تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد كسب خود را حلال كند و حق مردم را بپردازد. دعاى ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826652508




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ادبیات واژه زن در تاریخچه تمدن بشریت (طنز)


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: باد بزن: زن بادی – زن هوایی – زن خرافاتی – زن الکی خوش.

برزن: ریشه تاریخی کلمه زن – (بر + زن) زن برتر – زن برتر از مرد – تا کنون چنین زنی یافت نشده.

بزنگاه: زن زیبا – (به + زن + نگاه) زنی که باید به او نگاه کرد.

دار زن: زن بی رحم – زنی که دار می زند.

داور زن: زن داور – زنی که داوری می کند یا داوری را میزند.

راهزن: راننده ای که مونث باشد (مثال: راهزن کامیون، راهزن اتوبوس، راهزن وانت، راهزن تاکسی، راهزن موتور؛ راهزن الاغ)

زن بابا: زن برتر از مامان – زن از مامان بهتر.

زن باز: زن باره – مردی که با زن ها بازی میکند (مثال: خاله بازی، مامان بازی، دختر بازی)

زن ذلیل: زنی که مرد خود را ذلیل و بیچاره کرده.

زن گرفتن: بدبختی – بیچارگی – بزرگترین اشتباهی که مردها در طول زندگی خود متعدد مرتکب آن میشوند.

زناء (به فتح ز): جمع زن – شکل عامیانه ی لفظ زن ها.

زناشویی: کسی که زنان را میشورد – مُرده شور.

زنانه: مختص زنان – موادی که خانمها برای زیبایی از آن استعمال میکنند – لوازم آرایشی.

زنبق: در کتیبه های تخت جمشید به صورت زنبوق به کاربرده شده است – زن بوق – زن نفهم.

زنبور: در مصر باستان به زنی که دارای موهای بور و طلایی بوده با نام زنبور یاد شده است.

زنبیل: نیروی امنیتی اجتماعات زنانه – زنی که با بیل دفاع می کند – زن بیل به دست – گاهی در معانی زن کشاورز نیز آمده است.

زنجان: زن خوب – زن نایاب – سرور – همان زن است به شیوه صمیمانه – چیزی که همه مردها مجبورند بگویند.

زنجیر: زنی که مثل جیرجیرک همیشه صدا میکند – زن جیرجیرک صفت.

زنخدان (به فتح ز): زن خندان – زنی که همیشه و در همه حال می خندد.

زندان (به فتح ز): محل اجتماعات بانوان (محل تجمع جنس مؤنث) – عموماً ردیف اول کلاس.

زندان بان (به فتح ز): مرد جاهل – مردی که از زنان دانا مراقبت می کند.

زندانی (به فتح ز): (زن + دانی) زن دانا – به دلیل کمبود این نسل از زن اطلاعات زیادی از آن نداریم.

زنگوله: زنی که به راحتی گول میخورد – یا زنی که به راحتی مردی را گول می زند.

زننده: زن یک دنده – زن لجباز – زنی که روی حرف خود پافشاری می کند.

زنهار: زن حار – زن وحشی – زن زبون نفهم.

سوءظن: در یونان باستان به صورت سوءزن آمده است – احساسی که خانمها نسبت به شوهرانشان دارند.

شوهر زن: زنی که شوهر خود را می زند – زن بی رحم – توصیه می شود با این زنان هیچگونه رابطه ای برقرار نشود.

شیر زن: شیر ماده – شیر وحشی – زنی با دندان ها و پنجه هایی شبیه به شیر که باید از او اطاعت شود.

ظنین : در متون تاریخی به صورت زنین آمده است – جمع مکسر زن – زنها.

کف زن: زن کار درست – خانمی که همه را در کف می گذارد.

گردن زن: زنی که گردن میزند – بی رحم ترین نوع زن – زن جلّاد.

مازندران: تختخواب – (ما + زن + در آن) جایی که مرد و زن در آن با هم هستند.

مرزنگوش: کاربرد خاصی ندارد اما با توجه به ریشه تاریخی آن (مرد + زن + گوش) نتایج زیر برداشت می شود؛

- مردی که به حرف زنش گوش می کند.
- زنی که گوش مردش را می کشد.
- مردی که گوش زنش گوشواره می کند.

نازنین : مرد – (نا + زن + این / این یارو که زن نیست) – یک نوع فحش رکیک – عبارتی برای تحقیر جنس مؤنث.

همزن: زنی که حال همه ی مرد ها را به هم میزند.


[تصویر: laughing-woman-198x300.jpg]








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن