واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: انتظارات بسيار از سوئيت سمفوني انتظار
![](http://www.ettelaat.com/new/newdata/2008/08/08-28/11-20-10.jpg)
سوئيت سمفوني «انتظار موعود» در سوم و چهارم شهريورماه با هنرمندي گروهي بالغ بر 70 نوازندة روي صحنه تالار وحدت در شرايطي اجرا شد كه شتابزدگي در اجرا و كنفرانس خبري آن كه در شنبه دوم شهريورماه برگزار شده بود، به كيفيت كار آسيب فراواني زد.
در جلسه كنفرانس مطبوعاتي، منوچهر صهبايي كه مسئوليت رهبري اركستر را برعهده داشت، نتوانست بيش از چند دقيقه در جلسه خبري، حضور داشته باشد.
جالب اينجاست كه بينظمي در برگزاري اين جلسه خبري وتداخل آن با كنفرانس خبري عبدالحسين مختاباد و تأخير بيش از 2 ساعت آن، براي برنامهاي هنري كه هارموني و نظم، حرف نخست آن است؛ بسيار تلخ و معنادار بود.
در شب نخست كنسرت كه شامگاه سوم شهريورماه برگزار شد، برنامه تقريباً رأس ساعت آغاز شد.
در بين 70 نوازنده، حضور بيش از 20 نوازنده زن، به آرايش كنسرت طراوت ديگري داده بود و حضور مؤثر هنرمندان بدون محدوديتهاي تبليغ و اغراق شده برخي رسانهها را به نمايش گذاشته بود.
دو گوينده زن و مرد، در ابتداي هرموومان، متني را براي هدايت شنوندگان و بيان داستان هر بخش اجرا ميكردند كه متاسفانه، نه از لحاظ ساختاري ونه از لحاظ تناليته صداي گويندگان در برنامه، جاي خود را باز كرد.
به هرحال اگر به توزيع بروشور كنسرت بيشتر توجه ميشد، شايد لازم نبود كه قطعات سمفوني با كلام مقطع و مخدوش شود.
نكته ديگري كه از همان ابتداي كنسرت به نظر ميآمد، استفاده نكردن از فضاي پشت موزيسينها بود كه ميتوانست رنگ و بوي بهتري به اين كنسرت معنوي ببخشد.
قطعه آفرينش، با سازهاي كوبهاي، بهويژه طبل بزرگ آغاز شد. شايد به غير از اين هم نميتوانست آغاز شود؛ چون گويا با «چنين گفت زرتشت» ريچارد اشتراوس، كه در فيلم معروف «اوديسه» استانلي كوبريك، به خوبي استفاده شده بود، هرسمفوني ويا مووماني از يك اثر فاخر، بايد براي آفرينش و آغاز تكوين خلقت به ساز كوبهاي پناه ببرد.
اين حس و حال و عنايت بهزاد عبدي به عنوان آهنگساز سوئيت سمفوني انتظار، به موسيقي متن فيلمها در چند موومان ديگر بيشتر و پررنگ تر حس شد.
در موومان 8 كه ترسيمكننده تولد حضرت رسول(ص) و جهالت اعراب بدوي و تصويرسازي سرزمين حجاز بود، از قطعهاي در مقام حجاز دستگاههاي موسيقي عرب استفاده شد كه متأسفانه شنوندگان، ناخودآگاه به ياد صحنههاي فيلم مشهور «محمد رسولالله» اثر مصطفي عقاد ميافتادند.
شايد اگر بهزاد عبدي، همان قطعه معروف را با تمپاني و ريتم متناسب با ديگر موومانها، با اعلام دين به آهنگساز فيلم «موريسژار» در برنامه قرار داده بود، سوئيت سمفوني، هويت خود را بيشتر حفظ ميكرد.
به هرحال در موومان دوم كه به عنوان هبوط انسان و رانده شدن از بهشت ساخته شده بود، صداي ساز «اُبوا»، دلتنگيهاي آدم و رنجهاي اورا به خوبي ترسيم كرد.
در موومان سوم كه بيانگر نخستين جنايت نوع بشر صفوةالله، و بيانگر سمبل قتل در جامعه بشري بود، هماهنگيسازهاي كوبهاي با سازهاي زهي و بادي، چشمگير و گوش نواز بود.
البته اين قصه بهطور مفصل شرحي عاشقانه و رمانتيك در متون مذهبي دارد كه شايد آهنگساز صلاح نديده است آن را بسط دهد، اما خود اين موومان، به تنهايي ميتوانست اثر عظيم و جاودانه را به يادگار بگذارد كه متأسفانه چنين نشد.
از موومان چهارم كه به ماجراي ساختن كشتي و انتظار لطف پروردگار و باران رحمت خداوندي اختصاص داشت، آهنگساز از تم كششي و سختي براي بيان شرح فراق و انتظار استفاده كرده كه اگر در مفهوم انتظار به عنوان مذهب اعتراض و يا به جنبه فلسفي آن دقت ميشد، اثر ميتوانست به جاي تم سكون به تم پرتحرك و با هيجاني بگرايد. البته اين سليقه و دريافت روحي آهنگساز است و نميتوان براي اين امر فرمولي پيشنهاد كرد.
