واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: http://www.joelchua.com/blog/wp-photos/Shame-of-Satan.jpg
در خلقت ملائكه و فرشتگان آیات و روایات متعددی وجود دارد علی بن ابراهیم از حضرت صادق (ع) روایت كرده است كه :خداوند عالمیان ملائكه را مختلف خلق كرده است و حضرت رسول (ص) جبرئیل را دید كه ششصد بال داشت و بر ساقش مروارید بسیار بود مانند قطره هایی كه بر سبزه نشینند و پر كرده بود مابین آسمان و زمین را . فرمود هر گاه خدا امر نماید میكائیل را كه بر زمین آید پای راست را در آسمان هفتم و پای دیگر را در زمین هفتم گذارد و فرمود خداوند عالمیان ملكی چند است كه نصف بدن ایشان از برف و نصفی دیگر از آتش است و ذكر ایشان این است : ای خدایی كه الفت داده ای میان برف و آتس دلهای ما را بر اطاعت خود ثابت بدار ! و فرمود: ملكی است كه مابین نرمه ی گوشش تا چشمش پانصد سال مسافت است به پرواز مرغ و فرمود: ملائكه نمی خورند نمی آشامند و جماع نمی كنند و به نسیم عرش زندگانی می كنند و خدا را ملكی چند است كه تا قیامت در ركوعند و خدا را ملكی چند هست كه تا قیامت در سجودند.بعد از آن به نقل از حضرت رسول (ص) فرمود:هیچ مخلوقی از خلق خدا بیش از ملك نیست در هر روزی ودر هر شبی هفتاد هزار ملك فرود می آیند و طواف خانه كعبه میكنند دیگر بر سر تربت حضرت رسول می روند و بر او سلام می كنند دیگر به روضه ی حضرت امام حسین (ع) می آیند ودر آنجا می مانند و چون سحر می شود به آسمان می روند و دیگر هرگز فرود نمی آیند و روز دیگر هفتاد هزار دیگر می آیند.
در روایتی دیگر آمده است كه از حضرت جعفر بن محمد (ع) پرسیدند : ملائك بیشترند یا بنی آدم ؟ ایشان فرمودند : به حق خدایی كه جان من در دست قدرت اوست ملائكه ی خدا در آسمانها بیشترند از عدد ذره های خاك در زمین و در آسمان قدر جای پایی نیست مگر اینكه در آن محل ملكی هست كه خدا را تسبیح و تقدیس می نماید و در زمین درختی و كلوخی نیست مگر آنكه نزد آن ملكی است موكل بر آنكه احوال آن را هر روز بر خدا عرض می نماید با آنكه خدا از آن ملك اعلم است به احوال آن چیز و هیچ یك از ملائك نیستند مگر اینكه به خدا تقرب می جویند به ولایت و محبت ما اهل بیت و استغفار می نمایند برای دوستان ما و لعنت می كنند بر دشمنان ما و از خدا می طلبم كه عذاب خود را بر ایشان بفرستد.
قدرت خداوند و کیفیت حجب از دیدگاه امیرالمومنین
ابن بابویه به سند معتبر روایت كرده است كه : از حضرت امیرالمومنین علی (ع) پرسیدند از قدرت خداوند عالمیان . بعد از حمد و ثنای الهی فرمود : خداوند عالمیان را ملكی چند است كه اگر یكی از ایشان به زمین بیاید ، زمین گنجایش او را نداشته باشد از عظمت جثه و بسیاری بالهای او و بعضی از ملائكه هستند كه اگر جن و انس خواهند كه او را وصف نمایند ، عاجز می شوند؛ به سبب دوری مفاصلش و حسن تركیب صورتش و چگونه وصف توان نمود ملكی را كه از مابین دوشش تا نرمه ی گوشش ، هفتصد سال راه باشد و بعضی از ایشان هست كه افق آسمان را پر می كند و سد می نماید به یك بال از بالهای خود و قطع نظر از بزرگی بدنش ، بعضی از ایشان آسمانها تا كمر اوست و بعضی هست كه بر روی هوا ایستاده و زمینها تا زانوی اوست و بعضی هست كه اگر جمیع آبهای عالم را به كف انگشت ابهامش بریزند،گنجایش دارد و بعضی دیگر هستند كه كشتی های عالم را در آب دیده اش جاری كنند ، سالهای بسیار خواهد گردید .
