. دوباره سعی کن. دوباره سقوط کن. بهتر سقوط کن.»
با این حال برای برخی نویسندگان نیاز به تلاش دوباره و سقوط دوباره کمتر رخ نشان میدهد. کارنامه حرفهای هارپر لی اگر بتوان نوشتن یک رمان را کارنامه قلمداد کرد گواهی بر یک شیوه دیگر زندگی ادبی است. او یک رمان نوشت که به سرعت به اثری کلاسیک بدل شد و شاید پرفروشترین رمان قرن بیستم باشد؛ «کشتن مرغ مقلد».
از زمان انتشار این کتاب در سال 1960 دیگر اثری از لی منتشر نشده است. دومین رمان انگار «خداحافظی طولانی» نام داشت، اما وقتی جی.پی. لیپینکات، کارگزار ادبی «کشتن مرغ مقلد» را میپسندد قلم لی خشک میشود و نوشتن رمان دوم را ادامه نمیدهد.
لی هفته پیش 85 ساله شد، اما در تمام این سالها او از رسانه و مردم دور نبوده است. حتی همسایههای او درمونروویل در آلاباما اصلا او را منزوی توصیف نمیکنند. عذرخواهی از روزنامهنگاران و مصاحبه نکردن از سال 1964 تاکنون با منزوی شدن تفاوت بسیار دارد.
با توجه به این پیشینه خبر چاپ زندگینامه لی که در آن حقیقت نهفته در سالها سکوت خود را توضیح میدهد، شگفتانگیز است. این زندگینامه را ماریا میلز با همکاری خود لی مینویسد. آیا این زندگینامه تمام حقیقت را میگوید؟ آیا راز سکوت نویسنده برملا میشود؟
لی برخاسته از یکی از مکاتب غنی ادبی قرن بیستم یعنی مکتب آمریکای جنوبی است. آثار فاکنر، تنسی ویلیامز، کارسن مککولر، ادورا ولتی و فلانری اوکانر همگی چاشنی زندگی پرتنش و مدافع خشونت و بیعدالتی جنوب را به همراه دارند.
گاهی مایه تعجب است که نلی هارپر لی از همان شهر کوچکی آمده است که ترومن کاپوتی آمده و درواقع این دو همسایه بودند! کاپوتی نویسنده تلخاندیش و بیرحم «در کمال خونسردی» است و حتی برخی آنقدر پیش رفتهاند که میگویند لی «کشتن مرغ مقلد» را با همکاری کاپوتی نوشته، چرا که عنصر مستندگونگی در هر دو اثر تاحدودی مشابه است.
اینکه آمدن این دو اثر را از آن شهر کوچک با بهانه دمدستی تصادف محض توجیه کنیم یعنی سبک متفاوت آنها را نادیده بگیریم. حتی رویکرد نویسندگان دو اثر در تشویق و نقد را هم باید نادیده بگیریم.
«کشتن مرغ مقلد» رمان درخشانی است و در کمال شگفتی خیلی زود فیلم بزرگ هم با بازی گرگوری پک از روی آن ساخته شد. پک و خانوادهاش از زمان ساخت این فیلم ارتباط دوستانهای با لی پیدا کردند.
اما نوشتن لی متوقف شد. او در آخرین مصاحبه خود در سالهای 1960 گفته بود: «میخواهم ردی از شهر کوچک و با ساکنان طبقه متوسط این منطقه جنوبی بر جا بگذارم.» و این جمله نشان میدهد او به فکر نوشتن رمانهای دیگر هم بوده است.
نویسنده بافتی اجتماعی که در آن مردم به آرامی کنار هم زندگی میکنند و روابط مردم بدون سروصدا است، در برابر شهرت آسیبپذیر است. دلیل و مدرک درمورد تواضع جین آستین و اینکه نوشتههایش را پنهان میکرده کم نیست. نویسندهای که به شهرت برسد سریع متوجه میشود پنهان شدن و فقط ناظر بودن برایش کاری بسیار دشوار میشود. برخی نویسندگان از پس این فشار برمیآیند و برخی نه.
اگر بدبین باشیم میگوییم هارپر لی با نوشتن رمانی که از 50 سال پیش هر سال میلیونها نسخه از آن به فروش میرود دیگر نیازی به نوشتن ندارد. آیا لی چنین هدفی داشته است؟
نوشتن تجارت نیست. تعداد نویسندههایی که پس از شهرتِ بسیار آگاهانه خود را بازنشسته میکنند کم است؛ این نکته عجیب البته درمورد شکسپیر هم صدق میکند که در اوج دوران هنری خود و پس از نوشتن «توفان» خود را بازنشسته کرد.
اما این مسئله را میشود با دلیلی رایجتر توجیه کرد؛ نابودی نویسنده با یک اثر بسیار موفق. فشار شهرت و موفقیت بر خلاقیت بسیار زیاد است. یان مکیوون، نویسنده «تاوان» این فشار را بارها متحمل شده و در توضیح آن میگوید انگار «عمله چهره قبلی خودت بشوی!»
برقراری موازنه بین موفقیت گذشته و زندگی پس از آن برای نوشتن اثری جدید امری بسیار مهم است که همه نویسندهها از پس آن برنمیآیند. و این موفقیتهای بسیار بزرگ مشکل بزرگتری میشوند اگر در ابتدای راه رخ بدهند. به قول رودیارد کیپلینگ، نویسنده «کتاب جنگل» موفقیت و شکست فرقی با هم ندارند. مثلا در 40 سال گذشته چهار نویسندهای که با رمان اول خود جایزه بوکر را دریافت کردند هیچکدام موفق به نوشتن اثر قابلقبول دیگری نشدهاند.
لی موفق شده نیم قرن خودش را محفوظ بدارد و زندگی که انتخاب کرده ادامه بدهد. در کمال تعجب او در نامهای که اخیرا به مجله «اپرا وینفری» فرستاده از دور ماندنش از زندگی مدرن نوشته؛ «در جامعهای که مردم لپتاپ، تلفن همراه، آیپاد و فکرهایی چون اتاق خالی دارند من همچنان در دنیای کتاب ماندهام.» این جدایی حتما برای او لازم بوده است.
پارادوکسی که در مورد «کشتن مرغ مقلد» دیده میشود این است که این اثر را فردی شیفته شهرت نمیتوانست بنویسد و از سوی دیگر شهرتی که این اثر برای نویسنده به ارمغان آورد از نوشته شدن شاهکار بعدی جلوگیری کرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 290]