نكته قابل تأمل در پاساژهاي پاياني موومان سوم (قابيل) و چهارم (نوح)، اختتام موومانها در اوج صداي اركستر است كه تناقضي آشكار را در نوع بيان القاء ميكرد.
ضربات سنگ و سوگوارهاي مارشگونه كه عزاداري هابيل را بيان ميكرد، اوجگيري موومان سوم را غير مستند و بيتوجيه كرده بود، ولي متأسفانه اين تضاد و ناهمخواني در موومان بعدي كه براي بيان ماجراي كشتي نوح نگاشته شده است، مخصوصاً در نوع پايانبندي آن بيشتر به چشم ميآمد.
موومان ششم كه شرح زندگي موسي و بزرگ شدن او در دامن فرعون است، يكي از پركششترين موومان هاست و ديناميك اثر بسيار مشهود است. شايد دليل آن طولاني بودن اين موومان است؛ چرا كه فرصتي براي اجراي موسيقي براي موزيسينها پيش ميآيد.
متأسفانه بايد به تلخي اقرار كرد كه گنجاندن متنهاي توضيحي در ابتداي هر موومان، همانند لنگري از شناور شدن كشتي موسيقي، جلوگيري ميكرد و بر اين اساس، موومان ششم با مدت زمان بلندتري حتي به دو بخش تقسيم شد و در ابتدا پاساژ پرقدرت، سپس بخش روايي و نرم و آنگاه با هماهنگي و ديناميك و تمپاني وصف ناپذير، در اوج به پايان ميرسد.
در اين بخش، پرسش و پاسخ كنترباس و ويلونسلها با گروه ويولونها و از سوي ديگر با سازهاي بادي به خوبي انجام ميشود.
در موومان هفتم، با ظهور مسيح، والسگونهاي نواخته ميشود و باز هم هنرمند نوازندهساز بادي ابوا، همراه با زنگوله و ساز بادي توبا، شور بيشتري در مجلس ايجاد ميكنند.
متأسفانه در اين بخش از اجراي كنسرت، منوچهر صهبايي كه گويا به صداي دوربينهاي عكاسي بيش از حد حساس شده بود، در اقدامي شتابزده و دور از شأن يك موزيسين، با صداي بلند به هنرمندان سختكوش عكاس كه از رسانههاي گوناگون آمده بودند، پرخاش كرد.
او با قطع برنامه و با صداي بلند رو به عكاسان فرياد زد كه: «لطفاً عكس نيندازيد. نميبينيد مزاحم هستيد!».
البته اين مسأله ميتواند دو دليل منطقي داشته باشد.
خستگي رهبر اركستر به واسطه تمرينهاي سخت روزهاي گذشته و يك مقداري هم توجيه نبودن او كه خبرنگاران و عكاسان تنها حاميان بالفعل اهالي موسيقي هستند و رنجش اين عده از عوامل فرهنگي مؤثر كشور، در حقيقت حكم بريدن شاخهاي است كه هنرمندان عزيز روي آن قرار دارند.
به هرحال، موومان هشتم، بيشتر متعلق به موريسژار فقيد بود تا بهزاد عبدي و برخلاف اظهارنظر آهنگساز، صداي ترومپت كه بنا بود اذان را تداعي كند، اصلاً شنيده نشد.
در موومان نهم، سرانجام ساز بزرگ چنگ كه از همان ابتدا خود نمايي ميكرد به صدا درآمد و متأسفانه قطعات نگاشته شده براي آن فقط در حد آكورد بود و از ويژگيهاي تكنوازي و فضاسازي آن استفاده نشد.
در ابتداي موومان يازدهم، هر دو سخنران مرد و زن با يكديگر شروع به خواندن متني ميكنند كه بسيار نامنظم و غيرحرفهاي و اصولا وصله ناجوري است. بار ديگر فضاي موسيقي به مقام حجاز و آهنگ معروف موريسژار رجوع ميكند و در موومان 12 كه در كنفرانس خبري عنوان شده بود كه صداي لبيك را از سازها ميشنويم، تنها هنرنمايي ساز ابوا بود كه گوشنواز بود و در كل ضعف ديناميك اركستر و سازبندي كنترباسها و سازهاي بادي به اجراي اين اثر لطمه زد.
شايد با تطبيق آنچه كه توسط اركستر ناسيونال اكراين اجرا و ضبط شده، با اجري اين دو شب، بتوان به افق روشنتري براي كنسرتهاي موسيقي فكر كرد.
نكته قابل قدرداني در پشت پرده اين دو شب اجراي سوئيت سمفوني انتظار موعود، همكاري بنياد رودكي، حوزه هنري، مؤسسه آينده روشن و دفتر موسيقي وزارت ارشاد است كه براي همگي زحمتكشان در راه رساندن طنين موسيقي اصيل و فاخر به گوش فرهنگدوستان، آرزوي بهروزي و كاميابي داريم.
شنبه 9 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]