بعد از آن سوال نمودند از كیفیت حجب كه بر بالای آسمانها ست . فرمود : حجاب اول ،هفت مرتبه است ، غلظت هر حجابی ، پانصد سال است و از هر حجابی تا حجابی ، پانصد سال و حجاب دوم ، هفتاد حجاب است كه غلظت هر حجاب و مابین هر دو حجاب ، پانصد سال است ، حاجبان و دربانان هر حجابی ، هفتاد هزار ملكند كه قوت هر ملكی با قوت جن و انس برابر است و حجابهای دیگر هست كه گندگی هر حجابی، هفتاد هزار سال راه است . بعد از آن سرادقات جلال است و آن ، هفتاد سرا پرده است كه در هر سرا پرده ای ، هفتاد هزار ملك است و ما بین هر دو سرا پرده ، پانصد سال مسافت است . بعد از آن سرادق عز است ، دیگر سرادق كبریاست ، دیگر سرادق عظمت است ، دیگر سرادق قدس است ، دیگر سرادق جبروت است ، دیگر سرادق نور ابیض است ، دیگر سرادق وحدانیت است و آن هفتاد هزار سال است بعد از آن حجاب اعلاست.
دور جدید زندگی آدم و حوا و نیز زندگی فرزندان آدم در زمین
از امام حسن عسگری روایت شده است كه : زایل شدن آن خطا از حضرت آدم به سبب عذر خواهی به سوی پروردگار خود بود كه گفت : پروردگارا !توبه ی من و عذر خواهی من را قبول كن و برگردان مرا به آن مرتبه ای كه داشتم و بلند گردان نزد خود درجه ی مرا ! به تحقیق كه ظاهر شده است نقص گناه و مذلت آن در اعضا و جمیع بدن من.
و در ادامه می فرماید :حق تعالی به آدم فرمود : ای آدم ! آیا در خاطر نداری آنچه تو را امر كردم كه تو مرا بخوانی و محمد و آل طیبین او ، نزد شدت ها و بلا ها و مصیبت ها كه بر تو ثقیل و عظیم بوده باشد ؟
آدم گفت : بلی پروردگار ! حق تعالی فرمود :پس به این بزرگان ، خصوصا محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع)، مرا بخوان تا دعای تو را مستجاب كنم زیاده از آنچه از من طلبیدی و بیفزایم برای تو زیاده از آنچه اراده نمودی.
آدم پنج چیز همراه داشت
در اخبار آمده است : زمانی كه آدم از بهشت بیرون آمد ، پنج چیز با خود همراه داشت ؛ یكی عصای حضرت موسی و حكایت آن این گونه بود كه زمانی كه او در بهشت بود و از نعمت های بهشتی استفاده می كرد، هیچ رنجی و هیچ محنتی به او نمی رسید تا آن كه آن دانه ی گندم را خورد و در دندانش ماند و به خلال احتیاج پیدا كرد و شاخه ای از مو شكست و دندانش را خلال كرد و چون از بهشت بیرون شد ، آن شاخه با وی ماند و جزء میراث او شد و پیغمبر به پیغمبر گشت تا به موسی رسید و معجزه ی او شد دیگری نگینی بود كه به سلیمان (ع) رسید و داستان آن این گونه بود كه آدم و حوا آن خطا را مرتكب شدند و تاج از سر ایشان افتاد ، حوا آن نگین را در دهان انداخت و گفت كه باید با من نشانه ای از بهشت باشد و حق تعالی فرمود كه آن به سلیمان برسد و معجزه و حجت او باشد.
مورد سوم ، سنگی بود كه در خانه ی كعبه است . چون جنبندگان در بهشت به طرف آدم آمدند ، او این سنگ را بر داشت كه آن سنگ در دنیا ، گوهر بود و با خود آورد و حق تعالی آن سنگ را مخصوص كرد برای حضرت محمد مصطفی (ص) و در آن سنگ قباله و عهد ی است میان بندگان و خداوند.
چهارم ، دو برگ انجیر بود كه همراه حضرت آدم (ع) بود. زمانی كه آدم از حله جدا شد، دو برگ از انجیر كند و خودش را با آن پوشاند و حوا نیز دو برگ دیگر چید و خودش را پوشاند . زمانی كه آنها به زمین آمدند ،آن دو برگی كه با آدم بود ، یكی را آهو خورد و به این دلیل تا روز قیامت مشك دهد و دیگری را گاو خورد كه تا روز قیامت عنبر دهد . دو برگ دیگر را كه با حوا بود ، یكی را كرم خورد و به این دلیل تا روز قیامت ابریشم می دهد و دیگری را نحل خورد و تا روز قیامت عسل می دهد .
اصل بوی خوش از چه است ؟
از حضرت صادق (ع) پرسیدند : اصل بوی خوش از چه چیز بود ؟ فرمود: چه می گویند مردم؟ راوی گفت : می گویند وقتی كه آدم از بهشت فرود آمد ، بر سرش اكلیلی بود . حضرت فرمود : والله از آن مشغول تر بود كه بر سرش اكلیل بوده باشد . پس فرمود : حوا آرایش كرد به بوی خوشی از بوها ی خوش بهشت ، قبل از آنكه از آن درخت بخورد و چون به زمین آمد ، گیسوها ی بافته ی خود را گشود ، پس خدا بادی فرستاد كه آن بوی خوش را به مشرق و مغرب برد ، پس اصل بوی خوش از آن بود .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 267]